اهمیت دعا در حائر حسینی از نگاه امام هادی(ع)

اهمیت دعا در حائر حسینی از نگاه امام هادی(ع)

بنا بر گزارش کلینی، در جریان بیماری امام هادی(ع)، ایشان فردی را فرستادند که برای بیماری آن حضرت در کنار حائر حسینی دعا کنند، راوی پرسید شما خود حائر هستید، حجت خدا هستید، چرا در کنار حائر برایتان دعا کنیم؟! امام فرمود: حائر حسینی از مکان‌هایی است که خداوند دوست دارد در آن‌ها عبادت شود، چنان‌چه پیامبر(ص) بر گرد کعبه طواف می‌کرد اما جایگاه او از کعبه بالاتر بود.

عَنْ أَبِي هَاشِمِ الْجَعْفَرِيِّ قَالَ: بَعَثَ إِلَيَّ أَبُو الْحَسَنِ فِي مَرَضِهِ وإِلَى مُحَمَّدِ بْنِ حَمْزَةَ فَسَبَقَنِي إِلَيْهِ مُحَمَّدُ بْنُ حَمْزَةَ وأَخْبَرَنِي مُحَمَّدٌ مَا زَالَ يَقُولُ: ابْعَثُوا إِلَى الْحَيْرِ ابْعَثُوا إِلَى الْحَيْرِ ، فَقُلْتُ لِمُحَمَّدٍ : أَلَا قُلْتَ لَهُ : أَنَا أَذْهَبُ إِلَى الْخَيْرِ ، ثُمَّ دَخَلْتُ عَلَيْهِ وقُلْتُ لَهُ : جُعِلْتُ فِدَاكَ : أَنَا أَذْهَبُ إِلَى الْحَيْرِ؟ فَقَال: انْظُرُوا فِي ذَاكَ، ثُمَّ قَالَ لِي : إِنَّ مُحَمَّداً لَيْسَ لَهُ سِرٌّ مِنْ زَيْدِ بْنِ عَلِيٍّ وَأَنَا أَكْرَهُ أَنْ يَسْمَعَ ذَلِكَ…

الکافی: ۴، ۳۲۷

علم حضرت امام باقر(ع)

📜علم امام باقر(ع)

کلینی، در گزارشی بیان می‌کند شهرت علمی امام باقر(ع) نه تنها در حجاز، بلکه در عراق و خراسان نیز فراگیر شده بود، مردمی از خراسان دورش حلقه زده و اشکالات علمی خود را از او می‌پرسیدند.

📚 الکافی: ۶، ۲۶۶.

شیخ حر عاملی، محدث و فقیه قرن یازدهم، گزارش می‌کند، امام باقر(ع) استدلال‌های اصحاب قیاس را رد می‌کردند.

📚وسائل الشیعه: ۱۸، ۳۹.

ابن ندیم، فهرست‌نگار قرن چهارم، از امام باقر(ع)، کتابی درباره تفسیر قرآن نام برده است.

📚الفهرست: ۵۹.

پ.ن: نگاره" امام محمد باقر(ع) به مردم مدینه آموزش می‌دهد "، نسخه احسن الکبار، قرن ۱۶ م.

دوری از طمع راز آزادگی

امیرالمومنین امام علی علیه‌السلام:

مَن أرادَ أن يَعِيشَ حُرّا أيّامَ حياتِهِ فلا يُسكِنِ الطَّمَعَ قَلبَهُ

هر كه مى‌خواهد ايام عمر خود را آزاد زندگى كند، طمع را در دل خويش جاى ندهد.

تنبيه الخواطر : ج۱ ص ۴۹

استجابت دعا (حدیثی از امام صادق علیه السلام)

امام صادق عليه السلام :

پدرم (امام باقر عليه السلام) هر گاه حاجتی داشت آن را هنگام اذان ظهر درخواست می كرد، (به اين صورت كه) اول صدقه ای می داد و بعد عطر استعمال می كرد و به مسجد ميرفت و برای حاجتش دعا می كرد.

اصول كافي، ج ٤، ص ۲۲۸

از آداب مهم عیادت از بیماران

امام صادق عليه السلام:

أعظَمُكُم أجراً فِي العِيادَةِ أخَفُّكُم جُلوساً

در عيادت، آن كس از شما بيشترين پاداش را مى برد كه كمتر از همه بنشيند

مكارم الأخلاق جلد2 صفحه178

صابروا أنفسكم على فعل الطاعات وصونوها عن دنس السيئات تجدوا حلاوة الإيمان

حضرت امام علی سلام الله علیه فرمود:

صابروا أنفسكم على فعل الطاعات وصونوها عن دنس السيئات تجدوا حلاوة الإيمان؛

بر انجام دادن طاعت های الهی شکیبا باشید و جانهایتان را از آلودگی گناهان حفظ کنید تا شیرینی ایمان را بیابید.از این بیان استفاده میشود که انسان، با فرمان برداری از خدا، طعم محبت او را می چشد و با معصیت او، از این حلاوت محروم است و اگر کسی بر اثر گناه طعم گوارای محبت خدا را نچشید، حتماً گرفتار آلودگی محبت باطل میگردد.

