نکات طلایی متن خوانی عربی (منظور از اصطلاح «قیل» در متون عربی)

نکات طلایی متن خوانی عربی (منظور از واژه ی «قیل» در متون عربی)

زمانی که در متون عربی با مؤلف در اشاره به اقوال دیگران از واژه ی «قیل» استفاده می کند منظور این است که برای اقوالی که بعد از «قیل» می آید ارزش خاصی قائل نیست و آنها را غیرمعتبر و ضعیف می داند به متن ذیل توجه کنید.

نکات طلایی متن خوانی عربی (منظور از اصطلاح «قیل» در متون عربی)

در متن بالا همان گونه که گفته شد از لفظ «قیل» استفاده شده که از قرینه ی بعدی اش «مشعرا بتمریضه» کاملا مشخص است که مؤلف آن اقول را مریض یعنی مشکل دار و ضعیف می دانسته است.

خلاصه نحو زبان عربی+سوالات تستی (دانلود فایل پی دی اف)

خلاصه نحو زبان عربی+سوالات تستی (دانلود فایل پی دی اف)

130 صفحه به همراه سوالات تستی بعد از هر مبحث

متن صفحه ی اولِ فایل را در ذیل مشاهده می کنید:

تعريف نحو: نحو علمى است كه در آن: از كیفیت ارتباط كلمات با یکدیگر و چگونگی ساختن جمله و تغییر یا عدم تغییرحركت آخر كلمات، از نظر اعراب و بناء بحث می شود.

تعريف ديگر: نحو علمى است كه با آن حركت ها--- یا سکون حرف آخرِ معمول كلمه دوم كه با عامل كلمه اول تركیب شده فهمیده مى شود؛ مانند: رفعِ كلمه » اَلله و جركلمه قلوبِهِمْ در آیه خَتَمَ الله عَلى قلوبِهِمْ.

نکته: اِعراب حركات و سکون از تركیب دو كلمه به وجود مىآید كلمه اول را عامل و دوم را كلمه معمول مى نامند و اعراب بر حرف آخر كلمه دوم كه معمول است ظاهر مىشود چنانکه در آیه، فعلِ خَتَمَ با اَلله تركیب شده و اعراب بر كلمه اَلله ظاهر گردیده خَتَمَ عامل و اَلله معمول است و نیز عَلى با قلوبِهِمْ تركیب شده عَلى عامل و قلوبِ معمول است و اعرابِ كسره بر قلوبِ ظاهر گردیده است.

دانلود فایل با لینک مستقیم

لینک پشتیبان

آموزش تحلیل نحوی احادیث

نقش کلمه ی البتةَ در حدیث فوق چیست؟

قال الصادقُ (ع):

مَنْ قال: يا ربٍّ صَلِّ على محمدٍ و على أهلِ بيتِه عَفَا اللهُ له البتةَ.

فقلتُ له: البتة؟

فقال: كذا قال رسول الله (صَ)

امام صادق (ع) فرمود: هر کسی بگوید: ای پروردگار (من) بر رسول اکرم و اهل بیتش درود فرست خداوند قطعا او را می آمرزد.
به ایشان عرض کردم: البتة؟

فرمود: رسول اکرم (ص) اینچنین فرمود.

دلیل نازل شدن قرآن به زبان عربی چیست؟ (بهجت پور+ پاسخ به شبهات قرآنی)

حجت الاسلام و المسلمین بهجت پور

چرا با وجود اینکه زبان های دیگری غیر از زبان عربی در عصر نزول قرآن وجود داشته است، قرآن فقط به همین زبان عربی نازل شده است؟

Why was the Quran revealed only in Arabic, even though other languages ​​existed at the time of the revelation of the Quran

پاسخ به این پرسش را از طریق کلیک روی لینک دریابید

پاسخ کوتاه به صورت صوتی توسط حجت الاسلام و المسلمین بهجت پور

دانلود فایل با لینک مستقیم

چرا قرآن به زبان عربی نازل شد؟

با حضور حجت الاسلام و المسلمین مؤدب

چرا قرآن برای غیر عرب زبان ها مثل ما ایرانی ها به زبان مادری خودمان آموزش داده نمی شود تا راحت تر مفاهیم قرآن را درک کنیم؟

