افتاده است بی کس و تنها غریب وار مردی که با تمامی خلقت برابر است

شعر شهادت حضرت موسی بن جعفر امام کاظم علیه السلام

آقا بیا که روضۀ موسی بن جعفر [ع] است

چشمانمان زِ داغ مصیباتشان، تر است

جامه سیاه بر تن و بر جان شرارِ آه

دل‌ها به یاد غصۀ او پُر زِ آذر است

افتاده است بی کس و تنها، غریب وار

مردی که با تمامی خلقت برابر است

مرثیه خوان حضرت کاظم[ع]، خود خداست

بانی روضه،حضرت زهرای اطهر[س] است

زندان نگو، که گرم مناجات با خداست

غار حرای حضرت موسی بن جعفر[ع] است

مرغی که در قفس، نفسش تنگ آمده

از وی به جای مانده فقط یک بغل پر است

از تازیانه خوردن حضرت نگو دگر

ارثیه ای رسیده به ایشان ز مادر است

باشد همیشه ورد زبانم به هر نفس

لعنت به آن یهودی بی دین که کافر است

ای من فدای شال عزای شما شوم

آقا بیا که روضۀ موسی بن جعفر[ع] است

شعر سحرانگیز و عالی درباره شهادت امام هفتم حضرت موسی الکاظم علیه السلام

غمی ویران‌تر از بغض گلو افتاده در جانش

بزرگی که زبانزد بود در این شهر ايمانش

کسی که از خلیفه تا گدای کوچه‌گرد شهر

نمک‌پرورده بود از سفره‌های فضل و احسانش

به حکمت، آیه آیه از لبش والعصر جاری بود

به رحمت، هر سحر فوج ملک بودند مهمانش

سكوت اشک زهرا بود و باید خواند دریایش

شکوه نام حیدر بود و باید خواند طوفانش

کسی از پشت این در دست خالی برنمی‌گردد

مگر بخشیده باشد حضرت موسی دوچندانش

به عطر ربنای جاری بین قنوت خود

بهشتی آفریده گوشۀ تاریک زندانش

نگاهش قبلهٔ خورشید و از زیبایی‌اش این بس،

بگویم هست ماه آسمان آیینه‌گردانش

دلش آشفته‌تر از تشنه کامی‌های عاشوراست

عطش پشت عطش می‌ریزد از لب‌های عطشانش

گلو می‌داند این بغض نفس‌گیر صدایش را

که حتی کوه باشد می‌کند این داغ ویرانش...

شاعر: مهدی حنیفه

شعر شهادت حضرت موسی بن جعفر امام کاظم علیه السلام

چون گوشه زندان به لبش ذکر خداست

کاظم شده شایستهٔ ذکر صلوات

چون عاکف در کعبهٔ زندان بلاست

کاظم شده شایستهٔ ذکر صلوات

چوت قطره خونی ز یَم کرب و بلاست

کاظم شده شایستهٔ ذکر صلوات

چون حجت هفتم است از نور علی

کاظم شده شایستهٔ ذکر صلوات

چون وارث اسرار شهنشاه ولاست

کاظم شده شایستهٔ ذکر صلوات

محبت سرشار امام موسی به جعفر الکاظم علیهما السلام به مخلوقات

امروز، ۲۵ ماه رجب‌المرجب مصادف با سالروز شهادت امام کاظم(ع) است. امام موسی بن‌جعفر(ع)، (۱۲۸ تا ۱۸۳ق) معروف به امام موسی کاظم(ع) و ملقب به کاظم و باب‌الحوائج هفتمین امام شیعیان دوازده امامی است. وی در سال ۱۲۸ قمری، همزمان با شروع قیام ابومسلم خراسانی، داعی بنی‌عباس علیه امویان به‌دنیا آمد و در سال ۱۴۸ق پس از شهادت پدرشان، امام صادق(ع)، به امامت رسید. دوران ۳۵ ساله امامت ایشان با خلافت منصور، هادی، مهدی و هارون عباسی همزمان بود. ایشان چندین بار ازسوی مهدی و هارون عباسی زندانی شد و در ۱۸۳ق در زندان سندی بن شاهک به شهادت رسید. پس از وی، امامت به فرزندش علی بن‌موسی(ع) منتقل شد.

شهادت امام کاظم(ع)

دوره امامت امام کاظم(ع) با اوج قدرت خلافت عباسی همزمان بود و او در برابر حکومت وقت، تقیه کرده و شیعیان را نیز به این کار سفارش ‌می‌کرد. از این رو موضع‌گیری صریحی از امام هفتم شیعیان در برابر خلفای عباسی و قیام‌های علوی مانند قیام شهید فخ گزارش نشده است. با وجود این، وی در مناظره و گفت‌وگو با خلفای عباسی و دیگران تلاش می‌کرد از خلافت عباسیان مشروعیت‌زدایی کند.

