تفسیر آیه 48 سوره مائده - وأنزلنا إليك الكتاب بالحق مصدقا لما بين يديه من الكتاب ومهيمنا عليه

تفسیر آیه 48 سوره مائده - وأنزلنا إليك الكتاب بالحق مصدقا لما بين يديه من الكتاب ومهيمنا عليه

وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِنْ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ

و این کتاب [= قرآن‌] را به حق بر تو نازل کردیم، در حالی که کتب پیشین را تصدیق می‌کند، و حافظ و نگاهبان آنهاست؛ پس بر طبق احکامی که خدا نازل کرده، در میان آنها حکم کن! از هوی و هوسهای آنان پیروی نکن! و از احکام الهی، روی مگردان! ما برای هر کدام از شما، آیین و طریقه روشنی قرار دادیم؛ و اگر خدا می‌خواست، همه شما را امت واحدی قرارمی‌داد؛ ولی خدا می‌خواهد شما را در آنچه به شما بخشیده بیازماید؛ (و استعدادهای مختلف شما را پرورش دهد). پس در نیکیها بر یکدیگر سبقت جویید! بازگشت همه شما، به سوی خداست؛ سپس از آنچه در آن اختلاف می‌کردید؛ به شما خبر خواهد داد.

ترجمه تفسیر المیزان

ادامه نوشته

تفسیر آیه 183 سوره بقره-يا أيها الذين آمنوا كتب عليكم الصيام كما كتب على -(ترجمه تفسیر المیزان)

تفسیر آیه 183 سوره بقره - يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ - (ترجمه تفسیر المیزان)

تفسیر این آیه بصورت کامل و مفسر در ادامه مطلب ...

ادامه نوشته

تفسیر آیه 106 سوره بقره-وجود یا عدم وجود نسخ در قرآن-ما ننسخ من آية أو نُنسها نأت بخير منها أو مثلها

تفسیر آیه 106 سوره بقره - وجود یا عدم وجود نسخ در قرآن-مَا نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْهَا أَوْ مِثْلِهَا أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ.

هر حکمی را نسخ کنیم، و یا نسخ آن را به تأخیر اندازیم، بهتر از آن، یا همانند آن را می‌آوریم. آیا نمی‌دانستی که خداوند بر هر چیز توانا است؟!

معانی کلمات

ننسخ: نسخ در لغت به معنى ازاله و از بين بردن است «نسخ الشيء: ازاله» و در اصطلاح شرعى آنست كه حكمى را برده، حكم ديگرى را به جاى آن بياوريم.

ننسها: نسأ و انساء هر دو به معنى تأخير انداختن است. اين كلمه اگر از انساء باشد به معنى تأخير انداختن و اگر از نسيان باشد به معنى بردن چيزى است از ياد كسى.

آيه: علامت و نشانه، به معناى: عبرت، دليل، معجزه، حكم و غيره نيز بكار رود، آيات قرآن را آيه گويند كه هر يك نشانه اى است از خدا.[۱]

ادامه نوشته

وحدت شرایع الهی در اصول و فروع (نسخ یا عدم شرایع پیشین)-سید جعفر صادقی فدکی

 وحدت شرایع الهی در اصول و فروع (نسخ یا عدم شرایع پیشین)-سید جعفر صادقی فدکی

سید جعفر صادقی فلکی

درباره وحدت شرایع دیدگاه‌های متعددی مطرح است. برخی شرایع الهی را فقط در اصول دین مشترک دانسته‌اند؛ ولی عده‌ای برآنند که شرایع الاهی علاوه بر اشتراک در اصول، در برخی فروع عملی نیز اشتراک دارند. قائلان به اشتراک نیز درباره نسخ شرایع پیشین آرای متفاوتی دارند. مشهور فقیهان مذاهب اسلامی معتقد به نسخ شرایع پیشین‌اند و عده‌ای به نسخ جزئی این شرایع قائل شده‌اند و برخی نیز از نسخ‌نشدن شرایع سخن به میان آورده‌اند. فرضیه این پژوهش آن است که برخلاف بسیاری از دیدگاه‌های مهم در این موضوع، شرایع الهی علاوه بر اشتراک در اصول، در بیشتر فروع عملی نیز اشتراک دارند. از این‌رو، مسلمانان می‌توانند به آموزه‌های الهی شرایع گذشته در صورت صحت نقل و واقع‌نشدن تحریف، به جز در مسائل خاص، همانند آموزه‌های شریعت اسلام عمل کنند.

ادامه نوشته

دیدگاه شیخ طوسی درباره نسخ (علوم قرآن)

دیدگاه شیخ طوسی درباره نسخ (علوم قرآن)

Sheikh Tusi's view on abrogation (Quranic sciences)

یکى از مباحث جدى و اساسى و داراى منزلت خاص در علوم قرآن، تفسیر و اصول فقه، بحث نسخ است. علم ناسخ و منسوخ از دیر زمان مورد توجه عالمان معارف اسلامى، بویژه مفسران و فقهاء بوده است. با این وجود بحث یاد شده یک بحث اختلافى است و سخن نیز در آن به درازا کشیده شده است. گروهى دامن آن را بسیار گسترده ‏اند؛ مانند «ابوبکر نحاس» در کتاب «الناسخ و المنسوخ» که تعداد آیات منسوخ را به 138 رسانیده است.1 و گروهى نیز درست بر عکس عرصه را تنگ گرفته و آن را تنها در آیات معدودى وارد دانسته ‏اند همچون آیت الله خویى که تنها به نسخ یک آیه2 از قرآن معتقد است. و گروهى نیز نسخ را نقص و کاستى شمرده و آن را زیبنده قامت رساى قرآن نشناخته ‏اند، چون ابومسلم محمد بن بحر اصفهانى معتزلى که نقص و کاستى را به معناى باطل گرفته و پر واضح است که باطل هرگز عارض قرآن نمى‏شود. به هر حال نسخ از مباحثى است که دانشمندان اسلامى کتابهاى بسیارى در رابطه با آن تألیف کرده و اکثر مفسران نیز در لابلاى تفسیر خود از آن سخن گفته‏اند. از آنجا که نسخ تنها در آیات احکام روى داده است دانش‏هاى فقه و اصول نیز در این معرکه میدان‏دار و داراى نقشى اساسى هستند. بحث نسخ نزد شیخ طوسى نیز جایگاه ارجمندى داشته به گونه‏اى که هم در کتاب اصولى خود «العدة فى اصول الفقه» و هم در کتاب «التبیان فى تفسیر القرآن» از آن سخن گفته و ابعاد آن را کاویده است.

