نظر آیت الله خویی درباره نسخ عبارت عشر رضعات معلومات
نظر آیت الله خویی درباره نسخ عبارت عشر رضعات معلومات

حضرت آیت الله خویی درباره ی عبارت «عشر رضعات معلومات» بر این عقیده اند که نوع نسخ آن عبارت است از نسخ تلاوة مع الحکم.
نظر آیت الله خویی درباره نسخ عبارت عشر رضعات معلومات

حضرت آیت الله خویی درباره ی عبارت «عشر رضعات معلومات» بر این عقیده اند که نوع نسخ آن عبارت است از نسخ تلاوة مع الحکم.
دیدگاه آیت الله خویی درباره صرفه
آیت الله خویی می فرمايد: «صرفهای كه آن را عدهای برگزيدند؛ اگر به اين معناست كه: خداوند با اين كه قدرت دارد انسان را به آوردن مانند قرآن توانايی بخشد؛ ولی اين قدرت را به هيچ انسانی نداده، با اين معنا صحيح است. ولي اختصاص به قرآن ندارد». و همچنين خداوند قدرت دارد به انسان توانايي ببخشد تا از گِل، انسانی بسازد ولی اين قدرت و توانايی را به بشر نداده است. در نتيجه، علماء شيعه، قول «صرفه»را نمی پذيرند.
أَنْتُمْ مِنْ طَواغيتِ الاُْمَّةِ وَ شِذاذِ الاَْحْزابِ، وَ نَبَذَةِ الْكِتابِ وَنَفَثَةِ الشَّيْطانِ
فَهَلاّ لَكُمُ الْوَيْلاتُ إِذْ كَرِهْتُمُونا وَ تَرَكْتُمُونا، تَجَهَّزْتُمُوها وَ السَّيْفُ لَمْ يَشْهَرْ، وَ الْجَأْشُ طامِنٌ، وَ الرَّأْىُ لَمْ يُسْتَحْصَفْ، وَ لكِنْ أَسْرَعْتُمْ عَلَيْنا كَطَيْرَةِ الدِّبا، وَ تَداعَيْتُمْ اِلَيْها كَتَداعي الْفَراشِ، فَقُبْحاً لَكُمْ، فَإِنَّما أَنْتُمْ مِنْ طَواغيتِ الاُْمَّةِ، وَ شِذاذِ الاَْحْزابِ، وَ نَبَذَةِ الْكِتابِ، وَنَفَثَةِ الشَّيْطانِ، وَ عَصَبَةِ الاْثامِ، وَ مُحَرِّفِي الْكِتابِ، وَ مُطْفِيءِ السُّنَنِ، وَ قَتَلَةِ أَوْلادِ الاَْنْبِياءِ، وَمُبيري عِتْرَةِ الاَْوْصِياءِ، وُ مُلْحِقِي الْعِهارِ بِالنَّسَبِ، وَ مُؤْذي الْمُؤْمِنينَ، وَ صُراخِ أَئِمَّةِ الْمُسْتَهْزِئينَ، اَلَّذينَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضينَ».
بررسی تطبیقی عدم تحریف قرآن از دیدگاه علامه طباطبایی و آیت الله خویی
مسأله تحریف ناپذیری قرآن از جهاتی چند دارای اهمیت ویژه است. اعتبار استناد به قرآن، اعجاز قرآن، اعتبار روایات معصومین (ع) وابستگی جدی به اثبات تحریف ناپذیری قرآن دارد. اگر تحریف ناپذیری قرآن به اثبات نرسد، اعتبار قرآن به چالش کشیده خواهد شد و هر گونه استناد به آیات آن با مشکل اساسی رو به رو خواهد بود. از این رو بسیاری از علماء درصدد پاسخگویی به شبهه تحریف برآمده اند از جمله ایشان علامه طباطبایی و آیت الله خویی می باشند که هر کدام به طریقی این شبهه را پاسخگو بوده اند.