?Why was the Qur'an revealed in Arabic

پاسخ به این پرسش را از طریق کلیک روی لینک دریابید

پاسخ کوتاه به صورت صوتی توسط استاد دکتر سید رضا مؤدّب

دانلود فایل با لینک مستقیم

«مِن» ابتدای غایت در قرآن

«مِن» ابتدای غایت در قرآن

یکی از معانی «مِن»، ابتداء غایت است، مانند:

ذهبتُ منَ البصرة الی الکوفه

(از بصره به کوفه رفتم)‌.

در ادامه آیاتی را بررسی می کنیم که «مِن»، معنای ابتدای غایت دارد.

بررسی سوال زبان عربی دکتری الهیات سال 1404

بررسی سوال زبان عربی دکتری الهیات سال 1404

عین الخطأ فی إعراب المعطوف

1⃣إنّ اخویَّ سینجحانِ فی الامتحان و زمیلاهما

2⃣لعلّ المسافر و أخاه یصلان إلینا هذه اللیلة

3⃣إنّ اختیّ ناجحتان و زمیلتیهما

4⃣ لعلّ هذه المسافرة و اختاها یصلن إلینا اللیلة

تنوین عوض/ تعویض

۳.۴ - عوض/ تعویض

تنوین عوض/ تعویض، که به جای یک حرف محذوف یا یک مضافٌ الیه (مفرد ـ جمله) قرار می‌گیرد، مانند «جواریٌ جوارٍ» که تنوین به جای حرف محذوف آمده و «کُلُّ انسان کلٌّ» یا «یوم إذْ یَومَئذٍ» که تنوین به جای مضافٌ الیه محذوف است.

فإذا صفَا لكَ أخٌ فكُنْ بهِ أشدَّ ضنًّا منكَ بنفائس أموالِك

فإذا صفَا لكَ أخٌ فكُنْ بهِ أشدَّ ضنًّا منكَ بنفائس أموالِك و لا يُزهِدنَّك فيه أنْ ترى منهُ خُلُقًا أو خُلُقين تكرههما ؛ فإنّ نفسَكَ التي هي أخصُّ النفوسِ بكَ لا تُعْطيكَ المَقَادةَ في كلّ ما تُريد ، فكيف بنفْسِ غيرِك!

::الجاحظ

اگر رفیق مخلص و نابی به دستت آمد، بیش از آن که به فکر مال و اموال خود باشید، نگران او باشید لذا اگر یکی دو خصلت در او دیدید که دوست ندارید، از او ناامید نشوید.

خود شما، که منحصر به فردترین روح شماست، کنترل هر چیزی را که می خواهید به شما نمی دهد، چه برسد به روح شخص دیگری!

عین الخطأ آزمون دکتری 1402 زبان عربی

عین الخطأ آزمون دکترا 1402

1️⃣ لیسوا بظالم فیخافوا من ظلمهم

2️⃣ هلم الی الخیر فتنجحوا فی الدنیا

3️⃣ کانک امیرٌ فیجتمعوا حولک

4️⃣ صبراً فینجحون فی الحیاة

ادامه نوشته

تست ساده زبان عربی

نقش «صاحب القدرة» چیست؟

صاحب القدرة لا تنسَ المحرومین

«نسی»: فراموش کرد

1) منادی / منادی

2) مبتدا / منادی

3) منادی / مبتدا

4) مبتدا / مبتدا

ادامه نوشته

سوال تستی سخت زبان عربی ا‌رشد صرف نحو دبیری فرهنگیان

سوال تستی سخت زبان عربی ا‌رشد صرف نحو دبیری فرهنگیان

در آیه

وَ إِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلا صَريخَ لَهُمْ وَ لا هُمْ يُنْقَذُون‏

