ثبت نام کلاس های غیرحضوری نظریه‌های جدید دربارۀ خانواده‌های زبانی - دکتر احمد پاکتچی

دبا: پژوهشکدۀ ابوریحان بیرونی، وابسته به مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی در پاییز ١۴٠٢، دوره‌های آموزشی حضوری وغیرحضوری خود را زیر عنوان «مدرسۀ تاریخ و فرهنگ ایران»، برای علاقه‌مندان حوزه تاریخ، فرهنگ، هنر، علوم و... برگزار مى كند.

یکی از دوره‌های تخصصی پاییز ١۴٠٢ مدرسۀ تاریخ و فرهنگ ایران با تدریس استاد پاکتچی به شرح زیر است:

نظریه‌های جدید دربارۀ خانواده‌های زبانی / دکتر احمد پاکتچی
۶ جلسه، تاریخ شروع: ١۴٠٢/٠٧/٢٣؛ یکشنبه‌ها، ساعت ١٩-١٧
غیر‌حضوری

جهت نصب نرم‌افزار لازم و كسب اطلاع از نحوۀ شركت در كلاس‌هاى مجازى به نشانی تارنماى زير مراجعه كنيد:
meeting.cgie.org.ir

اطلاعات مورد نياز جهت ورود به كلاس، شامل لينک كلاس، نام كاربرى و رمز عبور از طريق واتس‌اپ براى دانشجويان ارسال خواهد شد.

علاقه‌مندان می‌توانند تا ٢٠ مهر نسبت به ثبت‌نام در کلاس مذکور با مراجعه به نشانی تارنمای education.cgie.org.ir اقدام نمایند.

برای دوره‌ آموزشی با ارزیابی، گواهینامه معتبر پایان دوره صادر خواهد شد.

برای دوره‌ آموزشی فاقد ارزیابی، گواهینامه شرکت در دوره صادر می‌شود.

جهت کسب اطلاعات بیشتر می توانید با واحد آموزش به شماره تلفن ٢٢٢٩٧۶٢۶ ، داخلی ٣٧٧ و ٠٩١٢٢١٧٩۶٧٢ تماس حاصل کنید.
🆔 @cgie_org_ir
🆔 @ostadpakatchi

پیام تسلیت رئیس مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی در پی درگذشت ویلفرد مادلونگ اسلام‌ شناس آلمانی

پیام تسلیت رئیس مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی در پی درگذشت ویلفرد مادلونگ، اسلام‌شناس آلمانی 1402/2/20

«ویلفرد فردیناند مادلونگ» (Wilferd Ferdinand Madelung)، اسلام‌شناس برجستۀ آلمانی، یکی از سرویراستاران دانشنامۀ اسلامیکا و عضو شورای عالی علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، سه‌شنبه، نهم می (نوزدهم اردیبهشت)، در ٩٣ سالگی دار فانی را وداع گفت.

پیام تسلیت رئیس مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی در پی درگذشت ویلفرد مادلونگ اسلام‌ شناس آلمانی

دبا: «ویلفرد فردیناند مادلونگ» (Wilferd Ferdinand Madelung)، اسلام‌شناس برجستۀ آلمانی، یکی از سرویراستاران دانشنامۀ اسلامیکا و عضو شورای عالی علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، سه‌شنبه، نهم می (نوزدهم اردیبهشت)، در ٩٣ سالگی دار فانی را وداع گفت.

به همین مناسبت، رئیس مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، پیام تسلیتی صادر کرد که در متن آن آمده است:

«فقدان دانشمند عالی‌مقام و استاد ارجمند آقای پروفسور ویلفرد مادلونگ، برای عالم علم و تحقیق در زمینه‌های مربوط به اسلام‌شناسی خسارت‌بار و مایۀ دریغ بسیار است. پروفسور مادلونگ به گواهی آثار او، از تصحیح متون تا پژوهش‌های تاریخی و کلامی، طراز نوینی از تحقیق و تصنیف در موضوعات اسلام‌شناسی به دست داد و به‌ویژه باید از وسعت علم و اطّلاع و دقّت نظر و انصاف علمی او یاد کرد.

