تصویری از 5 شهید سپاهی امروز در حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به دمشق

تصویری از 5 شهید سپاهی امروز در حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به دمشق

تصویری از 5 شهید سپاهی امروز در حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به دمشق

شهید محمد امین صمدی دمشق سوریه

تعداد مستشاران ترور شده سپاه پاسداران در پی حمله امروز اسرائیل به دمشق سوریه به 5 تن افزایش یافت.

اطلاعیه جدید روابط عمومی کل سپاه پاسداران: پاسدار مدافع حرم «محمد امین صمدی» از مجروحین جنایت امروز رژیم صهیونیستی در دمشق سوریه به شهادت رسید.

شهید سعید کریمی شهادت دمشق سوریه 30 دی 1402

شهید سعید کریمی که توسط رژیم صهیونسیتی به شهادت رسید اهل قم بود...

الشهيد المجاهد علي محمد حدرج عباس على طريق القدس

بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ

{مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلاً} - صَدَقَ الله العَليّ العَظِيم

بمزيد من الفخر والإعتزاز، تزف المقاومة الإسلامية الشهيد المجاهد علي محمد حدرج "عباس" من بلدة البازورية في جنوب لبنان، والذي ارتقى شهيداً على طريق القدس.

سخن شهید مطهری درباره نهج البلاغه Martyr Motahhari's view on Nahj al-Balagha

برای فرار از گرما قم، تابستان به اصفهان سفر کردم در آنجا با مردی آشنا شدم که مرا با دنیا نهج البلاغه آشنا کرد ای کاش کسی می بود که مرا با دنیا قرآن نیز آشنا می کرد.

لیست ترور مستشاران سپاه در سوریه توسط رژیم تروریستی

لیست ترور مستشاران سپاه در سوریه توسط رژیم تروریستی

▪️سردار الله دادی در قنیطره سال ٩٣

▪️٧شهید در پایگاه T4 سال ٩٧

▪️٢شهید حومه دمشق سال ١۴٠٠

▪️٢شهید حومه دمشق سال ١۴٠٢

▪️٢شهید جنوب زینبیه سال ١۴٠٢

▪️سردار سید رضی موسوی زینبیه سال ١۴٠٢

▪️۴شهید منطقه المزه دمشق سال ١۴٠٢

اطلاعیه تکمیلی روابط عمومی کل سپاه

اطلاعیه تکمیلی روابط عمومی کل سپاه

بسم الله الرحمن الرحیم

در پی اقدام متجاوزانه رژیم ددمنش و جنایتکار صهیونیستی در حمله هوایی به دمشق 4 تن از مستشاران نظامی سپاه و مدافعین حرم و تعدادی از نیروهای سوریه به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.

شهادت شهیدان حجت الله امیدوار، علی آقازاده ، حسین محمدی و سعید کریمی را به حضرت ولیعصر (عج ) ، مقام معظم رهبری و فرماندهی کل قوا (مدظله العالی) ، خانواده های معظم شهیدان و آحاد فرماندهان و رزمندگان جبهه مقاومت اسلامی تبریک و تسلیت می گوییم.

شهید حجت‌ الله امیدوار شهید علی آقا زاده شهید حسین محمدی شهید سعید کریمی

اعلام اسامی ۴ شهید و مستشار سپاه در دمشق

روابط عمومی کل سپاه: حجت‌الله امیدوار، علی آقازاده، حسین محمدی و سعید کریمی به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.

کلیپ سخنان پدر شهید آقازاده نژاد

دانلود فایل با لینک مستقیم

دانلود فایل صوتی بیانات اخلاقی استاد احمد عابدی در دیدار طلاب حوزه علمیه بناب

دانلود فایل صوتی بیانات اخلاقی استاد احمد عابدی در دیدار طلاب حوزه علمیه بناب با ایشان

ماه رجب، ماه عبادت است

عالم شدن

📚 از راههای کسب علم

📚 ایمان آوردم تا بفهمم

📚 شناخت امیرالمومنین با نورانیت

📚 علم با رذائل اخلاقی قابل جمع نیست

📚 خود را وقف علم و خدا نمودن

📚 خداوند خود جبران می کند.