دیدگاه های قرآنی آیت الله خویی (ره)
فقیه برجسته، مرجع عالیقدر مرحوم آیت الله العظمی آقای خوئی (1317-1413 هجری قمری) علاوه بر نظرات مطرحی که در سه دانش فقه، اصول فقه و رجال دارند، در زمینه علوم قرآن هم داری نظرات ارزندهای هستند که مورد توجه قرآن پژوهان معاصر قرار گرفته است.
کتاب شریف «البیان فی تفسیر القرآن» یکی از مهمترین آثار قرآنی معاصر در فرهنگ شیعه است که به قلم این عالم بزرگ نگارش یافته است. در این نوشتار کوتاه سیری در این اثر ارزشمند کرده و مهمترین نظرات قرآنی ایشان را به صورت خلاصه در اختیار خوانندگان محترم قرار میدهیم. امید است که مطالعه آن مفید و سودمند باشد.
دیدگاه مستشرقین و علمای اسلام درباره ناسخ و منسوخ در قرآن
با توجه به اهمیت زیاد مسئله نسخ مستشرقان همواره در طول تاریخ به این موضوع علاقه نشان داده و درباره آن بحث کرده و تصویری مغشوش از پدیده نسخ ارائه داده اند و به علت عدم اطلاع دقیق از مفاهیم ناب اسلامی و دیدگاه های مختلف شیعی و اهل سنت، نسخ را دستاویزی برای تحریف قرآن، اثبات آشفتگی و تناقض در آن، جهانی نبودن رسالت پیامبر اكرم (صلی الله علیه وآله) و جاودانه نبودن آن قرار داده اند و قرآن را پدیده ای مربوط به زمان یا مكانی خاص (عصر بعثت) پنداشته اند.
نسخ و اقسام آن در قرآن مجید
نسخ و اقسام آن در قرآن مجید
نسخ آیات قرآن از جمله مسائلی است که در عرصه فقه، حدیث و تفسیر همواره مورد توجه مفسران و دانشمندان اسلامی بوده است.
درباره هویت نسخ چهار مدرسه: رفع، دفع، خطاب و بیان وجود دارد که در این میان، مدرسه رفع با فرهنگ قرآن سازگارتر است. برای نسخ از نظر ناسخ چهار قسم: نسخ قرآن به قرآن، نسخ قرآن به سنت، نسخ سنت به قرآن و نسخ سنت به سنت وجود دارد که روایات ناظر به نسخ آیات به آیات، مصداق عینی نسخ قرآن به قرآن است.
شیعه به خلاف اهل سنت که به سه نسخ: حکم، تلاوت و حکم و تلاوت معتقد است، فقط درباره قسم نخست اتفاق نظر دارد. ازاینرو روایاتی که در آن شائبه نسخ تلاوت وجود دارد لزوما به معنای نسخ تلاوت نمیباشد.
نقد علی نصیری بر نظر آیت اللّه خویی (ره) در مورد ناسخ و منسوخ در قرآن
نقد نظریهّ آیت اللّه خویی (ره)
1. نخست باید دانست تا آن جا که نگارنده کاوش کرده، ایشان دراین نظریه? خود ،منفرد است. تنها کسی که با ایشان موافقت کرده، به استناد کلام فخر رازی، ابومسلم بن بحر میباشد که او نیز به عدم وقوع نسخ در قرآن حکم داده است.18 آن چه از کتب علوم قرآنی و نیز کتب تفسیری، ازعامّه و خاصّه آشکار می شود، این است که وجود آیه منسوخ را در قرآن ـ هر چند به تعداد انگشت شمار ـ پذیرفته اند و برای مدّعای خود به اجماع امّت استناد کرده اند. مخالفت با چنین اجماعی گر چه شگفت است، امّا ازاستوانه علم و فقاهت، هم چون نویسنده? «البیان» بعید نمی نماید؛ چه فرزانگان روزگار فرزند تحقیق اند، نه وامدار اتفاق جماعت. بدین سان شایسته است با دلیل ایشان به نقد بنشینیم.
