کتب مهم غریب الحدیث اهل سنت (ترتیب زمانی)

کتب مهم غریب الحدیث اهل سنت (ترتیب زمانی)

1- غریب الحدیث - أبوعبید - [هرويّ] (224ق) دو جلد است فهرست لغات در آخر جلد 2

2- غریب الحدیث - حَربيّ (285ق) - فهرست در جلد3، ص1321

3- غریب الحدیث - خَطّابيّ (388ق) - فهرست در جلد3، ص370

4- الغريبين في القرآن والحديث - الهِرَويّ (401ق) - فهرست در آخرِ هر جلد

5 - المجموع المغیث - مَدینيّ (581ق) - فهرست به صورت الفبایی

6- النّهایة فی غریب الحدیث و الأثر - ابن أثیر (606ق) - فهرست الفبایی

7- التَّکملة - صَغانيّ (650ق) - فهرست الفبايی در متن بر اساس حرف آخر

فهم حدیث با فقه الحدیث

تعریف این علم

با مطالبی که گذشت می‌توان این علم را اینگونه تعریف کرد:

علم فقه الحدیث، علمی است که با بررسی متن حدیث و بوسیله آموزش سیر منطقی فهم حدیث، دانش پژوه این علم را در فهم مقصود معصوم(علیه السلام) یاری می‌رساند.

حال این سؤال مطرح می‌شود که علم فقه الحدیث چگونه به این هدف می‌رسد؟

این علم با ارائه مبانی و آموزش سیر منطقی فهم حدیث که از قواعد ادبی، اصولی، کلامی و دیگر قوانین عقلی و عُقلایی استخراج شده است، دانش پژوه را یاری می‌دهد تا بتواند آن معنایی را که معصوم (ع) در نظر داشته است را درک کرده و به آن مقصودی که در مظر داشته است برسد.

ادامه نوشته

تحميل النهایة فی غریب الحدیث و الأثر (ابن الأثير جزري)

تحميل النهایة فی غریب الحدیث و الأثر (ابن الأثير جزري)

«النهایة فی غریب الحدیث و الاثر»، تالیف ابوالسعادات مبارک بن ابی الکرم محمد، معروف به ابن الاثیر جزری، متوفی به سال ۶۰۶ ق می‌باشد که از لغت نامه‌های عربی به عربی به شمار می‌رود و در باب غریب حدیث تالیف شده است.

درباره کلام غریب دو وجه گفته‌اند: یکی آنکه مراد از آن بعید المعنی و غامض باشد؛ چنانکه فهم بدان جز با تامل بسیار و به کار انداختن اندیشه نرسد و دیگر آن که مراد سخن قبایل دور افتاده ی عرب است، چون به کلمه‌ای از لغات عرب برمی خوریم آن را غریب می‌شماریم.

ادامه نوشته

محمد بن علی مازری

محمد بن علی مازَری (۱۰۶۱ - ۱۱۴۱) فقیه و محدث مالکی بود. شرحی کامل بر صحیح مسلم نگاشت و آن را «المُعلِم بِفوائد صحیح المسلم» که آن را نخستین شرح بر صحیح مسلم می‌دانند. از دیگر آثار او «إیضاح المحصول من برهان الأصول» و «الواضح فی قطع لسان النابح».

در مقایسه با آثار پیشین که جنبه شرح بر کتب سته داشتند، شرح مازری نخستین کتابی است که از فضای غریب الحدیث کاملا فاصله گرفته به بحث های تحلیلی در حوزه عقاید و فقه پرداخته است.

