تجارت بدون ربا
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
مَنِ اتَّجَرَ بِغَیْرِ فِقْه فَقَدِ ارْتَطَمَ فِی الرِّبا.
تجارت بدون فقه:
کسى که بدون آگاهى (از احکام اسلام) به تجارت بپردازد در رباخوارى غوطه ور مى شود.
نهج البلاغه، حکمت 447
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
مَنِ اتَّجَرَ بِغَیْرِ فِقْه فَقَدِ ارْتَطَمَ فِی الرِّبا.
تجارت بدون فقه:
کسى که بدون آگاهى (از احکام اسلام) به تجارت بپردازد در رباخوارى غوطه ور مى شود.
نهج البلاغه، حکمت 447
جَلّال به معنای نجاستخوار می باشد و از آن در باب طهارت سخن گفته شده است.
احکام جلال
بول و غائط حیوانی که به خوردن نجاست انسان عادت کرده نجس است و اگر بخواهند پاک شود باید آن را استبراء کنند.[۱]
پانویس
توضیح المسائل، امام خمینی، ص۲۹، م۲۲۰.
منبع
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۳، ص۹۸
کتاب من لا یحضره الفقیه تألیف محمّد بن علی بن الحسین بن بابویه قمی معروف به شیخ صدوق از مهمترین کتب روائی شیعه، و دومین کتاب از جمله کتب اربعه آنهاست.

کثرت نسخههای خطی از این کتاب، نقل قولهای فراوان از آن، شروح و حواشی متعددی که پیرمون آن نگاشته شده و… ما را از بحث درباره جایگاه ارزنده این کتاب بینیاز میکند.
در این یادداشت مختصر قصد دارم به معرفی یک نسخه ارزشمند از این کتاب بپردازم، اما قبل از معرفی آن نسخه مناسب است به ین مطلب اشاره کنم که کهن ترین نسخههای این کتاب، که قبل از قرن دهم استنساخ شده اند، عبارتند از:
۱. نسخه کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی (قم) شماره: ۲۳۵، ۱۵۱ برگ. مرحوم آیتالله مرعشی نجفی(ره)، قدمت نسخه را به قرن ۴ یا قرن ۵ نسبت داده است. (فهرست کتابخانه مرعشی، ج ۱ ، ص ۲۶۰؛ فهرست دنا، ج ۸، ص ۵۰۶)
۲. نسخه کتابخانه وزیری (یزد)، ۴۸۵ برگ. تاریخ کتابت این نسخه شنبه ۶ محرّم سنه ۵۷۴ هـ است. (فهرست کتابخانه وزیری، ج ۴، ص ۱۴۶۳؛ فهرست دنا، ج ۸، ص ۵۰۶)
اهمیت، جایگاه و فایده علم اصول-The importance, status and benefits of the science of principles
آیا علم اصول مفید است؟
فایده و اهمیت آن تا چه حدّ و اندازه است؟
آیا بحث هایی؛ مانند وضع، برخی انواع استصحاب، … و نیز بیان نظریات گوناگون درباره آنها مورد نیاز بوده و نتیجه ای به دنبال خواهد داشت؟
فقه، به ابزار و وسایلی نیازمند است که یکی از آنها، علم اصول است. از این نگاه، اهمیت و فایده علم اصول از ارزش فقه دانسته می شود؛ همان طور که فقه، جایگاه رفیعی در معارف اسلامی و در زندگی فردی و اجتماعی انسان دارد، اصول نیز که مقدمه آن است، همان مقدار شرافت و ارزش خواهد داشت. فقه، زمانی زنده و پویا است که پایاپای زندگی، به حلّ مشکلات بپردازد و اصول تا وقتی حیات دارد که دشواری های طریق فقاهت را برطرف سازد. با معادله ای که میان «زندگی»، «فقه» و «علم اصول» وجود دارد، به میزان گسترش ابعاد زندگی و پیچیده شدن آن، فقه گسترده خواهد شد و به همان نسبت نیز باید «علم اصول» متحوّل شود.
حِنث (به کسرحاء وسکون نون)، به شکستن (عدم وفا به) قسم، نذر و عهد گفته می شود.
تعریف حنث
حنث در لغت به معناى بزه و گناه آمده است و به شکستن قسم، نذر و عهد از آن جهت که گناه و معصیت است حنث گفته مىشود. تعبیر بلوغ حنث به معناى رسیدن به سن بلوغ و تکلیف است. حنث در این جا در حقیقت به معناى گناه است و بلوغ حنث رسیدن به سن نوشته شدن گناه و طاعت و مواخذه بر آنها است. [۱] [۲] [۳]
کاربرد حنث درفقه
از این عنوان در بابهاى صوم، ایلاء، یمین، نذر، عهد و کفارات سخن رفته است.