(اگر بخواهيم غرقشان مى‏كنيم و هيچ فريادرسى نمى‏يابند و روىِ نجات نمى‏بينند)

اعراب جمله «لا هم ینقذون» چیست؟

1️⃣ مستأنفه، محلی از اعراب ندارد

2️⃣ معطوف به «لا صریخَ لهم» محلی از اعراب ندارد

3️⃣ معطوف به «نغرق»، محلاً مجزوم

4️⃣ معطوف به «لا صریخَ لهم» محلا مجزوم

ادامه نوشته

نمونه سوال تستی زبان عربی کارشناسی ارشد+پاسخ تشریحی

🤌نقش «اذ» و «اذا» در این دو عبارت چیست؟

✍️رأيتكَ أمسِ إذْ جئتَ

(دیروز هنگامی که آمدی، دیدمت)

✍️المقابلةُ غداً إذا تطلعُ الشمسُ

(دیدار فردا هنگام طلوع خورشید)

1️⃣ بدل / ظرف

2️⃣ فجاییه / ظرف

3️⃣ بدل / بدل

4️⃣ ظرف / ظرف

ادامه نوشته

سوال تستی سخت عربی کارشناسی ارشد

در آیه «فَأُوْلَئكَ يَدْخُلُونَ الجنَّةَ وَ لَا يُظْلَمُونَ شَيْئاً جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتىِ وَعَدَ الرَّحْمَانُ عِبَادَهُ بِالْغَيْب»‏

(چنين كسانى داخل بهشت می شوند، و كمترين ستمى به آنان نخواهد شد. وارد باغهايى جاودانى می شوند كه خداوند رحمان بندگانش را به آن وعده داده است؛ هر چند آن را نديده‏ اند).

نقش «جنات» چیست؟

الف) منصوب به نزع خافض

ب) مضاف الیه و مجرور

ج) بدل و منصوب

د) ظرف

جواب در ادامه مطلب

ادامه نوشته

تشابه «ثُمَّ» و «ثَمَّ» در زبان عربی

تشابه «ثُمَّ» و «ثَمَّ»

همانطور که میدانید یک «ثُمَّ» عاطفه داریم و یک «ثمَّ» ظرفیه، اولی حرف و دومی اسم است.

این دو از جهتی با هم شباهت دارند و آن اینکه «ثُمَّ» بر تراخی معطوف از معطوف علیه دلالت دارد، و «ثَمَّ» نیز بر تراخی و دوری مشار الیه از اشاره کننده دلالت دارد.

زیدٌ ثَمّ (زید آنجاست)

جاء زید ثم بکر (زید آمد سپس بکر)

لیست کلماتی در زبان عربی که دائماً نقش مفعول مطلق دارند

در لغت عرب کلماتی هستند که دائماً نقش مفعول مطلق می‏پذیرند و فعل آنها هم واجب الحذف است.

«حَمداً»، «حقّاً»، «قَطعاً»، «سَمعاً»، «طَاعةً»، «شُکراً»، «هَنیئاً»، «یَقیناً»، «بَتَةً»، «ألبتَةً»، «سُبحَان»، «مَعاذ»، «تبّاً»، «بُعداً»، «سَقیاً»، «رَعیاً»، «حَتماً»، «جِدّاً»، «عُرفاً»، «أیضاً»، «مَعاذَ اللهِ»، «لَبَّیکَ»، «سَعدَیکَ»، «عَجَباً»، «آهاً»، «عَفواً»، «صِراحةً»، «مَهْلاً»، «حجّاً مبروراً»، «سعیاً مشکوراً»، «سفراً میموناً»، «حنانَیکَ»، «دَوالَیکَ»، «حتماً».

جمله جواب قسم محلی از اعراب دارد یا ندارد؟

جمله جواب قسم محلی از اعراب دارد یا ندارد؟

در «علمتُ لَینصُرَنَّ زیدٌ»، «لام» حرف قسم است که بر جواب قسم قرار گرفته است و «علمت» را از عمل تعلیق کرده است.