ابو عبید احمدبن محمد هروی+متن دکتر احمد پاکتچی

(وف 401 ق)، محدث، ادیب و لغوى. معروف به صاحب «الغریبین». اصلش از فاشان، از قراى هرات است. از بزرگان علما و ادبا و لغویون و از شاگردان نفطویه و ابن‏سراج و ابومنصور ازهرى بود. وى از احمد بن محمد بن یاسین و ابواسحاق احمد بن محمد بن یونس بزاز حافظ روایت كرده است. شیخ‏الاسلام ابوعثمان اسماعیل بن عبدالرحمان صابونى و ابوعمر عبدالواحد بن احمد ملیحى و ابوبكر اردستانى از وى روایت كرده ‏اند. او را پیشواى اهل ادب در زمان خود مى‏دانستند. وى به سرزمینهاى مختلف سفر كرد و مدتى نیز اسیر قرامطه شد. در «ریحانةالادب» و «روضات ‏الجنات» كنیه‏ى وى ابوعبداللَّه یا ابوالقاسم ذكر شده است. از آثارش: «الغریبین»، كه جمعى است بین تفسیر «غریب القرآن» و «غریب الحدیث»؛ «ولاة هرات» یا «تفصیل ولاة هرات».

ادامه نوشته

ابن قتیبه دینوری (276ق) غریب الحدیث

ابن قتیبه دینوری (276ق) غریب الحدیث

ابومحمد عبدالله بن مسلم ابن قتیبه دینوری [د 276ق] عالم بزرگ ایرانی که در کوفه نشو و نما یافت، نزد استادان بزرگ آن دیار دانش آموخت و چندی را هم برای تحصیل در بصره گذرانید. او در میان مشایخ ادب محضر کسانی چون ابوحاتم سجستانی، ابوالفضل ریاشی وعمرو بن بحر جاحظ را درک کرد و در حدیث از مشایخ متعددی استماع داشت که در میان آنان بیش از همه از اسحاق بن راهویه، عالم بزرگ خراسان متأثر بود. مرویات ابوعبید قاسم بن سلام را نیز از طریق شاگرد وی احمد بن سعید لحیانی فرا گرفته بود. وی حدود 17 سال به عنوان قاضی در دینور خدمت کرده و پس از انفصال از این سمت در حدود 44 سالگی، به بغداد رفته و باقی عمرش را در تختگاه عباسیان سپری کرده است (دائرة العارف بزرگ اسلامی، ج4 ص 449- 451؛ برای مشایخ، نک: ذهبی 1405ق، ج13 ص 297؛ ابن قتیبه 1403ق، ص 47). در میان شاگردان او نام کسانی چون فرزندش احمد، قاضی احمد بن عبدالله مصری، عبیدالله سکری، عبدالله بن احمد بن بکر و ادیب نامدار ابن درستویه داده می شود (ذهبی 1405 ق، ج13 ص 297، 299) که فرد اخیر خود از مؤلفان غریب الحدیث است.

ادامه نوشته

ابراهیم حربی (م285ق) غریب الحدیث

ابراهیم حربی (م285ق) غریب الحدیث

ابواسحاق ابراهیم بن اسحاق حربی (د 285ق] عالمی دارای خاستگاه خراسانی و اصالتاً از شهر مرو است که در بغداد رشد کرده و شاید در همان شهر نیز متولد شده است (یاقوت حموی 1355 ق، ج1 ص 113- 114). او از مشاهیری چون احمد بن حنبل، ابونعیم فضل بن دکین، مسدد بن مسرهد، ابوعبید قاسم بن سلام، ابوالولید طیالسی، علی بن جعد و ابوبکر ابن ابی شیبه از محدثان دانش آموخت (ذهبی 1405 ق، ج 13 ص 356- 357)، اما استادان او در ادب و لغت عربی به روشنی یاد نشده اند. در میان شاگردانش نیز نام کسانی چون ابومحمد ابن صاعد، ابوبکر نجاد، احمد بن جعفر قطیعی، محمد بن مخلد عطار، جعفر خلدی و ابوبحر بربهاری دیده می شود (همان اثر، ج13 ص 357).