حکم حنث
حنث قسم، نذر و عهد، حرام و موجب ثبوت کفاره است؛ [۴] [۵] [۶] [۷] لیکن مخالفت با مفاد قسم در ایلاء حرام نیست، هرچند کفاره دارد. [۸]
کفاره حنث قسم
کفاره حنث قسم آزاد کردن یک برده یا اطعام و یا پوشاندن ده فقیر به نحو تخییر است. در صورت عدم توانایى بر هیچ یک، باید سه روز روزه بگیرد [۹] که بنابر مشهور واجب است پى در پى باشد. [۱۰] [۱۱]
کفاره حنث ایلاء
کفاره حنث ایلاء همانند کفاره حنث قسم است. [۱۲]
کفّاره حنث نذر و عهد
کفاره حنث نذر و عهد بنابر مشهور آزاد کردن یک برده یا دو ماه روزه گرفتن پى در پى و یا اطعام شصت فقیر به نحو تخییر است. برخى کفاره حنث نذر را همانند کفاره حنث قسم دانستهاند. [۱۳]
شرایط وجوب کفاره
از روى عمد و اختیار بودن حنث از شرایط وجوب کفاره است. بنابر این، حنثِ ناشى از اکراه، اجبار، فراموشی، خطا،جهل و اضطرار موجب کفاره نخواهد شد.[۱۴] ثبوت کفاره بعد از تحقق حنث است؛ از این رو، پرداخت آن قبل از حنث مجزی نیست. [۱۵] قسم و نذر و عهد در پى مخالفت عمدى با مفاد آنها و پرداخت کفاره منحل مىشوند و بر مخالفت پس از آن اثرى مترتّب نیست؛ لیکن در اینکه مخالفت ناشى از اکراه، نسیان یا اضطرار نیز موجب انحلال مىشود یا نه، محل بحث است. [۱۶] [۱۷]
پانویس
۱. لسان العرب،واژه حنث.
۲. غایة المرام ج۳، ص ۲۹۹.
۳. الدروس الشرعیة ج۲، ص۱۸۱.
۴. تحریر الوسیلة ج۲،ص ۱۱۱
۵. تحریر الوسیلة ج۲ص ۱۲۵.
۶. البهیة ج۳،ص ۵۶
۷. توضیح المسائل مراجع ج۲، ص ۶۱۶ م ۲۶۵۴ .
۸. توضیح المسائل مراجع ج۲، ص ۶۲۳ م ۲۶۷۰.
۹. جواهر الکلام ج۳۳،ص ۱۷۸.
۱۰. توضیح المسائل مراجع ج۲، ص ۶۲۳ م ۲۶۷۰.
۱۱. مستند العروة (الصوم) ج۲، ص۲۵۰.
۱۲. جواهر الکلام ج۳۳، ص ۲۷۷.
۱۳. جواهر الکلام ج۳۳، ص۱۷۴- ۱۷۵.
۱۴. جواهر الکلام ج۳۵، ص ۳۳۷- ۳۳۸.
۱۵. جواهر الکلام ج۳۵، ص ۳۴۷.
۱۶. الروضةالبهیة ج۳، ص ۵۶- ۵۷.
۱۷. جواهر الکلام ج۳۵، ص ۳۳۹- ۳۴۰.
منبع
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۳،ص ۳۷۹.
تعریف جعاله در فقه
التزام به پرداخت عوضی معلوم در ازای انجام دادن کاری را جُعاله میگویند.جعاله، عنوان بابی مستقل در فقه است که از احکام آن در این باب به تفصیل سخن گفتهاند.
گاهی التزام به پرداخت اجرت (عِوَض) در برابر انجام دادن کارِ حلالِ موردنظر [۱] و گاهی عقد یا صیغهای که دلالت بر این التزام نماید، جعاله خوانده شده است. [۲][۳][۴]
شافعیان جعاله را تعهد به دادن عِوَضی معلوم در برابر انجام دادن کاری معین، یا کاری مجهول که آگاهی از مقدارِ آن دشوار است، تعریف کردهاند. [۵]
به نظر مالکیان، جعاله اجاره منفعتی است که احتمال دستیابی به آن زیاد است. [۶]
به تعبیر برخی حنبلیان، جعاله مقرر کردن مالی به ازای انجام دادن کاری معلوم یا مجهول برای مدتی مجهول است. [۷]
نشست علمی مسائل نو پیدای فقهی و نوسازی فتوی حجت الاسلام و المسلمین احمد مبلغی

حجت الاسلام و المسلمین احمد مبلغی
پنجشنبه 1400/10/09
ساعت 9 الی 11
مکان: حرم مطهر، صحن امام حسن مجتبی علیه السلام، ساختمان شماره یک دانشگاه علوم اسلامی رضوی، مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد عليه السلام، سالن شهید سلیمانی.