مناظرات و گفت‌وگوهایی از موسی بن‌جعفر(ع) با برخی عالمان یهودی و مسیحی در منابع تاریخی و حدیثی نقل شده که در پاسخ به پرسش‌های آنان بوده است. در کتاب مسند الامام الکاظم(ع) بیش از سه هزار حدیث از ایشان گردآوری شده که شماری از آن‌ها را برخی از اصحاب اجماع روایت کرده‌اند.

ادامه نوشته

السلام عليك يا مولاي يا موسى بن جعفر ورحمة اللّٰه وبركاته

امام‌ کاظم علیه‌ السلام:

هر كه به دوستان و خانواده‌اش نیكی و احسان كند، عُمرش طولانی خواهد شد.

تحف العقول، ص ۳۸۸


السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلايَ يَا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ، أَشْهَدُ أَنَّكَ الْإِمامُ الْهادِي وَالْوَلِيُّ الْمُرْشِدُ، وَأَنَّكَ مَعْدِنُ التَّنْزِيلِ، وَصَاحِبُ التَّأْوِيلِ، وَحَامِلُ التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ، وَالْعَالِمُ الْعَادِلُ، وَالصَّادِقُ الْعَامِلُ، يَا مَوْلايَ أَنَا أَبْرَأُ إِلَى اللّٰهِ مِنْ أَعْدائِكَ، وَأَتَقَرَّبُ إِلَى اللّٰهِ بِمُوالاتِكَ، فَصَلَّى اللّٰهُ عَلَيْكَ وَعَلَى آبائِكَ وَأَجْدادِكَ وَأَبْنائِكَ وَشِيعَتِكَ وَمُحِبِّيكَ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ.

از درد نبود اگر که از پا افتاد

هنگام وضو به یادِ زهرا افتاد

با این‌همه زنجیر، زمین‌گیر نشد

زنجیر به دست و پای مولا افتاد

شهادت‌ حضرت‌ امام‌ کاظم علیه السلام را محضر مقدس حضرت حجت بن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف تسلیت عرض می‌نماییم.

اللّهمَّ‌ عَجِّلْ‌ لِوَلِیِّكَ الفَرَج‌ - آجرک‌ الله‌ یا صاحب‌ الزمان

و صل على موسى بن جعفر وصي الأبرار و إمام الأخيار و عيبة الأنوار

فصل هشتم از باب زیارات، مطلب اول:

فضيلت و كيفيت زيارت كاظمين عليهما السلام؛ در حرم امامین کاظمین، دو نوع زیارت وجود دارد، بعضی مختص به هر یک از دو بزرگوار و بعضی مشترک.

مؤلف گويد: سيد جليل على بن طاوس رضى الله عنه در مصباح الزائر در يكى از زيارات حضرت امام کاظم عليه السلام اين صلوات را بر آن حضرت كه محتوى است بر شمه‏اى از فضائل و مناقب و عبادت و مصائب آن جناب نقل كرده البته زاير از فيض خواندن آن خود را محروم نكند.

پروردگارا درود فرست بر محمد (ص) و اهل بيتش

وَ صَلِّ عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَصِيِّ الْأَبْرَارِ وَ إِمَامِ الْأَخْيَارِ وَ عَيْبَةِ الْأَنْوَارِ

و درود فرست بر موسى بن جعفر وصى و جانشين نيكويان و پيشواى برگزيدگان عالم و صندوق انوار علم

وَ وَارِثِ السَّكِينَةِ وَ الْوَقَارِ وَ الْحِكَمِ وَ الْآثَارِ

و وارث مقام وقار و سكينت و داراى حكمتها و آثار علمى بسيار

الَّذِي كَانَ يُحْيِي اللَّيْلَ بِالسَّهَرِ إِلَى السَّحَرِ بِمُوَاصَلَةِ الاِسْتِغْفَارِ

آن بزرگوارى كه شبها تا صبح بيدار و شب زنده‏ دار بود و پيوسته به استغفار

حَلِيفِ السَّجْدَةِ الطَّوِيلَةِ وَ الدُّمُوعِ الْغَزِيرَةِ وَ الْمُنَاجَاةِ الْكَثِيرَةِ وَ الضَّرَاعَاتِ الْمُتَّصِلَةِ