ادامه نوشته

مفهوم نسخ و شرایط آن در دیدگاه آیت الله خویی

مفهوم نسخ و شرایط آن در دیدگاه آیت الله خویی

محمدرضا شاهرودی - استادیار دانشگاه تهران

رضا قربانی زرین - دانشجوي دکتری دانشگاه تهران

چکیده مقاله:

فقیه، اصولی و مفسر گرانقدر معاصر، آیت الله خویی در کتاب البیان، نظریـاتی جامع درباره ی نسخ ارائه کرده و با استفاده از شروطی برای نسخ اصطلاحی، جز در یک مورد، ادعای نسخ سایر آیات را قابل مناقشه برشمرده اند. با توجه به این که مفهوم نسخ در زمره جعل اصـطلاح نبـوده و دارای آثـار شرعی اسـت؛ توسعه یا تضییق مفهوم آن، تنها در پرتو مبانی و ادله معتبـر، قابـل انجام است. در این مقاله، شروط متعددی که ایشان برای صدق نسخ قائـل شـده انـد، استخراج شده است. سپس 3 مبنای «صدق معنای لغوی»، «کاربردهای روایـی و قرآنی» و «لوازم عقلی کلامی»، بـه عنـوان مبـانی لازم بـرای داوری دربـاره شروط تعیین شده است. در نهایت، «وجود تعارض مستقر» و «هـم زمـان نبـودن تشریع و نسخ حکم»، به عنوان شروط اصلی و در رده بعد، انشاء بودن آیه منسوخ، شروط قابل قبول خواهند بود. با این فرض، بین آراء قرآنی، روایـات و فتاوای فقهی تلائم برقرار خواهد شد؛ نیز باید تصریح کـرد کـه منـسوخ نبـودن برخی آیات، در آثار فقهی این اندیشمند، انعکاس نیافته است......

نتیجه گیری

تمایل معاصران بر زدودن پدیده ی نسخ - در برابر افراط برخی متقدمان - امری قابل تقدیر بوده و خدمتی به ساحت قرآن کریم و جاری دانستن آیات در زمان است؛ اما همواره باید در این راستا مسلم بودن پدیده ی نسخ را در قرآن مد نظر داشت. نسخ در قرآن، جدا از باور عمومی متقدمان به آن، دارای ریشه های روایی است. بنابراین لازم است تا با دقت در شروط نسخ در قرآن و مدلل ساختن آنها از در غلتیدن به دامان افراط یا تفریط پرهیز شود؛ امری که مورد اهتمام ویژه آیت الله خویی قرار داشته و استدلالات مکرر ایشان بر هر یک از شروط بیان شده، بیانگر آن است.

در این مقاله، با دقت در آثار ایشان - به ویژه البيان - شروط نسخ قرآن توسط قرآن» استخراج شده است؛ آن گاه مبانی سه گانه ی اصدق معنای لغوی»، «آیات و روایات در موضوع نسخ» و «لوازم عقلی و کلامی»، به عنوان مبانی مرجع در تشخیص شروط نسخ تبیین شده است. در پرتو این مبانی، به نظر می رسد دو شرط وجود تعارض مستقر میان دو آیه» و «هم زمان نبودن تشریع و نسخ حکماء، شروط اصلی مد نظر ایشان بوده و این شروط، در کنار «انشاء بودن آیه ی منسوخ»، به صورت قطعی، قابل دفاع است؟ اما سایر شروط، می تواند محل تامل قرار گیرد؛ به این ترتیب، هم سو با روایات اهل بیت عليهم السلام، راه بر امکان تصدیق وجود آیات منسوخ در قرآن کریم گشوده می شود." تأمل در مباحث مطرح در البيان، نشان می دهد این مباحث تا حدی نظری بوده و آثار فقهی مؤلف آن، نشانه ی تعامل ایشان با تعدادی از آیات به شکل آیات منسوخ است.

تحقیق درباره ی مصادیق آیات منسوخ در قرآن، موضوع پژوهشی دیگر خواهد بود که توفیق انجام آن را توسط پژوهشگران، از ایزد منان خواستاریم.
 

دانلود مقاله به صورت کامل از لینک زیر

http://ensani.ir/fa/article/download/244961

دلایل مخالفت یهود با وجود نسخ در قرآن (محسن قاسم پور راوندی)

 

دلایل مخالفت یهود با وجود نسخ در قرآن (محسن قاسم پور راوندی)

Reasons for the Jews opposing to the Concept of Abrogation in the Qur'an (Mohsen Ghasempour Ravandi)

ی

محسن قاسم‌پور راوندی، استادتمام دانشگاه کاشان، سوم دی ماه، در نشست علمی «سید مرتضی و آموزه نسخ قرآن» از سلسله نشست‌های کنگره سید مرتضی که از سوی دفتر قم بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی برگزار شد، با بیان اینکه چرا سید کمتر به عنوان شخصیت تفسیری شناخته شده است، گفت: شاید چون ایشان تفسیر کاملی برای قرآن ندارد در این زمره قرار نگرفته ولی وی آثار قرآنی از جمله تفسیر آیات متشابه و تفسیر سوره حمد را نوشته است.

ادامه نوشته

بررسی چند دیدگاه درباره نسخ

یکی از مسایلی که از دیر‌باز در مباحث علوم قرآنی نظر پژوهشگران را به خود معطوف داشته و به بحث و بررسی درباره آن واداشته است مسأله نسخ در قرآن کریم است، تا آنجا که کم‌تر کتابی در علوم قرآنی از متقدمان و متأخران نگاشته شده که بحثی را به ناسخ و منسوخ اختصاص نداده باشد.1

اهل سنّت با طرح مسأله نسخ در آیات قرآن، ابدیت و عدم تحریف قرآن را بعنوان معجزه‌ای ابدی، زیر سؤال برده‌اند و بعض علمای مکتب اهل البیت نیز در بررسی آیات به اصطلاح منسوخه آنچه را که به نظر ایشان متضمن نسخ نیست رد کرده و در عین حال بعضی از آنها را پذیرفته‌اند. به‌طور مثال شیخ طوسی ـ‌رحمة اللّه علیه‌ـ در مقدمه تفسیر تبیان نوعی از انواع نسخ را پذیرفته و متذکر آن شده است در حالی که تفاسیر دیگری چون تفسیر ابوالفتوح رازی و تفسیر گازر که متأثر از تبیان هستند این مطلب را از ایشان نگرفته و متذکر نشده‌اند.