لینک حضور آنلاین:
https://www.skyroom.online/ch/razavimaharat1400/feghahat
معاونت پژوهش حوزه علمیه خراسان:
https://eitaa.com/joinchat/1846018082C067d491c5f
کتاب «نگاهی به مکاتب فقهی شیعه» اثر محمدحسن ربانی به همت مؤسسه بوستان کتاب در ۴۰۸ صفحه منتشر شد.

مکتب فقهی مجموعهای از آرا و نظریات یک فقیه و در برگیرنده مجموعهای از تجربهها و دانش او است که سه ویژگی عمده «آرا و نظریات خاص فقهی اصولی(که مبتنی بر تحقیقات و پژوهش های گسترده آن فقیه است)» «تحول در فقه با ارائه نگاشتهها و گونههای جدید از تحقیقات فقه و اصول» و «مطرح شدن آراء و نظریات او به طور گسترده نزد دیگران»؛ این ویژگیها سبب میشود مکتبی فقهی پدیدار شود و آن فقیه، صاحب مکتب شناخته شود.
نویسنده در مقدمه این اثر آورده است: در این کتاب ذیل عنوان مکتب های فقهی و فقیهان معروف و مشهور، کوتاه در حدّ آشنایی با ترجمه و زندگینامه فقها، شاگردان کتابها در حوزه درسی و پارهای از خصوصیات آنان و مکتب فقهی ایشان سخن گفتهایم.
مراد از مکتب فقهی، مجموعهای از آرا و نظریات یک فقیه در برگیرنده مجموعه از تجربه و دانش او است و ویژگی هایی دارد که وجود آنها باعث شده آن را «مکتب» بنامیم، زیرا این ویژگی ها سبب میشود مکتب فقهی، مطرح و آن فقیه، صاحب مکتب شناخته شود.
![]()
این اثر در ۱۲ فصل تهیه و تدوین شده است، که فصل اول با عنوان «فقه در آغاز عصر غیبت» منتشر شده است؛ در این فصل با برشمردن فقهای اصحاب ائمه(ع)، به دوره غیبت اشاره میشود که با آغاز دوره غیبت صغری دانشمندانی بزرگ در شیعه ظهور کردند که با بررسی حالات و آثارشان میتوان دریافت که فقیهان این دوره در دو مکتب محدثان و مکتب اصولیان جای میگرفتهاند.
فصل دوم به مکتب شیخ مفید پرداخته است که پس از بیان ویژگیها و امتیازهای مکتب شیخ مفید، برخی از تألیفات وی ذکر شده است و در ادامه به پیروان مکتب شیخ مفید از جمله سید مرتضی علم الهدی و شیخ طوسی میپردازد و در ادامه تأثیر فتاوای شیخ و فقهای پس از او بیان میشود.
نویسنده در سومین فصل از این کتاب، پس از معرفی مکتب حله، به بیان توضیحاتی در خصوص محقق حلی میپردازد و در ادامه فضای علمی حله را تشریح میکند و روش حدیثی - رجالی این عالم(مکتب وثوق سندی) تبیین می شود و در بخش دوم از این فصل به مکتب علامه حلی اشاره شده و امتیازهای این علامه، تالیفات و نوآوریهای وی در علوم اسلامی تشریح میشود.
در فصل چهارم این اثر که به مکتب جبل عامل اختصاص یافته، مکتب شهید اول، شهید ثانی و محقق کِرکی تبیین شده است. فصل پنجم به مکتب محقق اردبیلی میپردازند؛ در این فصل، ویژگی های این مکتب بیان شده و در ادامه پیروان مکتب اردبیلی اعم از سید محمد عاملی، محمدباقر سبزواری و شیخ حسن عاملی، و خوانساری بیان شدهاند.
