مرور ذهنی در حفظ قرآن کریم - سوره لقمان - محمدمهدی بحرالعلوم

مرور ذهنی در حفظ قرآن کریم - سوره لقمان - محمدمهدی بحرالعلوم

یکی از مهم‌ترین سیاست‌های ایکنا نشر مبانی آموزشی و ارتقای سطح دانش قرائت قرآن مخاطبان گرامی است. به همین منظور مجموعه آموزشی شنیداری (صوتی) قرآنی را گردآوری و برای علاقه‌مندان بازنشر می‌کند. بسته هشتم مجموعه به مبحث «آموزش حفظ قرآن» با محوریت سوره مبارکه لقمان با کارشناسی محمدمهدی بحرالعلوم، مدرس قرآن می‌پردازد. قسمت سیصد‌‌‌ و‌‌ شصت‌ و یک این مجموعه، با عنوان «مرور ذهنی در حفظ قرآن کریم» تقدیم شما عزیزان می‌شود.

https://iqna.ir/files/fa/news/1402/7/15/3172932_305.mp3

جلسه تفسیر قرآن محمدعلی انصاری (سوره لقمان: معنی شکر واقعی از دیدگاه قرآن)

جلسه تفسیر قرآن محمدعلی انصاری، مفسر قرآن کریم، شب گذشته ۹ دی‌ماه با محوریت سوره لقمان در فضای مجازی برگزار شد که گزیده مباحث آن را در ادامه می‌خوانید؛

«وَلَقَدْ آتَيْنَا لُقْمَانَ الْحِكْمَةَ أَنِ اشْكُرْ لِلَّهِ وَمَنْ يَشْكُرْ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ»

خداوند متعال در آغاز آیه شریفه می‌فرماید ما قطعا به لقمان حکمت دادیم. در قرآن حکمت، خیر کثیر شمرده شده است. حکمت بخشی از مجموعه آموزه‌هایی است که انبیا به مردم آموزش می‌دهند و شامل بخش باورها و اعتقادات و اصول اخلاقی است. شاید بتوان گفت حکمت یعنی مولفه‌های سبک زندگی کامیابانه و موفق.

جلسه تفسیر قرآن محمدعلی انصاری (سوره لقمان: معنی شکر واقعی از دیدگاه قرآن)

در اینجا هم بناست شمه‌ای از معنای سوم مطرح شود یعنی اصولی که عناصر و مولفه‌های زندگی کامیاب الهی است. در ابتدا فرمود به لقمان حکمت دادیم که شکر کن برای خدا. شکر در لغت به معنای پرده‌برداری و کشف کردن و اظهار کردن است. نقطه مقابل آن کفر است به معنای پنهان کردن. لغویون می‌گویند شکر یعنی نعمتی را تصور کنید آنگاه آن را ابراز و آشکار کنید. با توجه به این معنای لغوی و مبنایی که در دانش لغت مطرح شده است و شکر شامل دو مرحله معرفت و اظهار و نشر است، به تعالیم قرآن و روایات نگاه می‌کنیم. گویی برای شکر سه ساحت مطرح می‌شود شکر در حوزه قلب، شکر در ساحت زبان و شکر در ساحت ارکان و اندام آدمی. به تعبیر دیگر می‌گوییم شکر قلبی، شکر زبانی، شکر ارکانی و عملی.

پیوند وثیق حکمت و شکر

با توجه به آنچه حضرت حق فرمود، این حکمت عظیمی که خدا به لقمان داده است ابتدا تفسیر به شکر شد؛ یعنی پیوند حکمت و شکر، پیوند عجیبی است. اگر کسی به مقام شکر برسد گویی به مقام حکمت می‌رسد و اگر کسی حکیم باشد حقیقت شکر در وجود او متبلور خواهد شد. این شکر نه شکری است که در ذهن عموم جامعه وجود دارد که دست بلند کنیم و بگوییم خدایا صد مرتبه شکر، شکر این نیست. شریعت به ما آموزش نداده است که بگویید «شکر». اگر بیان شکر بر زبان توصیه شده است در قالب همین تقسیم سه گانه است.

اولین نکته در باب شکر این است که شکر مقوله‌ای قلبی است، یعنی اولین گام در باب شکر آن است که انسان نعمت‌های الهی را بشمارد و بشناسد. شناخت، امر قلبی و درونی است. شکر در این مرحله یعنی اینکه انسان نعمت‌های الهی را بشناسد. نعمت از واژه نعومت است. نعومت به معنای سازگاری است. به حیواناتی که با زندگی انسان سازگار هستند انعام گفته می‌شود. نعمت یعنی آنچه با وجود انسان سازگاری دارد و نیازهای او را رقم می‌زند.