دانش و روش بندگی ص۲۴۹

دانلود فایل صوتی مصحف حضرت فاطمه (س)؛ چیستی، ابعاد، سرنوشت دکتر مهدوی راد

جلسه دوم از سلسله جلسات ایام فاطمیه 1404

🎙 سخنران:

◾️استاد دکتر محمد علی مهدوی راد

موضوع: مصحف حضرت فاطمه (س)؛ چیستی، ابعاد، سرنوشت

دانلود فایل با لینک مستقیم

دفاع غیرتمندانه حضرت زهرا سلام الله علیها از حضرت امیرالمومنین علیه السلام

آیت الله العظمی جوادی آملی:

حضرت زهرا (سلام الله علیها) در شرایطی که هیچ کس جرأت نمی کرد از علی بن ابی طالب (سلام الله عليه) سخنی به میان آورد ، سوابق درخشان حضرت امیر مؤمنان (سلام الله عليه) را در خطبه های خود مطرح کرده و چهره ممتاز آن حضرت را به تازه مسلمانان معرفی نمود.

گاهی از مجاهدت های امام علی (سلام الله عليه) در لحظه های سرنوشت ساز جنگ های صدر اسلام یاد می کرد و رشادت ها و جانبازی ها و دلاوری های او را به خاطر مردم می آورد و گاهی از شأن و منزلت امام علی (سلام الله عليه) در پیش گاه الهی و نزد پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) سخن به میان می آورد و بدین وسیله با صدای بلند و فریاد رسا اعلان می داشت آن که را خانه نشین کرده اند پس از رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) بیش ترین حق را در اعتلای کلمة الله و احیای حاکمیت اسلام داشته است؛ به گونه ای که هرگاه اسلام به خطر می افتاد ، نبی اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) به کمک او اسلام را از خطر می رهاند.

زهرای مرضیه (سلام الله عليه) حکومت علی بن ابی طالب (سلام الله عليه) را همان حکومت پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) و استمرار نبوت و رسالت می دانست. خانه امیرالمؤمنین (سلام الله عليه) را مهبط وحی و شخصیت آن حضرت را شخصیتی دانا به امور دنیا و آخرت معرفی می نمود و کنار زدن آن بزرگوار را خسارتی بزرگ و آشکار می شمرد‌.

کتاب فاطمه سلام الله علیها اسوه بشر صص۱۷۴،۱۷۵

حضرت صدیقه طاهره (پاسدار حریم عفت و حیا)

پاسدار حریم عفت و حیا

از جمله زیباترین درس هایی که حضرت زهرا (سلام الله علیها) به بانوان آموخت، حفظ عفت و حجاب بود. روزی مردی نابینا برای ورود به منزل علی بن ابی طالب (سلام الله عليه) اجازه خواست. حضرت زهرا (سلام الله علیها) با ورود وی به پشت پرده رفت و حجاب خود را کامل کرد.رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) که در آن جا حضور داشت، پرسید: «دخترم! او که نابیناست و تو را نمی بیند، چرا پشت پرده رفتی و حجاب خود را کامل کردی؟ حضرت فاطمه (سلام الله علیها) پاسخ داد

إِنْ لَمْ یَکُنْ یَرانِی فَإِنِّی أَرَاهُ وَ هُوَ یَشُمُّ الریحَ[۱]

اگر او مرا نمی بیند، من که او را می بینم و او بو [ی زن نامحرم] را حس می کند. رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود:

أَشْهَدُ أَنَّکِ بَضْعَةٌ مِنِّی

گواهی می دهم که تو پاره تن منی»‌.

[۱]دعائم الاسلام ج۲ ص۲۱۴

کتاب فاطمه سلام الله علیها اسوه بشر ص۱۵۸

البَیتُ بَیتُکَ وَ الحُرَّةُ اَمَتُکَ اِفعَل ما تَشَاءُ

عمر و ابوبکر به عیادت حضرت فاطمه(س) می آیند!

حال حضرت فاطمه(س) روز به روز رو به وخامت بود.

زنان نیز سخنان حضرت زهرا(س) را در بین مدینه بازگو کردند و همگان به نارضایتی فاطمه(س) از ابوبکر و عمر پی بردند و در صدد نکوهش عمر و ابوبکر بر آمدند.

خلیفه وقت، ابوبکر، به همراه عمر بن خطاب وضعیت را به ضرر خود دیدند و به این ترتیب قصد عیادت از ایشان را کردند که با این کار حداقل حضرت(س) را راضی نگه دارند و خود را بی تقصیر جلوه دهند و اینکه دلجویی ظاهری انجام داده باشند و مسئله غصب خلافت و هجوم را معمولی جلوه دهند و تنفّر مردم را نسبت به خودشان کم کنند و هم به حکومت خود رنگ مشرعیت بدهند.

اما در اولین درخواست با بی توجّهی حضرت زهرا(س) رو به رو شدند.

وقتی کار به اینجا کشید و فهمیدند که حضرت(س) آنان را به حضور نمی طلبد، از امام علی(ع) خواستند تا وساطت کند.

پس، از أمیرالمومنین(ع) درخواست ملاقات و عیادت ایشان را کردند، حضرت علی(ع) تقاضای آن دو را به فاطمه(س) ارائه کردند و ایشان در جواب فرمودند:

«البَیتُ بَیتُکَ وَ الحُرَّةُ اَمَتُکَ، اِفعَل ما تَشَاءُ!»