و در سجده طولانى با چشم اشكبار با خدا به مناجات و راز و نياز بسيار و پيوسته به تضرع و زارى به درگاه بارى اشتغال داشت

وَ مَقَرِّ النُّهَى وَ الْعَدْلِ وَ الْخَيْرِ وَ الْفَضْلِ وَ النَّدَى وَ الْبَذْلِ وَ مَأْلَفِ الْبَلْوَى وَ الصَّبْرِ

و حضرتش مقر و معدن عقل و عدل و خيرات و فضل و عطا و احسان بود و هم وجود مقدسش محل الفت با بلا و مصيبتهاى عالم و صبر و شكيبايى بود

وَ الْمُضْطَهَدِ بِالظُّلْمِ وَ الْمَقْبُورِ بِالْجَوْرِ وَ الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ

و به ظلم ظالمان و در قبور محبس هاى ستمكاران گرفتار و معذب در قعر زير زمينها و زندانهاى تاريك

ذِي السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُيُودِ وَ الْجَنَازَةِ الْمُنَادَى عَلَيْهَا بِذُلِّ الاِسْتِخْفَافِ‏

پاهاى مباركش در حلقه ‏هاى زنجير مجروح و هنگام رحلتش بر جنازه ‏اش با خفت و خوارى فرياد مى ‏كردند

وَ الْوَارِدِ عَلَى جَدِّهِ الْمُصْطَفَى وَ أَبِيهِ الْمُرْتَضَى وَ أُمِّهِ سَيِّدَةِ النِّسَاءِ بِإِرْثٍ مَغْصُوبٍ‏

با اين حال نزد جدش محمد مصطفى و پدرش مرتضى و مادرش بزرگ زنان عالم وارد گرديد در صورتى كه ارث خلافتش غصب شده

وَ وِلاَءٍ مَسْلُوبٍ وَ أَمْرٍ مَغْلُوبٍ وَ دَمٍ مَطْلُوبٍ وَ سَمٍّ مَشْرُوبٍ‏

و مقام ولايتش از او سلب گرديده و در امر امامت مغلوب‏ دشمنان بوده و بخون پاكش دشمن تشنه بود و عاقبت بحضرتش زهر سم جفا خورانيدند

اللَّهُمَّ وَ كَمَا صَبَرَ عَلَى غَلِيظِ الْمِحَنِ وَ تَجَرَّعَ غُصَصَ الْكُرَبِ وَ اسْتَسْلَمَ لِرِضَاكَ‏

پروردگارا چنانكه آن بزرگوار در بلا و محنت هاى سخت صبر كرد و جرعه تلخ غصه‏ ها و رنجها را نوشيد و پيوسته تسليم مقام رضا و خوشنودى تو بود

وَ أَخْلَصَ الطَّاعَةَ لَكَ وَ مَحَضَ الْخُشُوعَ وَ اسْتَشْعَرَ الْخُضُوعَ وَ عَادَى الْبِدْعَةَ وَ أَهْلَهَا

و طاعتت را با اخلاص كامل و خضوع و خشوع صرف بجا آورد و با اهل بدعت و ضلالت به عداوت و مخالفت قيام كرد

وَ لَمْ يَلْحَقْهُ فِي شَيْ‏ءٍ مِنْ أَوَامِرِكَ وَ نَوَاهِيكَ لَوْمَةُ لاَئِمٍ‏

و در راه انجام اوامر و نواهى تو ملامت خلق ابدا در او مؤثر نگشت

صَلِّ عَلَيْهِ صَلاَةً نَامِيَةً مُنِيفَةً زَاكِيَةً تُوجِبُ لَهُ بِهَا شَفَاعَةَ أُمَمٍ مِنْ خَلْقِكَ وَ قُرُونٍ مِنْ بَرَايَاكَ‏

رحمت و درود خدا بر او باد درودى با ازدياد و بلند مرتبه و نيكو كه آن درود و رحمت باعث شفاعت امتهايى از خلق تو شود و قبايلى از اهل زمين را شامل گردد

وَ بَلِّغْهُ عَنَّا تَحِيَّةً وَ سَلاَماً وَ آتِنَا مِنْ لَدُنْكَ فِي مُوَالاَتِهِ فَضْلاً وَ إِحْسَاناً وَ مَغْفِرَةً وَ رِضْوَاناً

و به روح پاك آن بزرگوار از ما تحيت و سلام برسان و به ما هم در اثر دوستى و محبت او فضل و احسان و آمرزش و بهشت رضوان خود را عطا فرما

إِنَّكَ ذُو الْفَضْلِ الْعَمِيمِ وَ التَّجَاوُزِ الْعَظِيمِ بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ‏

چون تو همانا صاحب فضل و رحمت واسعه بى‏ حد و نهايت هستى و عفو و گذشت بسيار از تو درخواست مى ‏كنم به مقام رحمتت و مهربانيت اى مهربانترين مهربانان عالم.

