مطالعات قرآنی در غرب - دکتر سیدحامد علیزاده موسوی
حجتالاسلام سیدحامد علیزاده موسوی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در نشست سوم و پایانی «مطالعات قرآنی در غرب» که روز گذشته، ۲۸ اردیبهشتماه از سوی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان بهصورت برخط برگزار شد، با بیان اینکه یکی از گامهای اولیه در هر پژوهشی، شناخت ظرفیتهای موجود در آن حوزه است، اظهار کرد: وقتی موضوع بحث ما را مطالعات قرآنی در غرب تشکیل میدهد، اولین و مهمترین گام این است که ببینیم اکنون در غرب چه کارهایی در این زمینه در حال انجام است، چه شخصیتها و مراکزی در حوزه مطالعات قرآنی فعالاند، چه کتابها و مقالاتی نوشتهاند و چه موضوعاتی مورد بحث قرار دارد.
وی افزود: در مقالهای که راجع به آسیبشناسی مطالعات قرآنی داخل ایران نسبت به مطالعات قرآنی در غرب نوشتهام، توضیح دادهام که یکی از آسیبهای مهم و اصلی این است که بیشتر موضوعات مورد پژوهش ما اکنون در غرب مطرح نیست و در مرزهای دانش غرب قرار ندارد. اگر هر دانشی را بهعنوان دایرهای در نظر بگیریم که موضوعات گوناگونی در آن مطرح است، یکسری موضوعات در مرز و محیط دایره قرار میگیرد که به آن، مرزهای دانش گفته میشود؛ یعنی این موضوعات اکنون مورد بحث هستند و ما باید به آنها بپردازیم، نه اینکه در فاصلهای دورتر از مرزهای دانش قرار بگیریم. بحث درباره بعضی از موضوعات تمام شده، اکنون نیز دغدغه غرب نیست و هر چه درباره آن نوشته شود، مورد توجه قرار نمیگیرد. بنابراین، اولین و مهمترین گام برای هر پژوهشی، شناخت موضوعات و ظرفیتهای موجود در مرزهای آن دانش است تا مطالعه و پژوهش را از همان نقطه آغاز کنیم.
مطالعات قرآنی در غرب با اهداف استعماری دنبال میشود
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بیان کرد: چون موضوعات مطرح در مطالعات قرآنی غرب دقیقاً همان موضوعات کتاب مقدس است، روشها نیز همان است که در مطالعات کتاب مقدس استفاده میشود. یکی دیگر از آسیبهای مطالعات ما نسبت به مطالعات غربی این است که به این پیشینه کتاب مقدسی توجه نمیکنیم. وقتی یکی از مجلات داخلی را بررسی میکردم که به مطالعات قرآنی مستشرقان اختصاص دارد، متوجه شدم بیش از ۹۰ درصد مقالات آن به پیشینه کتاب مقدسی مطالعات قرآنی مستشرقان توجهی ندارد و به تبع آن، به روش، پیشینه و پیشفرضهای آنها توجه نکرده و نقدهای صورتگرفته نیز وزانت علمی ندارد. لذا، مقالاتی که در داخل نسبت به غرب نوشته میشود، اصلاً برد بیرونی ندارد و شاید بسیاری از آنها برای فضای داخلی نیز مفید نباشد، ولی اگر در هر مطالعه و پژوهشی به خاستگاه آن موضوع توجه کنیم، میتوانیم به نقد و بررسی مبنایی بپردازیم. بنابراین، باید به این نکته توجه داشته باشیم که پیشینه مطالعات قرآنی در غرب همان پیشینه کتاب مقدسی است و تمام موضوعات آن در این حوزه نیز به کار میرود.
جریانشناسی مطالعات قرآنی در غرب
وی جریانشناسی مطالعات قرآنی در غرب را نکتهای مهم در ظرفیتپژوهی خواند و گفت: اگر میخواهیم ظرفیتهای موجود را بشناسیم، باید بدانیم هر یک از ظرفیتها اعم از شخص و مرکز در کدام جریان قرار میگیرد و اگر این جریانها را نشناسیم و بهصورت دقیق مورد توجه قرار ندهیم، نقد و بررسی و پژوهش ما نسبت به آنها ناقص خواهد بود. برای نمونه، اگر بخواهیم آرای اندرو ریپین، از قرآنپژوهان مشهور غرب را نقد کنیم، تا وقتی ندانیم در کدام جریان قرار میگیرد، نمیتوانیم این کار را انجام دهیم. وقتی جریان را بشناسیم، پیشفرضها، دیدگاهها و خاستگاه فکریاش مشخص میشود و میتوانیم آرای او را نقد کنیم.
علیزاده موسوی تصریح کرد: در نگاهی کلی، سه جریان اصلی در مطالعات قرآنی غرب وجود دارد که عبارتند از جریان سنتی یا کلاسیک مربوط به قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ با افرادی همچون تئودور نولدکه و ویلیام مونتگمری وات، جریان تجدیدنظرطلب یا شکاک که وحیانیبودن قرآن و تاریخش را زیر سؤال میبرد و به لحاظ زمانی و تاریخی، آن را متعلق به اواخر قرن دوم یا اوایل قرن سوم میداند که گروهی از اعراب نوشتهاند، برخلاف جریان سنتی که تاریخ قرآن را زیر سؤال نمیبرد. افرادی مانند گلدزیهر و یوزف شاخت، حدیث را زیر سؤال بردند و امثال جان ونزبرو و شاگردان او که پایهگذار جریان تجدیدنظرطلبی است، تاریخ قرآن را مربوط به اواخر قرن دوم یا اوایل قرن سوم میدانند. بسیاری از دیدگاههایی که هماکنون از سوی مستشرقان مطرح میشود، برگرفته از آرای جان ونزبرو است، البته با تعدیلهایی. برای نمونه، اندرو ریپین که جزو ویراستاران دایرةالمعارف قرآن است و کتابهای متعددی در حوزه قرآنپژوهی نوشته، در جریان تجدیدنظرطلب اصلاحشده قرار میگیرد.
وی ادامه داد: روش جریان تجدیدنظرطلب، تحلیل ادبی یا زبانشناسی است. در روش زبانشناسی، لغات قرآن را استخراج و شباهت آنها را با لغات سریانی و آرامی بررسی و از این طریق تلاش میکنند تا منشأ، خاستگاه و تاریخ دیگری برای قرآن به وجود بیاورند، مانند کریستوف لوکزنبرگ و آلفونس مینگانا. برای نمونه، لوکزنبرگ در بررسی سوره قدر میگوید منظور از لیلةالقدر، شب خاصی در ماه رمضان نیست، بلکه روز تولد مسیح یا کریسمس است و این تفسیر را براساس مباحث زبانشناسانه خود ارائه میدهد. در نمونهای دیگر، گونتر لولینگ «حورالعین» را خوشههای انگور تفسیر میکند.
جریان غالب در مطالعات قرآنی غرب
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی از بافتگرایی بهعنوان جریان سوم نام برد که اکنون در مطالعات قرآنی غرب غالب شده است و اضافه کرد: به این جریان، اعتدالی نیز گفته میشود و در پاسخ به جریان تجدیدنظرطلب که تاریخ قرآن را زیر سؤال میبرد، شکل گرفت و قرآن را با روشی دیگر مورد بررسی قرار داد. بسیاری از پیروان این جریان اثبات میکنند که قرآن متعلق به زمان خودش یعنی قرن اول هجری است و حتی برخی از آنها دیدگاه اسلامی را تأیید میکنند که قرآن در زمان پیامبر(ص) مکتوب و به کتاب تبدیل شده است، مانند جان برتن، در حالی که غالب مستشرقان قائل به مکتوبشدن قرآن در زمان عثمان هستند.
وی افزود: بافت در زبان انگلیسی معادل context است، یعنی شرایطی که قرآن در آن شکل گرفته و جریان بافتگرا قائل به این است که قرآن را باید بهعنوان یک پدیده و واقعه در نظر بگیریم که در تاریخ اتفاق افتاده و اکنون نیز وجود دارد. این پدیده در شرایط، زمان و مکان خاصی به وجود آمده است و برای درک معانی و نکات آن حتماً باید این شرایط زمانی و مکانی را بررسی کنیم. بر این اساس، قرآن در قرن اول هجری یا قرن هفتم میلادی در منطقه حجاز ایجاد شده است. در این منطقه، اعراب بادیهنشین، مسیحیان نسطوری یا آشوری و اقوام یهودی سکونت داشتند و به زبانهای عربی، عبری، سریانی، آرامی و آشوری تکلم میشده است. درواقع، گروهها، جریانها، اقوام، قبایل و زبانهای موجود در زمان نزول قرآن را به لحاظ تاریخی بررسی میکند و میگوید شرایط موجود در این زمان و مکان خاص نیز قرآن را شکل داده است. درواقع، بافت را مورد سؤال و توجه قرار میدهد و معتقد است قرآنی که اکنون وجود دارد، برگرفته از شرایط فرهنگی و اجتماعی منطقه حجاز است. برای نمونه، اگر قرآن درباره مسیحیان صحبت میکند، منظور همان مسیحیان زمان پیامبر(ص) هستند که قائل به الوهیت حضرت مریم بودند و قرآن این موضوع را زیر سؤال میبرد، در حالی که مسیحیان فعلی چنین اعتقادی ندارند. درواقع، این جریان نقدهای فراوانی به مباحث قرآن وارد میکند که نسبت به دو جریان پیشین، جدیتر بوده و این نقطه است که اکنون بهعنوان مرزهای دانش مطالعات قرآنی در غرب قرار دارد.
علیزاده موسوی یادآور شد: اسفندماه سال گذشته، در پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن نشست مشترکی با دانشگاه پادربورن آلمان برگزار شد که گروهی به نام مطالعات قرآنی دارد. در این گروه بهصورت ویژه، درباره پیامبرانی که نام آنها در قرآن آمده است، مطالعه و پژوهش انجام میشود و نتایج آن را با کتاب مقدس و منابع دیگری که در زمان نزول قرآن وجود داشته و اعراب با آنها آشنا بودهاند، مقایسه میکنند. نشست یادشده به حضرت موسی اختصاص داشت و آنها درصدد این بودند که تأثیرپذیری قرآن از منابع و بافت موجود در زمان نزول خود را مورد سؤال و نقد قرار دهند. این نکته بسیار مهم است و ما نیاز داریم که این ظرفیتها، جریانها و موضوعات را بشناسیم و بهصورت علمی به آنها بپردازیم. مسئول گروه مطالعات قرآنی دانشگاه پادربورن، فردی به نام ذیشان احمد غفار است که شخصاً بهصورت ویژه در خصوص پیامبرشناسی مطالعه و پژوهش میکند و رویکرد بافتگرا دارد.
پروژه Corpus Coranicum
وی ادامه داد: یکی از پژوهشگران قرآنی مطرح که هنوز در قید حیات است و کارهای متعددی انجام داده، آنجلیکا نویورت نام دارد. وی کتابهای متعددی به زبانهای آلمانی و انگلیسی نوشته و علاوه بر این دو زبان، به فارسی و عربی نیز تسلط دارد و مدتی در ایران بوده است. نویورت رویکردی همدلانه نسبت به قرآن دارد؛ یعنی قائل به این است که قرآن کلام خداست و پیامبر از سوی خدا مبعوث شده است، ولی وقتی میخواهیم او را مورد پژوهش قرار دهیم، باید ببینیم به کدام جریان تعلق دارد و دیدگاهش از کجا نشئت گرفته است. نویورت متعلق به جریان بافتگراست، ولی این جریان تقسیماتی دارد. یکی از پروژههایی که او در آلمان کلید زد، Corpus Coranicum نام دارد که بعد از بازنشستگیاش، دستیار او، میشائیل مارکس آن را ادامه میدهد. عمدهترین کارهایی که در این پروژه انجام میشود، یکی آزمایش کربن ۱۴ است که براساس آن، پوستی که قرآن روی آن نوشته شده است، آزمایش و از سلولهای موجود در آن، قدمت پوست مشخص میشود. برای نمونه، نسخه بیرمنگام که یکی از قدیمیترین نسخههای قرآن است، در این پروژه آزمایش و گفته شده که متعلق به قرن اول و سال ۵۰ هجری است و به طریق علمی ثابت کردهاند که دیدگاه تجدیدنظرطلبان درباره تاریخ قرآن نادرست است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تأکید کرد: دومین کار مهمی که در پروژه Corpus Coranicum بهوسیله افرادی مانند میشائیل مارکس، سیدعلی آقایی و دیگران انجام میشود، تفسیر قرآن است که یکی از موضوعات اصلی و اساسی مطالعات قرآنی در غرب را شامل میشود. در این پروژه، تفسیر قرآن با همان روش بافتگرایانه پیش میرود؛ یعنی سورهها با استفاده از مطالعات کتاب مقدس تفسیر میشوند. مثلاً، داستان حضرت موسی در قرآن را براساس معلومات و دانش کتاب مقدس درباره این موضوع که در فصلهای «سفر خروج» و «سفر لاویان» مطرح شده است، تفسیر میکنند. درواقع، روش تفسیری آنها براساس کتاب مقدس است و قائل به این هستند که قرآن را با استفاده از معلومات و دانش کتاب مقدس بهتر میتوان فهمید.
وی با بیان اینکه در غرب مراکز متعددی اعم از دانشگاهها و مؤسسات در حوزه مطالعات قرآنی فعالیت میکنند، گفت: یکی از کارهایی که ما حتماً باید انجام دهیم، رصد فعالیتهای این مراکز است. یکسری دانشگاهها هستند که مرکز یا رشته مطالعات اسلامی دارند و این رشته خود به زیرمجموعههایی مانند مطالعات قرآنی، مطالعات حدیثی، تاریخ اسلام و... تقسیم میشود. مهمترین شاخهای که ذیل مطالعات اسلامی قرار دارد، تاریخ اسلام و مطالعات قرآنی است، چون قرآن بهعنوان منبع اصلی اسلام شناخته میشود. بنابراین، برای درک جایگاه مطالعات قرآنی در غرب باید ببینیم مطالعات اسلامی در چه مراکزی دنبال میشود و ذیل آن، مطالعات قرآنی را بررسی کنیم. بعضاً مطالعات اسلامی وجود دارد، ولی مطالعات قرآنی سهم ویژهای در آن ندارد و برعکس. برای نمونه میتوان به مؤسسه مطالعات اسماعیلی لندن اشاره کرد که در سال ۱۹۷۷ تأسیس شد و وابسته به شبکه توسعه آقاخان است. اسماعیلیها رهبری به نام آقاخان دارند و این مؤسسه کارهای پژوهشی جدی در حوزه مطالعات اسلامی انجام میدهد و جایگاه علمی نسبتاً خوبی برای خود ایجاد کرده است، چون شخصیتهای شاخصی در این مؤسسه فعالیت میکنند، شیعهپژوهانی مانند اتان کولبرگ و ویلفرد مادلونگ که چند روز پیش درگذشت.