خانه متعلق به شماست و من هم به منزله کنیز و خدمتگزار در خانه شما هستم و هر طور که صلاح می دانید عمل کنید.(۱)

پس بدین ترتیب حضرت(س) پذیرفت.

سپس ابوبکر و عمر داخل شدند.

حضرت زهرا(س) تا آنان را دید، روی به دیوار و پشت به آنان کرد.

گفتند: آمده ایم که رضای شما را حاصل کنیم!

حضرت(س) فرمود:

من با شما حرف نمی زنم، مگر که قول بدهید که آنچه را که می گویم، اگر راست است، به راستی آن شهادت بدهید.

آنان نیز قبول کردند.

حضرت(س) خطاب به آن دو فرمود:

«أَرَأَیتُکما إِنْ حَدَّثْتُکما عَنْ رَسُولِ اللهِ(ص)!

تَعْرِفانِهِ وَ تَفْعَلانِ بِهِ؟

قالا: نَعَمْ.

فَقالَتْ: نَشَدْتُکمَا اللّهُ أَلَمْ تَسْمَعا رَسُولَ الله(ص) یقُولُ:

(رِضَی فاطِمَةَ مِنْ رِضای، وَ سَخَطُ فاطِمَةَ مِنْ سَخَطی، فَمَنْ أَحَبَّ فاطِمَةَ إِبْنَتی فَقَدْ أَحَبَّنی، وَ مَنْ أَرْضی فاطِمَةَ فَقَدْ أَرْضانی، وَ مَنْ أَسْخَطَ فاطِمَةَ فَقَدْ أَسْخَطَنی)؟

قالا: نَعَمْ! سَمِعْناهُ مِنْ رَسُولِ اللّهِ(ص)! فَقالَتْ: فَإِنّی أُشْهِدُ اللّهَ وَ مَلائِکتَهُ أَنَّکما أَسْخَطْتُمانی وَ ما أَرْضَیتُمانی وَ لَئِنْ لَقیتُ النَّبِی لاََشْکوَنَّکما إِلَیهِ!»

آیا اگر حدیثی را از پیامبر خدا(ص) نقل کنم به آن عمل خواهید کرد؟

گفتند: آری.

فرمودند: شما را به خدا آیا نشنیده اید که پیامبر(ص) فرموده اند:

«خشنودی فاطمه(س) خشنودی من، و خشم فاطمه(س) خشم من است، هر که دخترم فاطمه(س) را دوست بدارد، مرا دوست داشته، و هر که فاطمه(س) را خشنود سازد، مرا خشنود ساخته، و هر که فاطمه(س) را خشمگین نماید، مرا خشمگین نموده است«؟

گفتند: آری، چنین حدیثی را از پیامبر خدا(ص) شنیده ایم.

حضرت(س) فرمود:

من هم خدا و فرشتگان را گواه می گیرم که شما دو نفر مرا خشمگین نمودید و خشنودم نساختید، و چون پیامبر(ص) را ملاقات نمایم، حتماً از شما به او شکایت خواهم نمود.

در این هنگام، ابوبکر پیش آمد و گفت:

ای فاطمه(س)! پناه می برم به خدا از اینکه مورد خشم پیامبر اکرم(ص) و تو باشم و بعد شروع کرد به گریستن!

در این هنگام حضرت فاطمه(ع) مرتب خطاب به ابوبکر می فرمود:

«وَاللهِ لَاَدعُوَنَّ اللهَ عَلَیک عِندَ کلِّ صَلَوةِِ اُصَلَّیَهَا»

به خدا قسم! من در هر نمازی که می خوانم، تو را نفرین می کنم.(۲)

آنان پس از شنیدن این سخنِ حضرت(س)، منزل را ترک کردند.

منابع:

۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۳، ص۱۹۸

۲)بحارالأنوار مجلسی، ج۲۹، ص۶۲۷/

ﺍﻻﻣﺎﻣﻪ ﻭ ﺍﻟﺴﻴﺎﺳﻪ دینوری، ﺝ۱، ﺹ۲۰

محبّت من و محبّت اهل بيـت من در هـفت جا كـه هراس آنها بسيار بزرگ است، سودمند است

قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله: حُبّى و حُبُّ اَهْلِ بَيْتى نافِعٌ فى سَبْعَةِ مَواطِنَ اَهْوالُـهُنَّ عَظيـمَةٌ:

عِنْـدَ الوَفـاةِ

و فِى الْقـَبْـرِ

وَ عِنْدَالنُّشُورِ

وَ عِنْدَالِكتابِ

وَ عِنْدَ الحِسابِ

وَ عِنْدَ المـيزانِ

وَ عِنْدَ الصِّراطِ.

[امالى صدوق، ص 18]

رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: محبّت من و محبّت اهل بيـت من در هـفت جا كـه هراس آنها بسيار بزرگ است، سودمند است:

۱ ـ هنگام مرگ،

۲ ـ در قــبر،

۳ ـ هنگام برانگيخته شدن،

۴ ـ هنگام دريافت نامه اعمال،

۵ ـ هنگام حسابرسى،

۶ ـ هنگام سنجش اعمال،

۷ ـ هنگام عبور از صراط.

سخت ترین و مهمترین موقف در قیامت موقف حق الناس است

توضیح در مورد موقف حق الناس در قیامت (یاد مرگ)

سخت ترین و مهمترین موقف در قیامت موقف حق الناس است .