چهارشنبه ۲۷ دیماه ۱۴۰۲، دارالقرآن علامه طباطبایی(ره)

دانلود فایل با لینک مستقیم

دانلود فایل صوتی بیانات استاد احمد عابدی درباره ماه رجب و فضائل امیرالمومنین علیه السلام

بیانات استاد احمد عابدی درباره ماه رجب و فضائل امیرالمومنین علیه السلام.

قبل از درس خارج فقه.

ماه رجب در زمان جاهلیت

🔹 از عجائب دنیا به نقل از ابن ابی الحدید

🔹 از فضائل امیرالمومنین علیه السلام

🔹 ملاک ابن تیمیه و تکفیری ها بر صحت حدیث

🔹 بت شکن بودن امیرالمونین علیه السلام

🔹 فضائل امام از زبان فخر رازی

6 اسفند۱۳۹۹ 1399

دانلود فایل با لینک مستقیم

شهید حجت‌ الله امیدوار شهید سعید محمودوند شهید سعید کریمی

اسامی شهدای امروز صبح در حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به دمشق به شرح ذیل می باشد

شهید حجت الله امید وار

شهید سعید محمودوند

شهیدسعید کریمی

شهید پیمان (نام جهادی)

شهید محمدی

فوری بیانیه سپاه پاسداران در پی حمله رژیم صهیونیستی به دمشق

فوری بیانیه سپاه پاسداران در پی حمله رژیم صهیونیستی به دمشق

روابط عمومی کل سپاه:

🔹بار دیگر رژیم آدمکش و جنایتکار صهیونیستی اقدام به تجاوز به شهر دمشق پایتخت کشور سوریه نمود و طی حمله هوایی جنگنده‌های رژیم متجاوز و غاصب تعدادی از نیروهای سوری و ۴ تن از مستشاران نظامی جمهوری اسلامی ایران به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.

🔹اطلاعات تکمیلی متعاقبا اعلام خواهد شد.

3 شهداء بينهم ضابطان إيرانيان في حرس الثورة

سوريا: مراسل الميادين في دمشق:

3 شهداء بينهم ضابطان إيرانيان في حرس الثورة و 3 جرحى في حصيلة أولية للاعتداء الإسرائيلي على دمشق

شهید سردار حاج یوسف امیدزاده

شهید سردار حاج یوسف امیدزاده، معاون اطلاعات نیروی قدس سپاه پاسداران به همراه جانشین خود حاج غلام (محرم) در حملات رژیم صهیونیستی به دمشق به شهادت رسید.

شهید حاج صادق امید زاده فرمانده اطلاعات سپاه قدس

شهید حاج صادق امید زاده فرمانده اطلاعات سپاه قدس و حاج غلام با نام جهادی حاج محرم، جانشین اطلاعات سپاه قدس، در حمله رژیم صهیونیستی به دمشق ترور شده اند

آمار شهدا نهایی نیست و افزایش دارد

شهادت دو مستشار ایرانی عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سوریه

خبرها حاکی است دو نفر از کارکنان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به دمشق سوریه به شهادت رسیدند

شهید حاج صادق در حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به دمشق

شهید حاج صادق در حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به دمشق

شهادت دو نیروی کادر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سوریه

شهادت دو نیروی کادر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سوریه

تفسیر آیه 39 سوره حجر رب بما اغویتنی فخر رازی مفاتیح الغیب

تفسیر آیه 39 سوره حجر رب بما اغویتنی فخر رازی مفاتیح الغیب

أما قوله تعالى: قالَ رَبِّ بِما أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ ففيه بحثان:

البحث الأول: الباء في بِما أَغْوَيْتَنِي للقسم و ما مصدرية، و جواب القسم لأزينن. و المعنى أقسم بإغوائك إياي لأزينن لهم، و نظيره قوله تعالى: فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ [ص: 82] إلا أنه في ذلك الموضع أقسم بعزة اللّه، و هي من صفات الذات، و في قوله: بِما أَغْوَيْتَنِي أقسم بإغواء اللّه و هو من صفات الأفعال. و الفقهاء قالوا: القسم بصفات الذات صحيح، أما بصفات الأفعال فقد اختلفوا فيه. و نقل الواحدي عن قوم آخرين أنهم قالوا: الباء هاهنا بمعنى السبب، أي بسبب كوني غاويا لأزينن كقول القائل، أقسم فلان بمعصيته ليدخلن النار، و بطاعته ليدخلن الجنة.