مجموعه کتابهای مطالعات قرآنی
علیزاده موسوی افزود: مؤسسه مطالعات اسماعیلی لندن چهار بخش اصلی دارد و به فعالیتهای آموزشی و پژوهشی میپردازد. این بخشها عبارتند از مطالعات آسیای مرکزی، مطالعات اسماعیلی، مطالعات شیعی و مطالعات قرآنی. بخش پنجمی هم به نام مطالعات آسیای جنوبی دارد. بخش مطالعات قرآنی از سال ۲۰۰۰ کار خود را آغاز کرد و هدف آن نیز تحقیق درباره مباحث و مطالعات قرآنی موجود در غرب و شرق است. یکی از کارهای مهم این مؤسسه، نگارش «مجموعه کتابهای مطالعات قرآنی» بوده که تاکنون ۲۳ عنوان کتاب ذیل آن از سوی دانشگاه آکسفورد منتشر شده است. یکی از شاخصههای مراکز علمی غربی این است که مطالعه و پژوهش را یک مرکز انجام میدهد و چاپ و انتشار آن با مرکز دیگری است که به آن پژوهش اعتبار میدهد. ما نیز باید به این سمتوسو حرکت کنیم که مطالعات و پژوهشهای مراکز گوناگون در یک نشر معتبر چاپ شود.
وی ادامه داد: در میان این مجموعه، کتابی نیز به نام «رویکردهایی به قرآن در ایران معاصر» وجود دارد که از جریان بافتگرایی هم نام میبرد و میگوید این جریان آرامآرام در ایران در حال شکلگیری است و غرب توانسته جریان بافتگرایی را به درون ایران نیز سرایت دهد. در این کتاب، به افرادی مانند عبدالکریم سروش اشاره و بیان شده که او بسیاری از موضوعات را از مطالعات غربی و جریان بافتگرایی وام گرفته است. درواقع هم وقتی سروش بحث تجربه نبوی و طوطی و زنبور را مطرح میکند، میخواهد بگوید قرآن ناشی از تجربهایست که در بافت تاریخی و اجتماعی زمان خودش شکل گرفته و این دیدگاه برگرفته از آرای مستشرقان است. بنابراین، وقتی میخواهیم دیدگاه نواندیشان دینی را نقد و بررسی کنیم، باید ببینیم خاستگاه این دیدگاهها کجاست.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اظهار کرد: در همین مجموعه کتابهای مطالعات قرآنی، یکسری مقالات از سوی شیعهپژوهانی نوشته شده که خود نیز شیعه هستند و این جای امیدواری دارد، مانند سیفالدین کارا که مدتها رئیس کرسی شیعهشناسی دانشگاه هارتفورد آمریکا بود و لیاقت تکیم از دانشگاه مک مستر کانادا.
مجله مطالعات قرآنی در دانشگاه ادینبرو
وی به «مجله مطالعات قرآنی» در دانشگاه ادینبروی اسکاتلند اشاره کرد و گفت: همانطور که درباره مجموعه کتابهای مطالعات قرآنی گفته شد، این مجله نیز اگرچه در دانشگاه ادینبرو منتشر میشود، ولی مربوط به دانشگاه سواز یا دانشگاه دولتی لندن است. مجله مطالعات قرآنی در سال ۱۹۹۹ میلادی راهاندازی شد و از سال ۲۰۱۳، سالانه سه شماره از آن چاپ و منتشر میشود. بعضی از شمارههای این مجله، ویژهنامه است و به موضوعات خاص میپردازد، مانند تفسیر قرآن در شبه قاره. متأسفانه سهم دیدگاه شیعی در این مجله بسیار کمرنگ و محدود است، در حالی که مجله مذکور رتبه بالا و خوانندههای زیاد و متنوعی در شرق و غرب دارد. دبیر تحریریه مجله مطالعات قرآنی، پروفسور عبدالحلیم است که در دپارتمان زبان و فرهنگ خاورمیانه دانشگاه سواز فعالیت میکند و مدیر مرکز مطالعات اسلامی این مجموعه نیز بوده است. او را میتوان یکی از شخصیتهای مهم و تأثیرگذار در قرآنپژوهی غرب و انگلستان دانست. در گونهشناسی مقالات این مجله، با مباحث منطقهای، فرقهای، علوم قرآنی، تفاسیر و مقالات مروری مواجه میشویم. مقالات مروری شامل گزارش و نقد و بررسی تازهترین کتابهاییست که درباره قرآن نوشته شده و روششناسی نگارش چنین مقالاتی نیز یکی از کارهایی است که باید یاد بگیریم.
علیزاده موسوی بیان کرد: دایرةالمعارف قرآن نیز مجموعهای پنج جلدیست که از سوی انتشارات بریل در لایدن هلند منتشر شده و ترجمه فارسی آن را انتشارات حکمت در شش جلد منتشر کرده است. این مجموعه از ظرفیتهای بسیار خوب به شمار میرود و ترجمه مناسبی هم دارد، ولی صرفاً ترجمه شده و نقدی بر آن صورت نگرفته است. کسانی که به پژوهش در خصوص مطالعات قرآنی مستشرقان علاقهمندند و به من مراجعه میکنند، یکی از مواردی که برای آغاز کار و آشنایی با فضای پژوهش در این حوزه به آنها ارجاع میدهم، دایرةالمعارف قرآن لایدن است تا یک مدخل آن را انتخاب کنند و به بررسی روش، دیدگاه، جریان و نقدهای اسلامی به آن بپردازند. دایرةالمعارف اسلام نیز مباحث قرآنی متعددی دارد و اگرچه فاقد ترجمه فارسی و قدیمیتر از دایرةالمعارف قرآن است، ولی میتواند کمککننده باشد.
محبوبه فرهنگ
زندگی نامه پرفسور ویلفرد فردیناند مادلونگ (Wilferd Ferdinand Madelung)
پرفسور ویلفرد فردیناند مادلونگ (Wilferd Ferdinand Madelung)، اسلامشناس شهیر آلمانی که از متبحرترین پژوهشگران مطالعات اسلامی معاصر بود، سهشنبه ۹ می (۱۹ اردیبهشت ماه) درگذشت. مادلونگ در سال ۱۹۳۰ میلادی در اشتوتگارت آلمان متولد شد. او در سال۱۹۵۳ میلادی دوره لیسانس تاریخ و ادبیات اسلامی خود را در دانشگاه قاهره گذراند و در ادامه درجه دکتری خود را در مطالعات اسلامی از دانشگاه هامبورگ تحت نظر برتولد اشپولر دریافت کرد.
وی ۲۰ سال عهدهدار کرسی عالی مطالعات اسلامی دانشگاه آکسفورد بود و به عنوان استاد مدعو در بسیاری از دانشگاههای آمریکا و اروپا از جمله دانشگاه کلمبیا تدریس کرد.
مادلونگ با تألیف یا تصحیح حدود ۲۰۰ کتاب و مقاله در نشریات پژوهشی و دایرة المعارفهای متعدد و نیز ۱۶۰ بررسی و نقد و معرفی کتاب در زمینه شناخت اندیشه و تاریخ اسلام بهخصوص تشیع در سدههای میانه نقش مهمی داشته است. آثار او مجموعهای از پژوهشهای کلامی، تاریخی، فقهی، فرق و مذاهب، شخصیتنگاری و کتابشناسی است.
حسن انصاری، استاد دانشگاه پرینستون آمریکا که سابقه همکاری و آشنایی طولانی با مادلونگ داشته است، در یادداشتی در کانال تلگرامی خود به مناسبت درگذشت این اسلامپژوه آلمانی به بررسی شخصیت و آثار وی پرداخت. در ادامه، این مطلب را که با کسب اجازه از نویسنده منتشر میشود، با اندکی تلخیص میخوانیم:
شادروان ويلفرد مادلونگ (زاده ۲۶ دسامبر ۱۹۳۰ در اشتوتگارت – درگذشته ۹ می ۲۰۲۳)، اسلامشناس و ايرانشناس نامدار آلمانی مقيم آمريکا و سپس آکسفورد را نخستينبار در استانبول سال ۲۰۰۵ ديدم؛ هر دو برای کنفرانسی درباره معتزله دعوت شده بوديم. قبل از آن، آشنایی ما تنها از طريق مکاتبه بود. وقتی مادلونگ سال ۹۱ ميلادی کتاب «المعتمد» تأليف متکلم معتزلی ابن الملاحمي (د. ۵۳۶ ق) را برای نخستينبار در لندن منتشر کرد و مقدمهای بر آن نوشت نکاتی تازه درباره ابن الملاحمی را در يک نامه که برای وی از تهران پست کردم، نوشتم. اين آغاز آشنایی بود.
پیام تسلیت رئیس مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی در پی درگذشت ویلفرد مادلونگ اسلام شناس آلمانی
پیام تسلیت رئیس مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی در پی درگذشت ویلفرد مادلونگ، اسلامشناس آلمانی 1402/2/20
«ویلفرد فردیناند مادلونگ» (Wilferd Ferdinand Madelung)، اسلامشناس برجستۀ آلمانی، یکی از سرویراستاران دانشنامۀ اسلامیکا و عضو شورای عالی علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، سهشنبه، نهم می (نوزدهم اردیبهشت)، در ٩٣ سالگی دار فانی را وداع گفت.
دبا: «ویلفرد فردیناند مادلونگ» (Wilferd Ferdinand Madelung)، اسلامشناس برجستۀ آلمانی، یکی از سرویراستاران دانشنامۀ اسلامیکا و عضو شورای عالی علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، سهشنبه، نهم می (نوزدهم اردیبهشت)، در ٩٣ سالگی دار فانی را وداع گفت.
به همین مناسبت، رئیس مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، پیام تسلیتی صادر کرد که در متن آن آمده است:
«فقدان دانشمند عالیمقام و استاد ارجمند آقای پروفسور ویلفرد مادلونگ، برای عالم علم و تحقیق در زمینههای مربوط به اسلامشناسی خسارتبار و مایۀ دریغ بسیار است. پروفسور مادلونگ به گواهی آثار او، از تصحیح متون تا پژوهشهای تاریخی و کلامی، طراز نوینی از تحقیق و تصنیف در موضوعات اسلامشناسی به دست داد و بهویژه باید از وسعت علم و اطّلاع و دقّت نظر و انصاف علمی او یاد کرد.
استاد مادلونگ در خاورشناسی به سنّت علمی شناختهشدهای تعلّق داشت و در سرتاسر حیات علمی خود کوشید اسلام و ایران و تشیّع را با توجّه به میراث اصیل برجایمانده از قرون پیشین بشناسد و شخصیّت علمی و تحقیقی خود را از اغراض شبهعلمی و غیرعلمی دور نگاه دارد. بدینسان آثار او گنجینهای گرانبها از تحقیق و تفکّر است و میباید هر یک را نمونهای از دقّت و کوشش در کار علم و تحقیق دانست و همچون الگویی برای تحقیقات در موضوعات تاریخی و فکری و عقیدتی در نظر گرفت.
حیات علمی استاد مادلونگ با تحقیق و تألیف و تصحیح در باب زیدیه و فعّالیّتهای آنان در مناطق شمالی ایران و دیگر نقاط جهان اسلام بهویژه یمن، پیوند تمام داشت و میتوان گفت که سهم عمدهای از پیشرفت در شناخت زیدیه و در پی آن سلسلههای حاکم بر شمال ایران، مرهون پژوهشهای دقیق و عالمانه و مطالعات گستردۀ اوست.
کوششهای علمی استاد مادلونگ در تصحیح و انتشار برخی متون تاریخی و کلامی نیز قابل توجّه و حاکی از احاطۀ او بر میراث کهن برجایمانده از سدههای پیشین است.
پروفسور مادلونگ با اطّلاع وسیعی که از عقاید و فرق داشت، شناخت یکی از مهمترین مقاطع تاریخی، یعنی مسألۀ جانشینی پیامبر (ص) و تشکیل نهاد خلافت را موضوع تحقیق قرار داد و با دقّت نظر و ذهن نقّاد و انصاف علمی کوشید با بررسی دقیق روایات، راههای بدیع و تازهای برای فهم و درک نخستین دورۀ خلافت بگشاید و حاصل کار او دستاورد درخشان علمی است و بیگمان می تواند برای ادامۀ راه در نوعی از خاورشناسی که او آن را نمایندگی میکرد، سودمند و راهگشا باشد.
برای مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی مایۀ افتخار است که پروفسور مادلونگ در مقام عضو شورای عالی علمی و سرویراستار، بر ترجمۀ انگلیسی دائرةالمعارف نظارت دقیق داشت و پژوهشگران مرکز از دقّت نظر و وسعت اطلاعات و آراء و نظرات او برخوردار میشدند.
یاد آن دانشمند و محقّق عالیمقام در خاطر اهل دانش و تحقیق گرامی است و به فضل خداوند، روان او از آمرزش و آرامش برخوردار باشد.»