استاد مادلونگ در خاورشناسی به سنّت علمی شناخته‌شده‌ای تعلّق داشت و در سرتاسر حیات علمی خود کوشید اسلام و ایران و تشیّع را با توجّه به میراث اصیل برجای‌مانده از قرون پیشین بشناسد و شخصیّت علمی و تحقیقی خود را از اغراض شبه‌علمی و غیرعلمی دور نگاه دارد. بدین‌سان آثار او گنجینه‌ای گران‌بها از تحقیق و تفکّر است و می‌باید هر یک را نمونه‌ای از دقّت و کوشش در کار علم و تحقیق دانست و هم‌چون الگویی برای تحقیقات در موضوعات تاریخی و فکری و عقیدتی در نظر گرفت.

حیات علمی استاد مادلونگ با تحقیق و تألیف و تصحیح در باب زیدیه و فعّالیّت‌های آنان در مناطق شمالی ایران و دیگر نقاط جهان اسلام به‌ویژه یمن، پیوند تمام داشت و می‌توان گفت که سهم عمده‌ای از پیشرفت در شناخت زیدیه و در پی آن سلسله‌های حاکم بر شمال ایران، مرهون پژوهش‌های دقیق و عالمانه و مطالعات گستردۀ اوست.

کوشش‌های علمی استاد مادلونگ در تصحیح و انتشار برخی متون تاریخی و کلامی نیز قابل توجّه و حاکی از احاطۀ او بر میراث کهن برجای‌مانده از سده‌های پیشین است.


پروفسور مادلونگ با اطّلاع وسیعی که از عقاید و فرق داشت، شناخت یکی از مهم‌ترین مقاطع تاریخی، یعنی مسألۀ جانشینی پیامبر (ص) و تشکیل نهاد خلافت را موضوع تحقیق قرار داد و با دقّت نظر و ذهن نقّاد و انصاف علمی کوشید با بررسی دقیق روایات، راه‌های بدیع و تازه‌ای برای فهم و درک نخستین دورۀ خلافت بگشاید و حاصل کار او دستاورد درخشان علمی است و بی‌گمان می تواند برای ادامۀ راه در نوعی از خاورشناسی که او آن را نمایندگی می‌کرد، سودمند و راه‌گشا باشد.

برای مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی مایۀ افتخار است که پروفسور مادلونگ در مقام عضو شورای عالی علمی و سرویراستار، بر ترجمۀ انگلیسی دائرةالمعارف نظارت دقیق داشت و پژوهش‌گران مرکز از دقّت نظر و وسعت اطلاعات و آراء و نظرات او برخوردار می‌شدند.

یاد آن دانشمند و محقّق عالی‌مقام در خاطر اهل دانش و تحقیق گرامی است و به فضل خداوند، روان او از آمرزش و آرامش برخوردار باشد.»