ادامه نوشته

تفسیر آیه 39 سوره حجر آلوسی روح المعانی (قالَ رَبِّ بِما أَغْوَيْتَنِي)

تفسیر آیه 39 سوره حجر آلوسی روح المعانی (قالَ رَبِّ بِما أَغْوَيْتَنِي)

قالَ رَبِّ بِما أَغْوَيْتَنِي أي بسبب إغوائك إياي لَأُزَيِّنَنَّ أي أقسم لأزينن لَهُمْ أي لذريته و هو مفهوم من السياق و إن لم يجر له ذكر، و قد جاء مصرحا به في قوله تعالى حكاية عن اللعين أيضا: لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ [الإسراء:

62] و مفعول لَأُزَيِّنَنَّ محذوف أي المعاصي فِي الْأَرْضِ أي هذا الجرم المدحو و كأن اللعين أشار بذلك إلى أني أقدر على الاحتيال لآدم و التزيين له الأكل من الشجرة في السماء فأنا على التزيين لذريته في الأرض أقدر، و يجوز أنه أراد بالأرض الدنيا لأنها محل متاعها و دارها، و ذكر أن هذا المعنى عرفي للأرض و أنها إنما ذكرت بهذا اللفظ تحقيرا لها، و لعل التقييد على ما قيل للإشارة إلى أن للتزيين محلّا يقوي قبوله أي لأزينن لهم المعاصي في الدنيا التي هي دار الغرور، و جوز أن يكون يراد بها هذا المعنى و ينزل الفعل منزلة اللازم ثم يعدى بفي، و في ذلك دلالة على أنها مستقر التزيين و أنه تمكن المظروف في ظرفه، و نحوه قول ذي الرمة:

ادامه نوشته

تفسیر آیه 16 سوره اعراف فخر رازی (فبما اغویتنی)

 

تفسیر آیه 16 سوره اعراف فخر رازی (فبما اغویتنی)

الْمَسْأَلَةُ الثَّانِيَةُ: قَوْلُ إِبْلِيسَ: «فَبِما أَغْوَيْتَنِي» يَدُلُّ عَلَى أَنَّهُ أَضَافَ إِغْوَاءَهُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى وَقَوْلُهُ فِي آيَةٍ أُخْرَى: «فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ» [ص: 82] يَدُلُّ عَلَى أَنَّهُ أَضَافَ إِغْوَاءَ الْعِبَادِ إِلَى نَفْسِهِ. فَالْأَوَّلُ: يَدُلُّ عَلَى كَوْنِهِ عَلَى مَذْهَبِ الْجَبْرِ. وَالثَّانِي: يَدُلُّ عَلَى كَوْنِهِ عَلَى مَذْهَبِ الْقَدَرِ وَهَذَا يَدُلُّ عَلَى أَنَّهُ كَانَ مُتَحَيِّرًا فِي هَذِهِ الْمَسْأَلَةِ أَوْ يُقَالُ: إِنَّهُ كَانَ يَعْتَقِدُ أَنَّ الْإِغْوَاءَ لَا يَحْصُلُ إِلَّا بِالْمُغْوِي فَجَعَلَ نَفْسَهُ مُغْوِيًا لِغَيْرِهِ مِنَ الْغَاوِينَ ثُمَّ زَعَمَ أَنَّ الْمُغْوِيَ لَهُ هُوَ اللَّهُ تَعَالَى قَطْعًا لِلتَّسَلْسُلِ وَاخْتَلَفَ النَّاسُ في تفسيره هَذِهِ الْكَلِمَةِ أَمَّا أَصْحَابُنَا فَقَالُوا:

ادامه نوشته

إنَّ في الجَنّةِ قَصْرا لا يَدخُلُهُ إلاّ صُوّامُ رَجَبٍ روزه ماه رجب

پيامبر خـدا صلى‌الله‌عليه‌وآله:

إنَّ في الجَنّةِ قَصْرا لا يَدخُلُهُ إلاّ صُوّامُ رَجَبٍ.