کاظم موسوی بجنوردی
بیستم اردیبهشت ١۴٠٢
نظر جان برتن درباره جمع و تدوین قرآن و نظرات آیت الله خویی و معرفت
جان برتن از محققانی است که مانند آیتالله خویی، از مراجع معاصر شیعه، ولی با روشی کاملا متفاوت، معتقد است قرآن نه در زمان عثمان بلکه در زمان خود پیامبر جمعآوری و تدوین و نهایی شد. ترجمۀ کار او به تازگی در انتشارات دانشگاه مفید قم انجام شده است. باید در نظر داشت که با توجه به روش تاریخ گذاری جدید با آزمایش کربن 14 و کشف مصحف صنعا، و تحلیل هایی دربارۀ آن، فرضیه ی برتن هنوز میتواند درست باشد. جان برتن معتقد بود باور به وجود مصاحفِ صحابه (مثل ابن مسعود) و اهمیت دادن به قرائات مختلف پیش و پس از مصحف عثمان برای این بود که در واقع تلقین کنند عثمان حذف یا تغییری در آیات انجام دادهاست. اما برتن مصحف عثمانی را عین نسخه پیامبر میداند. او همچنین باور دارد مسئله ی نسخ که در قرآن تصریح شده، نسخِ قوانین و احکام انبیاء پیشین است نه نسخ آیات خود قرآن در قرآن. به نظر او تغییراتی که در قرآن و احادیث شاهد آن هستیم عمدتا در آیاتالأحکام و با انگیزه سیاسی، کلامی، فقهی بوده است. دیدگاهی که باز هم نزدیک به دیدگاه مرحوم خویی و دیدگاه اخیرِ محمد هادی معرفت است. گفتنی است دیدگاه برتن و موافقان او در سه دهه ی گذشته مخالفان جدی نیز داشته است. لازمۀ سخن برتن، خویی و دیگران این است که پیامبر سواد خواندن و نوشتن داشته باشد و از این مهارت ها استفاده هم کرده باشد. در بین متکلمان مسلمان مشهور شده است که پیامبر امّی بود، به معنای استفاده نکردن از این مهارت ها. اما محققانی امّی را به معنای پیامبری از اقوام عرب دانستهاند که تا پیش از ظهور اسلام از کتابی برخوردار نبودند و اکنون با ظهور قرآن کتابی به لسان عربی مبین به دست پیامبری از قبایل خودشان (اُمّی) پیدا کرده اند.
کتاب جمع آوری قرآن مشتمل بر دو بخش و هر بخش دارای پنج فصل است.
برتن در بخش اول به مسئله ی نسخ در قرآن میپردازد و از این مسئله به تفصیل بحث میکند که آیا قرآن سنت را میتواند نسخ کند و بالعکس. او دیدگاههای شافعی و مخالفانش را در این باره به طور مشروح بیان میکند.
برتن در بخش دوم کتاب، ابتدا روایات جمع آوری قرآن در عهد ابوبکر و عثمان را مطرح و در ادامه آنها را تجزیه و تحلیل کرده است. برتن معتقد است قرآنی که امروزه در دستان ماست، در عصر پیامبر(ص) و توسط خود آن حضرت گردآوری شده بود. مسئله نسخ و مصاحف صحابه، و علل حذف نقش پیامبر (ص) از عرصه جمع آوری قرآن از دیگر مباحث کتاباند. به نظر او موضوعات نسخ تلاوت و حکم، نسخ تلاوت و بقای حکم و اختلاف قرائات مصاحف صحابه فاقد واقعیت خارجی بوده و ساخته اذهان فقیهانی است که در مناظرات خود با دیگر فقیهان سعی کردند با تمسک به آنها آن دسته از احکام فقهی خود را که مستند آنها در نصوص مصحف فعلی وجود نداشت، مستند به قرآن کنند.
ویلفِرْد فردیناند مادِلونگ اسلامشناس و شیعهشناس آلمانی
ویلفِرْد فردیناند مادِلونگ اسلامشناس و شیعهشناس آلمانی امروز درگذشت. کتاب جانشینی حضرت محمد صلواتاللهعلیهوآله از آثار مهم اوست که در آن دیدگاه شیعه درباره جانشینی بعد از رسول اکرم به اثبات رسیده و تقویت شده است.
اسلامشناس برجسته آلمانى پروفسور ویلفرد مادلونگ در ۲۶ دسامبر ۱۹۳۰ میلادى در شهر اشتوتگارت آلمان متولد شد و پس از گذراندن تحصیلات مقدماتى و متوسطه بهدانشگاه قاهره رفت و از آنجا در سال ۱۹۵۳ به اخذ لیسانس در تاریخ و ادبیات اسلامی نائل گشت. وىسپس به تحصیلات عالى در موطن خود ادامه داد و در سال ۱۹۵۷ از دانشگاه هامبورگ درجه دکترى در مطالعات اسلامى دریافت کرد. مادلونگ رساله دکترى خود را تحت نظر اسلامشناسانمشهور آلمانى یعنی اشتروتمان و اشپولر به پایان رسانید. مادلونگ سه سال (۱۹۵۸ـ۱۹۶۰) وابسته فرهنگى سفارت آلمان غربى در بغداد بود و سپس زندگى علمى خود را در زمینه اسلامشناسى دنبال کرد.
وی یکى از برجستهترین اسلامشناسان معاصر بهشمار مىآمد و بخصوص در زمینههای تفکراسلامى و فرق و مذاهب اسلامى تحقیقات مذهبى انجام داده است.
"پروفسور مادلونگ بدون شک، متبحرترین پژوهشگر مطالعات اسلامی دانشگاهی در قرن اخیر یا دوره معاصر بود. جامعیت او در تاریخ، الهیات، فلسفه، زبان شناسی و نسخه های خطی بینظیر است."
معرفی پروژه Corpus Coranicum (پیکره قرآنی) - آنگلیکا نویوِرت
معرفی پروژه Corpus Coranicum (پیکره قرآنی)
پروژه Corpus Coranicum به رهبری آنگلیکا نویوِرت (مدیر پروژه) و میشائیل مارکس (مدیر واحد تحقیقات) در آکادمی علوم برندنبورگ برلین، گامی مهم برای تسهیل قرآنپژوهی معاصر میباشد. خروجیها و نتایج این پروژه که از سال ۲۰۰۷ آغاز به کار کرده و هنوز به طور پویا ادامه دارد، از طریق سایت زیر در دسترس عموم قرار گرفته است:
https://corpuscoranicum.de
در این ویدیو، معرفی کوتاهی از این وبسایت و امکانات آن را ببینید.
اقدامات انجام شده یا در حال انجام در پروژه:
گردآوری تصاویر خطی: در این بخش به مستندسازی متن یعنی دیجیتالیکردن، ارزیابی و رونویسی مجموعههای نسخ خطی قرآن مربوط به چهار قرن اول اسلام (که امروزه در کتابخانههای سراسر جهان پراکندهاند) پرداخته میشود. از کارهای آغازین این بخش دیجیتالی کردن حدود ۱۲۰۰۰ تصویر نسخ خطی از آرشیو عکس Gotthelf Bergsträsser بودهاست.
در حال حاضر تعداد زیادی از تصاویر نسخ خطی متقدم قرآنی (به همراه متن آیات در هر برگه) در سایت پروژه قابل مشاهده است و در ذیل هر آیه، میتوان تصاویر نسخ خطی بهجامانده از آن بخش قرآن را مشاهده کرد.
از آن جمله میتوان به نسخ کهن زیر اشاره نمود که همگی به قرن اول و یا اوایل قرن دوم تعلق دارند:
_ نسخه دارالمخطوطات صنعاء
_ نسخه کتابخانه مرکزی مخطوطات اسلامی در قاهره
_ نسخه کتابخانه شریف عبدالرحمن بن زیدان
_ نسخه کتابخانه ملی فرانسه :Arabe 328 (a)
_ نسخه کتابخانه دولتی برلین Wetzstein II 1913 (Ahlwardt 305)
_ نسخه کتابخانه دانشگاه توبینگن (شماره Ma VI 165)
تاریخ گذاری کربنی: در بخش نسخ خطی به تاریخگذاری رادیوکربنی به منظور تعیین بهتر قدمت نسخ خطی نیز پرداخته میشود. بیش از ۱۰۰ اندازه گیری رادیوکربن از نسخههای خطی قرآن و سایر نسخههای خطی شرقی مجموعههایی از برلین، لایدن، مونیخ، صنعاء، تفلیس، توبینگن و ... انجام گرفتهاست.
گردآوری اختلاف قرائات: پروژه یک پایگاه داده برای جمعآوری اختلاف قرائات اعم از متواتر و شاذ که در منابع اولیه اسلامی روایت شده، ایجاد کردهاست.
تفسیر قرآن به روش ادبی_تاریخی _انتقادی: بخش تفسیر زیر نظر مستقیم آنگلیکا نویوِرت استاد سابق مطالعات عربی دانشگاه آزاد برلین انجام میگیرد. در آن، روش مطالعات کتاب مقدس دنبال میشود. تفسیر با روشهای مطالعه ادبی و فیلولوژی انجام میگیرد. در این راستا متن قرآن نه تنها با معیارهای ادبی آنالیز شده، بلکه با توجه به بستر تاریخی نزول یعنی دوران باستان متاخر تجزیه و تحلیل میشود. حجم وسیعی از سنتهای یهودی، مسیحی، عربی باستان و دیگر سنتهای موجود در محیط فرهنگی پیدایش قرآن به عنوان افق فکری مخاطبین اولیه قرآن در تفسیر لحاظ میگردد (این سنتها در یک پایگاه داده با عنوان متون جهان قرآن نیز جمعآوری میشوند). قرآن در گفتوگو و توسعه تدریجی با این سنتها بازخوانی و ارجاع به آیات قبلی برای شکلدهی جهانبینی خود درک و فهم میشود.
تفسیر سورهها مطابق با 4 دوره تاریخی نزول، به کوشش محققان زیر انجام پذیرفته است:
سور مکّی اولیه (نیکولای سینای و نورا اشمید با استفاده از کارهای مقدماتی آنگلیکا نویوِرت)
سور مکّی میانه (آنگلیکا نویوِرت و درک هارتویگ با همکاری علی آقایی و طلوع خادم الشریعة)
سور مکّی متاخر (هانِلایز کُلاسکا با مشارکت نورا اشمید در تحلیل کمّی متن)
سور مدنی (که بعدا به آن پرداخته خواهد شد)
تاریخگذاری سور قرآن: تعیین دورهی تاریخی برای هر یک از سور قرآن، نیز یکی از زیر مجموعههای بخش تفسیر میباشد، چرا که در این پروژه تمامی تفاسیر با توجه به ترتیب ابلاغ سور انجام میگیرد. ترتیب سور که توسط تئودور نولدکه (م. ۱۸۶۰) به سورههای مکی اولیه، میانی، متاخر و سورههای مدنی طبقه بندی شده بودند به عنوان پایه تفسیر قرار میگیرد و با اعمال معیارهای نقد فرم و ساختار و در نظر گرفتن توسعه شفاهی سورهها (بر اساس سورههای پیشین) و تحلیل گفتمانی بازنگری شده و بهبود داده میشود.
ایجاد فونت Coranica: فونت «کورانیکا» تمام نویسهها و نشانههایی که در نسخه استاندارد قاهره (۱۹۲۴) استفاده شده و علائم خاص قرآن سایر نسخههای چاپی شمال آفریقا را در برمیگیرد.
پروژه IRANKORAN: این پروژه به سرپرستی دکتر علی آقایی با هدف بررسی نسخ قدیمی قرآن از مجموعههای ایرانی است. تصاویر نسخ خطی قرآنی موزهها و کتابخانههای ایران در بانک اطلاعاتی ثبت و گزیدهای از آن رونویسی میشود.
حمایت مالی: پروژه توسط دولت فدرال و ایالت براندنبورگ تأمین مالی میشود و دفاتر آن در پوتسدام، مرکز این ایالت واقع شده است. تحقیقات پروژه های تکمیلی، توسط DFG آلمان و ANR فرانسه تامین مالی میشوند.
بشارت پیامبر (ص) به منجی در یک گزارش مسیحی همعصر - مهدی صالح
منجی در اسلام
بشارت پیامبر (ص) به منجی در یک گزارش مسیحی همعصر
مهدی صالح، دانشگاه صنعتی شریف
تعالیم یعقوب تازهتعمیدیافته (Doctrina Jacobi nuper baptizati)، یک رسالهٔ یونانی برجایمانده از قرن هفتم میلادی است که به عنوان شاهدی معاصر، اطلاعاتی دست اول از ظهور اسلام در اختیار میگذارد. نویسندهٔ رساله بشارت به ظهور منجی را به پیامبر اسلام نسبت میدهد؛ با این حال، هیچ سرنخ صریحی در مورد این که مسیحای بشارتدادهشده کیست وجود ندارد. در این ارائه تلاش میکنم تا از رهگذر بررسی زبانی و ادبی متن رساله به مقصود نویسنده از نقل بشارت نبوی پی ببرم. در پایان، با کشف بازتاب نتایج بهدستآمده از رساله در میراث مکتوب اسلامی به محتوای حقیقی بشارت آخرالزمانی پیامبر راه خواهیم یافت. نتیجهٔ این پژوهش اخیرا در قالب مقالهای به نشریهای معتبر ارسال شده است.
مهدی صالح دانشجوی کارشناسی ریاضیات در دانشگاه صنعتی شریف است. مشارکت در پروژهٔ اعتبارسنجی میراث حدیثی سکونی از سوابق او در حوزهٔ مطالعات اسلامی است.
دانلود فایل
سیدمحمد سلطانی - قرآن پژوهشی مستشرقان
حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمد سلطانی، قرآنپژوه و مدرس حوزه، سوم اسفند ماه در مدرسه زمستانی شبههپژوهی با موضوع محورهای اصلی در مطالعات قرآنپژوهی، گفت: قرآن مهمترین رکن اسلام و کتاب آسمانی است و به عنوان یک سند تاریخی برای استخراج خاستگاه اسلام در غرب شناخته شده است و بیشترین مطالعات غرب هم روی این کتاب آسمانی صورت میگیرد.
وی افزود: عمده مطالعات قرآنی مستشرقان تا قبل از سده ۱۹ میلادی در کلیسا انجام میشد و علت آن هم مقابله با اسلام و پیشرفت آن بوده است ولی به تدریج توسعه بیشتری یافت و اهداف مختلفی پیدا کرد از جمله اینکه تصور کردند از فقه اللغه قرآنی میتوان برای شناخت کتاب مقدس استفاده کرد.
سلطانی بیان کرد: بعد از قرن ۱۹ انقلاب عظیمی در مطالعات قرآنی غرب رخ داد و مسافرتها و تجارتها بیشتر شد و سایر جنبههای مدرنیته سبب شد تا مطالعات ادیان و قرآن کریم محور مطالعات مستشرقان قرار بگیرد.