نظر آیت الله خویی درباره تحریف در قرآن
یکی از مسائل مهمی که در مورد قرآن مطرح بوده و از حساسیت بیشتری برخوردار است مسئله تحریف قرآن میباشد که پیوسته در حوزه قرآنی، ذهن هر مسلمانی بویژه دانشمندان این علم را به خود مشغول داشته، البته هر چند که همه آنها اعم از مسلمانان عادی و یا دانشمندانشان با نظر به دلایل عقلی و گواهی تاریخ، یقین و اعتقاد بر عدم تحریف قرآن را دارند و معتقدند که این قرآنی که امروز در دست دارند عین همان قرآنی است که دیروز بر حضرت محمد صلی الله علیه وآله نازل شده و چیزی از آن کم و زیاد نگردیده، اما در این میان عدهای از افراد کوته بین و ظاهر نگر و عدهای نیز بر اساس دشمنیشان به اسلام و قرآن، میگویند همان طور که کتابهای پیشین تحریف شده است این کتاب نیز تحریف شده و در این میان به ظواهر برخی از احادیث و روایت ها نیز اشاره میکنند.
بررسی آراء علما درباره ناسخ و منسوخ در قرآن
نظر آیت الله خویی درباره توثیقات سید بن طاووس
نظر آیت الله خویی درباره نسبت کتاب الضعفاء به ابن غضائری
یکی از عالمان مشهور در قرن پنجم هجری، شخصی است به نام ابن غضائری؛ البته عنوان «ابن غضائری» هم برای «حسین بن عبید الله غضائری» و هم برای فرزندش؛ «احمد بن حسین بن عبیدالله» به کار برده میشود. از آنجا که در فهرست کتابهای حسین بن عبیدالله، کتاب رجالی دیده نمیشود، عدهای کتاب رجالی مشهور به «رجال ابن غضائری» یا همان کتاب «الضعفاء» را به احمد بن حسین(پسر) نسبت دادهاند. البته عدهای دیگر؛ این نسبت را به طور کلی نفی کردهاند. در هر صورت؛ تضعیفاتی که در این کتاب درباره راویان وارد شده است، مورد قبول علما قرار نگرفته است.
احادیث عددیه
احادیث عددی اخلاقی ازمعصومین علیهم السلام
1 – یک ثواب برای جواب سلام
قال علی علیه السلام:سلام هفتاد حسنه دارد، که شصت و نه حسنه آن مخصوص سلام کننده و یک حسنه آن برای پاسخ دهنده است[1].
2 – دو خصلت رو به جوانی
پیامبراکرم صلی الله علیه واله:دو خصلت از فرزندان آدم روز به روز و هر چه از سال و عمر او می گذرد جوان تر می شود؛ 1) حرص؛ 2 ) آرزوی دراز[2]
بررسی شخصیت رجالی محمد بن اسماعیل بن میمون زعفرانی
توثیقات عام (مقدمه معجم رجال الحدیث)
افزون بر توثیقات خاص شیوههای دیگری وجود دارد كه راویانی را به صورت عام و به صورت ضمنی در قالب عناوینی كلّی، همچون اصحاب اجماع، به عنوان ثقه معرفی میكند كه ازآنها به توثیقات عام تعبیر میشود. اینك به بررسی آنها میپردازیم:
۱ - اصحاب اجماع
۲ - شمار اصحاب اجماع
۳ - وجه حجیت اجماع مورد ادعای کشی
۴ - مفهوم صحیح شمردن روایات صحیح اصحاب اجماع
۴.۱ - مقصود صحیح شمردن نقل و حکایت آنان است؛
۴.۲ - مقصود صحیح شمردن مرویات آنان است؛
۴.۳ - دیدگاه دوم به صحّت نزدیکتر است؛
۵ - مشایخ ثقات
۵.۱ - محمدبن ابی عمیر
۵.۲ - حکم مراسیل محمد بن ابی عمیر
۵.۳ - اشکالات آیه الله خویی بربرابری مراسیل ابن عمیر با مسانید
۵.۴ - صفوان بن یحیی بیاع سابری
۵.۵ - احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی
۵.۶ - احمد بن محمد بن عیسی قمی
۵.۷ - بنو فضّال
۵.۸ - جعفر بن بشیر
۵.۹ - محمد بن اسماعیل بن میمون زعفرانی
۶ - راویان امام صادق علیه السّلام
۷ - مشایخ اجازه
۸ - وکالت امام معصوم علیه السّلام
۹ - سایر توثیقات عام
۱۰ - نتیجه بررسی توثیقات عام
مقدمه کتاب معجم رجال الحدیث آیت الله خوئی
معجم رجال الحدیث با یک مقدمه تفصیلی شروع شده است. آیت الله خویی در مقدمه، شش مطلب را ذکر کرده است.