کاظم موسوی بجنوردی

بیستم اردیبهشت ١۴٠٢

مدخل تفسیر دکتر پاکتچی دائرة المعارف اسلامی

ریشۀ سامی‌ پشر/ فسر در كهن‌ترین كاربردهای خود، به معنای گداختن، و در کاربرد پسین، به معنای گزاردن (خواب) و تعبیر كردن اطلاق شده است. این كاربردها را افزون بر عربی می‌توان در زبان های باستانی اكدی و آشوری، در عبری و در اشکال مختلف آرامی‌ از آرامی‌ كتاب مقدس، سریانی و مندایی بازیافت (نك‍ : گزنیوس، ۱۱۰۹؛ جفری، ۹۲؛ مشكور، ۲/ ۶۴۵؛ زامیت، ۳۲۲). در فرایند انتقال از معنای گداختن به گزاردن (خواب) استعاره‌ای رخ داده که مبنای آن همسان‌‌گیری گداختن سنگ معدن برای دستیابی به فلز‌ناب با گداختن سخن برای دستیابی به معنای نهفتۀ آن است. بازگرداندن تفسیر به معنای تسفیر و «روشن كردن‌» كه در برخی منابع آمده است (مثلاً سورآبادی، ۱/ ۴) مؤیدی ندارد. این واژه در آیه‌ای از قرآن کریم آمده (فرقان/ ۲۵/ ۳۳) که در آن گفته شده است: آنچه خداوند به پیامبر خود می‌دهد، «احسن تفسیرا‌» است. راغب اصفهانی که به معنای ریشه‌ای واژه توجه داشته، مادۀ «فسر‌» را به معنای «اظهار معنای معقول‌» گرفته است (ص ۳۹۴).

در قرآن کریم برای گزاردن خواب، افعال «عَبْر‌» (یوسف/ ۱۲/ ۴۳) و «تأویل‌» (یوسف/ ۱۲/ ۶، ۲۱، جم‍ ) به کار رفته است و کاربرد تفسیر در این معنا مربوط به عربی پس از قرآن است (ابن هشام، ۵/ ۱۵۶؛ ابوهلال، ۲۵؛ ابن ندیم، ۱۶۹؛ نجاشی، ۳۷۵). دربارۀ آیات قرآنی و برخی امور پیچیده و رمزآمیز، واژۀ تأویل بارها به کار رفته (مثلاً آل عمران/ ۳/ ۷؛ کهف/ ۱۸/ ۸۲) و گاه برای قرآن تعبیر «بیان‌» آمده است (قیامت/ ۷۵/ ۱۹).

نمونه‌هایی در اخبار وجود دارد حاکی از آنکه در عصر صحابه واژۀ تفسیر، به معنای بیان مفاهیم قرآنی به کار می‌رفته است (نک‍ : مسلم، ۴/ ۲۱۵۶؛ احمد بن حنبل، مسند، ۱/ ۳۸۰؛ ابویعلى، ۸/ ۲۳؛ ابن‌ابی‌عاصم، ۳۱). اما حجم روایات مربوط به عصر تابعین به اندازه‌ای است که می‌توان با اطمینان دربارۀ این کاربرد سخن گفت. چنین کاربردهایی از مجاهد (طبری، تفسیر، ۵/ ۷)، زهری (همان، ۹/ ۱۸۳)، زید بن اسلم (ابن‌ ابی حاتم، الجرح...، ۱(۲)/ ۵۵۵)، عامر شعبی (ابونعیم، حلیة...، ۴/ ۳۲۱) و ابراهیم نخعی (احمد بن حنبل، العلل...، ۱/ ۲۰۱) در حجاز و عراق نقل شده است (نیز نک‍ : ابن سعد، ۵/ ۱۸۷، ۲۰۰؛ طبری، همان، ۲۷/ ۱۵۵، جم‍ ؛ لالکایی، شرح...، ۳/ ۵۵۵).

با ورود به سدۀ ۲ق، تفسیر در تعابیر تابعین حتى به معنای شرح کلام پیامبر (ص) نیز به کار رفته است (مثلاً نک‍ : مسلم، ۴/ ۱۷۴۵؛ احمد بن حنبل، مسند، ۳/ ۳۸۲؛ ابوداوود، ۴/ ۲۳۰؛ طحاوی، ۴/ ۳۰۱). در تبیین رابطۀ میان سنت و قرآن کریم، یحیی ابن ابی کثیر در اوایل سدۀ ۲ق، تعبیر «السُنّة قاضیة علی کتاب الله‌» را به کار برده است (دارمی، ۱/ ۱۵۳؛ ابن قتیبه، تأویل مختلف...، ۱۹۹)، نیم سده بعد شافعی از تبیین کتاب توسط سنت سخن آورده است ( الرسالة، ۹۱، ۲۱۲، ۲۲۲). در اوایل سدۀ ۳ق، احمد بن حنبل، از مفسر بودن سنت نسبت به کتاب بحث کرده (خطیب، الکفایة، ۱۵؛ ابن ابی یعلى، ۱/ ۲۵۲؛ حازمی، ۲۷؛ برای پیشینۀ آن از ابن مبارک، نک‍ : قرطبی، ۱/ ۳۹)، و پس از او مورد تأیید دیگر عالمان نیز قرار گرفته است (مثلاً مروزی، السنة، ۵۲، ۱۰۹). اما چنان‌که از توضیح احمد بن حنبل آشکارا برمی‌آید، او تعبیر «قاضیة‌» را جسارت‌آمیز می‌شمرده، و تعبیر «تُفَسِّر‌» را به جای آن و به همان معنا به کار برده است.