وی اضافه کرد: در آغاز نیمه قرن ۱۹ چند مسئله خیلی مهم بود از جمله تاثیرات عهدین بر قرآن، تاریخگذاری محتوای قرآن و اینکه آیات به چه ترتیبی نازل شده است زیرا پیبردن به ترتیب نزول آیات میتواند در بحث تکامل دین کمککننده باشد. همچنین اینکه حجم و مقدار قرآن تغییر کرده است یا خیر و چگونه جمعآوری و جرح و تعدیل شده است.
این پژوهشگر تصریح کرد: آبراهام گایگر از جمله افراد معروف در این دوران است که درباره تاثیرپذیری قرآن از یهودیت دست به تحقیق زد. داستانهای عهدین در قرآن هم کتاب دیگری است که مرتبط با این موضوع نوشته شد. در مطالعات جدیدتر و هرقدر به عصر حاضر نزدیکتر شدیم جنبههای ادبی و زیبایی و انتقال متن قرآن، بافتار تاریخی و سنتهای تفسیری و ترجمه بیشتر مورد توجه مستشرقان قرار گرفت که قبل از آن مغفول بود.
این مدرس و پژوهشگر حوزه علمیه افزود: در سال ۲۰۲۰ در آکسفورد سه مقاله مرتبط با قرآن کریم نوشته شد و کتابی را هم آقای کریمینیا نوشته است و مهمترین مطالعات قرآنی را در زبانهای اروپایی عرضه کرده است که کتابی بسیار خوب و حتی مورد استناد غربیها است.
ورود غرب به تمامی محورهای قرآنپژوهی
این پژوهشگر گفت: غربیها تقریبا در تمامی محورهای مرتبط با قرآنپژوهی ورود داشتهاند و تقریبا محوری وجود ندارد که وارد آن نشده باشند و یکی از دلایل آن حضور مسلمین در مراکز علمی اروپایی و غربی است و خیلی از کتبی که در مور قرآن در غرب نوشته میشود فصلی اختصاص به سنت تفسیری شیعی داده میشود.
سلطانی اظهار کرد: معرفی کلی قرآن از جمله کارهایی است که انجام دادهاند؛ همچنین در دایرةالمعارف و دانشنامهها، قرآن در بافتار تاریخی مورد توجه آنان بوده است، ضمن اینکه در مطالعات غربیها سعی شده جنبههایی که قرآن اثر گذاشته و اثر گرفته است مورد تحقیق قرار گیرد.
این مدرس و پژوهشگر حوزه علمیه افزود: بافتار زبانی جزیرة العرب و مواجهه قرآن با برخی زبانها از جمله سریانی، تاریخ قرآن و اینکه در مورد پیدایش قرآن نظریات مختلفی وجود دارد و اینکه آیا قرآن از زمان خود پیامبر(ص) است یا داستانهایی به عربی و سریانی بوده است که از قبل هم خوانده میشده است و بعدا قرآن شده است یا مسئله جمع و تدوین قرآن، مورد توجه مستشرقان بوده است.
وی افزود: شان نزول آیات هم خودش مورد توجه آنان بوده است، مطالعات متن قرآن و اینکه زبان اصلی آن عربی بوده یا به زبان دیگری بوده است؛ واژگان قرآن از جمله واژگان دخیل هم از دیگر موضوعات مورد توجه آنان است. تفاسیر اسلامی، بقایای مادی و نسخ خطی قرآن هم در تحقیقات آنها وجود دارد. جایگاه قرآن در بین مسلمین هم موضوع دیگر مورد تحقیق آنان است.
وورد به مطالعات تاریخگذاری
سلطانی بیان کرد: در بحث تاریخگذاری آیات و سور اولین کار مهم در اواخر قرن ۱۸ انجام شد که ویژگی آیات و سور و مراحل گسترش جامعه اسلامی مورد توجه قرار گرفته و بعدا نولدکه هم این روند را تکامل بخشید. همچنین در ۱۹۳۷ ریچاردبل یکپارچگی سورهها را نقد کرد ولی دوباره افراد دیگری ضد نظر او مطالبی بیان کردند.
سلطانی اظهار کرد: از کارهایی که مستشرقان روی آن تمرکز زیادی کردند منابع قرآن بود، آبراهام گایگردر کتابش تلاش کرده است بگوید قرآن از یهود اقتباس کرده است. گفته میشود این اثر آغاز مباحث آکادمیک در مورد قرآن کریم بوده است؛ مثلا ماجرای ابراهیم در عهدین و در قرآن وجود دارد لذا به این پرسش پرداختهاند که آیا این مباحث توسط پیامبر منتقل شده است.
وی با بیان اینکه این مباحث خیلی مورد توجه مستشرقان بوده است و از مباحث داغ در مطالعات آنان است، اظهار کرد: گایگر از این جهت متمایز است که پیامبر را یک مسیحی بدعتگذار و پیامبر دروغین معرفی نکرد و شخصیت متفاوت و رهبر دینی اصیل معرفی کرده است.
سلطانی گفت: امروزه روی منابع مسیحیت سریانی تاکید زیادی میشود یعنی متن اصلی قرآن را سریانی میدانند. ونز برو هم به مضامین قرآن کریم توجه زیادی کرده است و ایزوتسو هم تلاش کرده تبیین دقیقتر و جامعتر و مرتبط با روایات از مضامین قرآن ارائه دهد.
نقطه عطف در مطالعات نسخهشناسی قرآن
این مدرس و پژوهشگر حوزه علمیه با اشاره به مطالعات مرتبط با نسخهشناسی قرآن، افزود: سال ۲۰۱۱ نقطه عطفی در این مسئله است، مقالهای که آقایان گودرزی و صادقی(مصحف صنعا) نوشتند خیلی از نگاهها به قرآن را تغییر داد زیرا ثابت کردند که نسخه قرآن برای سال ۳۰ قمری است و بحث تحریف را زیر سؤل بردند.
وی با بیان اینکه پروژه کرپوس کرانیکوم هم در آلمان در حال انجام است و نسخ خطی قرآن را از سراسر جهان جمعآوری میکنند، تصریح کرد: محور دیگر در مطالعات غرب، تفاسیر اسلامی است؛ از زمان گلدزیهر که گرایشات تفسیری مسلمین را نوشت این موضوع خیلی مورد توجه نبود ولی جان ونز برو روی تفاسیر اسلامی متمرکز شد و امروزه هم ولید صالح در این حوزه کار میکند.
این مدرس و پژوهشگر حوزه علمیه تاکید کرد: نقش قرآن در زندگی مسلمین با روشهای جامعهشناسی و ... مورد بررسی قرار گرفته است؛ مسئله تلاوت، استفاده از قرآن در تزئینات و هنرهای اسلامی و ... موضوعاتی که مستشرقان به آن علاقه دارند.
آراء مستشرقان درباره تحریف قرآن|The viewpoints of Orientalists about the distortion of the Qur'an
آراء مستشرقان درباره تحریف قرآن|The viewpoints of Orientalists about the distortion of the Qur'an
نگاهی به آراء مستشرقان
پیرامون مسئله تحریف قرآن
فهرست مطالب
1. اتان کلبرگ 3
واژگان و اصطلاحات مبهم و غیرقابل درک 3
خاستگاه قرآن 3
فقه اسلامی 3
خلط بین قرآن و احادیث نبوی 3
روایات جمع آوری قرآن 4
شخصیتهای تأثیرگذار در تحریف قرآن 4
شیعۀ امامیه و تحریف قرآن 4
2. تئودور نولدکه 4
تحریف به حذف و اضافه 4
اتهام تحریف به شیعه 5
3. رژی بلاشر 6
ادعای حذف 6
ادعای اضافه شدن 7
قرائت به معنا 7
جابهجایی، تبدیل و تکرار 8
4. وایل 8
ادعای اضافه شدن 8
5. ادعای تحریف در دائره المعارف لایدن 8
1. حذف سورههای خلع و حفد از مصحف کنونی 9
2. حذف آیه رجم از مصحف فعلی 9
3. حذف آیاتی از سورههای احزاب، توبه و نور 10
4. گم شدن بخشهایی از قرآن در جنگ یمامه 10
6. طرفداران عدم تحریف 10
منابع و مآخذ 12
محمدجواد رودگر(روش استکشاف عرفان اهل بیتی از کتاب و سنت)
حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد رودگر، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی شامگاه ۲۰ بهمن ماه در نشست علمی «روش استکشاف عرفان اهل بیتی از کتاب و سنت» که از سوی مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد با بیان اینکه سنت، قول و فعل و تقریر معصوم(ع) است، گفت: سنت در کنار آیات قرآن این ظرفیت را دارد که معارف عرفانی از آن استخراج شود و این امر هم از جهت معرفتی و تربیت سلوکی و سبک زندگی اسلامی و معنوی بسیار مهم است.
وی با تاکید بر اینکه عرفان اهل بیتی(ع) ریشه در قرآن و وحی و سنت دارد، افزود: مهمترین مطلب هم در این زمینه، روش اجتهاد جامع است، خود اجتهاد یک روش نیست ولی اجتهاد جامع شامل همه اصول و فروع دین و معارف عقلی و شهودی، اخلاقی و معنوی و تربیتی و شرعی میشود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بیان کرد: براساس آیه «نفر» یعنی آیه ۱۲۲ سوره توبه «وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ»، علامه طباطبایی و بسیاری از علما بر این مسئله تاکید کردهاند که دین در اینجا به معنای عام کلمه است و نه صرفا اجتهاد فقهی احکام شرعی و تفقه شناخت همه جانبه در اصول و فروع دین است که فقه اکبر و اوسط و اصغر را شامل میشود و در نتیجه همه احکام و معارف و حکم یدنی را شامل خواهد بود.
روش اجتهاد جامع برای کشف عرفان اهل بیتی
وی افزود: مراد ما هم از عرفان اهل بیتی(ع) عرفان در درون همه این مجموعه معارف دینی است و روش استخراج هم اجتهاد جامع است به عبارت دیگر مجتهد جامع میتواند عرفان اهل بیتی را استخراج کند و این کاری کارستان است و هر کسی نمیتواند موفق به درک و دریافت این معارف عرفانی شود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اظهار کرد: روش علمی ما روش ترکیبی متخذ از نقل، عقل و کشف است. در عقل و کشف تذکر این نکته لازم است که آیا عقل خودش به مثابه یک منبع میتواند به استخراج معارف بپردازد یعنی کاربست و کارآمدی عقل تا چه اندازه است؟ همچنین شهود در اینجا چه نقشی دارد؟ زیرا شهود عرفانی منبع عرفان مصطلح تاریخی است و عرفایی که به مقام شهود علم الیقینی و حق الیقینی رسیدند یافتههای عرفانی خودشان را تبدیل به دانش عرفان نظری عملی کردهاند مثلا فصوص الحکم ابن عربی از این مقوله است.
رودگر اظهار کرد: مراد از نقل هم آیات و احادیث و ادعیه است؛ لذا ما سه روش ترکیبی علمی و سه نوع مواجهه داریم؛ اولین مواجهه استنادی است یعنی بسیاری از آیات و احادیث و ادعیه ناطق به عرفان وحیانی هستند؛ این نکته خیلی مهم است. ما روایات و احادیث و فقراتی از فرمایشات داریم که از نظر ظاهری ناطق به عرفان وحیانی هستند مثلا آیات انتهایی سوره مبارکه حشر از آیه ۱۸ تا ۲۴ که به اسماء حسنای الهی پرداخته است؛ لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ؛ هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ ﴿۲۲﴾ هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿۲۳﴾.
وی افزود: این آیات در درون خودشان معارف عرفانی و وحیانی را به ما معرفی کردهاند و ظاهر آیات گویاست یعنی آیات صامت نیستند تا استنطاقکنندهای بخواهد آن را استنطاق کند. امام خمینی(ره) در نامهای به حاج احمدآقا بالاترین دادههای عرفانی را براساس همین آیات مطرح کرده و فرمودند سطوح و لایههای عمیقتر در اینجا وجود دارد که مجال ورود نداشتهاند یا آیات ابتدایی سوره مبارکه حدید و طه. در آیات ابتدایی سوره طه به خصوص آیه هفتم و هشتم علامه طباطبایی بحث صور و نظام اسمایی را کلید زده است و آن را توسعه داده و تبیین کرده است و نظام اسمایی در مباحث عرفانی خیلی مهم است.
ذخیرههای اعجابآور عرفانی در قرآن
رودگر اضافه کرد: فرض کنید آیه ۱۱۵ سوره مبارکه بقره «وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ» یا آیه ۲۴ سوره «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ». واجد مباحث عرفانی است حتی برخی مستشرقین با استناد به همین آیات گفتهاند ما در شگفت هستیم که مسلمین چنین آیاتی را میبینند و باز در جستوجوی ریشههای بیگانه برای عرفان اسلامی میروند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه ما ۵۰۰ آیه فقهی و احکامی داریم، اظهار کرد: آیا ما آیاتی که عرفان نظری و عملی و سلوکی را مطرح کند نداریم؟ به نظر بنده فراوان داریم و اگر موسوعهای از این آیات ایجاد شود آن وقت مسئله روشن خواهد شد که چه ظرفیتهایی وجود دارد. این آیات ظواهر و بواطنی دارند و باطن اول ظهر باطن دوم است و به همین ترتیب از ابتدا تا انتها نوعی رابطه دیالکتیکی بین ظاهر و باطن آیات وجود دارد.
وی اضافه کرد: علامه طباطبایی در المیزان به این مسئله پرداخته ونوعی نظام طولی بین ظواهر و بواطن قرآن تعریف کرده و مثالهایی آورده است از جمله لا تشرک بالله ان الشرک لظلم عظیم. علامه چند لایه و باطن را از همین آیه بیرون آورده است یعنی از شرک ظاهری شروع کرده و به شرک باطنی در انواع مختلف پرداخته است و همین طور الی ماشاءالله روایت با این مضامین داریم و خود ادعیه هم مانند مناجات شعبانیه و خمسه عشر و ... میتوانند دستمایه قوی برای عرفان نظری و سلوکی و عملی به معنای تربیتی آن باشد.
کارگشایی فقه جامع
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: برخی مسائل هم اصطیادی است یعنی باید معارف عرفانی را از آیات و روایات صید کنیم و در برخی موارد هم استنباطی است و اینجا همان جایی است که فقاهت به معنای فقه جامع میتواند گرهگشا و کارگشا باشد. امام(ره) از آیتالله شاهآبادی این تقسیمبندی را نقل کردهاند یعنی قرآن صامت، ناطق و قرآن ساعی. از دل اجتهاد جامع، روشی تلفیقی و مواجهه سهگانه داریم که مستقل و با ترکیب با هم نقشآفرین هستند.