ایشان در مطلب اول، ضرورت فراگیری دانش رجال و آشنایی با قواعد آن را تبیین کرده است
وی در مطلب دوم با توجه به این نکته که اطلاع از وثاقت و حسن حال راوی در ارزیابی روایات او نقش دارد، راههای دستیابی به وثاقت راوی و اطلاع از حسن حال او را یادآوری مینماید.
آیت الله خویی در مطلب سوم، توثیقات متأخرین مانند توثیقات ابن طاووس، علامه حلی، ابن داوود و بقیه رجالیون متأخر را ارزیابی کرده و معتقد است که توثیقات این افراد در مورد راویان اعتباری ندارد.
ایشان در مطلب چهارم، توثیقات عامه از قبیل مشایخ الثقات، اصحاب اجماع، مشایخ اجازه، کثرت روایت، وکالت از طرف امام معصوم(ع)، مصاحبت با معصوم(ع)، صاحب اصل و کتاب بودن و ... مورد بررسی قرار داده است.
وی در مطلب پنجم به تفصیل ضرورت ارزیابی احادیث کتب اربعه را از جهت سند لازم دانسته است.
ایشان در مطلب ششم، مهمترین منابع رجالی شیعه مانند رجال برقی، رجال کشی، رجال نجاشی، رجال ابن غضائری، فهرست شیخ طوسی، رجال شیخ طوسی به طور اجمالی معرفی کرده است.
توثیقات خاص (مقدمه معجم رجال الحدیث)
توثیقات خاص
اندیشمندان علم رجال، توثیق را به دو قسم توثیق عام و توثیق خاص تقسیم نموده اند.
تعریف توثیق خاص
توثیق خاص آن است که در مورد یک راوی مشخص، الفاظ دال بر وثاقت آمده باشد.
مصادیق توثیقات خاص
توثیق خاص دارای زیرمجموعه هایی است که به برخی از آن ها اشاره می نماییم:
← تنصیص یكی از معصومان - علیهم السلام
هر گاه یكی از امامان معصوم علیهم السلام بر وثاقت كسی تصریح كنند، بدون تردید وثاقت او ثابت می گردد و پیداست در صورت تحقّق چنین تنصیصی بهترین و محكم ترین راه برای اثبات وثاقت خواهد بود. دستیابی به چنین تصریحی دو راه دارد:
نظر آیت الله خویی درباره اثبات وثاقت و حسن راویان چیست؟
(س.د 93)
نظر مرحوم آیت الله خویی درباره وثاقت راویان احادیث شیعه
حضرت آیت الله خوئی، وثاقت همگانی روات را رد کرده اند و دلایلی بسیاری برای این موضوع اشاره کرده اند.
نام محمّد بن سنان، در کتب حدیثی فراوان آمده است؛ ولی درباره توثیق یا تضعیف وی، بین علمای رجال، اختلاف وجود دارد. عدّهای وی را بنا به اتّهاماتی چون غلوّ، وجادهای بودن روایاتش، کذّاب مشهور شمرده شدن توسّط فضل بن شاذان و ... ، به شدّت تضعیف کردهاند و عدّهای نیز وی را توثیق کردهاند و از اصحاب سرّ ائمه به حساب آوردهاند.