ادامه نوشته

تفسیر آیه 20 سوره لقمان أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ ما في السَّمَاوَات(جواب استخاره)

تفسیر آیه 20 سوره لقمان  أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا كِتَابٍ مُنِيرٍ (جواب استخاره)

آیا شما مردم به حسّ مشاهده نمی‌کنید که خدا انواع موجوداتی که در آسمانها و زمین است برای شما مسخّر کرده و نعمت‌های ظاهر و باطن خود را برای شما فراوان فرموده؟ و (با وجود این) برخی از مردم از روی جهل و گمراهی و بی‌خبری از کتاب روشن (حق) در (دین) خدای متعال مجادله می‌کنند.

 

تکیه‌گاه مطمئن! بعد از پایان اندرزهای دهگانه لقمان در زمینه مبدأ و معاد و رسم زندگی، قرآن برای تکمیل آن به سراغ بیان نعمتهای الهی می‌رود تا حسّ شکر گزاری مردم را بر انگیزد، شکری که سر چشمه «معرفة اللّه» و انگیزه اطاعت فرمان او می‌شود.

روی سخن را به همه انسانها کرده، می‌گوید: «آیا ندیدید خداوند آنچه را در آسمانها و زمین است مسخر فرمان شما کرد» که در مسیر منافع و سود شما حرکت کند؟ (أَ لَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ).

سپس می‌افزاید: «خداوند نعمتهای خود را- اعم از نعمتهای ظاهر و باطن- بر شما گسترده و افزون ساخت» (وَ أَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً).

و در پایان آیه از کسانی سخن می‌گوید که نعمتهای بزرگ الهی را که از درون و برون، انسان را احاطه کرده، کفران می‌کنند، و به جدال و ستیز در برابر حق برمی‌خیزند، می‌فرماید: «بعضی از مردم هستند که در باره خداوند بدون هیچ دانش و هدایت و کتاب روشنی، مجادله می‌کنند» (وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُجادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ لا هُدیً وَ لا کِتابٍ مُنِیرٍ).

و به جای این که بخشنده آن همه نعمتهای آشکار و نهان را بشناسند، رو به سوی شرک و انکار، از سر جهل و لجاجت می‌آورند.

در حقیقت این گروه لجوج نه خود دانشی دارند، و نه به دنبال راهنما و رهبری هستند، و نه از وحی الهی استمداد می‌جویند، و چون راه هدایت در این سه امر منحصر است لذا با ترک آن به وادی گمراهی و وادی شیاطین کشیده شده‌اند.

ج3، ص562


جواب استخاره

نتیجه استخاره: انجام نده

نتیجه کلی: بد است حرف و حدیث زیاد دارد و به مشکلات عدیده ای بر خواهید خورد ترک شود.

نتیجه ازدواج: از اول تا آخرش پر از حرف و حدیث و دعوا و مرافعه- پس همین اول امر ترک کن.

نتیجه معامله: سری که درد نمی کند دستمال نمی‌بندند مشکلات زیادی در چنین کاری پیش می‌آید و به بن بست می‌رسید ترک شود.

تفسیر آیه 11 سوره لقمان - هَٰذَا خَلْقُ اللَّهِ فَأَرُونِي مَاذَا خَلَقَ الَّذِينَ - جواب استخاره

تفسیر آیه 11 سوره لقمان هَٰذَا خَلْقُ اللَّهِ فَأَرُونِي مَاذَا خَلَقَ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِ بَلِ الظَّالِمُونَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ

این همه آفریده خداست، حال شما (مشرکان) بگویید آنان که به جز خدا (معبود شما) هستند در جهان چه آفریده‌اند؟ (هیچ نیافریده‌اند) بلکه ستمکاران (مشرک که آنها را شریک خدا گرفتند) دانسته در گمراهی آشکار هستند.


برگزیده تفسیر نمونه

بعد از ذکر عظمت خداوند در جهان آفرینش، و چهره‌های مختلفی از خلقت روی سخن را به مشرکان کرده و آنها را مورد باز خواست قرار می‌دهد، می‌گوید: «این آفرینش خداست، اما به من نشان دهید معبودان غیر او چه چیز را آفریده‌اند»؟! (هذا خَلْقُ اللَّهِ فَأَرُونِی ما ذا خَلَقَ الَّذِینَ مِنْ دُونِهِ).

مسلما آنها نمی‌توانستند ادعا کنند هیچ یک از مخلوقات این جهان مخلوق بتها هستند، بنا بر این آنها به توحید خالقیت معترف بودند، با این حال چگونه می‌توانستند شرک در عبادت را توجیه کنند، چرا که توحید خالقیت دلیل بر توحید ربوبیت و یگانگی مدبر عالم، و آن هم دلیل بر توحید عبودیت است.