یکی از جملاتی که محلّی از اعراب ندارد، جمله‌ی جواب قسم است. از طرف دیگر در اینجا «لینصرَنَّ» را جانشین دو مفعول «علمت» قرار داده و محلاً منصوب می‌کنیم.

در جواب می‌توان چنین گفت: جمله‌ی جواب قسم، تا وقتی محلّی از اعراب ندارد که در جمله عاملی نباشد که نیاز به معمول داشته باشد، امّا در صورتی‌که عاملی باشد که به معمول نیاز داشته باشد، معمول آن قرار می‌گیرد.

جواب دوم: «علمت» تنها در مضمون جمله‌ی جواب قسم، عمل کرده است و نگاهی به این نداشته است که جمله‌ی مزبور جواب قسم است یا نه، بنابراین جمله‌ی جواب به تنهایی ـ بدون قسم و جمله‌ی قسم ـ جانشین دو مفعول «علمت» شده است. این توجیه بهتر است، چرا که دیگر نیاز به تقدیر ادات قسم و جمله‌ی قسم نداریم.

تفاوت کاربردی قصر با «إنّما» با «ما» و «إلا»

تفاوت کاربردی قصر با «إنّما» با «ما» و «إلا»

قصر با «إنّما» معمولاً جایی به کار می‌رود که مخاطب در صدد انکار نیست و صحّت مطلب را ردّ نمی‌کند، مانند: <إِنَّما نَحْنُ‏ مُصْلِحُونَ‏> (ما فقط اصلاح كننده‏ايم) و یا در جایی که می‌خواهیم با اشاره و تعریض نکته‌ای را بیان کنیم، به کار می‌رود، مانند: <إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْباب> (‏تنها صاحبان انديشه متذكّر مى‏شوند) امّا قصر با نفی و استثناء در جایی به کار می‌رود که مخاطب مطلبی را انکار می‌کند و یا در آن شکّ دارد، مثلا جمله‌ی «ما ضَربَهُ إلّا زیدٌ» تنها در صورتی به کار می‌رود که مخاطب منکر این است که زننده زید است. لذا چنین جملاتی در حالت طبیعی که انکاری از طرف مخاطب نیست استفاده نمی‌شوند.

نمونه‌ای‌ دیگر: بر همین اساس به شخصی که با رفیقش مهربان است و به آداب رفاقت کاملاً آشنا است هیچ گاه گفته نمی‌شود: «ما زیدٌ إلّا أخوک» چرا که مخاطبِ کلام خودش به خوبی از آداب رفاقت و برادری آگاهی دارد و به چنین تأکید سنگینی نیازی ندارد.

نمونه‌ای دیگر: فرض کنید شخصی از دور می‌آید و می‌گویی «ما هو إلّا زیدٌ» این عبارت تنها در صورتی گفته می‌شود که همراهانت خیال می‌کنند شخصی که می‌آید جز زید است و اصرار دارند زید بودن وی را انکار کنند.

انواع مختلف لا در زبان عربی

«لا» وجوه مختلفی دارد

برخی از وجوه مهمّ ذکر می‌‌شود:

الف) «لا»ی نفی جنس، مانند: «لا رجلَ فی الدارِ.

ب) حرف جواب، مانند: «هل أنتَ قادمٌ لزیارتی؟ لا».

​​​ج) زائده، مانند: «سافرتُ بلا زادٍ».

د) حرف جزم، مانند: «لا تکُن کصاحب الحوتِ».

ه) عاطفه، مانند: «أخی قائمٌ لا جالسٌ».

و) شبیه به «لیس»، مانند: «لا رجلٌ فی الدارِ».

ز) نافیه، مانند: «قُل لا اسئلُکم أجراً».

ح) عاطفه، مانند: «جاءَ زیدٌ لا بکرٌ».

