قضایای یقینی (خلاصة التمهید جلد 2) آزمون جامع دکتری

قضایای یقینی کدامند؟ 6 تا هستند:

(1) اولیات: قضایایی هستند که قیاس و استدلال شان، همراه خودشان هستند.

صرف تصور موضوع و محمول برای افاده کفایت می کند مثال: الکلّ أعظم من الجزء؛ همین تصور طرفین از برای یقین کافی است. تصور کردن واسطه در ذهن کافی است مثلا 4 عددی زوج است ایت نیاز دارد که واسطه تصور شود که 4 به دو تا دو تقسیم می شود.

(2) مشاهدات: قضایایی که به وسیله حواس ظاهری قابل مشاهده هستند مثل: نورافشانی خورشید.

ادامه نوشته

مالكم تكأكأتم على كتكأكئكم على ذي جنة افرنقعوا عني

مالكم تكأكأتم على كتكأكئكم على ذي جنة افرنقعوا عني

ادامه نوشته

ویژگی های تاریخ نگاری قرآن (آزمون جامع دکتری)

ویژگی های تاریخ نگاری قرآن (آزمون جامع دکتری)

کتاب قرآن و مستشرقان دکتر محمد حسن زمانی

ادامه نوشته

شاخصه های چهارگانه نظام گفتاری (قرآن و مستشرقان)

شاخصه های چهارگانه نظام گفتاری

1- کوتاهی سخن: سخنران باید کوتاه سخن بگوید اما صاحب کتاب می تواند صفحات بسیاری کتاب بنویسد

ادامه نوشته

تقاریر مثبت از فرهنگ زمانه قرآن (قرآن و مستشرقان)

تقاریر مثبت از فرهنگ زمانه قرآن (قرآن و مستشرقان)

1. هم زبانی با لغت و زبان جامعه؛ برخی از مفسران مانند علامه طباطبایی، مَراغی و مکارم شیرازی گفته اند.

ادامه نوشته

سخنان مک دونالد درباره قرآن و مشرکان

سخنان مک دونالد درباره قرآن و مشرکان

ادامه نوشته

لو کان فیهما الهة الا الله لفسدتا (خلاصة التمهید جلد 2)

لو کان فیهما الهة الا الله لفسدتا (خلاصة التمهید جلد 2)

ادامه نوشته

هل فی القرآن لفظة غریبة؟ (تلخیص التمهید جلد 2)

هل فی القرآن لفظة غریبة؟ (تلخیص التمهید جلد 2)

قال قوم: إنّا اذا تلونا القرآن و تأمّلناه وجدنا معظم کلامه مبنیّا و مؤلّفا من ألفاظ قریبة و دارجة فی مخاطبات العرب و مستعملة فی محاوراتهم، و حظّ الغریب المشکل منه بالإضافة إلی الکثیر من واضحه قلیل، و عدد الفقر و الغرر من ألفاظه بالقیاس إلی مباذله و مراسیله عدد یسیر، الأمر الذی لا یشبه شیئا من کلام البلغاء الأقحاح من خطباء مصاقع و شعراء مفلّقین، کان مل‌ء کلامهم الدرر و الغرر و الغریب الشارد.

ادامه نوشته

بیان لطیف عن دقائق سورة الکوثر الزمخشری

و للزمخشری بیان لطیف عن دقائق هذه السورة المبارکة و بدائع نکتها علی قصرها و وجازتها- فی رسالة مفردة نوردها فی خاتمة البحث- و قد لخّصها و جمع ظرائفها و طرائفها العلّامة الطبرسی فی تفسیره (جوامع الجامع) کما یلی:

ادامه نوشته

دقائق و نکات في القرآن (تلخیص التمهید جلد 2)

دقائق و نکات في القرآن (تلخیص التمهید جلد 2)

ادامه نوشته

بررسی آیات جهادی مطلق

بررسی دلالت چهار آیه جهادی مطلق

1. واقتلوهم حيث ثقفتموهم.

2. فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ وَ اقْعُدُوا لَهُمْ کُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ فَخَلُّوا سَبيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ. (سوره توبه)

3. وقاتلوا المشركين كافّة...؛

4. وقاتلوهم حتّى لا تكون فيه ويکون الدّين كلّ

ادامه نوشته

قَالَ إِنِّي لِعَمَلِكُمْ مِنَ الْقَالِينَ

قَالَ إِنِّي لِعَمَلِكُمْ مِنَ الْقَالِينَ

گفت: «من دشمن سرسخت اعمال شما هستم!