ادامه نوشته

ابوعدنان سُلَمي

ابوعدنان عبدالرحمن بن عبد الاعلی یا ورد بن حکیم (یا حکیم) سلمی لغت شناس و راوی اخبار عرب از عالمان بصره است. درباره ی زندگی او داده ها، به اندازه ای اندک و آشفته است که حتی نام و نام پدر او نیز با تردید ضبط شده است (ابن ندیم 1350 ش، ص 51؛ صفدی 1420ق، ج18 ص 93). اهمیت انتساب او به بصره موجب شده است تا در منابع گاه او را به احتضار ابوعدنان بصری بخوانند (بلاذری 1417ق، ج12 ص 212). ابن غیاض شامی که وی را به نام عدنان لغوی معرفی کرده، بر اساس یادداشتی بر ظهر نسخه غریب الحدیث ابوعدنان که در ری آن را دیده بوده، یادآور می شود که کنیه وی در اصل ابومحمد است و ابوعدنان لقبی کنیه سان برای اوست و نام او را عبدالرحمن بن عبد الاعلی بن میمون، مولای موسی بن عبدالله بن حازم سلمی ضبط کرده است (قفطی 1374ق، ج4 ص 148).

ادامه نوشته

ابوعبید قاسم بن سلام خزاعی [د 224ق]

ابوعبید قاسم بن سلام

ابوعبید قاسم بن سلام خزاعی [د 224ق]، فقیه، محدث، قاری و لغت شناس برجسته خراسانی است که آثار پرشماری در حوزه های مختلف دانش از او بر جای مانده است. بنا به روایتی پدرش مولای مردی از هرات بود و با قبیله عرب ازد نسبت ولاء داشت وخود نیز در همان شهر زاده شد (خطیب بغدادی 1349ق، ج12 ص 403- 404). ابوعبید پس از تحصیل مقدمات در خراسان، برای ادامه رهسپار عراق شد و از شیوخ بزرگ کوفه، بصره و بغداد چون یحیی بن سعید قطان دانش آموخت (همان اثر، ج 12 ص 408- 409؛ مزی، تهذیب، ج15، ص 169). درحدود 191 ق سفری هم به شام داشت و در خلال سفر، از برخی عالمان شهرهای شام مانند معمر بن سلیمان نخعی نیز بهره گرفت (نک: ابوشامه 1406ق، ص 201؛ مرشد بالله 1403ق، ج2 ص287)، اما او در آن زمان خود عالمی شایسته بود و در حدود 192ق ثابت بن نضر خزاعی که از سوی خلیفه عباسی به فرمانروایی ثغور شام گماشته شد (نک: طبری 1407ق، ج5 ص 12) ابوعبید را به عنوان قاضی شهر طرسوس، مرکز ولایت ثغور برگزید. وی در حدود 18 سال در این سمت باقی بود و عملاً ثغور شام به محل تعلیم و تألیف او تبدیل شد (خطیب بغدادی 1349ق، ج12 ص 413). وی سفرهایی به مصر (ذهبی 1405ق، ج10 ص 492) و حجاز نیز داشته (نک: ابوعبید 1384ق، ج1 ص 316).

ادامه نوشته

عبدالملک بن قریب اصمعی (216ق)

عبدالملک بن قریب اصمعی

عبدالملک بن قریب اصمعی [د 216ق] از راویان اخبار و اشعار عرب و از عالمان نامی در ادب عربی در عصر متقدم عباسی محسوب می شود. ظاهراً تباری عربی داشت، اما نسبت وی واضح نبود و گاه از قبیله باهله گاه از قیس عیلان شمرده می شود. خاستگاهش از بصره بود و در همان دیار از درس بزرگانی چون خلیل بن احمد و ابوعمرو بن علاء بهره برد (ابن قتیبه 1960م، ص 543؛ زبیدی 1392ق، ص 183؛ خطیب بغدادی 1349ق، ج10، ص 410؛ ابن انباری 1959م، ص 90). افزون بر ادب، وی به عنوان راوی حدیث نیز فعالیتی داشت و از کسانی چون سفیان ثوری، مسعر بن کدام، شعبة بن حجاج و عبدالله بن عون حدیث شنیده بود، اما کمتر به روایت مسند احادیث اهتمام ورزید (ابن جمیع 1405ق، ص 388؛ ذهبی 1405ق، ج10، ص 176). او بر مذهب اهل سنت بود و گرایش مذهبی موردتأیید احمد بن حنبل قرار داشت (خطیب بغدادی 1349ق، ج10، ص 418).