زیرا کمتر کسی است که تواسنته باشد تمام حقوق را رعایت کند و هر کسی از جهتی گرفتار حق الناس است . بنابراین باید به حق الناس اهمیت بدهیم .در قیامت به موقف حق الناس که در آن به حقوق دیگران رسیدگی می شود مرصاد می گویند.

ادامه نوشته

 حضرت فاطمه(س) در منابع شیعی و سنی

حضرت فاطمه(س) در منابع

به گزارش کلینی، امام صادق(ع)، حضرت فاطمه(س) را صدیقه شهیده معرفی کرده‌اند.

إِنَّ فَاطِمَةَ صِدِّيقَةٌ شَهِيدَةٌ.

📚 الکافی: ۱، ۲۰۷.

شیخ صدوق، بر این باور است که لقب «محدَّثه» برای حضرت زهرا(س) به این جهت آمده که فرشتگان با ایشان سخن می‌گفتند.

إِنَّمَا سُمِّيَتْ فَاطِمَةُ (ع) مُحَدَّثَةٌ لِأَنَّ الْمَلَائِكَةَ كَانَتْ تَهْبِطُ مِنَ السَّمَاءِ فَتَنَادِيهَا

📚 علل الشرایع: ۱، ۱۸۲.

بخاری، عالم قرن سوم، گزارشی از پیامبر(ص) نقل می‌کند که فاطمه(س) را سیده زنان بهشتی می‌داند.

فَاطِمَةُ سَيِّدَةُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ.

📚 صحیح: ۵، ۲۰.

در گزارش شیخ صدوق،فاطمه(س) با عنوان سیده نساء العالمین آمده است.

ابْنَتِي فاطِمَةُ سَيِّدَةُ نِسَاءِ العالَمین.

📚 کمال الدین و تمام النعمه: ۱، ۲۵۷.

🔹 ابن ابی‌شیبه، محدّث و فقیه قرن سوم، تصریح کرده است که لقب «سیدة نساء العالمین» برای فاطمه(س) است و پیامبر(ص) آن را بیان فرموده‌اند.

📚 المصنّف: ۷، ۵۲۷.

مسلم، عالم قرن سوم، در گزارشی از پیامبر(ص) نقل به بضعه بودن فاطمه(س) و آزار و اذیت وی اشاره می‌کند.

... إنما فاطمة بضعة منّي يؤذيني ما آذاها...

المسند الصحیح: ۴، ۱۹۰۳.

سَتُنَبِّئُکَ ابْنَتُکَ بِتَظَافُرِ [بَتَضَافُرِ] أمَّتِکَ عَلَى هَضْمِهَا

امیرالمومنین علیه‌السلام هنگام دفن فاطمه سلام الله علیها خطاب به رسول خدا صلی الله علیه و آله:

«سَتُنَبِّئُکَ ابْنَتُکَ بِتَظَافُرِ [بَتَضَافُرِ] أمَّتِکَ عَلَى هَضْمِهَا»:

دخترتان به شما خبر می‌دهد که چگونه ام‍ّتتان دست به دست هم دادند بر «هضم» فاطمه سلام‌الله‌علیها

مناقب، شهر آشوب، ج۳، ص۱۳۹

یَدلُّ عَلَی کَسرٍ و ضَغطٍ و تداخُلٍ

«هضم» یعنی یک شیء یا یک انسان به گونه‌ای شکسته‌شده و تحت فشار قرار بگیرد که اجزاء آن لِه شده و در یکدیگر فرو روند.

معجم مقاییس اللغة, ج۶ ص۵۵

خداوند آبروی فرد خطاکار را خرید

در کتاب گناهان کبیره، جلد دوم، مرحوم شهید آیت‌الله دستغیب‌ رضوان‌ الله‌تعالی‌ علیه می‌خواندم:

وقتی آیهٔ تحریم خمر (شراب) نازل شد، منادیِ رسول خدا(ص) اعلام کرد: «هیچ‌کس حق ندارد شراب بنوشد.» سپس داستانی نقل کرده که بسیار جالب است.

روزی رسول اکرم(ص) از کوچه‌ای عبور می‌کردند. یکی از مسلمانان که شیشهٔ شرابی در دست داشت، اتفاقاً وارد همان کوچه شد. همین‌که حضرت را دید، سخت ترسید و با خود گفت: «الان آبرویم می‌رود!» چون به حضرت علاقهٔ زیادی داشت. با خود گفت: «خدایا، اشتباه کردم؛ توبه کردم و دیگر لب به شراب نمی‌زنم؛ فقط مرا پیش رسول خدا(ص) رسوا نکن.»

وقتی به حضرت نزدیک شد، رسول خدا(ص) فرمود: «در این شیشه چیست؟»

مرد از ترس گفت: «آقا، سرکه است.»

حضرت فرمود: «اگر سرکه است، قدری در دست من بریز.» و دست مبارک را جلو آوردند.

مرد شیشه را برگرداند و ناگهان دید مقدارى سرکه در دست حضرت ریخته شد! مرد به گریه افتاد و گفت: «یا رسول‌الله، قسم به خدا که در این شیشه شراب بود، ولی چون توبه کردم و از خدا خواستم مرا رسوا نکند، خدا توبه‌ام را پذیرفت و دعایم را مستجاب فرمود.»