در فصل بعد، مکتب علامه وحید بهبهانی مورد بحث و بررسی قرار گرفته که در ابتدا پس از بیان حرکتهای علمی وی، حرکت اخباریگری و مبارزه وحید بهبهانی با آن تشریح شده و در ادامه ویژگی های مکتب فقهی - اصولی این عالم تبیین گردیده و در پایان به شاگردان وی اشاره شده که از جمله آنها میتوان به ابوالقاسم قمی، سید علی طباطبایی، شیخ جعفر کاشف الغطا و فاضل نراقی اشاره کرد.
فصل هفتم به مکتب فیض کاشانی پرداخته و پس از بیان تالیفات وی، فتاوای متفرد این عالم بیان شده است؛ نویسنده در فصل هشتم به معرفی مکتب صاحب جواهر میپردازند؛ در این فصل، ابتدا انواع سبک فقهی اعم از فقه جواهری، فقه گویا و فقه پویا را تشریح میکند و سپس ویژگیهای جواهر الکلام (از جمله توجه به شهرت، توجه به فتوای فقهای اهل سنت، فهم روایات، جامعیت و منابع کتاب جواهر الکلام، احاطه گسترده بر فقه، توجه به شهرت فتوایی، و ممنوعیت اجتهاد در مقابل نص میپردازد.
فصل نهم کتاب «نگاهی به مکاتب فقهی شیعه» در خصوص مکتب شیخ انصاری است که در ابتدا پس از اشاره به شاگردان این عالم، تالیفات وی و ویژگیهای مکتب مذکور اعم از نوآوری در علم اصول پیرایش علم اصول از مباحث نامرتبط، نقد مبانی اندیشه اخباریان، استخراج آرای اصولی از فقه را بیان میکند و سپس شیوه نگارش مکاسب بررسی شده و در ادامه به وضعیت فقه در دوره پس از شیخ و پیروان شیخ انصاری اشاره دارد.
نویسنده در فصل بعدی به مکتب آیتالله بروجردی میپردازد که در ابتدا پس از معرفی برخی از شاگردان این عالم، ویژگیهای مکتب فقهی وی (از جمله توجه به فقه اهل سنت، پرهیز از تفرد در فتوا، توجه به شهرت قدما و توجه به سیر تطور مسئله فقهی) و نگرشهای حدیثی و رجالی ایشان تبیین شده است.
در فصل یازدهم، مکتب امام خمینی تشریح میشود که در ابتدای این فصل، ویژگیهای مکتب امام راحل (ولایت فقیه، توجه به فقه مستحدث، نقش زمان و مکان و تغییر و تحول موضوع، دخالت مسائل سیاسی و حکومتی در فقه، و توجه به مقاصد شریعت)، شیوه رجالی امام خمینی، برخی فتاوای نادر ایشان تشریح شده است.
در دوازدهمین و آخرین فصل از کتاب «نگاهی به مکاتب فقهی شیعه» مکتب آیتالله خویی پرداخته شده است که در این فصل، پس از معرفی شاگردان وی، روشهای رجالی، فقهی، فقه الحدیثی و اصولی این عالم تبیین و تشریح شده است.
علاقهمندان جهت خرید اینترنتی این کتاب میتوانند به نشانی اینترنتی www.bustaneketab.ir مراجعه کنند.
احمد شفیعی نیا - حامد شریعتی نیاسر (اهمیت پژوهش در آیات و روایات)

مراسم گرامیداشت هفته پژوهش، در دانشگاه مذاهب اسلامی برگزار شد. حجتالاسلام والمسلمین احمد شفیعی نیا، معاون پژوهشی دانشگاه مذاهب اسلامی در این مراسم سخنرانی کرد که در ادامه میخوانید:
پژوهش و دانش بزرگترین عطیه الهی برای بشر است که اگر وجود نداشت، انسان در طول تاریخ با چالشهایی که با آن مواجه بود یقیناً به این سطح از فهم و ارتقا نمیرسید. ای کاش به جای نکوداشت هفته پژوهش، از نکوداشت هفته پژوهشگر هم سخن گفته شود و دلیل آن جملهای از امیرالمؤمنین(ع) است که فرمود: آن کسی که کننده کار خوب است از کار خوب خود بهتر و آن کسی که کننده کار شر است از کار خود شرتر است.
سه توصیه امام خامنه ای به طلاب
فاعلِ خیر، دائما انسانهایی همانند خودش را تولید میکند و اساساً فلسفه ارسال پیامبران همین بوده است و خداوند اجازه نداده در هیچ دورانی زمین از فاعلِ خیر خالی باشد چراکه زمین در نیستی و سیاهی فرو میرود. این سلسله فاعل خیر نباید قطع شود تا زمانی که حضرت مهدی موعود ظهور کند؛ موضوعی که در احادیث شیعه و سنی به آن اشاره شده است. لذا نکوداشت پژوهشگر در نگاه خداوند اصل است.