علمای متأخّر نیز با بررسی اقوال علمای رجال درباره وی، گاه قائل به توقّف شدهاند و گاه به دلیل تضعیف نجاشی و شیخ طوسی، به تضعیف وی حکم دادهاند و برخی هم با بررسی روایاتی که توسّط محمّد بن سنان نقل شده و همچنین بررسی اقوال علمای رجال، ضمن ردّ تضعیف محمّد بن سنان، وی را توثیق کردهاند. با بررسیهای انجام گرفته در این تحقیق، ما هم آخرین رویکرد را برگزیدهایم.
کلید واژهها: محمّد بن سنان، توثیق، تضعیف، غلوّ، اصحاب سرّ
در میان کتب رجالی شیعه، به راویانی برخورد میکنیم که درباره توصیف رجالی آنها، بین علمای رجال اختلافات فراوانی وجود دارد. از جمله این راویان، محمّد بن سنان است که علمای رجالی متقدّم ما، اخبار کاملاً متفاوت و حتّی متناقضی درباره وی دادهاند. برخی وی را توثیق کردهاند و برخی دیگر وی را به شدّت تضعیف کردهاند.
از این راوی، با نامهای محمّد بن سنان و ابن سنان ، در کتب حدیثی شیعه فراوان یاد شده و در کتب اربعه حدیثی، عنوان محمّد بن سنان در اسناد ۷۹۷ حدیث وجود دارد (معجم رجال الحدیث: ج ۱۷ ص ۱۴۸). از این رو، لازم است که توصیف رجالی وی مشخّص شود.
شایان توجّه است که در کتب رجال، دو محمّد بن سنان وجود دارند که به خاطر اختلاف نسبت و جدّ، دو نفر به حساب آمدهاند: یکی محمّد بن حسن بن سنان زاهری ـ که مورد بحث ماست ـ و دیگری محمّد بن سنان بن ظریف هاشمی که با توجّه به سخن شیخ طوسی (رجال الطوسی: ص ۲۸۳) و کشّی ( اختیار معرفة الرجال: ج ۲ ص ۷۹۵) که گفتهاند: ... ابن سنان و لیس بعبدالله ، احتمال دارد که برادر عبد الله بن سنان باشد که از اصحاب امام صادق( بوده است.
البتّه برخی آن دو اسم را یکی حساب کرده و گفتهاند که ممکن است ظریف جدّ نزدیک و زاهر از اجداد دور او باشد (الرسائل الرجالیة: ج ۳ ص ۵۹۱ ـ ۶۵۱).
به هر حال، این اشتراک، به اعتبار روایت خللی وارد نمیکند؛ چرا که وقتی نام محمّد بن سنان میآید، به سوی محمّد بن سنان زاهری به خاطر مشهور بودنش، انصراف پیدا میکند و اختصار در شرح حال محمّد بن سنان هاشمی، نشانه ناشناخته بودن اوست (همان: ج ۳ ص ۶۶۰). بنا بر این، موضوع بحث ما، محمّد بن سنان زاهری خواهد بود که ابتدا به مطالبی درباره شخص وی اشاره میکنیم و بعد به طور مفصّل، به توصیف رجالی وی خواهیم پرداخت.
برای مطالعه بیشتر شخصیت رجالیِ محمد بن سنان، کلیک کنید
بررسی شخصیت رجالی محمد بن سنان (معجم رجال الحدیث)
یکی از افرادی که به عنوان نقض ذکر شده بود محمد بن سنان است. جماعت بسیاری او را تضعیف کردند و ما سابقا به آن موارد اشاره کردیم.
نجاشی در مورد او می گوید: ابن عیاش می گوید که او محمد بن حسن بن سنان است: هو محمد بن الحسن بن سنان مولى زاهر توفي أبوه الحسن و هو طفل و كفله جده سنان فنسب إليه.
بنا بر این چون تحت تربیت جد خود سنان بوده است از این رو او را به جد نسبت داده اند.