رسول خدا (ص) فرمود: «چنین است حالِ کسی که از گناه توبه کند؛ خداوند متعال همهٔ زشتی‌ها و گناهان او را به حسنات و خوبی‌ها تبدیل می‌کند:

أُولئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ

و سپس ابیاتی آمده است:

ای پادشاه کون و مکان، ای الهِ من

لطف تو مهر باشد شاملِ حالِ تباهِ من

من مستحق دوزخم از کرده‌های خویش

وای اگر تو نبخشی گناه من

در حشر گر تو پرده ز کارم برفکنی

محشر بود سیاه ز رویِ سیاهِ من

آن دم که جز عطای تو کس را پناه نیست

خواهم که هم عطای تو باشد پناه من

یک شب به طاعت تو نیاورده‌ام سَحر

بیهوده رفت روز و شب و سال و ماه من

اعضای من که غیر گنه نیست کارشان

وای اگر شوند در محشر گواه من

ترسم که روز حشر، ز بسیاریِ گناه

نزد تو هیچ‌کس نشود عذرخواه من

من لایق جنان نِیَم، ای وای پس اگر

روز جزا جحیم نشود جایگاه من

منبع:

قصص التوابین (داستان توبه‌کنندگان)، علی میر خلف‌زاده

ان عبدى المومن اذا اذنب ذنبا ثم رجع و تاب من ذلك الذنب و استحيا منى عند ذكره غفرت له

عن ابى بصير عن ابى عبدالله عليه السلام قال : سمعته يقول:

اوحى الله الى داود النبى عليه السلام يا داود! ان عبدى المومن اذا اذنب ذنبا ثم رجع و تاب من ذلك الذنب و استحيا منى عند ذكره غفرت له و انسيته الحفظه و ابدلته الحسنه و لا ابالى و انا ارحم الراحمين.

ابى بصير گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه فرمود: خداوند به داود پيامبر عليه السلام وحى فرستاد كه : اى داود! همانا بنده مومن من هرگاه مرتكب گناهى شود سپس باز گردد و از آن گناه توبه كند و هر وقت به ياد آن گناه مى افتد از من شرم كند، او را مى بخشايم و فرشتگان نگاهبان او را به فراموشى مى اندازم و آن گناهش را به حسنه و نيكى بدل مى كند و (از اين كار) باكى ندارم و من مهربان ترين مهربانانم.

إنَّ للّه عُقوباتٍ في القُلوبِ والأبدانِ

الإمامُ الباقرُ عليه السلام

إنَّ للّه عُقوباتٍ في القُلوبِ والأبدانِ:

ضَنْكٌ في المَعيشَةِ ووَهنٌ في العِبادَةِ، وما ضُرِبَ عَبدٌ بِعُقوبَهٍ أعظَمَ مِن قَسوَةِ القَلبِ.

تحف العقول، 296

امام باقر عليه السلام:

خداوند را براى دل ها و بدنها كيفرهايى است؛ تنگى در معيشت و سستى در عبادت و به هيچ بنده اى كيفرى بزرگتر از سختدلى چشانده نشده است.

مَنْ أَصْلَحَ فيما بَيْنَهُ وَبَيْنَ اللّه أَصْلَحَ اللّه فيما بَيْنَهُ وَبَيْنَ النّاسِ

امام على عليه السلام:

مَنْ أَصْلَحَ فيما بَيْنَهُ وَبَيْنَ اللّه أَصْلَحَ اللّه فيما بَيْنَهُ وَبَيْنَ النّاسِ

هر كس رابطه اش را با خدا اصلاح كند، خداوند رابطه او را با مردم اصلاح خواهد نمود.

بحارالأنوار، ج 71، ص 366، ح 12

كَفاكَ مِنَ التَّعزِيَةِ بأن يَراكَ صاحِبُ المُصيبَةِ

الإمامُ الصّادقُ عليه السلام:

كَفاكَ مِنَ التَّعزِيَةِ بأن يَراكَ صاحِبُ المُصيبَةِ.

كتاب من لا يحضره الفقيه : 1/174/505

امام صادق عليه السلام: براى تسليت گفتن، همين اندازه كافى است كه صاحب مصيبت تو را ببيند.

نظر آلوسی (مفسر بزرگ اهل‌سنت، صاحب روح المعانی) درباره حدیث مشهور «خذوا ثُلُثَ دینِکم عن الحُمَیرا

نظر آلوسی (مفسر بزرگ اهل‌سنت، صاحب روح المعانی) درباره حدیث مشهور «خذوا ثُلُثَ دینِکم عن الحُمَیرا» این است که این حدیث اساساً ثابت نیست و سند درستی ندارد.

خلاصه دیدگاه آلوسی

آلوسی در روح المعانی (ج 22، ص 18 و نیز در ذیل آیات مربوط به «أزواج النبی») می‌گوید:

این حدیث هیچ اصل معتبری ندارد.

محدثان معتبر آن را ضعیف یا ساختگی دانسته‌اند.

او نقل می‌کند که بسیاری از علما گفته‌اند:

«لم أقف له على أصل» یعنی: «هیچ منبع قابل اعتمادی برای آن نیافتم.»

آلوسی همچنین توضیح می‌دهد که این جمله در کتاب‌های روایی معتبر اهل‌سنت مانند صحاح سته وجود ندارد و بیشتر در نوشته‌های متأخر بدون سند دیده می‌شود.