25 سال پیش بنده به همراه تعدادی دیگر از طلاب خدمت مقام معظم رهبری برای عمامهگذاری رسیدیم که ایشان در آن مراسم سه توصیه به ما داشتند که شامل تقوا، تحقیق و تعایش بود. تقوا همان است که حضرت امام صادق(ع) فرمود هرکسی آنچه در درون خودش دارد در یک طَبَق ریخته و دور عالم بزند و بگوید من این هستم و خجالت هم نکشد چراکه مردم در آن طبق غیر از خوبی نمیبینند. این تقوا گمشده اصلی دنیای امروز ماست و به همین دلیل دنیا با مشکلات بسیاری مواجه شده است.
تکریم پژوهشگر در قرآن کریم
خدای متعال در قرآن کریم فرموده است: «هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ؛ اوست خدایی که میان عرب امّی (یعنی قومی که خواندن و نوشتن نمیدانستند) پیغمبری بزرگوار از همان مردم برانگیخت که بر آنان آیات وحی خدا تلاوت میکند و آنها را (از لوث جهل و اخلاق زشت) پاک میسازد و شریعت و احکام کتاب سماوی و حکمت الهی میآموزد و همانا پیش از این همه در ورطه جهالت و گمراهی آشکار بودند.» (جمعه/ ۲) در قرآن تأکید شده که باید پژوهشگر تکریم شود بنابراین نباید پژوهشگر را فراموش کنیم و بعضاً در جلسه نکوداشت پژوهش، به همدیگر بد و بیراه بگوییم.
علم در ذات خود ارزشمند است چراکه چراغ را روشن میکند تا اطراف خود را ببینید سپس بر اساس اراده و فطرت تصمیم بگیرید و فطرت سلیم نیز انسان را نجات میدهد. خداوند در قرآن فرموده است: «وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَٰؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ؛ و خدا همه اسماء را به آدم یاد داد، آن گاه حقایق آن اسماء را در نظر فرشتگان پدید آورد و فرمود: اسماء اینان را بیان کنید اگر شما در دعوی خود صادقید» (بقره/ ۳۱). تعایش نیز بدین معنی است که اگر عالِم و پژوهشگر شدید باید این علم و پژوهش شما دردی را از جامعه درمان و دل دردمندی را تسکین دهد و خاطر آزردهای را آرام کند.
تأکید آیات و روایات بر یادگیری علم نافع
در روایات ما آمده که تلاش نکنید حتماً عالِم شوید، بلکه دعا کنید خداوند علمی که نافع است را به شما بدهد چون علم اگر نافع نباشد عمل و دعا هم به آسمان نمیرود و مقبول نمیشود. درباره اینکه آیا علوم همگی اسلامی هستند یا نیستند نیز باید گفت از ابتدا یک خطای راهبردی درباره اسلامی کردن علوم مطرح شد چراکه باید به صورت بنیادی بررسی میکردیم که آیا دانش اسلامی داریم که قرار باشد آن را اسلامی کنیم یا اینکه همه دانشها اسلامی هستند؟ کسی که نگاه عرفانی دارد معتقد است علم غیر اسلامی نداریم چراکه این علم برای تعایش است و باید در خدمت خلق قرار گیرد و هر علمی که در خدمت خلق قرار گیرد اسلامی هم هست.
وقتی علمی که به درد خلق بخورد را ایجاد کنید حتماً مورد تأیید خداوند است لذا ریاضیات یا جغرافیایی که دردی را دوا کند اسلامی است و فقه و تفسیری که درد و معضل را بیشتر کند و خلق را به هم بریزد اسلامی نیست. معتقدم دانشگاه مذاهب اسلامی به یک جایگاه علمی بزرگ نیازمند است که تاکنون کلید نخورده است و اگر چنین اتفاقی بیفتد آنگاه اثر فاخر تولید خواهیم کرد. نگاه ما رو به جلو است و هرکسی که طرح و اثر علمی دارد که تاکنون به آن توجه نشده با تمام توان در خدمت او هستیم تا إنشاءالله آینده خوبی برای دانشگاه مذاهب اسلامی رقم بزنیم.