«الْقَالِینَ»: جمع قالی، دشمن دارندگان. بیزاران، کینه به دل دارندگان.

ادامه نوشته

التمکین

التمکین:

هو: أن یمهّد قبل نهایة الآیة تمهیدا تأتی الفاصلة معها متمکّنة فی موضعها، مستقرّة فی قرارها، مطمئنة فی محلّها، غیر نافرة و لا قلقة، متعلّقا معناها بمعنی الکلام کله تعلّقا تامّا، بحیث لو طرحت لاختلّ المعنی و اضطرب المقصود من الکلام، و تشوّش علی الفهم، و بحیث لو سکت الناطق عنها لکمّله السامع بطبعه السلیم.

ادامه نوشته

التصدیر

التصدیر:

هو أن تکون الفاصلة مذکورة بمادّتها فی صدر الآیة، و یسمّی أیضا: ردّ العجز علی الصدر. و هو من حسن البدیع، إذ یرتبط صدر الکلام مع ذیله بوشائج من التلاحم و الوئام. قال ابن رشیق: و هذا یکسب الکلام ابّهة، و یکسوه رونقا و دیباجة، و یزیده مائیّة و طلاوة.

ادامه نوشته

الایغال

الایغال:

و هو باب عظیم الشأن من أبواب البدیع، هو عبارة عن ختم الکلام بما یفید نکتة یتمّ المعنی بدونها. مأخوذ من أوغل فی البلاد: إذا ذهب و بالغ و ابعد فیها [6] و هو بمنزلة التأکید المبالغ فیه.

ادامه نوشته

التوشیح

التّوشیح

هو أن یکون سوق الکلام بحیث یستدعی بطبعه الانتهاء إلی تلک الخاتمة، حتی لو سکت المتکلّم عن النطق بها لترنّم بها المستمعون. و هو قریب من «التّسهیم» فی اصطلاحهم [1]: أن یکون الکلام ممّا یرشد إلی عجزه. و لذا قیل:

الفاصلة تعلم قبل ذکرها. قال الزرکشی: و سمّاه ابن وکیع (هو القاضی أبو بکر محمّد بن خلف توفی سنة 306) «المُطمِع» لأنّ صدره مطمع فی عجزه [2]. و هذا من بدیع البیان و عجیبه، فمن ذلک ما تقدّم من قوله تعالی:

ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِینَ.

و قوله تعالی: وَ آیَةٌ لَهُمُ اللَّیْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهارَ فَإِذا هُمْ مُظْلِمُونَ.

و قوله تعالی: یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتاتاً لِیُرَوْا أَعْمالَهُمْ. فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ. وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ.

«بدیع القرآن» ابن ابی الإصبع

«بدیع القرآن» ابن ابی الإصبع
یکی از کتب ابو محمّد زکّی الدین عبد العظیم بن عبد الواحد معروف به ابن ابی الإصبع‏ {1} مصری، متوفّی به سال 654 هجری «بدیع القرآن» است.
برای آگاهی بیشتر، در آغاز، درباره کلمه «بدیع» و معنای لغوی و اصطلاحی آن، بحث می‏ کنیم تا معلوم گردد که در نظر ابن ابی الإصبع، کلمه «بدیع» بر تمام فنون بدیعی و زیبایی های لفظی و معنوی که به مجموع آنها، علوم بلاغی گویند و سه علم: معانی، بیان و بدیع را شامل می‏ شود، اطلاق گردیده و منظور ابن ابی الإصبع از «بدیع القرآن» اطلاقی است عام و شامل تمام مسائل سه رشته مزبور می‏ شود و وی به طور مختلط در کتاب خود از مسائل بلاغی بحث کرده و زیبایی ها و لطائف کلام ربّانی را نشان داده است و منظور ابن ابی الإصبع از «بدیع» بدیع اصطلاحی یعنی «علم یعرف به وجوه تحسین الکلام ‏{2} که از آرایش های سخن فصیح بلیغ، بحث می‏ کند، نیست.

ادامه نوشته

علی بن عیسی رُمّانی

ابوالحسن علی بن عیسی اِخشیدی رمانی (متوفای ۳۸۴) یکی از مفسرین قرن چهارم می‌باشد.