نتیجه: از نظر آلوسی:

✔️ حدیث «خذوا ثلث دینکم عن الحمیرا» ضعیف یا موضوع (ساختگی) است.

✔️ هیچ سند معتبر و قابل قبولی ندارد.

✔️ حتی بسیاری از علمای اهل‌سنت نیز آن را بی‌اساس دانسته‌اند.

فرمایش حضرت رسول الله  صلی الله علیه و آله و سلم درباره امام زمان عج

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم:
مهدی علیه السلام مردی از فرزندان من است. چهره آن حضرت مانند ماه درخشان است، رخسار او گندم گون و جسم و قامت وی رشید (مانند فرزندان حضرت یعقوب) زمین را پر از عدل می نماید، همانگونه که از جور پر شده است، اهل آسمان و زمین و پرندگان در هوا از خلافت او راضی و خشنود هستند.

دلائل الامامه/ص233

سفارش پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله درباره بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ

پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه وآله:

إذا قالَ الْعَبدُ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ قالَ اللّهُ جَلَّ جَلالُه: بَدَأَ عَبدىبِاسْمى و حَقٌّ عَلَىَّ أنْ اُتَمِّمَ لَهُ اُمُورَهُ و اُبارِكَ لَهُ فى أَحوالِهِ؛

هر گاه بنده‌اى بسم اللّه الرحمن الرحيم بگويد خداوند مى‌فرمايد: بنده‌ام كارش را با نام من آغاز كرد، بر من است تا كارش را به پايان برسانم و براى او در كارهايش بركت قرار دهم.

عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج ۲، ص ۲۶۹

دین و سیاست در خطبه فدکیه

دین و سیاست در خطبه فدکیه

حضرت صدیقه کبری ( سلام الله علیها ) در همین خطبه نورانی فرمود: خدای سبحان امامت را، نظام ملت قرار داد؛ یعنی اطاعت از خاندان ما باعث تنظیم امور مملکت است. همه معارف این خطبه که بخشی به قضا، بخشی به تقنین و بخشی به اجرا برمی گردد، همه اش مربوط به جامعه و نظام کشورداری است که در سخنان حضرت صدیقه کبری (سلام الله علیها) می باشد.

کتاب حوزه و روحانیت ص۲۰۲

رقابت برای بالا رفتن، نه پایین کشیدن دیگران

آیت‌الله العظمی جوادی آملی:

انسان وقتی کمالی را در دیگری دید، دو قسم است:

یک وقت در او شتاب ایجاد می‌کند که خود را به دیگری که کامل است برساند،

یک وقت در او کوششی ایجاد می‌کند که دیگری را بکشد و پایین بیاورد تا با خود هم‌سطح کند.

اگر کسی کوشید که دیگری را پایین بکشد و با خود هم‌سطح کند، این حسد است.

اگر کسی کوشید که خود ترقی کند تا به او برسد، این منافسه است و قرآن ما را به منافسه و تنافس تشویق کرد و فرمود:

«فلتتنافس المتنافسون»؛ شما برای دریافت شیء نفیس، نفس‌نفس زنان بدوید، نفس بدهید تا به نفیس برسید. راه باز است: «و سئلوا الله من فضله»

این حق با شماست که نباید شکست بخورید، این حق با شماست که نباید پایین باشید،

امّا این حق با شما نیست که دیگری که بالا رفت پایین بیاید تا شما بالا بروید.

درس تفسیر سوره بقره، جلسه ۱۹۴

۱۳۶۵

حضرت فاطمه سلام الله علیها در محراب عبادت

حضرت فاطمه سلام الله علیها در محراب عبادت

حضرت زهرا سلام الله علیها هنگام نماز چنان غرق در عظمت خداوند و محو در جلال الهی می‌شد که نفس هایش به شماره می افتاد. و كانَت فاطِمةُ عليهاالسلام تنهج فی الصَّلاة مِن خِيفَةِ اللّه تعالی[۱]

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم درباره عبادت فاطمه سلام الله علیها می‌فرمود:

وقتی زهرا در محراب عبادت می ایستد، همچون ستاره ای برای فرشتگان آسمان می درخشد، خدا به فرشتگان گوید: ای فرشتگان! بنگرید به بهترین بنده من فاطمه. او در مقابل من ایستاده و از خوف من همه وجودش می لرزد و با حضور قلب کامل خود به عبادت من روی آورده است.[۲]

[۱] بحار الأنوار, ج۶٧, ص۴۰۰

[۲] بحار الانوار, ج۴٣, ص١٧٢

فاطمه سلام الله علیها اسوه بشر, ص70

جایگاه حضرت فاطمه(س) در منابع اهل‌سنت

جایگاه حضرت فاطمه(س) در منابع اهل‌سنت

به باور ابن ابی شیبه، محدث و فقیه اهل‌سنت، لقب سیده نساء العابدین برای فاطمه(س) بوده و پیامبر(ص) به ایشان این لقب را داده است.

المصنف فی الاحادیث و الآثار: ۷، ۵۲۷.

ابن حجر عسقلانی، محدث و مورخ اهل سنت، تصریح می‌کند نسل پیامبر(ص) از طریق فاطمه زهرا(س) تداوم یافته است.

الاصابة فی تمییز الصحابة، ۸، ۲۶۳

ترمذی، عالم و فقیه اهل سنت، روایت رسول خدا(ص) در مورد آزار فاطمه(س) را گزارش کرده است.