در بهشت قصرى است كه وارد آن نمى‌شود مگر آنان كه ماه رجب را روزه مى‌گيرند.

بحار الأنوار، ج٩٧، ص۴٧، ح٣۲

علاقه شهید محمدحسن آزمون به ورزش جودو

علاقه شهید محمدحسن آزمون به ورزش جودو

شهید محمدحسن آزمون جوانی شاد و پر انرژی بود و در بین مردم از محبوبیت زیادی برخوردار بود. وی در مورد غیبت خیلی حساس بود و سعی می کرد اکثر اوقات با وضو باشد. شب ها برای نماز جماعت به مسجد آقابیگ می رفت.

محمدحسن آزمون در دفاع از انقلاب و ارزش های آن حساس بود و توهین به انقلاب او را به شدت عصبانی می کرد. عضو فعال پایگاه بسیج بود و به لباس بسیجی عشق می ورزید.

شهید آزمون برای اینکه آمادگی بدنی بیشتری داشته باشد به ورزش جودو روی آورد و در این رشته نیز پیشرفت چشمگیری داشت. بعد از پیروزی انقلاب و با شروع جنگ تحمیلی در کنار درس در دانشگاه همواره به جبهه اعزام می شد و چندین بار نیز مجروح گردید و پس از بهبودی مجدداً به جبهه بازمی گشت. او هر وقت که برای مرخصی به زادگاهش می آمد از خانواده های شهدا و ایثارگران خبر می گرفت.

آشنایی با کتاب نهج السعاده

آشنایی با «نهج السعاده» جامع‌ترین فرهنگ سخنان امیرالمومنین علیه السلام

کتاب «نهج السعاده فی مستدرک نهج البلاغه» اثر علامه محمدباقر محمودی، جامع‌ترین دایره المعارف سخنان امیرالمومنین علیه السلام. است که بیش از ۵۰۰ خطبه، ۲۰۰ نامه، ۱۱۹ دعای منسوب به امام را دربرگرفته است.

نسبت همزمان هدایت و اضلال به خداوند و به انسان بر اساس آموزه های قرآنی

مقاله علمی پژوهشی تبیین نسبت همزمان هدایت و اضلال به خداوند و به انسان بر اساس آموزه‌های قرآنی

در برخی آیات قرآن، هدایت و ضلالت بشر به خداوند نسبت داده شده است و از سوی دیگر، انسان دارای اراده و اختیار است و هدایت و ضلالت او به دست خودش اتفاق می افتد. هدف این مقاله، بررسی این تناقض ظاهری و امکان جمع بین این دو نسبت است. سوال اصلی این است که: نسبت دادن هدایت و ضلات هم به انسان و هم به خداوند سبحان چکونه قابل تبیین است؟ بحث هدایت و اضلال الهی از آن جهت اهمیت دارد که شبهه معروف جبر در هدایت و ضلالت را حل می کند، چرا که ظاهر اضلال و هدایت الهی این است که انسان اختیاری در گمراه شدن خود نداشته و خداوند افراد را مجبور به پیمودن راه درست یا نادرست می نماید. این پژوهش از نوع تحلیل محتواست و با بررسی آیات و روایات مرتبط و مراجعه به منابع موجود و تفاسیر قرآن انجام شده است. یافته ها نشان می دهد که هدایت و اضلال الهی دو نوع است: ابتدایی و جزایی؛ و هیچ یک از این دو نوع منافاتی با اختیار انسان ندارد چرا که یا قابل استناد به خداوند نیست و یا اگر هست، اختیار انسان را سلب نمی کند. هم چنین هدایت ابتدایی (به معنای نشان دادن راه کمال و سعادت به انسان) و هدایت جزایی ( به عنوان نتیجه بهره گیری اختیاری انسان از اسباب هدایت ابتدایی خداوند) و نیز اضلال جزایی (به عنوان نتیجه سوء اختیار خود انسان)، در عین این که این سه قسم قابل استناد به خداوند است منافاتی هم با اختیار انسان ندارند. اما اضلال ابتدایی قابل استناد به خداوند نیست.