همپا با این اندیشه که آیات قرآن برخی دیگری را تفسیر می‌کند (سیوطی، الدر ...، ۷/ ۲۲۱)، این باور نیز وجود داشت که اخبار پیامبر (ص) نیز برخی، دیگری را تفسیر می‌کند (نک‍ : ابن‌منذر، ۱/ ۳۵۱؛ ابن حزم، حجة الوداع، ۳۱۹؛ خطیب، الجامع، ۲/ ۲۱۲). رابطۀ تفسیری کتاب و کتاب، کتاب و سنت، و سنت و سنت، کاربرد ویژه‌ای را برای اصطلاح تفسیر در سدۀ ۲ق/ ۸م شکل داد که در آن تفسیر در تضاد با اجمال قرار گرفت (مثلاً شافعی، الرسالة، ۲۱۲، اختلاف...، ۱۳۲، جم‍ ، الام، ۲/ ۱۱۹، جم‍ ). زوج مجمل و مفسَّر در تبیین رابطۀ میان دو دلیل شرعی، در سده‌های ۳ و ۴ق نیز بسیار به کار رفته (مثلاً مروزی، السنة، ۹۲؛ ابوهلال، ۴۳؛ طبری، همان، ۱/ ۵۰۵، ۵/ ۲۸۶؛ طحاوی، ۲/ ۳۷؛ ابن خزیمه، ۲/ ۱۴۸، جم‍ ؛ ابن حبان، الصحیح، ۴/ ۴۳۵، جم‍ ؛ نحاس، اعراب...، ۱/ ۷۹) و در سدۀ ۳ق، عنوان دو اثر اصولی از عیسی ابن ابان حنفی (د ۲۲۰ق، جصاص، الفصول، ۳/ ۱۴۶) و داوود ظاهری (د ۲۷۰ق، ابن ندیم، ۲۷۲) قرار گرفته است.

در کتب اصولی مدون از سدۀ ۵ق/ ۱۱م به بعد، این زوج به نفع زوج مجمل و مبین به حاشیه رفته است (مثلاً ابوالحسین بصری، ۱/ ۲۹۲؛ طوسی، العدة، ۱/ ۹؛ ابواسحاق، ۴۸؛ غزالی، المستصفى، ۱۸۷؛ محقق حلی، ۱۰۴) و کاربرد آن در کتب فقهی و اصولی، با توجه به رواج مجمل و مبین، محدودتر شده است (طوسی، المبسوط، ۸/ ۹۹؛ ابن حزم، الاحکام، ۱/ ۸۱؛ کاسانی، ۵/ ۱۱۰؛ یحیی بن سعید، ۵۲۹؛ ابن قدامه، ۵/ ۱۰۵؛ ابن رشد، ۱/ ۱۹۰، جم‍ ). طی سده‌های میانه و متأخر بیشتر در منابع علوم قرآن و حدیث از تعبیر مجمل و مفسر استفاده شده است (مثلاً ابن عبدالبر، التمهید، ۲/ ۲۴۵؛ بغوی، ۱/ ۴۳۵؛ راوندی، ۱/ ۷؛ قرطبی، ۲/ ۱۰۵، جم‍ ؛ زرکشی، ۱/ ۲۲۵؛ ابن حجر، فتح ...، ۲/ ۲۹، جم‍ ؛ سیوطی، تدریب، ۲/ ۱۹۰؛ زرقانی، محمد بن عبدالباقی، ۱/ ۲۳۳؛ قس: سیوطی، الاتقان، ۳/ ۵۹).