آیت اللّه خوئی (ره) در این خصوص در مقدمه البیان می‌فرمایند:‌

در کتب تفسیر و غیر تفسیر بسیار معمولی و متعارف است که قسمتی از آیات قرآن نسخ گردیده است و ابوبکر نعاس در کتاب خود «الناسخ و المنسوخ» تعداد این‌گونه آیات را به 138 رسانیده است.2

ما در این مقاله بر‌آنیم تا با مقایسه آراءِ سه تن از علمای معاصر (آیت‌اللّه خوئی(ره)، آیت اللّه معرفت و علاّمه عسکری)، به بررسی کیفیت و اسلوب بحث این بزرگواران پرداخته و دریچه‌ای تازه به روی بحث نسخ بگشاییم.

آنچه ما را به این مهم واداشته است در کلام آیت اللّه خوئی(ره) متجلی است، آنجا که در مقدمه البیان، ضمن دلیلِ بحث و بررسی آیات منسوخه، می‌نویسند:

این فصل،3 قسمت معظم و مهمی از آیات قرآن را که به صورت تعطیل در آمده است از صورت تعطیلی در می‌آورد و این ثروت عظیم را به نفع مسلمانان به جریان می‌اندازد تا شاید خدماتی به پیشگاه قرآن گردد.4
به حقیقت، کلام اساسی همان است که در فرمایش ایشان آمده است که منسوخ بودن آیه‌ای یا بعض آیات قرآن کریم، به منزله تعطیل آن بخش از قرآن است و درست در همین‌جا است که بحث و بررسی پیرامون مسأله نسخ از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

نخست به اصول بحث در کتاب البیان می‌پردازیم و بعد از بیان نظرات استاد بزرگوار آیت‌اللّه معرفت در کتاب «التمهید»، به مقایسه این نظرات با رأی علامه عسگری خواهیم پرداخت.

آیت اللّه خوئی(ره) در مقدمه البیان ضمن بیان تقسیم بندی‌های مختلف در مسأله نسخ: 1.‌نسخ در تلاوت و نه در حکم 2.نسخ در تلاوت و حکم 3.نسخ در حکم و نه در تلاوت، مورد آخر را پذیرفته و برای آن نیز دو صورت صحیح بیان فرموده‌اند، سپس ایشان با بررسی حدود 36 آیه به‌اصطلاح منسوخه، نسخ را در تمام آنها رد کرده و تنها قایل به وجود یک آیه منسوخه در قرآن کریم شده‌اند و آن هم آیه 12 سوره مجادله که مشهور به آیه نجوی است.

آیت‌اللّه معرفت، ضمن بحث متقن و مفصلی در خصوص مسأله نسخ در جزء دوم «التمهید فی علوم القرآن»، به بررسی حکمت وجود نسخ در احکام الهی پرداخت و از آن به عنوان یک ضرورت واقعی برای مصلحت امّت نام برده‌اند و در بحثی دیگر، بخشی از مطالب خویش را به بررسی نسخ در قرآن کریم اختصاص داده‌اند و متذکر می‌شوند که مسأله نسخ از جمله مباحثی بوده است که موجب طعن دشمنان اسلام نسبت به کتاب آسمانی قرآن شده است که چگونه ممکن است در قرآن آیات منسوخ الحکم باشد که هیچ فایده‌ای بر آن، جز قرائت و تلاوت آن مترتب نیست

ایشان سپس پاسخ می‌دهند که اینان غفلت کرده‌اند که ثبت آیه‌ای در قرآن تنها برای بیان حکم و تشریع نیست؛ و برای رفع شبهه مذکور متذکر شده‌اند که: اولاً: فایده آیه قرآنی در حکم تشریعی، به تنهایی نیست بلکه تشریع، یکی از اهداف متنوع و بسیاری است که قرآن به خاطر آن نازل شده است دلیل ما بر این مسأله این است که آیات احکام در قرآن از 500 آیه تجاوز نمی‌کند در حالی که آیات قرآن بالغ بر 6000 آیه در شؤون مختلف است، که متضمن هدایت عامّه و معجزه جاویدی است که قرآن به واسطه آنها در طول تاریخ تحدّی کرده است. ثانیاً: بسیاری از آیات قرآنی به شؤون خاصی مرتبط است و در مناسبت‌های خاصی نازل شده که عمومیّت به اعصار و احیال نداشته و به غیر از مسأله اعجاز و تحدّی عمومی آن، هیچ اثری برای آن نیست، جز اینکه به مراحل دعوت اسلامی و حوادثی که بر آن گذشته دلالت دارد. البته این بزرگ‌ترین فایده ماندگار آن است، همانند نصوص تاریخی که مراحل سیر زمان را برای عبرت حاضران و آیندگان بیان می‌کند، بنابراین دلالت داشتن این آیات به مراحل تشریع اسلامی از مرحله‌ای به مرحله دیگر از بزرگ‌ترین فایده‌های مترتب بر این آیات است.

استاد معرفت ضمن بیان تقسیم بندی انواع نسخ (آن‌گونه که آیت‌اللّه خوئی نیز بدان اشاره کرده‌اند)، نسخ در حکم و نه در تلاوت را پذیرفته و دو مورد دیگر را از مصادیق تحریف قرآن دانسته‌اند. ایشان ضمن بحث و بررسی مفصل درباره 228 آیه به اصطلاح منسوخه، 20 مورد از این آیات را به عنوان آیه منسوخه پذیرفته‌اند و در رأس همه آنها به بحث درباره آیه نجوی پرداخته و عنوان می‌کنند که در این آیه احدی مناقشه نکرده است.

بنابراین در مقایسه آرای آیت‌اللّه خوئی و آیت‌اللّه معرفت در‌می‌یابیم که هر دو در میان اصناف نسخ، به نسخ در حکم و نه در تلاوت قایل‌اند، و دو نوع دیگر از نسخ را مصداق تحریف قرآن دانسته‌اند، جز اینکه استاد معرفت قایل به 20 مورد آیات منسوخه در قرآن هستند و آیت‌اللّه خوئی تنها یک مورد (آیه نجوی) را پذیرفته‌اند. اما آنچه که وجه اشتراک هر دو این بزرگواران است پذیرش «امکان وجود نسخ در قرآن کریم» می‌باشد.