اِنَّما فاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی، یُؤْذِینِی ما آذاها وَ یَنْصَبُنِی ما نَصَبَها.


صحیح ترمذی: ۲، ۳۱۹

سوال ابوبکر از حضرت پیامبر (ص) درباره جایگاه بیت امام علی علیه السلام: أی بیوت هذِهِ یا رسول اللهِ؟

عن أنس بن مالک و بریدة: قَرَأ رَسُولُ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ هذِهِ الآیةَ: (فِی بُیوتٍ أذِنَ اللهُ أنْ تُرْفَعَ)، فَقامَ إلَیهِ رَجُلٌ فَقالَ: أی بُیوتٍ هذِهِ یا رَسُولَ اللهِ؟ قالَ: بُیوتُ الأنْبِیاءِ. فَقامَ إلَیهِ ابُوبَکرٍ، فَقالَ: یا رسولَ اللهِ، هَذا الْبَیتُ مِنْها؟- لَبَیتُ علی وَ فاطِمةَ- قالَ: نَعَمْ مِنْ (أفاضِلِها).

از انس بن مالک و بریده نقل شده است که گفتند:

پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله این آیه شریفه (فی بیوت اذن الله ان ترفع [توبه/ 36]) را در جمع یاران تلاوت فرمود، یکی از آن میان برخاست و گفت: کدامین خانه ها مورد نظر است یا رسول الله؟ حضرت پاسخ داد: خانه های انبیاء الهی.

ابوبکر برخاست و اشاره به خانه علی و فاطمه کرد و گفت: ای رسول خدا! آیا این خانه هم شامل این بیوت می باشد؟

حضرت جواب فرمود: بلی این خانه جزء شرافتمندترین و با فضیلت ترین آن خانه ها می باشد.[1]

پی نوشت

[1] الدر المنثور 203: 6؛ شواهد التنزیل، 534: 1/ 568 و در مناقب ابن مردویه 99/ 98 مردی از ابن عمر تقاضا کرد برایش از علی بن ابی طالب گوید: او گفت: «می خواهی موقعیت و منزلتش را نزد نبی اکرم صلی الله علیه وآله بدانی؟ به خانه اش بنگر که وسط خانه های پیامبر صلی الله علیه وآله واقع شده است.»

و نسایی در الخصائص، 204/ 107 از سعد بن عبیده نقل کرده که گفت: مردی نزد ابن عمر آمد و از او درباره علی پرسش کرد. وی در پاسخ گفت: «درباره علی از من سؤال نکن، به خانه اش بنگر که نسبت به بیوت پیامبر صلی الله علیه وآله چه موقعیتی دارد.»

منبع : پرتوی از فضائل امیر مؤمنان، علی علیه السلام، ص: 132

وجود مبارک بی بی کبری (سلام الله علیها) يک زن عادی نبود 

يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللّٰهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صابِرَةً

وجود مبارک بی بی کبری (سلام الله علیها) يک زن عادی نبود

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) [در برابر چنین وجودی]، هرگاه زهرا می‌آمد،

«قَامَ إِلَیها»

به احترامش برمی‌خاست و استقبال می‌کرد.

درس خارج فقه

تاریخ: ۱۴۰۴/۰۸/۱۲

قرآن آموزگار دستور عصر غيبت به شهيدان

قرآن آموزگار دستور عصر غيبت به شهيدان

آيت الله العظمی جوادی آملی:

پرواز مرغ باغ ملكوت شهادت، با استعانت از انديشه ناب و استمداد از انگيزه ای خالص است. سالك كوی شهادت، ره توشه ای به نام معرفت خدا و زادراهی به اسم نصرت دين او دارد. راهی ميدان ايثار، سرمايه ای به نام هجرت از تكاثر به سوی كوثر و دلمايه ای به عنوان شوق لقاء الله دارد.همه اين نعمت ها را در پرتو وحی آهنگين خدا و در ظلّ ولايتمداری اهل بيت عصمت علیهم السلام به دست می‌آورد.

آنجا كه خدا فرمود:«واِذا قُرِءَ القُرءانُ فاستَمِعوا لَهُ واَنصِتوا» شاهدان صادق، كاملاً منتظر دريافت پيام الهی شدند؛

آنجا كه خدای سبحان فرمود:«اِنَّ اللهَ اشتَري مِنَ المُؤمِنينَ اَنفُسَهُم واَموالَهُم بِاَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ يُقاتِلونَ في سَبيلِ اللهِ فَيَقتُلونَ ويُقتَلون» در عرضه مستقيم كالای جان و مال حضور يافتند.

آنجا كه خدا فرمود:«واَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّة» در نهايت اخلاص و قوت قلب و بدن آمادگی خود را اعلام داشتند.

آنجا كه خدا فرمود:«وقاتِلوهُم حَتّي لاتَكونَ فِتنَة ويَكونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلّه»، نبرد با هرگونه استعباد، استعمار، استثمار، استبداد و... را پذيرفتند.

آنجا كه خدای تعالی فرمود:«ويُريدُ اللهُ اَن يُحِقَّ الحَقَّ بِكَلِماتِهِ ويَقطَعَ دابِرَ الكافِرين لِيُحِقَّ الحَقَّ ويُبطِلَ الباطِلَ ولَو كَرِهَ المُجرِمون» هدفی جز احيای حق و غرضی غير از ابطال باطل نداشته اند.