افزون بر آنچه گفته شد، در خلال نهضت ترجمه از سدۀ ۲ق، اصطلاح تفسیر به عنوان تعبیری معادل ترجمه دربارۀ متونی که از یونانی و دیگر زبانها به عربی برگردانده می‌شدند، به کار رفت (مثلاً نک‍: ابن ندیم، ۳۰۵، ۳۰۹، جم‍ )، اما کاربرد آن در همان سده‌های متقدم متروک گردید.

از جمله اصطلاحاتی که همواره در عرض هم به کار رفته‌اند، دو اصطلاح تفسیر و تأویل است. آن اندازه که واژۀ تفسیر برای قرآن به کار رفته است، در سده‌های نخستین مرز میان آن با اصطلاح تأویل چندان روشن نیست و به خصوص عالمانی چون ابوالعباس مبرد که گرایش ادبی داشتند، به یکی بودن معنای آن تصریح کرده‌اند (نک‍ : طبرسی، مجمع ...، ۱/ ۳۹؛ ابن جوزی، زاد...، ۱/ ۲). در همان سده‌های نخست، آن گروه از عالمان که نگاهی فقهی ـ اصولی داشتند، تفسیر را به معنای شرح معنا مبتنی بر ظاهر، و تأویل را به معنای شرح ناظر به باطن مختص می‌دانستند (نک‍ : ابوهلال، ۴۳؛ ابن جوزی، همانجا؛ ابن حجر، فتح، ۸/ ۱۵۵؛ حاجی خلیفه، ۱/ ۳۳۴، به نقل از ابوطالب تغلبی). گاه نیز تفسیر به معنای بیان مراد از لفظ مشکل و تأویل بازگرداندن یکی از دو معنای محتمل به معنای دیگر دانسته شده است (طبرسی، همانجا؛ ابن حجر، همان، ۱۳/ ۵۲۶؛ قاموس، ذیل فسر؛ حاجی خلیفه، همانجا، به نقل از ماتریدی).

برخی از محققان لغت، تفسیر را به شرح مبتنی بر تجزیۀ کلام، و تأویل را به شرح مبتنی بر ترکیب و کلیت کلام بازگردانده‌اند (نک‍ : ابوهلال، همانجا؛ راغب، ۲۷، ۳۹۴)، اما این دیدگاه با وجود ابتنا بر تحلیل لغوی، بیشتر ناظر به ارزش لغوی و نه ارزش اصطلاحی تفسیر و تأویل است (نیز نک‍ : ه‍ د، ۱۴/ ۳۷۶).

منبع:

https://www.cgie.org.ir/fa/article/224325/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1#cd9f82dfc-7d47-4095-8ec1-b92bd8b9e495

ادامه نوشته

ابوالقاسم مغربی، حسین بن علی بن حسین (وزیر مغربی) دانلود مقاله

ابوالقاسم مغربی، حسین بن علی بن حسین (وزیر مغربی) دانلود مقاله

مشخصات مقاله:

منبع: دائرة المعارف بزرگ اسلامی - جلد 6
مکان چاپ: تهران
ناشر: بنیاد دائرة المعارف بزرگ اسلامی
تاریخ چاپ: ۳۷۳ هجری شمسی
نوبت چاپ: اول
زبان: فارسی

 

دانلود مقاله درباره وزیر مغربی

دانلود دائره المعارف بزرگ اسلامي

دانلود دائره المعارف بزرگ اسلامي

 شامل 13 جلد

برای دانلود روی این لینک کلیک کنید