آن‌گاه که به مباحث علامه بزرگوار سیّد مرتضی عسکری در جلد دوم «القرآن الکریم و روایات المدرستین» نظر می‌افکنیم دریچه بحث را متفاوت می‌بینیم. ایشان ضمن بحث مفصلی در مسأله نسخ با بیان قواعد و اصول علمی، ما را به نگاهی جدید در مبحث نسخ رهنمون می‌سازند، نگاهی که خواننده، خود را در آن، به دور از همه بحث‌های متقدمان و متأخران می‌یابد و گویا از هیچ‌یک از آنان متأثر نیست، نه آن تقسیم‌بندی‌هایی که به واسطه طرح آن از دیر‌باز در مکتب خلفا جایگاه اصلی یافته و نه آن موارد که در نزد علمای متأخر تصریح شده است، که هیچ مناقشه‌ای در آن نیست!!!

بحثی جامع درباره حکمت نسخِ احکام، با بهره‌گیری از تاریخ و سیره پیامبر(ص) که هر یک از اجزاء و قواعد آن در اتمام موضوع و نتیجه گیری مدخلیت تام دارد.

در واقع ایشان به دور از هر توجهی و تأثیری از تقسیم بندی‌های مختلف در مسأله نسخ، ضمن رد مقامی انواع نسخ در قرآن کریم، تصریح می‌کنند که در قرآن حتی یک آیه منسوخه نیز وجود ندارد و بدین وسیله ساحت مقدس این کتاب آسمانی را از هر شبهه و خللی مصون می‌دارند.

اینک برای روشن شدن این ادّعا به بیان نموداری مختصر از کیفیت بحث ایشان در کتاب «القرآن الکریم» می‌پردازیم: ایشان در ابتدا به معنای نسخ در لغت و اصطلاح پرداخته‌اند که نسخ در لغت: از بین بردن چیزی با چیز دیگری است که در پی آن می‌آید و در اصطلاح اسلامی: نسخ احکام در شریعتی به وسیله احکام در شریعت دیگر و همچنین از بین بردن حکم موقت در شریعت خاتم به وسیله حکم ابدی در آن شریعت مانند نسخ حکم توارث میان مهاجر و انصار در مدینه قبل از فتح مکه به وسیله حکم توارث ذی‌الارحام بعد از فتح مکه.

سپس به بیان انواع نسخ قرآنی در مکتب خلفا پرداخته و ضمن ردّ همه انواع آن تصریح می‌کنند که:

واقعیت این بوده است که خداوند سبحان، حکم موقتی را با وحی غیر قرآنی بر پیامبرش نازل می‌فرموده و مسلمانان به آن عمل می‌کردند و بعد از تمام شدن مدت آن، خداوند، آن را با وحی غیر قرآنی دیگری نسخ می‌فرمود یعنی ایشان را از منقضی شدن مدت حکم آگاه می‌کرد، سپس خداوند در وحی قرآنی خبر آن حکم و نسخ آن را اعلام می‌فرمود و جایز است در یک مورد یا بیشتر بگوییم که حکم موقت بعد از اینکه با وحی غیر قرآنی نازل می‌شد و مسلمانان به آن عمل می‌کردند، بیان اینکه آن حکمِ موقت نسخ شده یکباره در قرآن نازل می‌گردید. بنابراین در قرآن یک آیه منسوخه هم نیست.

البته اینکه آیاتی از قرآن بیانگر وحی غیر قرآنیِ‌سابق بر پیامبر(ص) باشد یعنی امری در وحی غیر قرآنی بر پیامبر(ص) نازل شده و بعد از مدتی آن وحی را خداوند متعال همراه با حوادث پیرامونش در وحی قرآنی بیان فرموده باشد، در سیره پیامبر(ص) موارد متعدد داشته است که بطور مثال به داستان ازدواج زینب همسر پسر خوانده پیامبر(ص) (زید) با پیامبر(ص) به امر الهی، اشاره می‌کنیم:‌

بعد از ازدواج زینب دختر عمه پیامبر(ص) با زید پسر خوانده پیامبر(ص) به دستور پیامبر(ص)، به دلیل برتری جویی‌های زینب بر زید، زید به رسول خدا(ص) شکوه کرده و سعی داشت او را طلاق گوید. خداوند نیز چنین خواسته بود که زینب پس از زید به ازدواج پیامبر(ص) در آید تا بدین وسیله پسر خواندگی را در میان مسلمانان الغا نماید و این امر را با وحی غیر قرآنی پس از شکایت زید از بد رفتاری همسرش به اطلاع پیامبر(ص) رسانده بود، اما رسول خدا(ص) از آن می‌ترسید که مردم بگویند با زن پسر خود ازدواج کرده است. بنابراین خبر وحی را در جان خود مخفی می‌داشت و خداوند در این باره مجموعه آیات 37 تا 40 سوره احزاب را بر پیامبر(ص) نازل کرد و از واقعه خبر داد و حکم پسر خواندگی در شریعت اسلام را بیان داشت.

در این مجموعه آیات، آیه ذیل بیانگر وحی غیر قرآنی و جریان مخفی کردن آن توسط پیامبر(ص) می‌باشد: «و اذ تقول للّذی أنعم اللّه علیه و أنعمت علیه أمسک علیک زوجک و اتّق الله و تخفی فی نفسک ما اللّه مبدیه و تخشی الناس و اللّه أحقّ‌أن تخشیه فلمّا قضی زیدّ منها وطراً زوّجنا کها لکی لا‌یکون علی المؤمنین حرج فی ازواج ادعیائهم اذا قضوا منهنّ وطرا و کان امر اللّه مفعولاً.»


(احزاب، 33/37)

«و هنگامی که به آنکس که خداوند نعمتش داد می‌گفتی: همسرت را نگهدار و از خدا بترس و در دل چیزی را پنهان می‌داشتی که خداوند آشکارش می‌کند و از مردم ترسیدی در حالی‌که خداوند سزاوارتر است که از او بترسی، پس هنگامی‌که زید نیازش را از آن زن پایان داد ما او را به ازدواج تو دادیم تا مشکلی برای مؤمنان در ازدواج با زنان پسر خوانده‌شان = (هنگامی که طلاق می‌گیرند) نباشد و فرمان خدا انجام شدنی است.»
استاد معرفت معتقد‌اند نظیر این، در نسخ احکام موقتی‌ای که با وحی غیر قرآنی نازل شده بود صورت می‌گرفته است که آیات قرآن بیانگر آن حکم موقت و نسخ آن به وسیله احکام ابدی بوده است.