ادامه نوشته

ابوزید انصاری (215ق)

ابوزید سعید بن اوس انصاری [د 215ق] یکی دیگر از لغویان و راویان اخبار غرب در دوره متقدم است. به عکس ابوعمرو شیبانی، او فردی برآمده از مکتب بصره بود که برای دانش اندوزی به محافل کوفه نیز درآمد و همین امر موجب اعتدال او در گرایش بصری اش بود؛ در واقع وی نخستین فرد از مکتب بصره بود که به آموختن از مکتب کوفه علاقه نشان داد (سیرافی 1936م، ص 56- 57؛ ابن انباری 1959م، ص 86).

ادامه نوشته

ابوعمرو شیانی (غریب الحدیث)

ابوعمرو اسحاق بن مِرار شیبانی (۷۱۸–۸۲۱م) زبان‌شناس، شاعر و نویسندهٔ عراقی در سدهٔ دوم هجری بود. او در ابتدار آموزگار کودکان بنی‌شیبان در رمادهٔ کوفه بود. مدتی ساکن بغدادش شد و در زبان‌شناسی از مذهب کوفی پیروی می‌کرد. «کتاب الخیل»، «کتاب اللغات»، «کتاب النوادر الکبیر»، «کتاب غریب الحدیث»، «کتاب خلق الانسان»، «کتاب الإبِل»، «کتاب النحلة» از آثار اوست. حدود هشتاد مجموعه از اشعار قبایل را گردآورد و در مسجد کوفه نهاد.[۱][۲][۳][۴]

منابع
خطیب بغدادی، ابوبکر احمد. تاریخ بغداد. ج. ۶. بیروت: دارالغرب الإسلامی، ۲۰۰۱. ۳۲۶.
ابن عماد حنبلی، عبدالحی. شذرات الذهب. ج. ۲. دمشق: دار ابن کثیر، ۱۹۸۶. ۲۳.
حموی، یاقوت. معجم الأدباء. ج. ۶. بیروت: دارالغرب الإسلامی، ۱۹۹۳. ۷۷.
فروخ، عمر. تاریخ الأدب العربی. ج. ۲. بیروت: دارالعلم للملایین، ۱۹۸۴. ۱۷۵.

ادامه نوشته

کتابهای غریب الحدیث

النهایه فی غریب الحدیث و الاثر

النهاية في غريب الحديث والأثر نوشته ابن اثیر جزری از علمای اهل سنت يکي از مهم‌ترين کتاب‌هاي غریب الحدیث است.

ابن اثير در نگارش اين اثر ضمن بهره گیری از کتابهای غریب الحدیث پیش از خود، احاديث غريبى را كه در متون و منابع دينى پراكنده است گرد آورده و به شرح و توضيح آنها از جهت لغوى پرداخته است.

كتاب طبق حروف معجم تنظيم شده است. در هر باب مؤلف ريشه لغتى را كه در حديث بكار رفته ذكر مى‌كند، سپس حديث و يا سخن صحابى يا تابعى را بيان كرده و پس از آن به شرح لغت مورد نظر مى‌پردازد.