نویسندگان: علی رنجبر؛ محمدحسن زمانی

منبع: الهیات قرآنی سال هفتم بهار و تابستان 1398 شماره 12

دانلود

ارزیابی نسبت مفهوم اصطلاحی امامت در آیه ابتلای ابراهیم(ع) مبتنی بر روایات شیعه - کاظم استادی

مقاله منتشر شده جدید در شماره ۵ مجله پژوهشنامه اهل‌بیت(ع):

.

ارزیابی نسبت مفهومِ اصطلاحی امامت در آیه ابتلای ابراهیم(ع) مبتنی بر روایات شیعه

کاظم استادی

فایل مقاله

https://abq.journals.iau.ir/article_709244_d692ff79c8935eb72917d99b3d0924d0.pdf

.

چکیده:

از نظر تاریخی، مهم‌ترین مسئله‌ای که پس از پیامبر(ص) مورد بحث و گفت‌وگوی مسلمانان قرار گرفته، مسأله امامت است؛ و اندیشمندان برای اثبات مسأله امامت و جانشینی پیامبر(ص)، به دلایل کلامی، تاریخی و نیز آیات قرآن کریم استشهاد کرده‌اند، که یکی از مهم‌ترین این آیات، آیه ابتلای حضرت ابراهیم(ع) یا آیۀ امامت می‌باشد. از سوی دیگر، برای بررسی مسأله امامت، دو روش قابل پیگیری است: 1ـ تبیین مفهوم امامت به وسیله آیات قرآن با مختصات پیشینی در صدر اسلام. 2ـ تبیین مفهوم امامت به وسیله آیات قرآن با مختصات و مفاهیم ایجاد شده متأخر و جدید. بنابراین لازم است تا وضعیت استنادات به آیه ابتلای ابراهیم برای مسأله امامت، در روایات امامیه روشن شود. در پژوهش پیش‌رو، با توجه به این سؤالات: «1ـ ذیل آیه ابتلای ابراهیم، چه تعداد روایت از معصومین(ع) در منابع حدیثی و روایی ذکر شده است؟ 2ـ وضعیت محتوای متنی آنها و تشابه و تکرار روایات ذیل آیه ابتلای ابراهیم چگونه است؟ 3ـ آیا روایات ذیل آیه ابتلای ابراهیم، پیرامون مسأله امامت به معنای رایج امروزی می‌باشد و این مسأله را پشتیبانی می‌کند؟»؛ به روایات ذیل آیه ابتلای ابراهیم پرداخته شده است. در نهایت، روشن گشت که روایات اندکی ذیل آیه 124 بقره موجود هستند؛ که البته بیشتر آنها (جز چند مورد که مشکوک هستند،) اشاره‌ای به مسأله امامت عامه و خاصه مورد نظر ما شیعیانِ معاصر ندارند؛ و به نوعی، روایاتِ تفسیری با موضوعی جدای از اصل امامت می‌باشند.

معنی نسبت دادن اضلال شیطان به خدا (آیه 39 سوره حجر: رب بما اغویتنی)

معنی نسبت دادن اضلال شیطان به خدا (آیه 39 سوره حجر: رب بما اغویتنی)

شیطان بر این باور بود که خداوند به خاطر آدم، او را گمراه ساخته است و او نیز فرزندان آدم را با اغفال خود گمراه کرده است و از این روی، انتقام‌جویی خواهد کرد: ﴿قَالَ رَبِّ بِمَآ أَغْوَیْتَنِی لأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الأَرْضِ وَلأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ﴾ (حجر/39). این معنایی است که از جمله ﴿أَغْوَیْنَاهُمْ کَمَا غَوَیْنَا﴾ (قصص/63) نیز استفاده می‌شود.

خدای تعالی اقدام او را انکار نکرد، بلکه در آیه ﴿یُضِلُّ بِهِ کَثِیراً وَیَهْدِی بِهِ کَثِیراً وَمَا یُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفَاسِقِینَ﴾ (بقره/26)، به آن تصریح نموده است.