علاّمه عسکری در مقام اثبات این امر مباحث خود را بر چند محور اصلی بنا کرده‌اند:‌

1. تناسب احکام اسلام با فطرت انسان: در این بخش کوشش می‌شود تا با ذکر شواهدی، تناسب احکام اسلام با فطرت انسان به طور کلی و تناسب احکام اسلام با فطرت زن و مرد و تناسب احکام اسلام با انسان در حالت خاص و تناسب احکام اسلام با فطرت انسان در زمان و مکان خاص، ثابت گردد.

این بحث می‌تواند اساساً حکمت تشریع موقت و سپس انقضای مدت آن و بیان حکم ابدیِ مطابق با فطرت انسان در همه اعصار را روشن کند.

2. چگونگی تفسیر آیات در سوره‌های بزرگ را باید توجه کرد، گاه آیه‌ای از قرآن که مبیّن حکمی یا حقیقتی است، از آیات ما قبل و ما بعد خود مستقل است لذا می‌توان آیه را جدا کرد و مستقلاً آن را معنا کرد، اما گاه آیه مرتبط با قبل و بعد خود است، در این صورت جدا کردن آیه از سیاق کلام و آن را جداگانه و بدون ارتباط به ما قبل و ما بعدش تفسیر کردن خطا است.

3. بسیاری از احکام، ابتدا با وحی غیر قرآنی بر پیامبر(ص) نازل می‌شد و بعد از عمل مسلمانان، آیه قرآن، اتمام مدت آن حکم را بیان می‌داشت. در این خصوص به مطلب سیوطی در «الاتقان فی علوم القرآن» تحت عنوان «آنچه نزولش از حکمش متأخر است» استدلال شده است.

4. برای فهم دو آیه از قرآن، آیه نسخ: «ما ننسخ من آیةٍ او ننسها نأت بخیرٍ منها او مثلها…»

(بقره، 2/106)

و آیه تبدیل: «و اذا بدّلنا آیةً مکان آیة و اللّه أعلم بما ینزّل…» (نحل، 16/101) …باید به معنای دو کلمه «آیه» و «ننسها» توجه کنیم. لفظ آیه از میان سه معنای مشترک لفظی با توجه به قراین موجود، به معنای «حکمی است که در کتاب آسمانی آمده است»؛ و ننسها از ماده نسأ به معنای «به تأخیر انداختن» می‌باشد.

ضمن اینکه هر دو آیه، به ما قبل و ما بعد خود مرتبط می‌باشد، آیه نسخ در ارتباط با بنی اسرائیل و نزول تورات و انجیل و آیه تبدیل در ارتباط با افترای مشرکان به پیامبر(ص) است.

بنابراین به معنای حقیقی آیات، زمانی دست می‌یابیم که آیه را در سیاق و با توجه به قبل و بعد آن معنا کنیم.

بنابراین معنای دو آیه به ترتیب ذیل می‌باشد:‌

آیه نسخ: هر حکمی را نسخ و یا نسخ آن را به تأخیر می‌اندازیم بهتر از آن یا همانند آن را می‌آوریم آیا نمی‌دانستی که خداوند بر هر چیزی تواناست. (بقره/106)

این آیه در ضمن مجموعه آیاتی آمده است که خداوند در آنها یهود را مورد عتاب قرار می‌دهد، اینکه به قرآن و شریعت پیامبر(ص) و به انجیل و شریعت عیسی(ع) ایمان نیاوردند. بنابراین مقصود آیه این است که هر حکمی که نسخ کنیم (مثل حکم قبله و عید در روز شنبه) از تورات کتاب موسی یا انجیل کتاب عیسی، بهتر از آن را (حکم استقبال به کعبه در قرآن و عید در روز جمعه)، در قرآن و سنت پیامبر(ص) می‌آوریم.

آیه تبدیل: هنگامی که حکمی را به حکم دیگر مبدّل کنیم (حکمی را نسخ نماییم) و خدا بهتر می‌داند که چه حکمی را نازل نماید، می‌گویند تو افترا می‌بندی، بلکه بیشترشان نمی‌دانند. (نحل/101)

البته این آیه در ضمن مجموعه‌ای از آیات که خداوند عزوجلّ در آنها از قرآن سخن می‌گوید و ادب قراءت آن و تشکیک مشرکان مکه و رد کردن افترای ایشان بر پیامبر(ص) می‌باشد. بنابراین مقصود از آیه با عبارت نزلَّه روح القدس، قرآن یا حکمی در قرآن است و اگر مقصود، آیه سوره (یعنی جزئی از سوره) بود می‌بایست نزّلها می‌آمد.

بعد از بیان این مقدمات، علاّمه بزرگوار به بررسی چند نمونه از آیاتِ به اصطلاح منسوخه پرداخته و چگونگی نسخِ حکم در آنها را با توجه به سیره پیامبر(ص) بیان می‌دارند، که ما مهم‌ترین آن ها را که همان آیه مشهور نجوی است ـ‌یعنی تنها موردی که به ظاهر در نسخ آن مناقشه‌ای نیست‌ـ بررسی می‌کنیم:

آیه 12 و 13 سوره مجادله: «یا ایها الذین آمنوا اذا ناجیتم الرسول فقدّموا بین یدی نجواکم صدقةً ذلک خیر لکم و أطهر فإن لم تجدوا فإنّ اللّه غفور رحیم. ءاشفقتم أن تقدّموا بین یدی نجواکم صدقاتٍ فإذ لم تفعلوا وتاب اللّه علیکم فأقیموا الصلوة و أتوا الزکوة و أطیعوا اللّه و رسوله و اللّه خبیر بما تعملون.»

استاد، ضمن بیان این مطلب که این آیه به گمان بسیاری از علما منسوخه می‌باشد و با کلام خدای تعالی در آیه ءاشفقتم… نسخ شده است، به شرح آیه و شأن نزول آن بدین‌گونه می‌پردازند:‌