رودگر تصریح کرد: آیتالله جوادی آملی معتقدند که اجتهاد جامع در به دست آوردن نظر اسلام در هر معرفتی از جمله معارف عرفانی چهار مرحله دارد و این مراحل باید در روش اجتهادی جامع ملحوظ شود. از جمله اینکه ما در عرفان اهل بیتی دنبال عرفان اسلام هستیم، برای درک نظر اسلام هم ابتدا نیازمند فقه اکبر هستیم؛ مرحله دوم استفاده از روایات با استفاده از علم الحدیث، علم رجال و درایه و ... است و باید تهافت روایات را حل کنیم.
وی تاکید کرد: به تعبیر امام رضا(ع) روایات هم ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه و... دارد و در بحثهای روشی باید مورد دقت قرار بگیرد. در مرحله سوم محصول آیات و روایات باید جمعبندی شوند و مرحله چهارم این است که نظر اجتهادی اسلام را بیان کنیم.
رودگر بیان کرد: ما برای تولید عرفان اهل بیتی نیازمند یکسری پیشنیاز هستیم که به تعبیر علامه جوادی آملی شامل؛ علم الدراسه، علم الفراسه و علم الوراثه است؛ علم دراسه همین علومی چون ادبیات و معانی بیان و لغت و اصول و کلام و... و درس و بحث و کتابخانه است و علم فراست از باب هدیه نور الهی به قلب مؤمن است و علم وراثت هم از باب العلماء ورثة الانبیاء است و در علمالوارثة، فرد باید به مرگ اختیاری برسد یعنی فرد باید به مرگ ارادی برسد تا واقعا آن عالم ربانی شود تا بتواند معرفتی از پیامبر(ص) کسب کند.
شم فقاهت مهمتر از علم فقاهت
وی افزود: برای دریافت معارف عرفانی ما نیازمند فهم عرفانی و سلوکی هستیم. چطور یک فقیه باید دارای شم فقاهت باشد؛ زیرا هستند کسانی که علم فقه خوانده و کتاب نوشتند و تدریس دارند ولی شم فقهی ندارند کما اینکه کسانی داریم که علم سیاست خوانده و تدریس میکنند ولی شم سیاسی ندارند. شم سیاسی و فقهی چیزی فراتر از کسب یکسری علوم و دانشها است و در عرفان هم این مسئله صدق میکند وگرنه نخواهیم توانست از قرآن معارف عرفان نظری را به دست آوریم.
رودگر اضافه کرد: گاهی ما سؤالات عرفانی داریم و آن را به قرآن و روایات عرضه میکنیم و پاسخ آن را میتوان به دست آورد و برای این کار منطق دلالی هم داریم یعنی گاهی دلالت التزامی، گاهی دلالت تضامنی و ... دارند که البته بیشتر دلالتهای التزامی بین مدنظر ما خواهد بود. البته گاهی غرض استخراج گزارههای منظومهای و گاهی تکگزاره عرفانی است که هرکدام اختصاصات خود را دارند و گاهی دنبال اجتهاد نظامساز هستیم یعنی قصد داریم نظام معرفتی عرفانی و سلوکی را استخراج کنیم که در این صورت احاطه بر آیات و روایات لازم است.
بررسی فعالیت های خاورشناسان در ارتباط با حدیث شیعه دکتر علی راد
گروه «فقه حدیث» مجموعه عصرانه علمی برگزار می کند:
✨ «بررسی فعالیت های خاورشناسان در ارتباط با حدیث شیعه»
💬 با ارائه حجت الاسلام و المسلمین دکتر علی راد
📚 عضو هیات مدیره انجمن حدیث حوزه علمیه قم
⏳ چهارشنبه (۱۹ دی) ، ساعت ۱۲:۴۵
📍 قم؛ میدان معلم؛ مدرسه تخصصی فقه امام کاظم علیه السلام؛ طبقه ۳؛ سالن سلمان
آرتور جفری مستشرق | Arthur Jeffery D.1959
Arthur Jeffery (18 October 1892 in Melbourne, Australia – 2 August 1959 in South Milford, Canada) was a Protestant Australian professor of Semitic languages from 1921 at the School of Oriental Studies in Cairo, and from 1938 until his death jointly at Columbia University and Union Theological Seminary in New York City. He is the author of extensive historical studies of Middle Eastern manuscripts. His important works include Materials for the History of the Text of the Qur'an: The Old Codices, which catalogs all surviving documented variants of the orthodox Quran text; and The Foreign Vocabulary of the Qur'an, which traces the origins of 318 foreign (non-Arabic) words found in the Qur'an. [1]
Some of Jeffery's studies are included in The Origins of The Koran: Classic Essays on Islam’s Holy Book, edited by Ibn Warraq. They are also discussed in Mohar Ali's The Qur'an and The Orientalists. [2]
Books
The Textual History of the Qur'an
The Mystic Letters of the Koran
A Variant Text of the Fatiha
The Orthography of the Samarqand Codex
Materials for the History of the Text of the Qur'an
The Foreign Vocabulary of the Qur'an
A Reader on Islam
References
Arthur Jeffery; Gerhard Bowering; Jane Dammen McAuliffe (2007). The Foreign Vocabulary of the Qur'an. ISBN 9789047418863
M. Mohar Ali, The Qur'an and The Orientalists p. 313 cited in The Qur'an's Pure Arabic and the Presence of Foreign Words by Ansar Al-'Adl
بیوگرافی مختصر کلود ژیلیو Claude Gilliot
کلود ژیلیو، متولد 6 ژانویه 1940 در گومپس، یک اسلام شناس فرانسوی، و مذهبی دومینیکن (o.p.) است.
در سال 1358 فارغ التحصیل رشته زبان عربی شد و در سال 1366 موفق به اخذ درجه دکترای دولتی با عنوان: وجوه تصور رایج اسلامی در تفسیر طبری شد. استاد ممتاز عربیشناسی و اسلامشناسی در دانشگاه پروونس، نویسنده مقالاتی درباره تفسیر قرآن و الهیات مسلمانان دوره «کلاسیک» است. حوزه اصلی تحقیق او مطالعه شکل گیری قرآن است.
او نویسنده بیش از 200 مقاله در اسلام شناسی است که توسط بیش از 40000 نفر بر اساس حساب آکادمی او در سال 20194 خوانده شده است. او عضو هیئت مدیره مجله مرجع شرق شناسی، عربیکا است.
مقاله تفسیر قرآن در دوره کلاسیک و ادوار میانه کلود ژیلیو دایرة المعارف قرآن لایدن
پژوهش حاضر به ترجمه، نقد و بررسی مقاله «تفسیر قرآن در دوره ی کلاسیک و ادوار میانه» نوشته کلود ژیلیو از دایرة المعارف قرآن لایدن که یکی از جدیدترین اقدامات علمی و فرهنگی شرق شناسان پیرامون معارف قرآن محسوب می شود، پرداخته است.
در این مقاله، موضوعاتی چون ریشه یابی واژگان «تفسیر» و «تأویل»، سیر تطوّر تفسیر قرآن، ظهور علوم ادبی و زبان شناختی در عرصه تفسیر، تفاسیر روایی اهل سنّت، گونه های تفسیری فقهی، کلامی و عرفانی و تفاسیر خوارج و شیعه و مهم ترین ویژگی های آن مطرح می شود.
مهم ترین نقد و بررسی هایی که در این پژوهش صورت گرفته، عبارتند از: خاستگاه واژه تفسیر و معنای اصطلاحی آن، جایگاه کلبی در میان محدثان و مورخان، جایگاه علمای برجسته شیعه همچون سید شریف رضی، شیخ طوسی و شیخ طبرسی، جایگاه تفسیر ابویوسف قزوینی و جایگاه بزرگ ترین تفاسیر روایی شیعه.
کلید واژگان: تفسیر، قرآن، شرق شناسان، روش های تفسیری، گرایش های تفسیری.
وبینار تخصصی با موضوع «زن در کتب مقدّس ما»
وبینار تخصصی
The Academic Event on:
“Woman In Our Scriptures”
This online event will be held on January 16, 2023.
Participation is free and open to the public
🗣 وبینار تخصصی با موضوع «زن در کتب مقدّس ما»
✅ به زبان انگلیسی
✅ شرکت برای عموم آزاد است.
✝ ارائه بخش مسیحیت: خانم دکتر هایدی هادسل، (رئیس سابق حوزه علمیه هارتفورد آمریکا). دارای مدرک لیسانس از دانشگاه کالیفرنیا، برکلی، کارشناسی ارشد از مدرسه الهیات اتحادیه در دانشگاه کلمبیا، و دکترا از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی و همچنین پسا دکترا در Ecole des Hautes Etudes en Sciences Sociales در پاریس
☪ ارائه بخش اسلام: خانم دکتر هانیه ترکیان، مدرّس اسلامی و تحلیلگر ژئوپلیتیک. دارای مدرک فوق لیسانس از جامعة المصطفی العالمیه و دکترا از جامعة الزهرا، (س). نویسنده Studio comparativo sulla figura di Maria
مطالعه تطبیقی در مورد حضرت مریم (س)
🕎 ارائه بخش یهودیت: خانم خاخام روث اس سون: خاخام، معلّم و نویسنده، فارغالتحصیل دانشگاه ییل در آمریکا
hikmat-ins.com/events/
سید عبدالكريم حسن پور (استشراق، مستشرق، اسلام شناسی و شیعه پژوهی)
سید عبدالكريم حسن پور، دبیر علمی نشست «امام حسین (ع) در پژوهشهای مستشرقان» در این نشست که ۱۵ آذرماه برگزار شد، گفت: بحث استشراق و مستشرق، اسلامشناسی و شیعهپژوهی موضوعات در هم تنیدهای است که پیچیدگی و حساسیت خاص خود را دارد؛ اگر بخواهیم به استشراق به عنوان یک جریان بنگریم، در یک مطالعه پیشینی، شاهد فراز و فرودهایی از سوی اندیشمندان غرب هستیم و عدهای ریزش کرده و جریاناتی هم از آنها منشعب شده است.
وی با بیان اینکه در این عرصه کسی در مورد اسلام حرف میزند که خودش مسلمان نیست و این امر مشکلاتی ایجاد میکند، افزود: عدهای واقعاً در بستر علمی ولی برخی هم در بستر عاطفی و سیاسی و .. کار کردهاند و البته بعد از جنگهای صلیبی از چارچوب علمی به سمت چارچوبهای دیگر حرکت کردند تا بهره و منافع خود را ببرند؛ البته ما باید با رویکرد علمی وارد این مسئله شویم و در این چارچوب به نقد علمی آراء و آثار آنها بپردازیم.
دکتر سعید بهمنی (نظریه مفاهیم بنیادین در استنباط علوم انسانی از قرآن)
حجتالاسلام والمسلمین سعید بهمنی، عضو هیئت علمی پژوهشکده علوم و معارف قرآن، ۱۱ آبان در نشست علمی «نظریه مفاهیم بنیادین در استنباط علوم انسانی از قرآن»، که در دانشگاه علوم و معارف قرآن در قم برگزار شد، گفت: بدون شک شهید صدر در عرصه نظریهپردازی قرآنی، پیشتاز و ممتاز است و اندیشه ایشان را باید با توجه به فضای ۴۰ سال قبل بررسی کرد و بزرگی کار وی برای ما روشن است. اگر هم دیدگاههای ایشان را نقد میکنیم، باز بزرگی او برای ما قابل تردید نیست. ماکس وبر به مناسبت نقدی که به شخصی وارد میکند، میگوید که ما از اشتباهات بزرگان بیش از چیزهای درست آنها درس میگیریم.
بهمنی با اشاره به وجود مفاهیم بنیادی در تمامی علوم اعم از حقوق و سیاست و علوم تجربی، اظهار کرد: اخیرا در فیزیک از ذرات بنیادی سخن گفته میشود، چون از این طریق راز آفرینش بهتر کشف خواهد شد و در علوم زیستی هم مقوله سلولهای بنیادی را داریم و نیز در علوم انسانی و اسلامی. لذا ما با کتابی از جانب خدا سر و کار داریم و خدا به ما موهبت کرده که سرشار از مفاهیمی است که دانشهای زیادی میتواند از دل آن بیرون بیاید. بنده در برنامههای سوم، چهارم و پنجم توسعه در سطح کارشناس و عضو کمیسیون حضور داشتم و از نزدیک با برنامهریزی و تولید سند چشمانداز و سیاستهای کلی مواجه بودم. به نظر بنده این سیاستها و سندهای تولید علوم انسانی در مقام عمل است، زیرا وقتی سیاستگذاری صورت بگیرد، علم دستوری انسانی تولید شده است.
دکتر بهمنی با بیان اینکه در سند چشمانداز مفاهیمی بنیادین وجود دارد که عبور از آن جایز نیست، تصریح کرد: از جمله این مفاهیم «مؤمن» و «انقلابی» است که وقتی سند را خدمت مقام معظم رهبری تقدیم کردند آن را اضافه کردند. آیا وقتی ما در سیاستگذاریهای بشری چیزی را که مفهوم محوری دارد برجسته میکنیم قرآن و ائمه(ع) هم به چنین مفاهیم محوری توجه کردهاند؟ قرآن کریم این مفاهیم محوری را دارد و بنده درباره شاخصهای مطلوب قرآنی بر این اساس تحقیق کردم و انس با قرآن یکی از این مفاهیم و شاخصهای محوری است و مشخص شد که در قرآن چهار بار واژه انس به کار رفته، ولی هیچکدام مرتبط با قرآن نیست؛ یعنی قرآن بر مفهوم انس با قرآن تأکید میکند؛ مثلا «إِذْ رَأَى نَارًا فَقَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا».