خلاصه ای درباره سیره حضرت موسی بن جعفر امام کاظم علیه السلام

لقب این امام هدی «کاظم» است و کاظم در لغت کسی است که خشمش را فرو می‌‌برد. دوران زندگی امام در دو بخش است؛ دوران قبل از امامت از سال ۱۲۸ تا ۱۴۸ هجری قمری « بیست سال» دوران بعد از امامت از سال ۱۴۸ تا ۱۸۳ هجری قمری « سی و پنج سال» در عصر منصور دوانیقی، مهدی عباسی، هادی عباسی و هارون‌الرشید (لعنة‌ الله علیهم) که بیشتر امامت آن حضرت در زمان هارون بود و آن حضرت حدود چهارده سال از عمر مبارک خود را در زندان به سر بردند.

ادامه نوشته

لَیسَ مِنّا مَن لَم یُحاسِبْ نَفسَهُ فی کُلِّ یَومٍ

حدیث امام موسی کاظم علیه السلام:

لَیسَ مِنّا مَن لَم یُحاسِبْ نَفسَهُ فی کُلِّ یَومٍ فَإنْ عَمِلَ حَسَناً استَزادَ اللهَ و إنْ عَمِلَ سیّئاً اسْتَغفَرَ اللهَ مِنهُ و تابَ اِلَیهِ.

از ما نیست کسی که هر روز حساب خود را نکند، پس اگر کار نیکی کرده است از خدا زیادی آن را بخواهد، و اگر بدی کرده، از خدا آمرزش طلب کرده و به سوی او توبه کند.

اصول کافی، ج ۴، ص ۱۹۱

يا زائرا قبر السجين أتعلم من ذا يصلي عنده ويسلم

يا زائرا قبر السجين أتعلم

من ذا يصلي عنده ويسلم

موسى وعيسى والنبي محمد

وعلي ساقي المؤمنين وفاطم

وعليه يبكي جبرائيل بحسرة

والعرش والبيت الحرام وزمزم

بأبي الذي طرد الظلام بنوره

وبصبره قهر القيود المعصم

ألقوه ظلما" في السجون وما دروا

أن السجون لرزئه تتألم

دسوا إليه السم في رطب وما

برح الحشى بلهيبه يتضرم

ورموا على جسر الرصافة نعشه

ومن المصاب تكاد تهوي الأنجم

والشمس قد لبست سواد سحابها

والأرض تندب والكواكب تلطم

هدم الرشيد حضارة نبوية

ومنارة لله لا تتهدم

وتظل يا موسى ابن جعفر واحة

للزائرين وجنة تتبسم

ﻻ زال بابك للحوائج كعبة

للعالمين بها الشفا والمغنم

«تَفَقَّهُوا فِي دِينِ اللَّهِ فَإِنَّ الْفِقْهَ مِفْتَاحُ الْبَصِيرَةِ وَ تَمَامُ الْعِبَادَةِ

عرض تسلیت شهادت امام کاظم (علیه السلام)

✍️ «تَفَقَّهُوا فِي دِينِ اللَّهِ؛ فَإِنَّ الْفِقْهَ مِفْتَاحُ الْبَصِيرَةِ وَ تَمَامُ الْعِبَادَةِ وَ السَّبَبُ إِلَى الْمَنَازِلِ الرَّفِيعَةِ وَ الرُّتَبِ الْجَلِيلَةِ فِي الدِّينِ وَ الدُّنْيَا،

وَ فَضْلُ الْفَقِيهِ عَلَى الْعَابِدِ كَفَضْلِ الشَّمْسِ عَلَى الْكَوَاكِبِ،

وَ مَنْ لَمْ يَتَفَقَّهْ فِي دِينِهِ، لَمْ يَرْضَ اللَّهُ لَهُ عَمَلا»؛

در دین خدا تفقه کنید؛

زيرا فقه كليد بصیرت و تمام عبادت، و سبب رسيدن بدرجات عالى و مراتب بزرگ در دين و دنيا است،

ارزش فقيه نسبت به عابد مانند فضیلت خورشيد است نسبت به ستاره

و هر كه فقاهت و فهم دين نداشته باشد، خداوند از عمل او راضی نمی شود.