رسول خدا(ص)، کلام و نگاهش را در مجلس میان حضار به طور مساوی تقسیم می‌فرمود و احدی را بر دیگری امتیاز نمی‌داد اما بعض از صحابه از طریق نجوی کردن با حضرت می‌خواستند امتیازی برای خود بر دیگران کسب کنند و از آنجایی که رسول خدا(ص)، کریم بود و خواسته کسی را جز در مواردی که خلاف شرع بود رد نمی‌کرد، و این امر گرچه بر پیامبر(ص) سنگین بود طبق عادتش صبر می‌فرمود، خداوند سبحان که در چنین مواردی مسلمانان را ادب می‌فرمود حکم صدقه دادن قبل از نجوی را با وحی غیر قرآنی نازل فرمود، پس همگی از عملشان دست کشیدند و احدی به این حکم عمل نکرد جز علی(ع)5، که قبل از هر خواسته‌ای صدقه می‌داد و سپس با پیامبر(ص) نجوی می‌کرد. سپس مدت این حکم با دست برداشتن آن افراد از عمل خود در غیر موارد ضروری، به پایان رسید و خداوند این حکم را از جهت شفقت بر آنان که نیاز داشتند و نمی‌توانستند صدقه بدهند نسخ کرد. پس دو آیه نازل شد که این قصه را حکایت می‌کرد. چنان‌که از سیاق کلام در آیه دوم به دست می‌آید. بنابراین واقعیت این است که آیه دوم، تفریع بر کلام در آیه قبل و تتمه آن است و خود به تنهایی مستقل نیست تا اینکه بگوییم آیه سابق با حکمی جداگانه آمده، بعد حضرت علی(ع) به آن عمل کرده و بعد آیه دوم برای نسخ آیه قبل نازل شده و در بیان مستقل از قبل خود است!!! در این گونه موارد آیات قرآن بعد از نزول حکم موقت و نسخش به وسیله وحی غیر قرآنی، نازل می‌شوند تا از خبر ناسخ و منسوخ حکایت کنند.

در حقیقت علاّمه عسگری معتقد‌اند بعض از آیاتی که به نظر عدّه‌ای منسوخ می‌آید نظیر آیه نجوی، آیه منسوخ نیست بلکه آیه بیانگر حکم منسوخ است، آیه برای بیان انتهای حکم موقت و بیان حکم جدید و ابدی نازل شده است، بنابراین متضمن گزارشی از منسوخ و حکم ناسخ است.
اینکه چرا همراه حکم ناسخ که حکم ابدی است، حکم منسوخ نیز بیان گردیده، علاّمه قایل به حکمت‌هایی هستند که به بعض آنها اشاره فرموده‌اند و آن اینکه:

اولاً) چون بعد از نسخِ یک حکم تشویش ایجاد می‌شد آن چنان که در مسأله تغییر قبله چنین بوده است و برای اینکه در این تشویشها این شبهه ایجاد نشود که پیامبر(ص) حکم را از جانب خود گفته است، حکم منسوخ نیز، همراه حکم ناسخ و ابدی بیان شده و انتهای مدت آن اعلام گردیده است. در حقیقت حکمت بیان آن در عصر پیامبر(ص) خاموش کردن تشویشها بوده است.

ثانیاً) به جهت اینکه برای بعد از عصر پیامبر(ص)، با توجه به رفتارهای متفاوت پیامبر(ص) ـ‌در یک عمل و نقل آن توسط صحابه‌ـ شبهه ایجاد نشود که مثلاً اینکه زمانی پیامبر(ص) به طرف بیت المقدس نماز خوانده و زمانی به طرف کعبه، پس حکم واقعی چیست، لازم می‌آمد که انتهای حکم موقت به وسیله آیه‌ای از قرآن بیان گردد، که در واقع بیان حکم منسوخ را می‌کند و در عین حال حکم ابدی را نیز به همراه دارد.

البته علاّمه بزرگوار به این مقدار بحث اکتفا نکرده و به بررسی روایات نقصان و زیاده در قرآن که بواسطه آنها از جانب علمای مکتب خلفا به مسأله نسخ استدلال شده است پرداخته‌اند که محورهای اصلی آن چند مطلب می‌باشد:

اولاً: روایات نقصان و زیاده خود دارای اختلاف‌های بسیاری است که نشان عدم هماهنگی آنها با یکدیگر می‌باشد که مفصلاً به موارد اختلاف و نتایج آن اشاره شده است.

ثانیاً: با بررسی یک مورد از موارد این روایات که نمونه منسوخ الحکم و التلاوة می‌باشد، جایگاه این روایات روشن می‌شود و آن روایات رضاعِ کبیر است که تنها راوی آن ام‌المؤمنین عائشه است که به همین جهت علاّمه آن را فتوای ام‌المؤمنین عائشه نام نهاده‌اند. روایتی که عایشه نقل می‌کند که آیه‌ای از قرآن دالّ بر ایجاد محرمیّت بزرگسالان از طریق شیر خوردن در5 نوبت وجود داشت که بعد از وفات پیامبر(ص) زیر تخت من بود و ما مشغول امر تجهیز پیامبر(ص) بودیم که حیوان خانگی آن را خورد!!!

علاّمه در دو محور به بررسی این حدیث می‌پردازند:

الف) اهتمام پیامبر به نشر و تبلیغ و حفظ آیات قرآنی در مکه و مدینه، دلیلی روشن بر جعلی بودن این روایت است که علاّمه بزرگوار در جلد اولِ «القرآن الکریم» کوشیده‌اند تا به خوبی این نکته را بیان دارند و سپس در جلد دوم با اشاره به آن تصویر، بیان می‌دارند که چگونه آیه‌ای که تا لحظه وفات پیامبر(ص) به ادّعای خود ام‌المؤمنین عائشه در میان مردم قراءت می‌شد بعد از خورده شدن در خاطر هیچ یک از مسلمانان و حافظان قرآن جز عایشه نبوده است!!!

ب) روایت مخالف آیه قرآن و سنت پیامبر(ص) و سایر روایات پیامبر(ص) در این موضوع، اساساً مخالف با فطرت انسان است و احدی مسأله شیر‌خوارگی و بزرگسالی را نشنیده است و البته لا‌تبدیل لخلق الله.

ثالثاً: استاد به مواردی از اعتقاد اهل تسنن به اینکه روایت قرآن باید متواتر باشد و به اخبار آحاد نمی‌توان استدلال کرد، اشاره کرده‌اند و بدین وسیله روایات نقصان و زیاده را زیر سؤال برده‌اند، با استناد به کلام بعض علمای اهل سنت از متقدمان چون زرکشی تا متأخران چون دکتر صبحی صالح؛ و با استناد به آرای علمایی از مکتب اهل البیت چون شیخ مفید(ره) و صاحب معالم(ره) و از متاخران نظیر آیت‌اللّه خوئی(ره) که می‌فرمایند: «نسخ تلاوت، عین تحریف است» استدلال کرده‌اند.

نکته قابل توجه در بحث و بررسی علاّمه عسگری این است که ایشان در مسأله نسخ تنها به ردّ مسأله اکتفا نکرده‌اند بلکه به ریشه اشتباهات موجود اشاره کرده و معتقد‌اند که:

آنچه بعض مفسّران را در مسأله نسخ با توجه به دو آیه نسخ و تبدیل به اشتباه انداخته است:

اولاً: جدا کردن این آیات از جایگاه‌شان و تفسیر و معنا کردن آنها جداگانه و به صورت مستقل بوده است.