منظور از اغوای شیطان از سوی خداوند متعال، اغوا و اضلال ابتدایی نیست، بلکه به عنوان مجازات است و جملة ﴿وَ إِنَّ عَلَیْکَ لَعْنَتِی﴾ ص: 78، هم آن را افاده می‌کند (رک؛ طباطبائی، 1417ق.، ج 12: 162). خداوند کسی را گمراه نمی‌کند، لیکن اگر کسی با اراده خود راه انحراف را برگزیند، خدا او را به حال خود رها می‌سازد و این رها کردن بزرگترین کیفر و قهر الهی است. ابلیس نیز چون با اراده خود تکبّر و لجاجت کرد، خداوند او را به حال خود رها کرد (رک؛ قرائتی، 1383ش، 4/ 460).

وبلاگ علوم قرآن و حدیث

تفسیر آیه 39 سوره حجر (ترجمه المیزان رب بما اغویتنی)

تفسیر آیه 39 سوره حجر (ترجمه المیزان رب بما اغویتنی)

چرا در آيه 39 سوره مباركه حجر، شیطان خدا را گمراه کننده می خواند، و خداوند هم اين نسبت را رد نمي كند؟ چرا ابلیس فکر می کرد که خدا او را از راهش گمراه کرده است؟

در آيه 39 سوره مباركه حجر آمده است: «قَالَ رَبِّ بِمَآ أَغْوَيْتَنِي لأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الأَرْضِ وَلأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ»؛ گفت پروردگارا به سبب آن كه مرا گمراه ساختى، من [هم گناهانشان را] در زمين برايشان مى ‏آرايم و همه را گمراه خواهم ساخت. مرحوم علامه طباطبايي در خصوص اين غوايت ـ ضمن اين كه توضيح می دهند كه اضلال و گمراهي خداوند نسبت به هيچ كس ابتدايی نيست بلكه كيفری است، يعنی ابتدائا فرد گناهی مرتكب می شود و خلاف حكم و درخواست و دستور خداوند عمل می كند و بعد توفيق و رحمت الهی كه شامل حال همه شده است از او سلب می شود ـ می فرمايند: "مقصود از اين اغواء آن غوايتی است كه از خطاب خدايی استشمام نمود، و فهميد كه لعنت مطلقه خدا كه همان دوری از رحمت او و گمراهی از طريق سعادت است، براي هميشه در باره ‏اش مسلم شده، البته اين استقرار لعنت گزافی و بيهوده نبوده، بلكه اثر آن اغوايی است كه خودش برای خود پسنديد، پس اضلال خدای تعالی در باره او اضلال ابتدائی نيست، بلكه اضلال مجازاتی است."(1) در حقيقت ابليس پس از اين كه خداوند او را لعنت كرد، اين حرف را زد و اغوای خودش را به خدا نسبت داد. مساله اغوای او مربوط به سجده نكردن بر آدم نبود، او آن را دليل بر اغوای خود نمی دانست بلكه بعد از لعنت الهی، خود را گمراه خواند زيرا می دانست كه لعنت الهی يعني دوری هميشگی از رحمت حق و راه سعادت، يعنی گمراهی هميشگی. شیطان همين را به خدا نسبت داد زيرا خدا او را لعنت كرد، بعد هم گفت من بنی آدم را گمراه می كنم يعنی همين دوری از سعادت را كه بر اثر لعنت الهی دارم به آن ها منتقل می كنم؛ و لذاست كه شيطان بر هر قلبی نزديک شود اثرش دوری آن قلب از رحمت خداست. در واقع فهميد كه لعنت مطلقه خدا كه همان دورى از رحمت او و گمراهى از طريق سعادت است، براى هميشه در باره اش مسلم شده، اين جا است كه معناى سببيت اغواى شيطان براى غوايت مردم درست در مى ‏آيد، يعنى بخاطر اين كه او خودش دور از رحمت خدا و دور از سعادت شده و اين دورى بخاطر لزوم و هميشگى لعنت خدا لازمه او گشته، لذا هر وقت كه با وسوسه ‏ها و تسويلات خود به درون دلى رخنه كند، و نزديک شود، همين نزديكى او باعث دور شدن آن دل است از خدا و رحمت او. (2) اين كه خداوند هم اين حرف را رد نكرد دليلش اين است كه لعنت خدا معنايش گمراهی هميشگی و دوری هميشگی از رحمت خداست پس اين معنا در مورد ابليس با لعنت خدا محقق شده بود. البته عاملش خود ابليس و عملكردش بود، اما به هر حال لعنت الهی يعنی گمراهی ابدی؛ و خداوند هم اين مساله را درباره ابليس رد نفرمود، زيرا او مشمول لعن الهي شده بود. در واقع لعنت يعنی دوری از رحمت الهی، و اين حالت همان گمراهی است، زيرا تا رحمت الهی شامل حال كسی نشود هدايت نخواهد شد. گمراهی نيز همان غوايت است، لذا اين كه ابليس به خدا گفت شما مرا گمراه و اغوا كرده ای معنايش اين است كه چون از رحمتتان مرا محروم كرديد و لعنتم كرديد، من ديگر راهی به هدايت ندارم و گمراه شدم، لذا اثر وضعی لعن الهی همان دوری از رحمت خدا يعنی گمراهی يا همان غوايت است.