تفاوت «لولا»ی امتناعیه و «لولا»ی تحضیضیه

تفاوت «لولا»ی امتناعیه و «لولا»ی تحضیضیه

1. «لولا»ی امتناعیه اختصاص به اسم دارد و تنها بر اسم داخل می‌شود ولی «لولا»ی تحضیضیه داخل بر فعل مضارع یا مؤوّل به مضارع می‌شود.

2. «لولا»ی امتناعیه دارای معنای شرط است و به آن حرف إمتناعٍ لوجود (حرف دلالت کننده بر امتناعِ جوابِ شرط به خاطر وجود شرط) گویند، ولی «لولا»ی تحضیض، معنای شرط ندارد.

3. «لولا»ی امتناعیه دلالت بر تعلیق امتناع جواب به وجود شرط می‌کند ولی «لولا»ی تحضیضی دلالت بر طلب با تندی و اصرار و شدّت دارد.

منبع: کانال استاد ایرانی

وجه نامگذاری حروف شبیه به لیس

وجه نامگذاری حروف شبیه به لیس

از آنجا که این حروف شباهت معنوی «نفی جمله» و «جمود» و عَملی «دخول بر جمله اسمیه» و «رفع به اسم و نصب به خبر» به «لیس» دارند، لذا به این کلمات، حروف شبیه به «لیس» می‌گویند.

روش‌های کاربرد افعال مدح و ذمّ

روش‌های کاربرد افعال مدح و ذمّ

1. فعل + فاعل + مخصوص

نعمَ العبدُ سلمانُ

2. مخصوص + فعل + فاعل

سلمانُ نِعمَ العبدُ

3. فعل+ فاعل به صورت ضمیر + تمییز + مخصوص

نعمَ رجلاً سلمانُ

4. مخصوص + فعل + فاعل مستتر درون فعل + تمییز

سلمانُ نعمَ رجلاً

منبع کانال استاد ایرانی

لیست افعال یک حرفی زبان عربی

فعلهای امری که یک حرفی هستند عبارتند از:

1. قِ: فعل أمر از وقى (از الوقاية)

2. عِ: فعل أمر از وعى (از الوعي)

3. إِ: فعل أمر از وأى (الوأي = الوعد)

4. نِ: فعل أمر از ونى (از التواني)

5. دِ: فعل أمر از ودى (از الدية)

6. شِ: فعل أمر از وشى (از الوشاية)

7. لِ: فعل أمر از وَلَى يَلِي (از الولاية أي: الإمارة)

برخی افعال مزبور را 20 فعل می دانند

اعراب تمام افعال مزبور چنین است: فعل أمر مبني بر حذف حرف عله

منبع: کانال استاد ایرانی

تفاوت کلمه «آخَر» با «آخِر+مثال

تفاوت کلمه «آخَر» با «آخِر» : 👇

1در وزن:

«آخَر» بر وزن 👈 أفعل

«آخِر» بر وزن 👈 فاعل

2درمؤنث:

مؤنث «آخَر» 👈 اُخری

مؤنث «آخِر» 👈 آخرة

3 درنوع مشتق:

«آخَر» 👈 اسم تفضیل

«آخِر» 👈 اسم فاعل

4 در معنی:

«آخَر» به معنای 👈 دیگر

«آخِر» به معنای 👈 پایان

5 در گرفتن تنوین:

«آخَر» 👈 غیر منصرف (وصفیت - وزن فعل)

«آخِر» 👈 منصرف

تفاوت «معَ» و «معاً» آموزش نحو کاربردی

تفاوت «معَ» و «معاً» آموزش نحو کاربردی

«معَ» در صورت مضاف بودن، ظرف مکان یا زمان است، «جِئتُ معَ زیدٍ» و در صورت منوّن بودن حال است، «جِئنا معاً».

نظر رضی درباره‌ی علت صدارت طلبی «کم» آموزش نحو کاربردی

نظر رضی درباره‌ی علت صدارت طلبی «کم»

«کم» صدارت طلب است یعنی ما قبلش در ما بعدش عمل نمی‌کند همچنانکه ما بعدش در ما قبلش نمی‌تواند عمل کند.