ثانیاً: اضافه کردن اجتهادات قرّاء به آن و در انتها اعتماد به احادیث و روایات غیر صحیحه در این خصوص می‌باشد؛ و سپس به مسأله انتقال اجتهادات علمای مکتب خلفا (که از نظر ایشان مبتکرانِ انواع نسخ بوده‌اند)، به بعض تفاسیر مکتب اهل البیت اشاره کرده‌اند، همچون تفسیر تبیان شیخ طوسی‌(ره) و از آنجا به مجمع البیان طبرسی‌(ره) و سپس به تفاسیری چون تفسیر ابوالفتوح رازی و تفسیر گازر.

به هر حال استاد علاّمه عسگری در این بحث با بینش ژرف گرایانه خویش با ردّ هر گونه انواع نسخ در قرآن، وجود هر گونه آیه منسوخه در قرآن را نفی کرده و بدین وسیله دریچه تازه‌ای را به روی هر پژوهشگر نقاد و خالصی گشوده‌اند و بار دیگر راه هر گونه شبهه و خللی در قرآن را از سوی دشمنان اسلام مسدود کرده‌اند.

پی نوشت ها:

1. کشف الظنون، ج2، فهرست اسامی کسانی که در باب نسخ مطلبی نگاشته‌اند را به قرن سوم می‌رساند، بدین ترتیب:
ـ ابو عبید قاسم بن سلام (ت. 224)
ـ ابو داوود سجستانی (ت. 275)
ـ ابن المنادی (احمد بن جعفر بن محمد بغدادی) (ت. 334)
ـ ابو الحسین (محمد‌بن محمد نیشابوری حافظ و مقری) (ت. 368)
ـ ابوالقاسم هبة‌الله سلامة بن نصر… المقری النحوی البغدادی (ت. 410)
ـ ابن طاهر التیمی (ت. 429)
ـ ابن العربی (ت. 543)
ـ بدر الدین زرکشی (ت. 794)
ـ جلال الدین سیوطی (ت. 911)
2. مقدمه البیان، ترجمه محمد صادق نجمی/7.
3. مقصود فصل مربوط به بررسی آیات به اصطلاح منسوخه و ردّ نسخ آنها می‌باشد.
4. مقدمه البیان/7.
5. این مسأله که علی(ع) تنها عامل به این آیه است، به اجماع فریقین است.

وبلاگ علوم قرآن و حدیث

 

معنای لغوی نسخ|Ma'ani Loghavi Naskh

معنای لغوی نسخ|Ma'ani Loghavi Naskh

 نسخ به معنای لغوی و عام آن در روایات

 

برخی واژه شناسان برای نسخ معنایی اصلی نقل کرده اند که به حسب موارد فرق می کند: گاهی برداشتن چیزی و گذاشتن چیز دیگر به جای آن، و گاه تغییر و تبدیل چیزی به چیز دیگر است. (1) برخی برای نسخ در لغت چند معنا گفته اند: (2)

1. ازاله و از بین بردن چیزی؛ لذا «نَسَخَتِ الشَّمْسُ الظِّلَ» بدین معناست که آفتاب سایه را از بین می برد. همچنین گفته شده است: «نَسَخَتِ الرِّیحُ الآثارَ»؛ یعنی باد آثار را از بین می برد.(3)

2. تغییر و تبدیل چیزی به چیز دیگر.

3. نوشتن دوباره چیزی از روی چیزی دیگر که استنساخ و انتساخ هم گفته می شود. (استکتاب)

نسخ در اصطلاح قرآن پژوهان، حدیث پژوهان و اصولیان، عبارت از: رفع امر ثابت در شریعت با سپری شدن زمان آن است. (4) به عبارت دیگر: رفع حکم شرعی به دلیل شرعی.(5)

محقق حلی رحمه الله در تعریف نسخ می گوید: اعلام به پایان یافتن حکمی که با دلیل شرعی ثابت شده، به دلیل شرعی دیگری که متأخر از آن است، به گونه ای که اگر آن دلیل نبود، حکم اول ثابت می ماند.(6) 

ادامه نوشته

نظر آیت الله خویی درباره نسخ عبارت عشر رضعات معلومات

نظر آیت الله خویی درباره نسخ عبارت عشر رضعات معلومات

حضرت آیت الله خویی درباره ی عبارت «عشر رضعات معلومات» بر این عقیده اند که نوع نسخ آن عبارت است از نسخ تلاوة مع الحکم.

سعید بن مسیب|Said ibn al-Musayyib

سعید بن مسیب|Said ibn al-Musayyib

سَعید بن مُسَیِّب بن حُزن مَخزومی قریشی با کنیه ابومحمد (زادهٔ ۱۶ ه.ق، درگذشتهٔ ۹۴ ه.ق) فقیه، راوی حدیث و از تابعین بود که یکی از فقهای هفتگانه شهر مدینه به شمار می‌آمد.

روایت‌هایی از علی بن حسین زین‌العابدین و عبدالله بن عمر نقل شده که او را آگاه‌ترین و دانشمندترین انسان زمانه خود شمرده‌اند. وی از مخالفان بنی امیه بود و از بیعت با یزید بن معاویه خودداری کرد. ابن مسیب به ویژه پس از آنکه به خواستگاری عبدالملک مروان از دخترش برای ولیعهد و فرزندش ولید جواب رد داد و دخترش را، در برابر دو درهم مهریه، به عقد مردی تهیدست درآورد، مورد خشم خلیفه قرار گرفت.

خانواده

وی سعید بن مسیب بن أبی وهب مخزومی قریشی نام داشت و ابومحمد کنیه‌اش بود. مادرش ام سعید دختر حکیم بن امیه سلمی و فرزندانش محمد، الیاس، سعید، ام عمرو، ام عثمان و فاخته نام داشتند. با دختر ابوهریره ازدواج کرده بود و اکثر روایتهایش از ابوهریره نقل می‌شد.

نظریات

از معروفترین نظریات او، می توان به انکار وجود نسخ در قرآن اشاره کرد. فخر رازی در تفسیر خود ذیل آیه ۱۰۶ البقره از او و دیگر فقیه برجسته عصر تابعین، عطاء بن أبی رباح نقل می کند که این دو نسخ را به معنای کتابت می دانستند نه ازاله و الغاء.

