ذکر خلافت امام علی (ع) در تفسیر قرآن اهل سنت
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ» قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص عَقَدَ عَلَيْهِمْ لِعَلِيٍّ بِالْخِلَافَةِ- فِي عَشَرَةِ مَوَاطِنَ، ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا- أَوْفُوا بِالْعُقُودِ الَّتِي عُقِدَتْ عَلَيْكُمْ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع» تفسير القمي، ج1، ص: 160
این تفسیر می گوید: پیغمبر در ده موطن عقد بستند. می خواهد بگوید این آیه ناظر است به آیات سابق، یکی از آیات سابق اولین موطنش «انذر عشیرتک الاقربین» است. در کتاب روح المعانی آلوسی ذیل آیه «بلغ ما انزل الیه» اینچنین آمده است:
و أخرج ابن مردويه عن ابن مسعود قال:
كنا نقرأ على عهد رسول اللّه صلّى اللّه عليه و سلّم يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ أن عليا ولي المؤمنين وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ و خبر الغدير عمدة أدلتهم على خلافة الأمير كرم اللّه تعالى وجهه
خیلی عجیب است که این آلوسی که ضد شیعه است حدیث را رد نمی کند، این هم خیلی عجیب است. امیرالمومنین (ع) را خداوند به گونه ای قرار داده که دشمن و دوست فضایل ایشان را نقل می کنند. آلوسی چون در بغداد هم بوده و مواجه با شیعه هم بود و خیلی ضد شیعه است.
عبدالله ابن مسعود ضد شیعه نیست اما همراه اهل بیت (ع) هم نیست، همراه امیرالمومنین (ع) نیست، مخصوصا یک مدتی هم کوفه و اوضاعی که داشت. حتی می گویند اُتی بصحیفة فیها فضائل فامر، گفتند این حدیث مال عبدالله ابن مسعود است، می گویند عبدالله ابن مسعود یک مقدار حدیث فضائل بردند گفته این مرادشان فضائل اهل بیت است، و این مخالف است دستور دادند پاکش بکنند، نه این معلوم نیست، بله از عبدالله ابن مسعود این نقل شده: «ما رآه المسلمون حسنا فهو عند الله حسنٌ و لقد القی الله یا الهم الله قلوب المسلمین ان یتخذوا ابابکر». این از او نقل شده است که این الهام الهی است. علی ای حال می خواهم بگویم خیلی با ما نیست، اما عجیب است که نقل بکند که خلافت ابابکر مما الهم الله یا مما اوحی الله است!
ظاهرش این است که جزو قرآن است، البته خود اهل سنت مصر اند که قرآن عبدالله ابن مسعود اختلافش با این قرآن موجود زیاد است، عرض کردم در این مصائب سجستانی 25 صفحه، 30 صفحه فقط اختلافات قرآن عبدالله ابن مسعود با همین قرآن عثمان را گفته است.
ابن مردویه از بزرگان و شیوخ آنهاست، شیوخ دیگر توثیق نمی خواهند، ابن مردویه 230، 240 است.
واقعاً اعجاز الهی است که در زبان عبدالله ابن مسعود جاری بشود که « كنا نقرأ على عهد رسول اللّه ...»، مخصوصاً می دانید که عبدالله ابن مسعود کسی است که می گوید: من هفتاد سوره قرآن را به گوش خودم از زبان رسول الله شنیدم،
ممکن است عده ای بگویند: این روایت تاویل است، معلوم نیست تأویل باشد، واقعا ریشه قرآنی دارد. عده ای هستند که می گویند این آقایانی که متهم به غلو اند اینگونه نقل می کنند! این طور نیست، این ها بزرگان هستند و ما ها عقلمان به این حرف ها نمی رسید، خیلی عجیب است. ابتدائا تصور می کردیم روایت ضعیف است و خط تاویلی است! از جنس تنزیل است نه تاویل.
احتمال دارد تفسیر رسول الله (ص) باشد. این حدیث ابوسعید خدری است، در بخاری هم هست، از پیغمبر نقل کردند:
وَ رَوَى مُسْلِمٌ، عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ:
أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ: لَا تَكْتُبُوا عَنِّي غَيْرَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ كَتَبَ عَنِّي غَيْرَ الْقُرْآنِ فَلْيُمْحِهِ، وَ حَدِّثُوا عَنِّي وَ لَا حَرَجَ، وَ مَنْ كَذَبَ عَلَيَّ مُتَعَمِّداً فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ.
گفتند: اگر حدیثی را از پیغمبر شنیدیم و غیر از قرآن است پاک بکنیم. ظاهرا در زمان رسول الله وقتی قرآن را عده ای نوشتند بعضی از تفسیرهای رسول الله (ص) را هم در قرآن نوشتند، « أن عليا ولي المؤمنين » از آن تفسیر رسول الله (ص) است. پیغمبر فرمودند که شما اگر از من چیزی نوشتید از زبان من به عنوان تفسیر، آن ها را پاک بکنید، کتاب الله خالص بشود نه این که هر حدیثی که از من نوشتید پاک بکنید، آن مراد نیست.
همین الان مصحف های قدیمی که هستند - که اصطلاحا مصاحف عهد اموی می گویند - من دیدم، همین مصحفی که از یمن است که احتمال می دهند سال 20 نوشته شده است، مثلا «هذه» دارد، بعد دیدند روی کلمه هذه خط زده است، همین متن قدیمی که جز متون قدیمی قرآن است، احتمال می دهم همان قرآنی است که زمان عمر نوشته و به دخترش داده احتمالا و الان هم در مصاحف ما هذه برداشته شده است. این «هذه» را شاید پیغمبر (ص) خواندند به عنوان تفسیر و این ها نوشتند، سپس خط زدند. اینجا هم ممکن است به عنوان تفسیر بوده بعد ها پاک کردند.