توصیههای پیامبر(ص) برای رونق پژوهش
دکتر محمود ویسی، مدیر گروه حقوق فقه شافعی دانشگاه مذاهب اسلامی، نیز در این مراسم سخنرانی کرد و گفت: پیامبر گرامی اسلام، چهار توصیه دارند که اگر این توصیهها محور پژوهشهای ما شوند از دل این پژوهشها پژوهشگران نمونه و ارزشمندی تولید میشوند و کار ما به جای دانلود، آپلود خواهد بود و تولید کننده علم نافع و گرهگشا خواهیم شد. ایشان میفرمایند خداوندا من چهار چیز شامل هدایت، تقوا، عفاف و غنا را از تو میخواهم. پژوهشی ارزشمند است که بتواند شخصیت ما را توسعه ببخشد و اگر چنین شخصیتی میخواهیم باید زمینه آن را در یک پژوهش فاخر رقم بزنیم.
فقه و تفسیری که درد جامعه را بیشتر کند اسلامی نیست
وی افزود: بنده از هدایت به غنای فکری یاد میکنم که سبب میشود شخصیت ما توسعه پیدا کند. تقوا نیز غنای روحی است. عفت نیز به معنای اعتدال در قوه شهوت است. عفت در واقع غنای اخلاقی است. منظور از غنای چهارم نیز غنای مادی است. از رهگذر رسیدن به این غناها، همکاری مستمر خداوند با بندگانش رقم میخورد.
عضو هیئت علمی دانشگاه مذاهب اسلامی یادآور شد: هفته پژوهش برای این است که در انتقال دادههای خود به دیگران خسیس نباشیم. متأسفانه برخی از پژوهشگران ما خسیس هستند همانند جالینوس حکیم که پزشک بود اما علم خود را به دیگران یاد نمیداد. توصیه بنده این است که در علم سخاوت داشته باشیم و کارها را به صورت مشارکتی انجام دهیم چراکه نتایج بهتری در پی دارد.
راهکارهای رونق پژوهش در آیات و روایات
دکتر حامد شریعتی نیاسر، رئیس دانشکده علوم قرآن و حدیث دانشگاه مذاهب اسلامی نیز در این مراسم سخنرانی کرد و گفت: پژوهش هزینه نیست بلکه سرمایه و یک مجاهدت علمی مستمر است. فردوسی وقتی داستان ضحاک را نقل میکند میگوید:
«ز هر کشوری گرد کن مهتران/ از اخترشناسان و افسونگران
/سخن سربهسر موبدان را بگوی / پژوهش کن و راستی بازجوی
در تعبیرات مقام معظم رهبری نیز سخنان زیادی درباره پژوهش وجود دارد و یکی از مسائل ایشان این است که به جای حفظ کردن، روحیه تحقیق را مورد توجه قرار دهیم. اگر بتوانیم این کار را انجام دهیم به رسالت پژوهشی خود به خوبی عمل کردهایم.

وی تأکید کرد: همه انسانها به صورت مادرزاد پژوهشگر هستند چراکه یک نوزاد به محض به دنیا آمدن شروع به نگاه کردن به اطراف میکند و در حین بزرگ شدن چیزهایی که اطراف میبیند را در دهان میگذارد و مزه میکند و وقتی به حرف میآید دائما سؤال میپرسد لذا والدین نباید چنین روحیهای را سرکوب کنند چراکه دیگر ذهن وی خلاق بار نمیآید.
شریعتی نیاسر در پایان سخنان خود اظهار کرد: راهکار ایجاد روحیه پژوهش در قرآن و روایات هم آمده است. حضرت علی(ع) فرمودهاند: فکر و تفهم از تکرار بهتر است و برای این تفهم نیازمند پرسشگری هستیم. در قرآن کریم نیز آمده است: «وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا؛ و ای انسان هرگز آنچه را که بدان علم و اطمینان نداری دنبال مکن که چشم و گوش و دل همه مسئولند» خداوند فرموده است سراغ علم نافع بروید چراکه باید جواب پس دهید که آیا آن را در مسیر درست به کار بردهاید یا خیر؟ قرآن کریم در جای دیگر فرموده است شما به اندازه علمی که دارید عمل کنید و خدا آن چیزی که نمیدانید را به شما یاد میدهد.
نشست تخصصی «مدل نظام سازی قرآن پایه» امروز یکشنبه ۲۳ آبان از سوی پژوهشکده شهید صدر با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین محمد حاج ابوالقاسم، مدیر مرکز تخصصی فقه نظام، برگزار شد.