این نظر را طبری از صحابی عبدالله بن مسعود و شاگردان او، و همچنین فقیه تابعی مجاهد بن جبر نیز، نقل می کند. در میان فقهای معاصر، احمد صبحی منصور هم چنین عقیده ای دارد.

وبلاگ علوم قرآن و حدیث

نسخ در قرآن (دیدگاه آیت الله معرفت)

نسخ در قرآن (دیدگاه آیت الله معرفت)

یک نوع نَسْخ، نسخ شریعت به شریعت دیگر است که ما منکر آن هستیم، البته بعضی از احکام شریعت پیشین ممکن است حسب تغییر شرایط نسخ شود، «و لِاُحِلَُّ لکم بعض ما حرم علیکم » [50/ آل عمران] نوع دیگر، نسخ به اصطلاح تدریجی است که ما اسم آن را نسخ مشروط گذاشتیم و در واقع نسخ نیست. مثلاً مسلمانان در شرایط خاصی باید در برابر تعرض دشمنان سکوت می‌کردند بعد حکم دیگری آمد که «فمن اعتدی علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدی علیکم» [ 194 / بقره] یعنی اگر تعرضی کردند، شما هم مقابله به مثل کنید. بعد از این آیه می‌آید که «قاتلو‌ا الذین یلون من الکفار» [123 / توبه] یعنی کفاری که دور‌دست هستند را بکشید. در مرحله بعد حکم جدیدی آمد که «فاقتلوا المشرکین حیث وجدتموهم» [5 / توبه] این می‌رساند که مسلمانان شرایط متغیر و تدریجی داشتند. لذا حکم بعدی ظاهراً حکم سابق را نسخ می‌کند، یعنی وقتی مسلمان قوت گرفت، حق ندارد چشم‌پوشی کند. این نَسخ، مشروط است؛ هر وقت مسلمانان در حالت ضعف قرار گرفتند باید چشم‌پوشی کنند و اگر قدرت گرفتند اجازه تعرض ندهند.

ادامه نوشته

خلاصه بخش نسخ در قرآن کتاب البیان فی تفسیر القرآن آیت الله خویی

خلاصه بخش نسخ در قرآن کتاب البیان فی تفسیر القرآن آیت الله خویی

پستی که برای شما مهیا کرده ایم تلاش دارد تا نکات کلیدی، مهم و کنکوری که شما را برای آزمون دکتری علوم قرآن و حدیث یاری خواهد کرد، اورده شود. خلاصه برداری دقیق باعث می شود که وقت گرانبهای شما تنها صرف یادگیری نکات مهم و اساسی شود

ادامه نوشته

شاهد مثال اصلی قائلین به نسخ آیات قرآن، کدام آیه است؟

شاهد مثال اصلی قائلین به نسخ آیات قرآن، کدام آیه است؟

آیه ی 106 سوره بقره

ادامه نوشته

انواع نسخ در قرآن+نظر آیت الله خویی

انواع نسخ در قرآن+نظر آیت الله خویی

 اهمیت بحث نسخ وقتی روشن می‌گردد که پذیرفته شود در قرآن آیات منسوخه در کنار آیات محکمه (غیر منسوخه) وجود دارد. در این صورت برای یک محقق معارف قرآنی ضرورت می‌یابد تا آیات منسوخه را بشناسد و آن‌ها را از آیات محکمه جدا سازد. یک فقیه که درصدد استنباط احکام فقهی از قرآن می‌باشد، یا یک متکلم که به دنبال دریافت معارف قرآنی می‌باشد، باید توان تشخیص آیات محکمه را داشته باشد.

ادامه نوشته

سوال شماره 70 (کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث 1395) سؤال آخر

سوال شماره 70 (کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث 1395) سؤال آخر

70 - در علوم قرآنی، کدام آیه به مفهوم «نسخ» دلالت ندارد؟

1 - «وإذا بدلنا آية مكان آية»

2 - «ما ننسخ من آية أو ننسها»

3 - «إنا كنا نستنسخ ما كنتم تعلمون»

4 - «فينسخ الله ما يلقي الشيطان»

ادامه نوشته

سوال شماره 69 (کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث 1395)

سوال شماره 69 (کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث 1395)

69 - بر فرض اینکه آیه ی شریفه ی «وعلى الذين يطيقونه فدية» منسوخ شده باشد، ناسخ آن کدام آیه است؟

1 - «وأن تصوموا خير لكم»

2 - «فمن شهد منكم الشهر فليصمه»

3 - «شهر رمضان الذي انزل فيه القرآن»

4 - «يا أيها الذين آمنوا كتب عليكم الصيام»

ادامه نوشته

سوال شماره 68 (کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث 1395)

سوال شماره 68 (کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث 1395)

68 - جمله ی «عشر رضعات معلومات» مثال برای کدام قسم از اقسام نسخ است؟

1 - حکم و تلاوت

2 - نه تلاوت و نه حکم

3 - تلاوت دون حکم

4 - حکم دون تلاوت

ادامه نوشته

سوال شماره 67 (کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث 1394)

سوال شماره 67 (کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث 1394)

67 - جمله ی ذیل مثال برای کدامیک از اقسام نسخ است؟

«الشیخ والشیخة إذا زنیا فأرجموهما»

1 - نسخ الحدیث

2 - نسخ التلاوة والحکم

3 - نسخ التلاوة دون الحکم

4 - نسخ الحکم دون التلاوة  

ادامه نوشته

سوال شماره 66 (کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث 1394)

سوال شماره 66 (کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث 1394)

66 - چه کسی امکان نسخ را نمی پذیرد؟

1 - ابن تیمیّه

2 - علامه طباطبایی

3 - بعضی از یهود

4 - آیت الله خویی

ادامه نوشته

تست شماره 10 علوم قرآنی (کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث) 1392

تست شماره 10 علوم قرآنی (کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث) 1392

60 - با توجه به این عبارت (لا يقع النسخ إلا في الأمر والنهي، ولو بلفظ الخبر)، ملاک نسخ پذیری آیات قرآن چیست؟

1 - آیاتی که متضمن حکم وضعی از جانب خداوند است امکان نسخ وجود دارد.

2 - آیاتی که جنبه ی اخباری دارند چه احکام و چه غیراحکام قابل نسخ می باشند.

3 - تنها آیاتی که متضمن آیات شرعی می باشند امکان نسخ وجود دارد.

4 - هر آیه ای که خداوند بخواهد آنرا نسخ می نماید چه در قالب امر و نهی باشد یا خبر.

ادامه نوشته