_____________

(1) ترجمه الميزان، ج 12، ص 238.

(2) همان.

دانلود فایل صوتی دکتر محمدحسین برومند - عوامل برهم زننده اخلاص

دانلود فایل صوتی دکتر محمدحسین برومند - عواملی که اخلاص را از بین می برد

دانلود فایل با لینک مستقیم

تفسیر آیه 16 سوره اعراف روح المعانی آلوسی

تفسیر آیه 16 سوره اعراف روح المعانی آلوسی

قالَ استئناف كنظائره «فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي» الفاء لترتيب مضمون الجملة الّتي بعد على الأنظار. و الباء أما للقسم أو للسببيّة. و ما على التقديرين مصدرية، و الجار و المجرور متعلّق بأقسم؛ و قيل: إنه على تقدير السببيّة متعلّق بما بعد اللّام، و فيه أن لها الصّدد على الصّحيح فلا يعمل ما بعدها فيما قبلها، و جوز بعضهم كون ما استفهاميّة لم يحذف ألفها و أن الجار متعلّق بأغويتني و لا يخفى ضعفه. و الإغواء خلق الغي. و أصل الغي الفساد و منه غوى الفصيل و غوى إذا بشم و فسدت معدته، و جاء بمعنى الجهل من اعتقاد فاسد كما في قوله سبحانه: ما ضَلَّ صاحِبُكُمْ وَ ما غَوى‏ [النجم: 2] و بمعنى الخَيْبَة كما في قوله:

         فمن يلق خيرا يحمد الناس أمره             و من يغو لا يعدم على الغي لائما

و منه قوله تعالى: «و عصى آدم ربه فغوى» و استعمل بمعنى العذاب مجازاً بعلاقة السّببيّة. و منه قوله تعالى:

فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا و لا مانع عند أهل السّنّة أن يراد بالإغواء هنا خلق الغي بمعنى الضّلال أي بما أضللتني و هو المروي عن ابن عباس رضي الله تعالى عنهما. و نسبة الإغواء بهذا المعنى إلى الله عزّ و جلّ مما يقتضيه عموم قوله سبحانه: خالِقُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ* [الأنعام: 102، الرعد: 16، الزمر: 62] و المعتزلة يأبون نسبة مثل ذلك إليه سبحانه و قالوا في هذا تارة: إنه قول الشّيطان فليس بحجة، و أولوه أخرى بأن الإغواء النّسبة إلى الغي كأكفره إذا نسبه إلى الكفر أو إنه بمعنى إحداث سبب الغي و إيقاعه و هو الآمر بالسجود.