در ادامه سخنان وی را میخوانید:
ما به دنبال پاسخ به این سؤال هستیم که آیا میتوانیم با اتکا به قرآن به سمت نظام سازی حرکت کنیم؟ برای اینکه به یک نظام اجتماعی دست پیدا کنیم نیازمند طی کردن مقدماتی هستیم. نظام اجتماعی مجموعهای از قوانین، آداب، عادات و رسوم است که به صورت نوشته یا نانوشته بر زندگی اجتماعی افراد جامعه سایه انداخته است. به تعبیر مقام معظم رهبری، فرهنگ به مثابه هوایی است که در آن تنفس می کنیم. لذا نظامات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ذیل فرهنگ هستند و اصل در نظامات، نظام فرهنگی و نیز نهاد برآمده از نظام است.
استاد مهدی مهریزی: لزوم استفاده از بحث علل الشرایع در فقه

استاد مهدی مهریزی در نشست «فلسفه احکام در کتاب عیون اخبارالرضا(ع)» از مجموعه نشستهای اولین سوگواره علمی ـ فرهنگی امام رضا(ع)، که از سوی دفتر قم بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی در حال برگزاری است، گفت: از قرن دوم بحث عللنویسی برای احکام در میان اصحاب ائمه، شایع بوده است؛ یونس بن عبدالرحمان و فضل بن شاذان و ... با عنوان علل الشرایع آثاری نوشتهاند و گاهی علل الحج، علل الصوم، علل النکاح، المتعه و ... از سوی کسانی مانند ابنبابویه و یونس نوشته شده و این عنوان تا قبل از شیخ صدوق شایع بوده است. در سه باب در عیون یعنی ۳۲ تا ۳۴ به بحث علل الشرایع پرداخته شده و در اینجا علل به معنای فلسفه، حکمت و دلیل است که با کتب علل الحدیث تفاوت دارد، زیرا علل الحدیث به آفات حدیث پرداخته است و نباید میان این دو مفهوم خلط شود.
به تمانع دو حکم و عدم امکان جمع بین آن دو در مقام امتثال تزاحم گفته میشود.
از آن در اصول فقه و فقه بحث شده است.
ـــ تزاحم، تنافی دو حکم به سبب عدم امکان جمع بین آن دو در مقام امتثال میباشد.
تعریف حجت در اصول فقه
حجّت، اصطلاحی در اصول فقه می باشد.
معنای لغوی
معنای لغوی آن در عربی، وسیله پیروزی در هنگام مخاصمه، [۱] بیانگر صحت ادعای یکی از طرفین منازعه [۲] و برهان و دلیل [۳] است.
حجت در قرآن و روایات
حجت در قرآن نیز به کار رفته(مانند انعام آیه ۸۳و۱۴۹)[۴][۵]و در احادیث هم به همین معنا آمدهاست؛ از جمله، پیامبران و اوصیای ایشان را حجت ظاهری و عقل را حجت باطنی خواندهاند.[۶][۷][۸][۹]
معرفی کتاب فقهپژوهی قرآنی دکتر ایازی
![]()
فقهپژوهی قرآنی، اثر سید محمدعلی ایازی، درآمدی است بر مبانی نظری آیاتالاحکام و حدود فقه و احکام.
فقه بهعنوان محور اصلی علوم حوزوی از چهار منبع کتاب، سنت، اجماع و عقل تغذیه میشود. در این میان، سهم کتاب در تحقیقات فقهی به آیاتالاحکام خلاصه شده است و عموم فقها نیز در استنباطات فقهی خود تنها به همین مقدار - نزدیک به 600 آیه - بسنده کردهاند؛ درحالیکه کتاب (قرآن) مهمترین و معتبرترین متن دینی ما است و از حیث ارزش و اعتبار هیچیک از سه منبع دیگر قابل قیاس با آن نیست. پژوهش حاضر سعی دارد جایگاه کتاب را در تحقیقات فقهی مورد دقت و بررسی قرار دهد و مباحثی را که در آیاتالاحکام مورد غفلت قرار گرفته، با نگرشی نو، بازخوانی کند و در حد امکان و توان، افقهای نو را در این زمینه باز نماید[۱].
مبین منفصل
مبین منفصل به لفظ رافع اجمال لفظ مجمل، و منفصل از آن اطلاق میشود.
تعریف
«مبین» لفظی است که دلالتش واضح باشد و اجمال لفظ مجمل را بیان و روشن کند. در صورتی که این مبین در آیه دیگری و با فاصله آمده باشد، آن را «مبین منفصل» مینامند؛
در این رابطه حتما مقاله ذیل را مطالعه فرمایید
https://iranjournals.nlai.ir/0616//pdf_171942_9bcc5fc3bdbc267559e624351e5e552f.html
مبین متصل به لفظ رافع اجمال لفظ مجمل، و متصل به آن اطلاق میشود.