علت صدارت طلبی «کم» استفهامی، همین استفهام است، یعنی اقتضای سؤال کردن ابتدای جمله است، امّا علّت صدارت طلبی «کم» خبری این است که «کم» خبری همچون «ربّ» با ورود به جمله‌ی خبری، آن را انشائی می‌کند. به همین جهت لفظی‌که متضمّن معنای انشاء دارد، باید اول جمله بیاید تا سایر اجزاء جمله‌ را از خبری بودن به انشائی بودن سوق دهد. بنابراین می‌توان چنین گفت: هر چیزی مثل استفهام، عرض، تمنّی، ترجّی، تشبیه، که در معنای جمله تأثیر دارد حقش این است که صدارت طلب باشد، چرا که اگر در غیر جایی جز اول جمله بیاید ترس این است که شنونده، جمله را به همان معنای اصلیش که خبری است حمل کند، مثلا اگر ادات استفهام یا تمنّی آخر جمله بیاید، شنونده در آخر عبارت وقتی با آن مواجه می‌شود، دچار سردرگمی و تشویش می‌شود لذا بهترین جایی که باعث می‌شود شنونده در مواجهه با جملاتی از این قبیل، معنای جمله را حمل بر خبری بودن نکند، و از همان ابتدا بفهمد منظور متکلم چیست، آغاز جمله است.

تأثیر معنایی موصول در خبر دادن از مبتدا

تأثیر معنایی موصول در خبر دادن از مبتدا

به دو عبارت زیر توجّه کنید:

هذا الّذی نَصَرَنی. (این کسی است که یاریم کرد) هذا نَصَرَنی. (این یاریم کرد)

چه تفاوتی بین این دو جمله است؟

جمله ی اوّل زمانی به کار می رود که مخاطب می داند کسی شما را یاری کرده است، ولی فرد مزبور را نمی شناسد، لذا با «الّذی نَصَرَنی» فرد مزبور معرّفی می شود. امّا جمله ی دوّم در جایی به کار می رود که مخاطب از اصل قضیه یاری کردن اصلاً خبر ندارد که با جمله ی «نَصَرَنی» آگاهش می کنیم.

معناشناسی مصدر نحو کاربردی

معناشناسی مصدر

بین معنای مصدر مؤول و مصدر صریح تفاوت مهمی وجود دارد و آن عبارت است از:

۱.زمانی عرب از مصدر مؤول استفاده می کند ،که فعل فعلا واقع نشده بلکه در شرف وقوع است و شأنیت وقوع را دارد مثل:

لزید(لام جاره) أن یضرب

زید ممکن است که بزند،همچنانکه نجم الائمه گفته(رضی استرآبادی)

۲.لزید (لام جاره) ضرب (مصدر)

اینجا یعنی زید قطعا ضرب را واقع ساخته.

پس اگر گفته شود المقام مقام ان یضرب زید(یعنی در این جایگاه امکان زدن زید وجود دارد.

اما اگر گفته شد المقام مقام ضرب زید(یعنی این جایگاه زدن زید است).

اقتباس از مفصل شرح مطول حجت هاشمی خراسانی،ج۲ /ص۱۷۰

اعراب اسم و خبر مازال

«ما زال» از افعال ناقصه است که نیاز به اسم و خبر دارد.

اسمش مرفوع و خبرش منصوب است:

مازال زیدٌ ضاحکاً (زید همواره خندان است)

در «ما زلت اکتبُ» نیز «ت» اسمش و «اکتبُ» خبر و محلا منصوب است.

موافقت دانشکده الهیات دانشگاه شیراز با پذیرش آزمون بسندگی عربی

دانشکده الهیات دانشگاه شیراز

بسندگی زبان عربی از دانشگاه های الزهرا، علامه طباطبائی و فردوسی مشهد برای دانشجویان مقطع دکتری رشته های فلسفه و کلام اسلامی، علوم قرآن و حدیث و فقه و مبانی حقوق اسلامی علاوه بر زبان انگلیسی، موافقت شد.