ادامه نوشته

ابوعبید قاسم بن سلّام (غریب الحدیث) دکتر پاکتچی

  تدوين غريب الحديث در سده سوم

ابوعبید قاسم بن سلام

ابوعبید قاسم بن سلام خزاعی [د 224ق]، فقیه، محدث، قاری و لغت شناس برجسته خراسانی است که آثار پرشماری در حوزه های مختلف دانش از او بر جای مانده است. بنا به روایتی پدرش مولای مردی از هرات بود و با قبیله عرب ازد نسبت ولاء داشت وخود نیز در همان شهر زاده شد (خطیب بغدادی 1349ق، ج12 ص 403- 404). ابوعبید پس از تحصیل مقدمات در خراسان، برای ادامه رهسپار عراق شد و از شیوخ بزرگ کوفه، بصره و بغداد چون یحیی بن سعید قطان دانش آموخت (همان اثر، ج 12 ص 408- 409؛ مزی، تهذیب، ج15، ص 169). درحدود 191 ق سفری هم به شام داشت و در خلال سفر، از برخی عالمان شهرهای شام مانند معمر بن سلیمان نخعی نیز بهره گرفت (نک: ابوشامه 1406ق، ص 201؛ مرشد بالله 1403ق، ج2 ص287)، اما او در آن زمان خود عالمی شایسته بود و در حدود 192ق ثابت بن نضر خزاعی که از سوی خلیفه عباسی به فرمانروایی ثغور شام گماشته شد (نک: طبری 1407ق، ج5 ص 12) ابوعبید را به عنوان قاضی شهر طرسوس، مرکز ولایت ثغور برگزید. وی در حدود 18 سال در این سمت باقی بود و عملاً ثغور شام به محل تعلیم و تألیف او تبدیل شد (خطیب بغدادی 1349ق، ج12 ص 413). وی سفرهایی به مصر (ذهبی 1405ق، ج10 ص 492) و حجاز نیز داشته (نک: ابوعبید 1384ق، ج1 ص 316).

ادامه نوشته

ابی الله ان یجری الامور الا باسبابها

ابی الله ان یجری الامور الا باسبابها - با ابی الله ان یجری الاشیاء الاسباب - فجعل لکل شی ء سببا و لکل سبب شرحا و جعل لکل شرح علما و جعل لکل علم بابا ناطقا (مجمع البحرین ماده سبب)

أبو عبيد القاسم بن سلام (غریب الحدیث)

أبو عبيد القاسم بن سلام (غریب الحدیث)

اَبو عُبِیْدْ قاسِمِ بْنِ سَلامِ خُزاعی، (۱۵۱ ـ محرم ۲۲۴ق/۷۶۸ ـ دسامبر ۸۳۸ م)، فقیه، محدث، قاری و زبان شناس برجسته خراسانی که آثار بسیاری در زمینه‌های گوناگون بر جا نهاده است.

نسب پدر

نسب پدرش در روایتی با نام‌های عربی سلام بن مسکین بن زید ضبط گردیده، حال آن‌که در برخی از منابع اشاره رفته که پدر وی اسیری رومی (یونانی) بوده است. بنا به روایتی پدرش مملوک یکی از مردم هرات بود و با قبیله عرب ازد نسبت ولاء داشت و ابوعبید نیز در همان شهر تولد یافت. نسبت «خزاعی» نشان می‌دهد که او به شاخه خزاعه از ازد مربوط بوده است.

ادامه نوشته

شرّ العلم از دیدگاه مالک

شرّ العلم از دیدگاه مالک

شرّ العلم از دیدگاه مالک ، غریب الحدیث است.

کتب مهم غریب الحدیث اهل سنت

کتب مهم غریب الحدیث اهل سنت

ادامه نوشته

کتاب های محمود بن عمر بن محمد بن عمر خوارزمی (زمخشری)

کتاب های محمود بن عمر بن محمد بن عمر خوارزمی (زمخشری)

«زمخشری» با نام کامل محمود بن عمر بن محمد بن عمر خوارزمی از بزرگان مذهب حنفی و معتزلی به شمار می‌آید.

معرفی اجمالی

ابن کثیر در کتاب «البدایه و النهایه» می‌گوید: «محمود بن عمر بن محمد بن عمر معروف به ابو القاسم زمخشری مؤلف کشاف در تفسیر و مفصل در نحو است».

ادامه نوشته

كتاب زمخشری در غریب الحدیث چه نام دارد؟

كتاب زمخشری در غریب الحدیث چه نام دارد؟

ادامه نوشته