امام مهدی "عجل الله تعالی فرجه الشریف" موجود موعود ص۱۶۰،۱۶۱

بخش دوم

💠«قرآن آموزگار دستور عصر غيبت به شهيدان»

آنجا كه خدای بزرگ فرمود:«فَقاتِلوا اَئِمَّةَ الكُفرِ اِنَّهُم لااَيمانَ لَهُم لَعَلَّهُم يَنتَهون»

فهميدند دشمنان اصلی جامعه بشر خونخواران استكباری هستند كه از سوگندها، قطعنامه ها، ميثاقهای بين المللي و هرگونه پيمان پذيری استنكاف می كنند، ممكن است كسی بی اِيمان به كسر باشد و مزاحم ديگران نباشد؛ امّا بی اَيمان به فتح ، گرگ خون آشامی است كه همگان از او منزجرند.

آنجا كه خداوند فرمود:«اِنفِروا خِفافًا وثِقالًا وجاهِدوا بِاَموالِكُم واَنفُسِكُم في سَبيلِ اللهِ ذلِكُم خَير لَكُم اِن كُنتُم تَعلَمون» نقد جان بر كف و نقد مال در كيف كوشيدند و آنان كه از هزينه اعزام محروم ماندند، مصداق بارز «تَوَلَّوا واَعيُنُهُم تَفيضُ مِنَ الدَّمعِ حَزَنًا اَلاّيَجِدوا ما يُنفِقون» شدند و اشك اندوه ريختند كه چرا از همرزمان خود جدا شدند.

آنجا كه خداوند فرمود:«ياَيُّهَا النَّبِي جاهِدِ الكُفّارَ والمُنافِقينَ واغلُظ عَلَيهِم ومَأواهُم جَهَنَّمُ وبِئسَ المَصير» در دو جبهه كفر و نفاق مبارزه كردند و دشمن داخلی را چونان بيگانگان خارجی شناختند و از او بيزاری جستند.

آنجا كه خداي سبحان فرمود:«اَطيعُوا اللهَ واَطيعُوا الرَّسولَ واُولِي الامرِ مِنكُم» دستور عصر غيبت بقيةالله(عج) را فراگرفتند و از نائبان راستين اولی الامر واقعی رهنمود خواستند و آن را امتثال كردند و سرانجام، هرچه از قرآن كريم آموخته بودند، اندوخته خود ساختند و بااخلاص آميختند و به ديگر رويكردها نياويختند.

امام مهدی "عجل الله تعالی فرجه الشریف" موجود موعود ص۱۶۱،۱۶۲

لن تقدس امه لا یوخذ للضعیف فیها حقه من القوی غیر متتعتع

حضرت علی(ع) می‌گوید از پیغمبر(ص) مکرر شنیدم که می‌فرمود:

هیچ امتی به مقام قداست نمی‌رسد، مگر آن‌که در آن ضعیف در مقابل قوی حق خود را بدون لکنت زبان مطالبه کند.

«... تا حدود پنجاه سال پیش که گرایش جامعه ما در مسائل دینی و مذهبی فقط روی ارزش زهد و عبادت بود، وقتی واعظی بالای منبر می‌رفت کدام قسمت از نهج‌البلاغه را می‌خواند؟ حدود 10 تا 20 خطبه بود که معمول بود خوانده شود، کدام خطبه‌ها؟ خطبه‌های زهدي و موعظه‌ای نهج‌البلاغه، {مانند این خطبه که این طور شروع می‌شود: } ایها الناس انما الدنیا دار مجاز، و الاخره دار قرار، فخذوا من ممركم لمقركم. باقی خطبه‌های نهج‌البلاغه مطرح نبود؛ چون اصلا جامعه نمی‌توانست آنها را جذب کند. جامعه به سوی یک سلسله ارزش‌ها گرایش پیدا کرده بود و {فقط} همان قسمت نهج‌البلاغه که در جهت آن گرایش‌ها و ارزش‌ها بود، معمول بود.

صد سال می‌گذشت و شاید یک نفر پیدا نمی‌شد که «فرمان امیرالمؤمنین به مالک اشتر» را که خزانه‌ای از دستورهای اجتماعی و سیاسی است بخواند، چون اصلا روح جامعه این نشاط و این موج را نداشت. مثلا آن‌جا که علی(ع) می‌گوید: فانی سمعت رسول الله(ص) یقول فی غیر موطن: لن تقدس امه لا یوخذ للضعیف فیها حقه من القوی غیر متتعتع. علی(ع) می‌گوید که از پیغمبر مکرر شنیدم که می‌فرمود: هیچ امتی به مقام قداست و طهارت و مبرا و خالی بودن از عیب نمی‌رسد، مگر قبلا به این مرحله رسیده باشد که ضعیف در مقابل قوی بایستد و حق خود را مطالبه کند، بدون این‌که لکنت زبان پیدا کند، چون جامعه یک ارزشی بود؛ فقط به سوی یک ارزش یا دو ارزش گرایش کرده بود؛ ولی کلام علی(ع) است که همه ارزش‌های انسانی در آن موجود می‌باشد و این ارزش‌ها در تاریخ زندگی و شخصیت علی(ع) موجود است.

استاد شهید مرتضی مطهری - کتاب انسان کامل - صفحه‌ی ۵۳ و ۵۴