📓تحف العقول، النص، ص۴۱۰

سیره عملی امام کاظم(ع) - محمد جواد گودینی

محمد جواد گودینی نویسنده، و پژوهشگر دینی، در یادداشتی که به مناسبت سالروز شهادت امام کاظم(ع) در اختیار ایکنا، قرار داده به بیان نکاتی درباره سیره عملی ایشان پرداخته است. در ادامه متن یادداشت را می‌خوانید؛

امام موسی بن جعفر(ع) در سحرگاه روز یکشنبه یا سه شنبه ماه صفر سال ۱۲۸ هجری (چهار سال پیش از سقوط خلافت اموی و روی کار آمدن عباسیان)، میان مکه و مدینه دیده به جهان گشود. هنگام ولادت حضرت کاظم(ع)، پدرش امام جعفر بن محمد الصادق(ع) تازه از مراسم حج فارغ شده بود.

کنیه امام هفتم(ع) ابوالحسن یا ابوالحسن اول است و به ابو ابراهیم نیز شهره بوده که البته کنیه مشهور، همان ابوالحسن است. امام کاظم(ع) را به دلیل راز و نیاز با معبود بی‌نیاز، عبادت فراوان و بویژه شب زنده ‌داری بسیار، عبد صالح لقب نهادند. از القاب دیگر امام هفتم(ع) می‌توان به نفس زکیّه، وَفیّ، زَین المُتهَجِّدین، أمین، صابر و زاهر اشاره نمود. (تذکرة الخواص، ج۲ ص۴۵۹).

ادامه نوشته

شعری بسیار زیبا درباره حضرت امام موسی کاظم ع

السّلام ای وارث خیر الانام                    بر تو ای نور خداوندی سلام

السّلام ای حجت روی زمین              کعبه جان را، ستون هفتمین

جانشین حضرت خیرالبشر            تاج شاهنشاهی عصمت به سر

باب رحمت، نور قرآن مبین           موسی کاظم امام هفتمین

در گهت باب الحوائج عام را               قبله گاهی هر دل ناکام را

    این غل و زنجیرها از بهر چیست        محبس تاریک جای چون تو نیست

سوختم از ناله ی شب گیر تو         دل اسیر غم کند زنجیر تو

                             یوسف آل نبی در چاه شد                 قعر زندان جلوه گر ماه شد

آنچنان زندان او تاریک بود             کز سیاهی روزها شب می شود

گر چه زندان چو ششب دیجور بود   در حقیقت عالمی از نور بود

عاقبت پایان محنت ها رسید          پنجه ی خورشید ظلمتها درید

شد رها از هر دو زندان بلا              یعنی از دنیا و حبس اشقیا

در ازای این فداکاری شها               گشته ای «باب الحوائج» خلق را

                                                                        حسان

یا هشام! لو کان فی یدک جوزة و قال الناس فی یدک لؤلؤة ما کان ینفعک و انت تعلم انها جوزة

یا هشام! لو کان فی یدک جوزة و قال الناس فی یدک لؤلؤة ما کان ینفعک و انت تعلم انها جوزة

آنچه دارای ملاک است نه آنچه مردم می‌گویند

امام (ع) به هشام بن حکم فرمود:

«یا هشام! لو کان فی یدک جوزة و قال الناس فی یدک لؤلؤة ما کان ینفعک و انت تعلم انها جوزة و لو کان فی یدک لؤلؤة و قال الناس انها جوزة ما ضرک و انت تعلم انها لؤلؤة.» [1].

ای هشام! اگر در دست تو گردویی بود و مردم گفتند مروارید است سودی به حال تو ندارد، در حالی که تو خود می‌دانی که آن گردو است. و چنان چه آنچه در دست تو است مروارید باشد ولی مردم بگویند گردو است، این گفته مردم نیز زیانی به تو نمی‌رساند، در حالی که خود می‌دانی که آنچه در دست داری مروارید است. امام کاظم (ع) در این بیان گهربار پیروان خود را به این حقیقت توجه می‌دهد که ملاک خوبی و بدی و پیشرفت و انحطاط در وجود خود انسان است نه خارج از آن. قضاوت‌ها و اظهار نظرهای مردم نسبت به انسان امری اعتباری است که نه سودی به او می‌رساند و نه زیان، آنچه مایه سود و زیان است ارزش‌ها و ضد ارزش‌هایی است که در وجود خود انسان است. خلاصه فرمایش امام (علیه السلام) این است که مؤمن باید حقیقت‌بین باشد نه دهان‌بین.

پی نوشت ها:

(1) تحف العقول، ص 285.

منبع: زندگانی امام کاظم؛ علی رفیعی، سید محمد حسینی؛ پاییز 1374 ناشر: مؤسسه فیض کاشانی