کتاب درآمدی بر علم رجال: ترجمه مقدمه معجم رجال الحدیث خویی

معجم رجال الحدیث، کتابی از آیت الله سید ابوالقاسم خوئی با موضوع علم رجال. این کتاب بر اساس حروف الفبا بیش از ۱۵ هزار راوی احادیث شیعه را معرفی کرده و درباره معتبر بودن یا نبودن نقل حدیث آنها اظهار نظر کرده است. این کتاب در ۲۴ جلد منتشر شده و مورد مراجعه پژوهندگان علوم اسلامی است. محتوای این کتاب در نرم افزار درایه الحدیث نیز ارائه شده است.
معروف بن خربوذ معجم رجال الحدیث
معروف بن خربوذ
مَعروفِ بنِ خَرَّبوذ، از اصحاب امام باقر (ع) و امام صادق (ع)، از اصحاب اجماع و از اولین فقهای شیعه. چون در مکّه ولادت یافت به مکّی اشتهار دارد. معروف از راویانی است که هم نزد شیعه و هم اهل سنت توثیق شده است.
نسب
مَعروفِ بنِ خَرَّبوذ مکی، از موالی آل عثمان بن عفان بود [۱] که از همین روی او را قرشی نیز خواندهاند.[۲] سفیان بن عیینه نام پدر وی را مُسکان ذکر کرده ولی مِزّی این نظر را درست نمیداند.[۳] معروف در نیمه دوم سده اوّل هجری در شهر مکّه متولد و دوران نوجوانی و جوانی را در همان شهر گذراند.
شیخ طوسی در کتاب رجالش یک بار او را از اصحاب امام چهارم (ع) و گاهی امامان پنجم و ششم(ع) دانسته است [۴] و بنابر تحقیق سید ابوالقاسم خویی چنین چیزی بعید نیست و سخن شیخ دقیقتر از دیگران است به این معنا که معروف زمان امام سجاد (ع) را درک کرده است ولی در آن زمان جایگاه علمیاش در عصر امام باقر و امام صادق را نداشته است.[۵]
برید بن معاویه عجلی معجم رجال الحدیث
بُرَید بن مُعاویه عِجْلی (؟ ـ ح۱۴۸ق) از اصحاب امام باقر (ع) و امام صادق (ع) و از فقهای شیعه در نیمه اول قرن دوم است. روایاتی از امام باقر و امام صادق علیهما السلام در ستایش او وارد شده است.
نام و کنیه
ابن حجر عَسقلانی نام او را حاتم و کنیهاش را ابوالقاسم نوشته است.[۱] سال تولدش معلوم نیست.
جایگاه
وی از اصحاب برجسته و معتمد امام باقر (ع) و امام صادق (ع) بوده[۲] و به گفته کشّی از جمله شش فقیه بزرگِ شیعه آن قرن است که در نشر فقه و معارف شیعه بسیار مؤثر بودهاند. این شش نفر را افقه الاوّلین نامیدهاند[۳] که طبقه اولِ اصحاب اجماع نیز شمرده میشوند.
نام اصحاب اجماع (معجم رجال الحدیث خویی)

به قول مشهور شمار اصحاب اجماع 18 نفر است:
از اصحاب امام باقر و امام صادق (علیهما السّلام).
زرارة بن اعین
معروف بن خرّبوذ
برید بن معاویه عُجَلی
ابو بصیر اسدی
و به قولی مرادی
فضیل بن یسار
محمد بن مسلم طائفی
از یاران امام صادق (علیه السّلام).
جمیل بن درّاج
عبد اللّه بن مسکان
عبد اللّه بن بکیر
حمّاد بن عیسی
حمّاد بن عثمان
ابان بن عثمان
از شاگردان امام کاظم و امام رضا (علیهما السّلام).