این پژوهشگر اظهار کرد: روانشناسان و جامعهشناسان چند حیطه از جمله حیطه شناختی، عاطفی و رفتاری برای انسان تعریف کردهاند، حالا «انس» در کدام حیطه قرار دارد، به نظر بنده، در حیطه عاطفی و احساسی است؛ یعنی وقتی از «آنَسْتُ نَارًا» سخن گفته است یعنی موسی(ع) به شدت در بوران و سرما و تاریکی نزدیک کوه طور به آتش نیاز و به دست آوردن آن گرایش دارد، ولی چرا پیامبر در حدیث ثقلین نفرمود: ما ان آنستم بهما لن تضلوا ابدا؛ بلکه از تمسک استفاده کرده و فرموده است: «ما ان تمسکتم بهما...» آقای بیآزار شیرازی، که مقداری از تحصیلاتش را در کشورهای دیگر گذرانده است، میگفت بسیاری از قرآنپژوهان کشورهای غربی یهودی هستند و حافظ قرآن، ولی آیا حافظ و مأنوس با قرآن متمسک به قرآن هم هست؟ افرادی با امام معصوم رفیق و مأنوس بودند و گرایش عاطفی هم داشتند ولی مسلمان نبودند، یعنی کلمه انس نمیتواند بار معنایی تمسک را به دوش بکشد.
نظریه عصمت مفاهیم
بهمنی با بیان اینکه انس با قرآن و امام بسیار خوب است، ولی بنده درصدد بیان فرضیه و درجه مفهومی هر واژگان هستم، تصریح کرد: اگر ما احراز کردیم که معصوم بر مفهوم خاصی تاکید میکند معنادار است و به تعبیری آن واژه و مفهوم، معصوم است و باید تا قیامت از آن استفاده شود، مثلا قدرت معنایی تمسک را در نظر بگیرد؛ آیه فرموده است: «وَالَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ.» چرا نفرمود؛ الذین آنسوا بالکتاب. این نوع کاربردها معنادار هستند. لذا فقط در حدیث ثقلین واژه تمسک معنا دارد و هیچ واژهای نمیتواند جایگزین شود؛ یعنی عصمت مفاهیم داریم.
این پژوهشگر دینی با اشاره به اینکه ما در برنامهریزی برای برنامههای کلان کشور باید متوجه این مفاهیم باشیم، زیرا برخی مفاهیم بر برخی دیگر از مفاهیم، سلطه و فراگیری دارد، گفت: واژه تمسک هم حیطه شناختی، هم رفتاری و هم عاطفی را در بردارد، زیرا کسی که متمسک است شناخت از قرآن دارد، گرایش به آن دارد و در رفتار او هم مشهود است. درباره قرآن، دوگانه ایمان و کفر بیشترین بسامد و فراوانی را دارد و مدام قرآن فرموده که ایمان بیاورید و دائما هم کفار را مذمت کرده است، در حالی که این تاکید بر انس با قرآن وجود ندارد. البته ما مفاهیم عاطفی در مورد خود قرآن داریم مانند «إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ» یا مفاهیم شناختی خالص هم هست مانند لا یعلمون، لا یفقهون.
بهمنی با بیان اینکه روایت ثقلین، قاموس شیعه است. لذا تمسک یک مفهوم اساسی محسوب میشود، تصریح کرد: باید پاسخ دهیم چرا به جای تمسک از واژه اعتصام و انس استفاده نشد. به نظر بنده، برخی کاربرد واژگان، معصوم و خطاناپذیر هستند، چون اگر خطاپذیر باشند نمیتوانند هدایتگر باشند. چند سال قبل سخنی را در اخبار به یک روحانی و آخوند نسبت دادند که او گفته «دوره تقسیم بشر به مؤمن و کافر گذشته است» ولی آیا واقعا گذشته است؟ اگر گذشته باشد، قرآن چه کاربردی دارد، زیرا بنیادیترین تقسیم قرآن بعد از خلقت، تقسیم انسانها به کافر و مؤمن است و تا وقتی قرآن هست این تقسیمبندی هم هست. هرچه قرآن خواسته بگوید؛ تولید ایمان و محو کفر است و اگر آخوندی این حرف را بزند که البته بعید است سخن معیوب و وحشتناکی است.
استفاده از واژه معجزه در مورد قرآن خطاست
عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن با اشاره به اینکه یکی از مبانی بنده در نظریه عصمت معنایی یا مفاهیم بنیادین، عدم ترادف مطلق است، گفت: البته ترجمههایی که با توجه به ترادف نوشته میشود غلط نیست، ولی دقیق نیست. مثلا بنده معتقدم به کار بردن کلمه معجزه، یک خطای فاحش است، زیرا در هیچ جای قرآن درباره قرآن کلمه معجزه نیامده است. قرآن کلمه آیه را به کار برده است.
وی تاکید کرد: پیشفرض معجزه این است که مخاطب را به عجز بکشاند، ولی خدا چه نیازی به عجز کشاندن انسان دارد، ولو او فرعون باشد، ولی پیشفرض آیه، دادن نشانه برای هدایت انسان است، حتی اگر او فرعون باشد؛ من از کسانی که این واژه را در برابر مفهوم آیه وضع کردند گلایه دارم و با چه مجوزی چنین کاری کردند. پیام نظریه بنده این است که از ساخت مفاهیم خودداری کنیم، به خصوص وقتی قرآن خودش مفهومی را به کار برده است، زیرا واژه قرآن معصوم است، مثلا چنانچه گفته شد آیه و نشانه، دستگیر انسان است نه عاملی برای خفت و خواری و به عجز کشاندن انسان.
بهمنی با اشاره به کاربردهای نظریه مفهوم بنیادین، اضافه کرد: اولین کاربرد، سامانبخشی نظریات است، زیرا نظریات حول یک مفهوم بنیادی و نظریه شکل میگیرد؛ دومین کاربرد، هدفگذاری راهبردی است، زیرا زمانی میتوان راهبرد تعیین کرد که از مفاهیم بنیادی استفاده شود. همچنین در جداسازی علوم هم کارایی و کاربرد دارد و بخش زیادی از علم با تعاریف از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود و مانایی ابن سینا و فارابی به سبب تعاریف دقیق آنها بوده و تعریف دقیق جز با فهم مفاهیم بنیادی ممکن نیست.
وی با تأکید مجدد بر اینکه مفاهیم بنیادی در صورتبندی نظریات نقش اساسی دارد، یعنی برای نظریهپردازی باید به سراغ مفاهیم بنیادی قرآن برویم، اضافه کرد: نظریهپردازی بنده در حیطه نظریات جهانشمول و حتی هستیشمول است؛ مثلا رحمت رحیمیه خداوند هستیشمول است و ملک و ملکوت را شامل میشود نه اینکه صرفا جهانشمول باشد. بنابراین اگر مفاهیم را صورتبندی کنیم، نظریات را صورتبندی کردهایم و میتواند منشأ تحول در علوم هم باشد.
بازخوانی اصطلاحات متشرعه
بهمنی بیان کرد: با نظریه مفاهیم بنیادی میتوانیم اصطلاحات متشرعه را بازخوانی کنیم که نمونه آن معجزه و انس بود و نمونه دیگر، جهاد است. ما جهاد را فقط با قتال میشناختیم، در صورتی که مقام معظم رهبری سخن از جهاد علمی، اقتصادی، تبیین و فرهنگی سخن گفتهاند؛ یعنی جهاد اینقدر دامنه وسیع دارد و نباید به قتال منحصر شویم. در اینجا هم این گلایه تاریخی را دارم و آن اینکه علما و اندیشمندان باید تکلیف خود را با واژگان قرآن روشن کنند و اگر قرآن در جایی از واژه محوری سخن گفته است، در برابر آن واژه وضع نکنیم. ایزوتسو گفته لغت به تنهایی نمیتواند معانی قرآن را به ما بگوید، زیرا قرآن معانی را با برخی واژهها آمیخته و جعل جدیدی ارائه کرده است. در بین دانشمندان پیشین فخررازی این سؤال را طرح کرده که اگر ما در مخاطبان شارع با واژهای برخورد کردیم اصل با چیست؟ او خودش اصل را با حقیقت میداند البته او گفته حقیقت سه چیز است؛ شرعی، عرفی و لغوی و از بین اینها اصل را حقیقت شرعیه میداند، زیرا شارع واژه خودبنیاد را وضع کرده و به معنا جان داده است.
وی برای تبیین بحث به واژه فلاح اشاره کرد و گفت: فلاح از مفاهیم محوری در قرآن است که ۴۰ بار در قرآن آمده و ۴۰ کاربرد دارد که در ۳۷ کاربرد به معنای حقیقت شرعی و الهی و در چهار مورد به معنای لغوی است. دو مورد از زبان فرعون بیان شده است: «وَقَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلَى» یا وقتی گروهی از مانور تجمل و ثروتاندوزی قارون متأثر و به اصطلاح مردم به دو دسته تقسیم شدند، دستهای که تحت تاثیر بودند قرآن از واژه فلاح استفاده کرده و فرموده است: «وَيْكَأَنَّهُ لَا يُفْلِحُ الْكَافِرُونَ»، در حالی که در بقیه موارد هیچکدام از واژگان فلاح به معنای لغوی نیست، بلکه معنای متعالی با هندسه خاص الهی مدنظر است. فلاح یعنی گشودگی به سمت قرب الهی. لذا انسان هم در دنیا و هم در قیامت میتواند مفلح باشد و در قرآن فلاح در عرصه قیامت هم مطرح است.
برگزاری همایش پژوهشهای قرآنی
در بخش ابتدایی این نشست، حجتالاسلام والمسلمین سید محمد نقیب، رئیس دانشگاه علوم و معارف قرآن، گفت: همایش پژوهشها قرآنی هر ساله همزمان با مسابقات بینالمللی قرآن برگزار میشد، ولی به دلیل شیوع کرونا دو سال نتوانستیم این همایش را برگزار کنیم.
وی اظهار کرد: در دورههای قبل از ۱۲ یا ۱۳ کشور از جمله عراق، سوریه و لبنان، تونس، اردن و افغانستان و برخی کشورهای اروپایی مقالاتی دریافت میشد. در این دوره مقرر شد که بحث را از حالت ترویجی خارج و بیشتر علمی کنیم و به سمت دغدغه مقام معظم رهبری مبنی بر اسلامیسازی علوم انسانی حرکت کنیم و بر روششناسی تمرکز کردیم و این نشست ذیل روششناسی برگزار شد و بناست که در هفتههای آینده هم چنین نشستهایی با حضور استادان برگزار شود.
تسدال و ادعای اقتباس آیات 27-32 سورۀ مائده از ترگوم و تلمود (حبیب الله حلیمی جلودار)
تسدال و ادعای اقتباس آیات 27-32 سورۀ مائده از ترگوم و تلمود (حبیب الله حلیمی جلودار)
مجله ی پژوهش های قرآنی دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی - دوره 22، شماره 84، آبان 1396، صفحه 50-79
10.22081/jqr.2017.46748.1435
نویسندگان مقاله فوق: محمدصادق حیدری؛ سید علی اکبر ربیع نتاج؛ حبیب الله حلیمی جلودار.
ويلفرد مادلونگ - جانشينی حضرت محمد (ص) پژوهشی پيرامون خلافت نخستين محبوب
ويلفرد مادلونگ - جانشينی حضرت محمد (ص) پژوهشی پيرامون خلافت نخستين محبوب
عنوان و نام پدیدآور: جانشینی حضرت محمد صلی الله علیه و اله: پژوهشی پیرامون خلافت نخستین/ ویلفرد مادلونگ؛ ترجمه احمد نمایی... [و دیگران]
مشخصات نشر : مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی، ۱۳۷۷.
مشخصات ظاهری : دوازده، ۵۷۴ ص.مصور، نمودار
شابك : 964-444-204-0۱۵۰۰ریال ؛ 964-444-204-0
وضعیت فهرست نویسی : فهرست نویسی قبلی
یادداشت : عنوان اصلی: The succession the Muhammad: a history of early Islam.
یادداشت : كتابنامه: ص. [۵۲۹] - ۵۴۰؛ همچنین به صورت زیرنویس
موضوع : كشورهای اسلامی -- تاریخ -- از آغاز تا ۴۱ق.
موضوع : خلافت
موضوع : اسلام -- تاریخ -- از آغاز تا ق ۴۱
شناسه افزوده : نمایی، احمد، ۱۳۱۷ - ، مترجم
شناسه افزوده : بنیاد پژوهشهای اسلامی
رده بندی كنگره : DS۳۸/۱/م ۲ج ۲ ۱۳۷۷
رده بندی دیویی : ۹۰۹/۰۹۷۶۷۱
شماره كتابشناسی ملی : م ۷۸-۴۳۸۸
عناوین اصلی كتاب شامل:
اشاره؛ پیشگفتار؛ گاهشمار وقایع تاریخی؛ مقدمه؛ خلفای بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله؛ خاتمه(بازگشت نظم به جامعه و تشكیل سلطنت خودكامه)؛ پیوست ها
https://download.ghbook.ir/downloads.php?id=8945&file=8945-f-13920818-janeshini%20mohamad.htm&packagename=ir.ghbook.reader&platform=site
معرفی کتاب تصحیحاتی در دستنوشتههای قرآنی نخستین دانیل بروبیکر (Daniel Brubaker)
معرفی کتاب تصحیحاتی در دستنوشتههای قرآنی نخستین دانیل بروبیکر|Daniel Alan Brubaker
Corrections to Hythem Sidky's review of Corrections in Early Qurʾān Manuscripts: Twenty Examples
پژوهش پیشِ رو به بررسی انتقادی کتاب
«تصحیحاتی در دستنوشتههای قرآنی نخستین» اثر خاورشناس آمریکایی، دانیل بروبیکر، میپردازد. وی به ادعای خویش تلاش وافری مصروف داشته و مدت زمانی طولانی سپری نموده است تا تحریف در قرآن مجید را با دلایل مادی به اثبات رسانَد!!!!!!؛ از این رو، تصاویری را از دستنوشتههای کهن قرآنی برای مخاطبان به نمایش میگذارد که آیات شریفه در آنها با مصاحف چاپی مورد استفاده در عصر حاضر تفاوت دارد؛ اما این نسخ خطی مورد تصحیح و تحریف قرار گرفته است تا با قرآن کنونی سازگار گردد. بروبیکر از این پدیده نتیجه میگیرد متن قرآن کریم برای چندین سده همچنان تثبیتنشده باقی مانده تا آنکه به سال 1924 میلادی در مصحف چاپی قاهره (یعنی قرآن به روایت حفص از عاصم) به شکل امروزیاش درآمده است. این در حالی است که رویکرد او شتابزده و مبتنی بر روشی است که نمیتواند مؤلف را به هدفش برساند؛ چه تعداد متنابهی از نسخ خطی قرآنی کهن در دست داریم که قدیمیتر از مستندات بروبیکر یا دستکم همزمان با آنهاست، ولی هیچگونه تصحیح و تحریفی در این نسخ اتفاق نیافتاده و آیات شریفه با مصحف چاپی در عصر حاضر برابری میکند. این بهترین شاهد بر آن است که آنچه بروبیکر تحریف پنداشته، جز اشتباهات نسخهبرداری از سوی کاتبان این دستنوشتهها نیست.منبع: کانال تلگرامی انجمن علمی علوم قرآن دانشگاه مذاهب اسلامی
دکتر مرتضی کریمی نیا عضو هیئت علمی بنیاد دایره المعارف اسلامی (اهمیت بررسی نسخههای خطی قرآن)
دکتر مرتضی کریمی نیا عضو هیئت علمی بنیاد دایره المعارف اسلامی (اهمیت بررسی نسخههای قرآن)
نشست تخصصی «پژوهشهای قرآن و دست نوشتههای خاورشناسان» صبح امروز دوم خردادماه به همت انجمن علمی دانشجویی الهیات دانشگاه امام صادق (ع) برگزار شد.