و قال بعضهم: إنّ الغيّ هنا بمعنى الخيبة أي بما خيبته من رحمتك أو الهلاك أي بما أهلكته بلعنك إياه و طردك له، و الذّي دعاهم إلى هذا كله عدم قولهم بأن الله تعالى خالق كل شي‏ء و أنه سبحانه لا خالق غيره و لم يكفهم ذلك حتّى طعنوا بأهل السنة القائلين بذلك. و ما الظن بطائفة ترضى لنفسها من خفايا الشرك بما لم يسبق إبليس عليه اللّعنة نعوذ بالله سبحانه و تعالى من التعرض لسخطه. نعم الإغواء بمعنى الترغيب بما فيه الغواية و الأمر به كما هو مراد اللعين من قوله: لَأُغْوِيَنَّهُمْ* مما لا يجوز من الله تعالى شأنه كما لا يخفى، ثم إن كانت الباء للقسم يكون المقسم به صفة من صفات الأفعال و هو مما يقسم به في العرف و إن لم تجر الفقهاء به أحكام اليمين.

و لعل القسم وقع من اللعين بهما جميعا فحكى تارة قسمه بأحدهما و أخرى بالآخر، و إن كانت سببية فالقسم بالعزة أي فبسبب إغوائك إياي لأجلهم أقسم بعزتك لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ أي لآدم عليه السلام و ذريته ترصدا بهم كما يقعد القطاع للسابلة صِراطَكَ الْمُسْتَقِيمَ الموصل إلى الجنة و هو الحق الذي فيه رضاك.
                
أخرج أحمد، و النّسائي، و ابن حبّان، و الطّبراني، و البيهقي في شعب الإيمان عن سبرة بن الفاكه قال: سمعت رسول الله صلّى اللّه عليه وسلّم يقول: «إنّ الشّيطان قعد لابن آدم في طرقه فقعد له بطريق الإسلام فقال أ تسلم و تذر دينك و دين آبائك؟ فعصاه فأسلم ثم قعد له بطريق الهجرة فقال: أ تهاجر و تذر أرضك و سماءك و إنما مثل المهاجر كالفرس في طوله؟ فعصاه فهاجر ثم قعد له بطريق الجهاد فقال: هو جهد النفس و المال فتقاتل فتقتل فتنكح المرأة و يقسم المال فعصاه فجاهد ثم قال صلّى اللّه عليه و سلّم: فمن فعل ذلك منهم فمات أو وقصته دابته فمات كان حقا على الله تعالى أن يدخله الجنة» و لعل الاقتصار منه صلّى اللّه عليه وسلّم على هذه المذكورات للاعتناء بشأنها و التنبيه على عظم قدرها لما أن المقام قد اقتضى ذلك لا للحصر. و نظير ذلك ما روي عن ابن عباس. و ابن مسعود رضي الله تعالى عنهما. و غيرهما من تفسير الصراط المستقيم بطريق مكة و الكلام من باب الكناية أو التمثيل، و نصب الصراط إما على أنه مفعول به بتضمين «أقعدن» معنى ألزمن أو على نزع الخافض أي على صراطك كقولك ضرب زيد الظهر و البطن أو على الظرفية و جاء نصب ظرف المكان المختص عليها قليلا، و من ذلك في المشهور قوله:

         لدن بهز الكف يعسل متنه             فيه كما عسل الطريق الثعلب‏

ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَيْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ أي من الجهات الأربع التي يعتاد هجوم العدو منها، و المراد لأسوّلن لهم و لأضلنهم بقدر الإمكان إلا أنه شبه حال تسويله و وسوسته لهم كذلك بحال إتيان العدو لمن يعاديه من أي جهة أمكنته و لذا لم يذكر الفوق و التحت إذ لا إتيان منهما فالكلام من باب الاستعارة التمثيلية و لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ على ما قيل ترشيح لها، و بعضهم لم يخرج الكلام على التمثيل و اعتذر عن ترك جهة الفوق بأن الرحمة تنزل منها و عن ترك جهة التحت بأن الإتيان منها يوحش، و الاعتذار عن الأول بما ذكر أخرجه غير واحد عن ابن عباس رضي الله تعالى عنهما، و روي أيضاً عن عِكْرَمَة. و الشعبي و الاعتذار عن الثاني نسبه الطبرسي إلى الحبر أيضا، و لا يبعد على ذلك أن يكون الكلام تمثيلا أيضا و يكون الفرق بين التوجيهين بأن ترك هاتين الجهتين على الأول لعدمهما في الممثل به و على الثاني لعدمها في الممثل.

منبع: ج4،ص334

وبلاگ علوم قرآن و حدیث