یونس بن عبد الرحمان
صفوان بن یحیی
محمد بن ابی عمیر
عبد اللّه بن مغیره
حسن بن محبوب
احمد بن محمد بن ابی نصر
اما گاهی به جای ابوبصیر اسدی در گروه نخست از ابو بصیر مرادی یاد میکنند و در گروه سوم به جای حسن بن محبوب، حسن بن علی بن فضال و فضالة بن ایوب، یا یه جای فضالة بن ایوب، عثمان بن عیسی را مینشاند. اگر این چهار تن؛ یعنی ابو بصیر مرادی، حسن بن علی بن فضال، فضالة بن ایوب و عثمان بن عیسی راکه محل اختلافاند، به اصحاب اجماع اضافه کنیم،؟ شمار آنان ۲۲ تن خواهد بود. و از آنجا که بر صحت روایات این دست از اصحاب ائمه (علیهالسّلام) اجماع شده است، به آنان اصطلاحا اصحاب اجماع اطلاق شده است. با توجه به چهار نفر دیگر که در برخی اقوال به آنان اشاره شده است، تعداد اصحاب اجماع بیست و دو نفر است.
درآمدی بر علم رجال ترجمه و تحقیق عبدالهادی فقهی
درآمدی بر علم رجال ترجمه مقدمات شش گانه کتاب بیست و سه جلدی معجم رجال الحدیث است که مولف دانشمند آن در مقدمه اول کتاب، ضمن بحث درباره ضرورت مراجعه به علم رجال در استنباط احکام شرعی، با دلایلی روشن و استوار به ابطال دیدگاهی پرداخته است که کتب اربعه را قطعی الصدور میداند. وی در مقدمه دوم، مهمترین معیارهای تشخیص وثاقت یا حسن راویان را تصریح معصوم(ع) تصریح یکی از بزرگان متقدم یا متأخر و ادعای اجماع از سوی اقدمین برشمرده است.
جایگاه رجالی ابراهیم بن هاشم قمی
ابراهیم بن هاشم قمی، فقیه و محدث کوفی قمی و نخستین کسی بود که احادیث کوفیان را در قم منتشر کرد. وی پدر علی بن ابراهیم (نویسنده تفسیر قمی) است.
ابراهیم بن هاشم ابواسحاق کوفی قمی، فقیه و محدث قمی که اصالتاً کوفی بود و با آمدن به قم، اولین کسی بود که احادیث کوفیان را در قم منتشر کرد. وی پدر علی بن ابراهیم (نوییسنده تفسیر قمی) است.
مقدمه معجم الرجال خویی
Introduction to the Dictionary of Men Khoi

خوئی سید ابوالقاسم، درآمدی بر علم رجال، ترجمه و پانوشت از: عبدالهادی فقهی زاده، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، تهران، 1376 ش.
در دوران صادقین (علیهما السلام) حدیث شیعی گسترش شگرفی یافت و حوزههای درسی آن امام بزرگوار، شاگردان حقجویی را در دامان خود پروراند که پس از آن، پیشقراولان انتقال فرهنگ شیعی به عصرها و نسلها شدند. گستردگی این محافل و اهمیت و عمق معارفی که از رهگذر آن مجالس انتشار یافت چنان بود که میتوان گفت: حدیث شیعی عمدةً در این دوران پایهگذاری شده است.
وثاقت راوی (علم رجال)
وثاقت راوی
در این نوشتار به مقوله جرح و تعدیل پرداخته میشود؛ یعنی به وسیله چه الفاظی میتوان وثاقت راوی را سنجید و آن را به دست آورد و چه نشانههایی وجود دارد كه اگر بر راوی منطبق باشد، دلیل بر وثاقت او خواهد بود؟
نظر فقها در مورد مرسلات شیخ صدوق «من لا یحضر»
نظر فقها در مورد مرسلات «من لا یحضر»
1) حجیت مطلق: عدهی بسیاری، مرسلهای وی را صحیح دانسته اند و حکم مرسل بر آنها بار نمیکنند.
دلایل:
تعهد صدوق بر گردآوری احادیثی که میان او و خدا حجت بوده است
ضبط و قوت بالای حفظ صدوق از ثفات روایت میکرده است
2) عدم حجیت: این نظر آیت الله خویی است، که با توجه به سیرهی ایشان در کتاب معجم رجال الحدیث، که توثیقات گذشتگان را به چالش کشیده، این مورد را نیز به چالش کشیده و نمیپذیرد.