در این نشست مرتضی کریمینیا، عضو هیئت علمی بنیاد دایره المعارف اسلامی در سخنانی گفت: در دقایقی کوتاه میکوشم به اهمیت بررسی نسخههای قرآن در روزگار جدید اشاره کنم. وقتی آثار پیشینیان ما و کسانی که در حوزه علوم قرآن و حدیث تلاش کردند و آثار مهمی پدید آوردند را مرور میکنیم، توجه به نسخههای کهن را کم میبینیم؛ در مقایسه با چیزی که امروز در میان اندیشمندان مختلف تاریخ میراث اسلامی وجود دارد.
وی ادامه داد: من این امر را به تفاوت نگاه قدیم و جدید برمیگردانم. در روزگار جدید، مسئله سند برجسته شده و مهم تلقی میشود و هر روز بر اهمیتش افزوده میشود. اگر فضای امروزی را با قرون دوم و سوم و ... مقایسه کنیم، میبینیم در آن دوران به این امر توجه نشده است. البته هنوز هم توجه به این شواهد مادی و سندی، در میان مسلمانان کم و معدود است و در این حوزه، غربیان پیشتاز هستند. اساسا ذهن غربی ذهنی سندگراست، ذهنی مادی است، یعنی با مواد عینی سروکار دارد. لازم به ذکر است آغازین کارهایی که غربیان در این حوزه انجام دادند با کارهای امروز خیلی متفاوت است. میزان مراجعه به نسخههای کهن قرآن در گذشته بسیار اندک بوده و پژوهشگران فقط به تعدادی نسخه دسترسی داشتند و چندان هم نکات عملی و تاثیرگذاری از درون نسخهها به دست نمیآوردند، ولی هر چه گذشت اهمیت نسخههای کهن قرآنی، حتی نسخههایی که در قرون بعدی تدوین شده است اهمیت یافت.
کریمینیا ادامه داد: اهمیت این نسخهها فقط در اثبات یا رد اصالت متن قرآن نیست بلکه در این نسخهها نکات متعددی درباره قرائتهای رسمی و غیر رسمی و رسم قرآن مشاهده میشود. شما شیوههای مختلف شمارهگذاری و تقطیع آیات و حتی نامگذاری سورهها را هم به این مسئله اضافه کنید. این توضیح را دادم که بگویم فقط نسخههای قرنهای اول و دوم نیستند که اهمیت دارند بلکه نسخههای بعدی هم تاریخ کتابت متن قرآن را به ما نشان میدهند و ارزش آنها خیلی بالاست.
وی افزود: روی سخن من در اینجا این است که جهان امروز، چه بخشی که به تاریخ هنر اسلامی میپردازد و در درون این نسخهها، نکات تاریخی برای تدوین تاریخ کتابت متن قرآن مییابد، و چه بخشی که توجهش به مسائل علوم قرآنی است، زودتر از ما مسلمانان شروع به این امر کرده است و راست یا ناراست و درست یا نادرست اطلاعاتی پدید آورده که بخش عمده آنها متکی بر این اسناد کهن است.
عضو هیئت علمی دانشگاه تصریح کرد: مهمترین روش یا اساسیترین روش برای اینکه ما مسلمانان چه در ایران امروزی و چه سایر جغرافیای جهان اسلام خودباخته نباشیم این است که به این ابزارها مسلح باشیم و بکوشیم از راه درست دسترسی به این اسناد، از میراث کهن خودمان دفاع کنیم. تلاش کردن برای پاسخ دادن ایدئولوژیک، جدلی و صرفا دروندینی به این نوع منشوراتی که در جهان کنونی منتشر میشود تلاش بیفایده است؛ مثل این همه دانشکده که در ایران تاسیس کردیم و در آنها رشتههای مستشرقان درست کردیم و تولیداتی داریم که هیچ تاثیری در جهان علم نمیگذارد و فقط مصرف داخلی دارد. کتابی که امروز صحبت از آن است یعنی کتاب «التحريف في المخطوطات القرآنية» اثر امیرحسین فراستی یکی از آثار ارزشمند در این حوزه است. با اینکه قدم اول است و میشود اشکالاتی گرفت ولی کتابی است که قابل ارائه به دنیای امروز است. تولیدکنندگان این کتاب، هم دانش سنتی داشتند و هم مسلط به ابزار امروزی بودند و هم این دانش را داشتند که چگونه از مخطوطات قرآنی برای پاسخ به سوالی که در این اثر مطرح بوده استفاده کنند.
جبههگیری در برابر مطالعه مصاحف کهن قرآن
در ادامه این نشست مرتضی توکلی مدیر واحد تحقیقات مرکز طبع و نشر قرآن کریم سخنرانی کرد و گفت: هم در دنیا اسلام و هم در غرب، موضوع نسخ قرآن موضوع مهمی است و خیلی به آن توجه میشود. در چند دهه اخیر در کشورهای اسلامی هم این موضوع مورد توجه قرار گرفته است. مصاحف کهن محتواهای باارزشی هستند و هم از حیث علمی و هم از حیث تاریخی میشود به آنها مراجعه کرد. از ناحیه علمی، در حوزه رسم مصحف، نظام شمارش آیات، تقسیم قرآنی و ... دادههای علمی در این کتب مدون شده و به قلم علمای علوم قرآنی نگارش شده است. با این توصیف متاسفانه در گذشته جبههگیری نسبت به این موضوع وجود داشت و چنین ادعا میشد که مصاحف کهن خیلی ارزش علمی برای تحقیق ندارند و هر کس سراغ آنها میرفت به انجام کار غیر علمی متهم میشد.
وی ادامه داد: یکی از انگیزهها برای پرداختن به مصاحف کهن قرآن، بحث اثبات وثاقت قرآن است. شاید بشود از نظر حقیر، بحث اثبات وثاقت قرآن را از دو منظر بررسی کرد؛ منظر اول اینکه آیا این مصاحف کهن، ما را به عصر نزول میرساند یا نه؟ آیا میان آنها تواتری وجود دارد یا نه؟ آیا با استفاده از مصاحف کهن میشود به این منظر رسید؟ شاید برای اثبات این طریقه راههای مختلفی وجود داشته باشد. مورد اول روش سنتی است که علوم مختلفی را برای تعیین قدمت یک نسخه و مخطوطه معرفی میکند. روش دوم روش علمی است که از سابق مطرح بوده است ولی بیشتر برای کتب مقدس استفاده میشده و آن آزمایش کربن چهارده است. پژوهشگران در چند سال اخیر این روش را برای بررسی نسخههای قرآنی استفاده کردند. این روش ابتدا روی مصحف صنعا صورت گرفت و بعدها تسری پیدا کرده و پروژه کرونیکا آغاز شد. این یک فتح باب جدیدی برای پژوهشگران قرآنی بود. پس این منظر اول از بحث اثبات وثاقت قرآن بود و گفتیم چه با روش سنتی و چه روش علمی میتوانیم یک تواتر قرآنی در مصاحف به وجود بیاوریم که بر اساس آن بگوییم اثبات وثاقت ممکن است یا ممکن نیست.
توکلی ادامه داد: یک منظر دیگری که متناسب با بحث کتاب امروز ما است این است آیا نسخهها قابل اعتماد است یا نه. به عبارت دیگر، این نسخهای که ادعا میکنیم نسخه قرآن است قابل اعتماد است یا دچار تحریف شده است. اگر بگوییم قابل اعتماد نیست، شاید بحثهای بعدی که از آن به دست میآید قابل اعتماد نباشد. بنابراین پژوهشی که آقای فراستی انجام دادند بیشتر با این نگاه بوده است.
دانشهای زبانی تفسیر - ایزوتسو (حجتالاسلام والمسلمین علیرضا قائمینیا)
دانشهای زبانی تفسیر - ایزوتسو (حجتالاسلام والمسلمین علیرضا قائمینیا)
هفتمین جلسه از دوره تفسیر پژوهی به همت آکادمی بینالمللی حکمت با موضوع «دانشهای زبانی تفسیر» با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین علیرضا قائمینیا، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد.
در ادامه متن سخنان وی را میخوانید.
بسیاری از کسانیکه برای اولین بار اصطلاح زبان شناسی را میشنوند این تصور اشتباه را دارند که منظور همان مباحث ادبی همانند صرف، نحو، بلاغت و ... است که اتفاقاً در حوزه مطالعات قرآنی نیز به میزان زیادی مطرح شدهاند. این تصور درستی نیست همچنان که دستهای دیگر این تصور نادرست را دارند که گمان میکنند منظور ما لهجهها و گویشهای مختلف در یک زبان است بنابراین وقتی از زبان شناسی و تفسیر صحبت میکنیم دنبال مقایسه لهجههای مختلف زبان عربی هستیم لذا ناچارم در ابتدا تصوری که میتوان از زبانشناسی ارائه داد را شرح دهم و سپس به کارهایی که میتوان در حوزه ی فهم و تفسیر قرآن کریم بر اساس زبانشناسی انجام داد بپردازم.
علم زبانشناسی چه کاربردی دارد؟
زبانشناسی یکی از دانشهایی است که در قرن بیستم به شدت مطرح شده اما از مباحث دیرینه و سنتی است. این دانش با مطالعه و بررسی علمی زبان بشر سر و کار دارد. زبان از نمادها و علامتهایی تشکیل شده که ساختار و ترکیب خاصی دارند و جملات خاصی را پدید میآورند و نظام خاصی نیز بر آن حاکم است هرچند که این نمادها قراردادی هستند و توسط انسانها وضع میشوند. از سوی دیگر زبانشناسی از زبان طبیعی بشر بحث میکند و هدف آن مطالعه علمی زبان بشر با طیفهای مختلف است. خصوصیت اصلی زبانشناسی این است که اولاً خصلت علمی دارد یعنی دارای روش است و دوم اینکه زبانشناسی نامی برای مجموعه گستردهای از دانشهای زبانی است و به عنوان مثال نحوشناسی از صورتِ کلی زبانها و کاربردشناسی از نسبت معنا و سیاق و کاربر بحث میکند.
بنده به برخی از خصوصیات مطالعات زبان شناختی در حوزه قرآنی اشاره میکنم. اولین خصوصیت این است که این مطالعات نظاممند هستند و محقق بر اساس پارادایم خاصی به این مباحث ورود میکند. خصوصیت دوم این است که بر مفروضات فلسفی اندکی تلاش میکنند استوار شوند و با یک سری مفروضات عرفی شروع میکنند چون طبیعی است که زبان بشر در یک فضای عرفی و روزمره شکل گرفته و واضعان زبان، فلاسفه نبودهاند بلکه مردم کوچه و بازار و عوام بودهاند و به خاطر رفع نیازهای روزمره و ارتباط برقرار کردند با دیگران زبان را وضع کردهاند بنابراین تا آنجا که ممکن است باید از پیشفرضهای متافیزیکی دوری کرد.
نقد ایزوتسو به زبانشناسی تاریخی
خصوصیت دیگر این است که از شاخهای به شاخه دیگر متفاوت است و برای مثال در زبانشناسیِ شناختی به رابطه ذهن و زبان اشاره میشود و در بقیه شاخهها هم موارد تخصصی، مورد بحث قرار میگیرد. البته طبیعی است که در اینجا باید با کمک تفکر انتقادی جلو رفت و به کمک این تفکر، از مواردی که امکان استفاده در حوزه مطالعات قرآنی دارد استفاده کرد. برای مثال یکی از حوزهها در مطالعات قرآنی، زبانشناسی تاریخی است که برای مدتی طولانی پارادایم حاکم در حوزه زبانشناسی بود.
در زبانشناسی تاریخی برای اینکه معنای یک کلمه را پیدا کنیم باید سیر تطور تاریخی آن را بررسی کنیم و مثلاً اگر قرار است یک کلمه قرآنی همانند «رَب» را بررسی کنیم باید سیر تاریخی آن در زبان عربی، عبری یا کتاب مقدس را بررسی و سپس به قرآن برسیم. لازم به ذکر است که روش بسیاری از مستشرقان، زبانشناسی تاریخی بوده است.
ایزوتسو در کتاب «خدا و انسان در قرآن» میان دو معنای کلمات قرآن فرق گذاشت که یکی معنای اصلی است که کلمه در بیرون از نظامِ معناییِ قرآن و در زبان عربی دارد و زبانشناسی تاریخی در اینجا کاربرد دارد اما یک معنای نسبی هم کلمات قرآن دارند که درون متن قرآن نسبت به کلمات دیگر پیدا میشوند و در اینجا زبانشناسیِ تاریخی راهگشا نیست و نقدی که ایزوتسو به زبانشناسی تاریخی دارد همین است.
جایگاه زبانشناسی نقشگرا در مطالعات قرآنی
زبانشناسی ساختارگرا تاکنون بیش از سایر جریانات در حوزه مطالعات قرآنی مورد توجه قرار گرفته و دلیل آن نیز نقد ایزوتسو به جریان تاریخی بوده است. در چند سال اخیر نیز توجه به زبانشناسی شناختی و زبانشناسی نقشگرا زیاد شده که به بیان ارتباط بخشهای مختلف قرآن با یکدیگر میپردازد اما این روش هنوز جای خود را در مطالعات قرآنی پیدا نکرده است؛ هرچند که روشی تنومند است و دستاوردهای زیادی دارد. البته همه این شاخهها، دستاوردهای مختلفی داشتهاند که باید به آن توجه شود تا مشخص شود که معانی کلمات قرآنی و را چگونه پیدا و معانی جملات را با چه قواعدی تعیین کنیم.