ادامه نوشته

أَلَمْ أَقُلْ إِنَّكَ

قَالَ أَلَمْ أَقُلْ إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْرًا کهف: 72
قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَكَ إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْرًا کهف : 75

ادامه نوشته

بررسی قاعده الواحد لا يصدر عنه الا الواحد

بررسی قاعده الواحد لا يصدر عنه الا الواحد

سنخیت علت و معلول
تردیدی نیست که هر معلولی از هر علتی به‌وجود نمی‌آید و حتی میان پدیده‌های متعاقب یا متقارن هم همیشه رابطهٔ علیت برقرار نیست، بلکه علیت رابطهٔ خاصی میان موجودات معینی است. به دیگر سخن باید میان علت و معلول مناسبت خاصی وجود داشته باشد که از آن به «سنخیت علت و معلول» تعبیر می‌شود. این قاعده نیز از قضایای ارتکازی و قریب به بداهت است که با ساده‌ترین تجربه‌های درونی و بیرونی ثابت می‌گردد.

ادامه نوشته

لو نشاء لقنا مثل هذا ان هو إلا اساطیر الأولین

وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا قَالُوا قَدْ سَمِعْنَا لَوْ نَشَاءُ لَقُلْنَا مِثْلَ هذا إِنْ هذا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ (الأنفال: 31)

ادامه نوشته

إِذَا أُلْقُوا فِیهَا سَمِعُوا لَهَا شَهِیقاً وَهِیَ تَفُورُ

إِذَا أُلْقُوا فِیهَا سَمِعُوا لَهَا شَهِیقاً وَهِیَ تَفُورُ (ملک: 7)

تَكَادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ كُلَّمَا أُلْقِيَ فِيهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ (ملک: 8)

ادامه نوشته

كِتابُ اللّهِ تُبْصِرُونَ بِهِ وَ تَنْطِقُونَ بِهِ وَ تَسْمَعُونَ بِهِ

خطبه (133) 

كِتابُ اللَّهِ تُبْصِرُونَ بِهِ، وَ تَنطِقُونَ بِهِ، وَ تَسْمَعُونَ بِهِ، وَ يَنْطِقُ بَعْضُهُ بِبَعْضٍ، وَ يَشْهَدُ بَعْضُهُ عَلى بَعْضٍ، وَ لا يَخْتَلِفُ فِى اللَّهِ، وَ لا يُخالِفُ بِصاحِبِهِ عَنِ اللَّهِ.

ادامه نوشته

ديدگاه اقتباس قرآن از منظر يوسف درّه حداد

درباره آیه «و من قبله کتاب موسی إماماً و رحمةً و هذا کتابٌ مصدِّقٌ لساناً عربيّاً لینذر الَّذین ظلموا و بشری للمحسنین»(احقاف: 12)، یادآوری نکاتی لازم است:
الف.یوسف حداد در موارد متعددی با استناد به همین آیه و آیه ی 17 سوره ی «هود» ادعا می کند که «الکتاب» اصل، پیشوا و الگوی قرآن، و قرآن فرع و برگرفته از «الکتاب» و نسخه عربی آن است. بر همین اساس، تهمت زدن به قرآن به عنوان «افک قدیم» و «دروغ کهن» یا «افسانه های پیشینیان» را در واقع تهمت به «الکتاب» تلقّی می کند و از سوی دیگر، شک در قرآن از منظر وی بازگشت به شک در «الکتاب» می کند. سپس یوسف حداد با استناد به آیه 94 سوره ی «یونس» که پیش از این به مفاد آن اشاره گردید، ادعا می کند مشکل بزرگ پیامبراکرم این بود که گاه گاهی آن حضرت در اصل رسالت و نبوتش و یا در صحت و صدق وحی فرو آمده بر جانش دچار شک و تردید می گشت که مطابق همان آیه، تنها راه برون رفت از این شک ویرانگر و دست یابی به اطمینان و آرامش درونی، بازگشت به «الکتاب» و پرسش از دانشمندان «اهل کتاب» بود؛ زیرا با توجه به اینکه دانشمندان اهل کتاب آگاه تر از دیگران به معارف «کتاب» بودند، بدیهی است هنگامی که کسی ــ حتی پیامبراکرم(ص) ــ پیرامون «کتاب» دچار شک و تردید شد، بهترین و مطمئن ترین راه برای بیرون آمدن از گرداب شک مراجعه به دانشمندان اهل کتاب است.(1)

ادامه نوشته

دوازده دلیل ادعایی یوسف حداد بر اقتباس قرآن از تورات

۱- مطالب این قرآن در کتاب‌های پیشینیان هست: «إِنَّ هَذَا لَفِي الصُّحُفِ الْأُولَى . صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَ مُوسَى» و ... ،

۲- قبل از تدوین قرآن نوشته آسمانی معتبر قابل استنادی نزد اهل کتاب به نام «کتاب» بوده است، گر چه مشرکان آن را نداشتند: «ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ ... أَفَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِينَ كَالْمُجْرِمِينَ. مَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ. أَمْ لَكُمْ كِتَابٌ فِيهِ تَدْرُسُونَ . إِنَّ لَكُمْ فِيهِ لَمَا تَخَيَّرُونَ».

 

ادامه نوشته

لک اللَّه یا علیّ! ما أنصفوک فی شی‌ء!

لک اللَّه یا علیّ! ما أنصفوک فی شی‌ء! )أضواء علی السنّة المحمّدیة أو دفاع عن الحدیث: 224، 225، 249)

نقد آراء بلاشر درباره جمع و تدوین قرآن

نقد آراء بلاشر درباره جمع و تدوین قرآن

طرح مسئله

از مسائل مهم در حوزه تاریخ قرآن، موضوع جمع و تدوین قرآن در دوره‌های مختلف است که قرآن پژوهان مسلمان و غیر مسلمان اهتمام ویژه بدان مبذول داشته اند. رژی بلاشر در مطالعات خود به این موضوع توجه وافر به خرج داده و کوشیده است با تکیه است تا با تکیه بر قرائن تاریخی جمع قرآن در دوره رسالت و نیز جمع و تدوین قرآن در دوره خلفای سه گانه را مورد مطالعه قرار دهد.

ادامه نوشته

نقد مختصر آثار رژی بلاشر

نقد مختصر آثار رژی بلاشر

در میان خاورشناسان اروپایی کسانی را می‌شناسیم که در کار خود از دیگران عمیق‌تر و برجسته‌تر بوده‌اند به طوری که پژوهش‌های آنان و روش کارشان، سرمشق سایر مستشرقان قرار گرفته است. از جملۀ این گروه رژی بلاشر (Regis Blachere) خاورشناس فرانسوی را می‌توان نام برد. بلاشر در سال 1900 میلادی یعنی در آغاز قرن بیستم زاده شد و پس از هفتاد و سه سال عمر، زندگی را بدرود گفت. تولد وی، در حوالی پاریس رخ داد و دورۀ دبیرستان را در مراکش (کازابلانکا) گذرانید. پس از تحصیلات دبیرستانی، برای آموختن زبان عربی به الجزائر رفت و در دانشکدۀ ادبیات نام‌نویسی کرد و در سال 1922 از آنجا فارغ‌التحصیل شد. سپس در مدرسۀ مولای یوسف در رباط به تحصیلات عالی‌تری پرداخت و آنگاه در همان مدرسه به کار تدریس اشتغال یافت. در سال 1929 که «مؤسّسۀ مطالعات عالی مراکش» بنیانگذاری شد، مدیریت مدرسۀ مزبور را به عهده گرفت و این کار را تا سال 1935 ادامه داد. سپس به «مدرسۀ زبان‌های شرقی» در پاریس راه یافت و رسالۀ دکترای خود را در آن مدرسه با موفقیت گذراند. دو سال بعد، بلاشر در دانشگاه سوربن به مقام استادی در زبان عربی رسید. سپس ادارۀ مدرسۀ زبان‌های شرقی را بر عهدۀ وی نهادند و تا سال 1950 این مسؤولیّت را بر عهده داشت. از سال 1956 تا 1965 مدیر «مؤسّسۀ مطالعات اسلامی اکادمی پاریس» بود و در سال 1972 به عضویّت «انستیوت دوفرانس» انتخاب شد. و در اوت 1972 در پاریس در گذشت.

ادامه نوشته

خط نبطی

اعراب جاهلی پیش از اسلام در اثنای تجارت با اهالی شام با خط نبطی آشنا شدند و در مکاتبات خود از آن استفاده می‌کردند. این خط پایه و اساس خط نسخ است. رقیب خط نبطی در عصر جاهلیت، خط سریانی است که بعدها به خط کوفی تبدیل شد.

 

ادامه نوشته

نقد دکتر رامیار بر بلاشر درباره تاریخ کتابت

نقد دکتر رامیار بر بلاشر درباره تاریخ کتابت

پیش از بلاشر، مستشرقان دیگر انصاف بیشتري به خرج داده و تدوین حدیث را به اوایل قرن دوم هجري باز گفته اند. )
1). البته - 241 . اشپرنگر: حدیث نزد عرب 17 - 189 فرانسوي 250 - 203 ترجمه انگلیسی 251 - (گلدزیهر: مطالعات اسلامی 274
میان کتابت و جمع حدیث باید فرق گذارد. ولی با وجود این، جمع و تدوین حدیث هم حتی به سالهاي- صدر اسلام باز میگردد.

ادامه نوشته