تعریف
«مبین» یا «قرینه» لفظی است که دلالتش واضح باشد و اجمال لفظ مجمل را بیان و روشن کند. در صورتی که این لفظ ، متصل به مجمل باشد، آن را «مبین متصل» یا «قرینه متصل» مینامند؛ مانند (کلوا واشربوا حتی یتبین لکم الخیط الابیض من الخیط الاسود من الفجر). [۱]
در این رابطه، حتما مقاله ذیل را مطالعه فرمایید
https://iranjournals.nlai.ir/0616//pdf_171942_9bcc5fc3bdbc267559e624351e5e552f.html
طالبیین، به فرزندان حضرت ابوطالب علیه السّلام گفته میشود. [۱]
معنی تأویل از دیدگاه فقه و فقها
تأویل:
تأویل در لغت به معنای برگرداندن کلام و خودداری نمودن از معنای آن می باشد. پس تأویل کلام یعنی، بیان معنایی که دور از معنای ظاهری باشد. این کلمه از آل - یَؤُلُ گرفته شده که معنای آن برگشتن است. (الجر:1/7) لذا وقتی گفته می شود، تأویل فلان آیّه یعنی، دقّت به آنچه معنای آیّه بدان معنا بازگشت می نماید. (الطریحی: 1/ 134)
در بعضی از آیات لفظ تأویل معنای تعبیر گرفته شده است. مانند این قول خداوند که فرمود: وَ یُعَلِّمُکَ مِن تَأویلِ الأَحادِیثِ (یوسف 6) (و به تو تأویل خوابها بیاموخت.) در تفسیر آیّه ی مذکور آمده که تأویل در معنای تعبیر است و اشاره به خواب دیدن افراد و تعبیرات حضرت یوسف (ع) درباره ی خواب آنها می باشد.
در جایی دیگر تأویل به معنای آنچه به لفظ و عاقبت و معنای آن برگشت می نماید. (منتهی الیه معنای چیزی را بیان کردن، یعنی حتّی دورترین معنای یک لفظ را مشخّص نمودن را تأویل گویند.) این مطلب در آیّه و ابتقاء تأویله (آل عمران 7) آمده است. همچنین این معنا از حدیثی که منسوب به امیرالمؤمنین (ع) است، بدست می آید. حضرت فرمودند: هیچ آیّه ای نبود که پیامبر تأویل آن را به من یاد نداده باشد. (مجلسی: 89/134) منظور از تأویل در اینجا یعنی: آنچه جزء اسرار آیّه بود را، یاد داد. هر چند آن معانی خفی و بسیار دور بوده اند. (الطریحی: 1/134)
باید گفت: بعضی از علماء معنای لفظ را به دو بخش تقسیم کرده اند، یعنی گفتند: گاهی یک لفظ معنای ظاهری و گاهی یک معنای مؤول دارد. به عبارت دیگر معنای ظاهری آن است که معنا به وضع یا عرف دلالتی ظنی داشته باشد و معنای مؤول یعنی تأویل و تفسیر نمودن به معنایی که مرجوح است. (میرزای قمی: 1/73 و الزلمی: 47 و 48)
بُلْقینی، نسبت خاندانی از علما و قاضیان شافعی مصر در قرن هشتم و نهم است؛ که در ذیل بعضی از آنها آورده میشود.
عُمر بن رَسْلان
عُمربن رَسْلان بن نصیربن صالح، ابوحَفص سراج الدین.
محدث ، حافظ ، فقیه و قاضی بود.
در ۷۲۴، در بُلْقِینه مصر زاده شد و مقدمات علوم را در همانجا آموخت، سپس به قاهره رفت و از استادانی چون تقی الدین سُبکی (متوفی ۷۸۶)، ابوحیّان غَرناطی (متوفی ۷۴۵) و ابن عقیل (متوفی ۷۶۹) در ادبیات ، فقه و حدیث بهره جست و اجازه روایت و فتوا دریافت کرد.
سراج الدین، فهمی دقیق و حافظه ای قوی داشت؛ داماد ابن عقیل و جانشین او در منصب قضا بود، همچنین در مدارس و جامعهای مصر درس میگفت. [۱] [۲] [۳]
ابن خلدون او را شیخ الاسلام شافعیان در مصر و از بزرگترین علمای عصر خود شمرده است. [۴]