حوزه زبانشناسی خلاقیت بسیاری به همراه دارد و میتوان به کمک آنها مطالعات خاصی را در زمینه قرآن مطرح کرد و توسعه داد که در مطالعات کلاسیک قرآنی وجود نداشته است. این مطالعات زبانشناسی هم بر روی ادبیات عرب و هم مطالعات قرآنی تأثیر دارد و البته وابسته به ابتکاری است که زبان شناس در حوزه مطالعات قرآنی دارد. در سالهای اخیر برخی ابتکارات در زمینه مطالعات قرآنی برجسته شده که لازم است اشاره کنم. برای مثال مباحث ایزوتسو گرچه عمق لازم را ندارد اما به یک معنا سرآغاز مباحث زبان شناختی در زمینه مطالعات قرآنی در دوره جدید است و از این جهت مورد توجه قرار گرفته است. وی متأثر از زبانشناسی ساختارگرا، مباحث خود را مطرح میکند اما نباید از تحقیقات ایشان، پیشرفته بودن خاصی که از مباحث زبانشناسی در مطالعات قرآنی انتظار میرود را داشته باشیم.
جریانات زبانشناسی با هم ستیز ندارند
نکته دیگری که باید اشاره کنم این است که جریاناتی که در زبانشناسی به چشم میخورد و روز به روز کاربرد بیشتری در مطالعات قرآنی پیدا میکند همانند جریانات در فیزیک یا دانشهای دیگر نیست. در فیزیک یا مکانیک، برای مثال، مکانیکِ نسبیت، مکانیک نیوتون را کنار میزند اما جریانات زبانشناسی، با همدیگر سر ستیز ندارند و بسیاری از آنها ممکن است با هم ترکیب شوند و جریانات جدیدتری را ایجاد کنند همانگونه که امروزه میبینیم زبانشناسی نقشگرا با زبانشناسی شناختی ترکیب میشود و جریانی توانمندتر از هر دوی آنها را ایجاد میکند لذا طبیعی است که استفاده از این زبانشناسیها میتواند کار تحلیل متن قرآن را راحتتر کند.
البته نباید مطالعات سنتیِ ادبی را کنار گذاشت چراکه چهارده قرن است که در این زمینه کار میشود و این مطالعات هم باید با زبانشناسی جدید تلفیق شده و از تحلیلهای آنها در زبانشناسی جدید استفاده شود تا جریانی قوی را در زمینه مطالعات قرآنی پدید بیاورد. امروزه مطالعات قرآنی دچار نوعی از انسداد و توقف شده و طبیعی است رفع این انسداد تنها با بهرهگیری از جریانات زبانشناسی جدید و مطالعات روشی جدید ممکن است و بدون آنها نمیتوان لایههای جدیدی از معنای آیات قرآن را کشف کرد.
آنه ماری شیمل (اَلنّاسُ نيامٌ فَاِذا ماتُوا انْتَبَهوا)
آنه ماری شیمل در هفتم آوریل سال ۱۹۲۲ در شهر ارفورت آلمان بهدنیا آمد. او در ۱۵ سالگی به مطالعه اسلام و یادگیری زبانهای مختلف مشغول شد. شیمل زمانی که تنها هفده سال داشت، تحصیلات خود را در رشتههای زبان و ادبیات عرب و علوم اسلامی دانشگاه برلین آغاز کرد و دو سال بعد موفق به اخذ مدرک دکترا از این دانشگاه شد.
بنا به اعلام رایزنی فرهنگی کشورمان در آلمان، در آن دوران، شیمل به کمک هانس هاینریش شدر، استاد دانشگاه برلین و خاورشناس برجسته آلمانی، با کتاب مثنوی معنوی آشنا شد و به مطالعه و تحقیق درباره دیوان مولانا جلال الدین بلخی پرداخت. او ۱۰ سال بعد در سن ۲۹ سالگی، دکترای دوم خود را در حوزه تاریخ ادیان دریافت کرد.
در بهار سال ۱۹۶۷ میلادی، شیمل کار تدریس در دانشگاه هاروارد در حوزه فرهنگ هندی - اسلامی را آغاز کرد و در سال ۱۹۷۰ به درجه استادی رسید.
از جمله آثار او میتوان به «جایگاه خلفا و قضات در پایان زمامداری ممالیک»، «زبان تصاویر مولانا»، «ادیان جهان: مختصر تاریخ ادیان»، «تأثیرات اندیشه مولانا در شرق و غرب»، «ترجمه گزیده دیوان شمس» و «مقدمهای بر اسلام» اشاره کرد.
این اسلامشناس شهیر آلمانی در نهایت در ژانویه سال ۲۰۰۴ میلادی در شهر بن درگذشت. علاقه او به پیامبر اسلام باعث شد تا وصیت کند بر روی سنگ قبرش حدیثی از حضرت محمد(ص) «اَلنّاسُ نيامٌ فَاِذا ماتُوا انْتَبَهوا: مردم در خوابند، چون بميرند بيدار مىشوند» بنویسند. این حدیث از امام علی(ع) نیز نقل شده است.
قرآن پژوهی در غرب (دکتر سعید جازاری)
قرآن پژوهی در غرب (دکتر سعید جازاری)
حجت الاسلام و المسلمین سعید جازاری، رئیس دانشگاه بینالمللی اهل بیت(ع) در این مراسم اظهار کرد: خدای متعال در قرآن کریم میفرماید: «كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ؛ اين كتابى مبارک است كه آن را به سوى تو نازل كرده ايم تا درباره آيات آن بينديشند و خردمندان پند گيرند» (ص/ ۲۹) در واقع خدای متعال فرموده است که قرآن برکت است. به قول علامه طباطبایی خداوند در این آیه میخواهد عظمت قرآن را نشان دهد و به همین دلیل آن را «کتاب مبارک» مینامد و اشاره به این عنوان، برکتهای خاص مادی و معنوی را نشان میدهد برای کسانی که از فهم فراتر رفته و دنبال تذکر هستند لذا کسانیکه به تذکر نفس قرآن ورود پیدا کنند أُولُو الْأَلْبَابِ هستند.
وضعیت قرآن پژوهی در جهان غرب
وی ادامه داد: امروزه قرآن پژوهی یکی از رشتههای حساس در جهان است و در غرب، دانشگاهی نداریم که دانشکده یا مرکزی را اختصاص به قرآنشناسی نداده باشد. اولین ترجمان قرآن را نیز پس از 170 سال از ظهور اسلام مشاهده میکنیم. در جلد دوم «قرآن مورخان» هم آمده است که وقتی میخائیل سوم، نامه متوکل عباسی را مشاهده کرد که وی را به اسلام دعوت کرده بود دستور ترجمه آن را صادر کرد. هرچند اصل آن در دست نیست اما رفرنسهای آن در دست است که سندی بر تحقیقات گسترده آن دوره در زمینه قرآن است. در قرن یازدهم نیز در مادرید توسط کلیسای کاتولیک شرح قرآن انجام شد.
کتاب امر به معروف و نهی از منکر در اندیشه اسلامی مایکل کوک
کتاب امر به معروف و نهی از منکر در اندیشه اسلامی مایکل کوک
The book of Commanding Right and Forbidding Wrong in Islamic Thought of Michael Cook
امر به معروف و نهى از منکر در اندیشه اسلامى، حاصل پانزده سال مطالعه مایکل کوک محقق نام آور امریکایى درباره یکى از فرایض اسلامى و دقیق ترین اثر به زبان غربى در این زمینه است.
این کتاب با عنوان انگلیسى Commanding Right and Forbidding Wrong in Islamic Thought در سال 2000 چاپ شده است که در نوع خود بزرگ ترین اثر فقهى ـ تاریخى است که تا کنون یک شرق شناس در یک موضوع فقهى خاص نگاشته است. نویسنده با تتبعى گسترده در این مبحث، تلاش کرده است ابعاد اعتقادى، کلامى، اجتماعى، فقهى و اخلاقى امر به معروف و نهى از منکر را از دیدگاه مذاهب و گرایش هاى مختلف اسلامى از سده هاى آغازین تا دوران معاصر بر اساس متون اصلى شناخته شده گزارش و بررسى کند. وى بخش بسیار مختصرى را به آراى اندیشمندان غیرمسلمان مانند ابن میمون و ابن عبرى اختصاص داده است.
دلایل مخالفت یهود با وجود نسخ در قرآن (محسن قاسم پور راوندی)
دلایل مخالفت یهود با وجود نسخ در قرآن (محسن قاسم پور راوندی)
Reasons for the Jews opposing to the Concept of Abrogation in the Qur'an (Mohsen Ghasempour Ravandi)
محسن قاسمپور راوندی، استادتمام دانشگاه کاشان، سوم دی ماه، در نشست علمی «سید مرتضی و آموزه نسخ قرآن» از سلسله نشستهای کنگره سید مرتضی که از سوی دفتر قم بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی برگزار شد، با بیان اینکه چرا سید کمتر به عنوان شخصیت تفسیری شناخته شده است، گفت: شاید چون ایشان تفسیر کاملی برای قرآن ندارد در این زمره قرار نگرفته ولی وی آثار قرآنی از جمله تفسیر آیات متشابه و تفسیر سوره حمد را نوشته است.
آثار و کتاب های دکتر مرتضی کریمی نیا - Works and books of Dr. Morteza Kariminia
آثار و کتاب های دکتر مرتضی کریمی نیا - Works and books of Dr. Morteza Kariminia
مرتضی کریمی نیا
تولد: ۱۳۵۰ش.
محل سکونت: تهران
زبان: فارسی، عربی، انگلیسی، آلمانی
* قرآن و سنت تفسیری اش
مقالاتی در باب تاریخ تفسیر در قرون نخست
نویسنده: اندرو ریپین
مترجم: مرتضی کریمی نیا
ناشر: انتشارات ادبیات
* مصحف صنعا و مسئله خاستگاه قرآن
نوسنده: بهنام صادقی، محسن گودرزی
مترجم: مرتضی کریمی نیا
ناشر: هرمس
* قرآن های عصر اموی: مقدمهای در باب کهنترین مصاحف
نویسنده: فرانسوا دروش
مترجم: مرتضی کریمی نیا و آلا وحید نیا
ناشر: هرمس
* فرهنگ نحوی ساختارهای قرآن کریم
نویسنده: مرتضی کریمی نیا
ناشر: هرمس
* کتاب شناسی مطالعات قرآنی در زبانهای اروپایی
نویسنده: مرتضی کریمی نیا
ناشر: موسسه فرهنگی ترجمان وحی
* زبان قرآن تفسیر قرآن: مجموعه مقالات قرآن پژوهی غربیان
نویسنده: با مقالاتی از جان ونز برو، آندرو ریپین، هربرت برگ، هارالد موتسکی …
مترجم: ترجمه و تألیف مرتضی کریمی نیا
ناشر: هرمس
* حدیث اسلامی: خاستگاه و سیر تطور
نویسنده: هارالد موتسکی
مترجم: به کوشش و ویرایش مرتضی کریمی نیا
ناشر: دارالحدیث
* سیره پژوهی در غرب: گزیده متون و منابع
نویسنده: تدوین و ویرایش از مرتضی کریمی نیا
ناشر: مجمع تقریب مذاهب اسلامی
* معنای متن: پژوهشی در علوم قرآن
نویسنده: نصر حامد ابوزید
مترجم: مرتضی کریمی نیا
ناشر: طرح نو
* ساختهای زبان فارسی و مسئله ترجمه قرآن
نویسنده: مرتضی کریمی نیا
ناشر: هرمس
مصاحبه با دکتر مرتضی کریمی نیا پیرامون مستشرقان و اسلام Interview with Dr. Morteza Kariminia about
مصاحبه با دکتر مرتضی کریمی نیا پیرامون مستشرقان و اسلام
Interview with Dr. Morteza Kariminia about Orientalists and Islam
از آنجا که اسلام، آخرین دین آسمانی است که در شرق ظهور کرده و از آنجا به مناطق مختلف جهان راه یافته است، گروهی از خاورشناسان به مطالعه درباره عقیده، زبان، ادبیات، تاریخ و دیگر جنبههای تمدن اسلامی و مسلمانان پرداخته و علوم مختلف اسلامی همچون: علوم قرآنی، علوم حدیث، سیره نبوی، زبان و علوم عربی، تاریخ ملل اسلامی و انتشار اسلام و تمدن اسلامی و سرچشمههای آن و تاثیر هریک از اینها براندیشه بشری را مورد بررسی قرار دادهاند و در واقع موضوعی از موضوعات اسلامی نیست که مستشرقان به پژوهش و مطالعه در آن نپرداخته و آثاری درباره آن پدید نیاورده باشند. استاد مرتضی کریمینیا از شمار محققان و پژوهشگرانی هستند که بیشتر تحقیقاتشان را در زمینه مستشرقان انجام دادهاند. آنچه درپی میآید گفتگویی است با ایشان که در موضوع (مستشرقان و اسلام) انجام دادهایم.
بررسی جایگاه حضرت عیسی مسیح در قرآن - A study of the position of Jesus Christ in the Qur'an
بررسی جایگاه حضرت عیسی مسیح در قرآن - A study of the position of Jesus Christ in the Qur'an
با فرا رسیدن سالروز میلاد حضرت عیسی(ع)، میلیونها نفر در سراسر جهان این مناسبت و همچنین سال نو میلادی را جشن میگیرند و این میتواند فرصتی عالی برای تفکر عمیقتر در مورد همزیستی مسالمتآمیز بین ادیان باشد.
خبرگزاری ایکنا برای بحث بیشتر درباره این موضوع با متیو کیمینگ (Matthew Kaemingk)، استادیار مدرسه الهیات فولر (Fuller Theological Seminary) و مدیر مؤسسه ایمان و زندگی عامه «ریچارد جان موو» (Richard John Mouw Institute of Faith and Public Life) در هیوستون واقع در ایالت تگزاس آمریکا گفتوگویی داشه که مشروح آن را در ادامه میخوانید: