پرسش:
آيا نسبت ميان قرآن و امام مهدی (ع) وحدت است يا كمال بخشی متقابل؟
"ما ان تمسكتم بهما لن تضلوا ابدا و انهما لن يفترقا..."
يعنی از تركيب اين دو هدايت حاصل میشود و هریک بدون ديگری ناقص است یا اينكه هر دو يكی هستند؛ اما نقش امام ارائه تفسير زنده از قرآن و استنطاق كلام خداوند است؟
يعنی آيا امام از دسترسی به باطن قرآن برای تفسير ظاهر آن استفاده میكنند يا اينكه از علمی افزون بر علم قرآن در تبيين قرآن استفاده میكنند؟
پاسخ:
روح قرآن وحدت کامل دارد با حجت خداوند.
الفاظ، شکل نزول یافته حقیقت قرآن است.
وجود مبارک مهدی (ع)، قرآن مجسم و عینی است و عالیترین جلوه تازه خداوند در هر لحظه و متصل به دریاهای بیپایان علم او.
الفاظ ناشی از روح و حقیقت قرآن ملزم به انعکاس کلیه حقائق مورد نیاز بشر است; لذا کتابی مکنون پدید آمده که علیرغم (وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ...)، أَبْعَدَ شَيْءٌ مِنْ عُقُولِ اَلرِّجَالِ است.
"إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ * فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ"
*****
پرسش:
يعني آيا میتوان گفت تفاوت قرآن و كتاب مكنون علاوه بر ظهور و خفا در بزرگی و عظمت و گستره شمول حقايق هم هست؟ مثلا قرآن جزئی از كتاب مكنون باشد یا قرآن همان كتاب مكنون است؛ اما متناسب با فضا و مخاطب انعكاسی از آن را ارائه میكند؟
متناسب با شرايط يک جلوه و چشم انداز و يک سطحی از فهم را عرضه میكند؟
پاسخ:
کتاب مکنون مهدی (ع) است و قرآن در قلب مبارک او.