لذا در پایان آیه، عمل آنها را منطبق بر ظلم و ضلال شمرده، می‌گوید: «ولی ظالمان در گمراهی آشکارند» (بَلِ الظَّالِمُونَ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ).

می‌دانیم «ظلم» معنی گسترده‌ای دارد که شامل قرار دادن هر چیز در غیر محل خودش می‌شود، و از آنجا که مشرکان عبادت و گاه تدبیر جهان را در اختیار بتها می‌گذاشتند مرتکب بزرگترین ظلم و ضلالت بودند.

آدرس: ج3، ص555


جواب استخاره: بد

دکتر غلامرضا اعوانی (نیهیلیسم)

غلامرضا اعوانی، استاد فلسفه، در مؤسسه حکمت و فلسفه به تدریس بخش‌هایی از فصوص الحکم ابن عربی پرداخت که این برنامه به صورت مجازی و زنده پخش شد.

در ادامه متن آن را می‌خوانید؛

بحث درباره آیاتی از سوره لقمان بود و به این آیه رسید: «يَا بُنَيَّ إِنَّهَا إِنْ تَكُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ فِي صَخْرَةٍ أَوْ فِي السَّمَاوَاتِ أَوْ فِي الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ». نکته اینکه در آیات دیگر هم لطیف و خبیر آمده، اما در آنها با «کان» آمده یا از «هو» استفاده شده است. تفاوت این است که «إِنَّ اللَّهَ كَانَ لَطِيفًا خَبِيرًا» با کان آمده و کان در مورد چیزی که درباره خداست به ازل دلالت دارد؛ یعنی خدا ازلاً و ابداً لطیف و خبیر است و این‌طور نیست که خدا لطیف بود، بلکه از ازل تا ابد ذات خداوند لطیف و خبیر است. در سوره لقمان گفته است: «إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ.» نکته‌اش این است که «اِن» دلالت بر تحقیق خارجی دارد و می‌گوید که لطف خدا شامل همه موجودات شده است؛ مثلا همین حالا که ما می‌توانیم ببینیم از نهایت لطف او ظهور کرده و عین اشیاء شده است. پس «اِن» دلالت بر تحقیق و وجود خارجی دارد.

ادامه نوشته

تفسیر آیه 21 سوره لقمان (وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِع)

تفسیر آیه 21 سوره لقمان وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ الشَّيْطَانُ يَدْعُوهُمْ إِلَىٰ عَذَابِ السَّعِيرِ

و چون به آنان گفته شود: «آنچه را كه خدا نازل كرده پيروى كنيد»، مى‌گويند: «[نه!] بلكه آنچه كه پدرانمان را بر آن يافته‌ايم پيروى مى‌كنيم»؛ آيا هر چند شيطان آنان را به سوى عذاب سوزان فرا خواند؟


تفسیر المیزان

"وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما وَجَدْنا عَلَيْهِ آباءَنا ..." ضميرهاى جمع همه به كلمه" من" بر مى‏گردد، كه از لحاظ معنا جمع است، هم چنان كه ضمير مفرد در آيه قبلى نيز به" من" بر مى‏گشت از لحاظ لفظش، كه مفرد است.

و اگر در جمله" وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ" فرمود پيروى كنيد آنچه را كه خدا نازل كرده، با اينكه مى‏توانست بفرمايد: پيروى كنيد كتاب و يا قرآن را، براى اين است كه اشاره كند به اينكه دعوت رسول خدا (ص) داراى حجت و برهان است، نه صرف زورگويى و ادعا، براى اينكه نزول اين كتاب مؤيد به حجت نبوت است، پس گويا فرموده:" وقتى دعوت مى‏شوند به سوى توحيد، توحيدى كه كتاب بر آن دلالت دارد، كتابى كه نزولش از ناحيه خدا قطعى است، در پاسخ چنين و چنان مى‏ گويند".

ادامه نوشته

تفسیر آیه 9 تا 13 سوره مبارکه لقمان

تفسیر آیه 9 تا 13 سوره مبارکه لقمان

خَالِدِينَ فِيهَا وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿۹﴾

كه در آن جاودان مى‏ مانند وعده خداست كه حق است و هموست‏ شكست‏ ناپذير سنجيده‏ كار (۹)

ادامه نوشته

تفسیر آیه 27 سوره لقمان: (مَا نَفِدَتْ کَلِمَاتُ اللَه)

وَلَوْ أَنَّمَا فِی الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلَامٌ وَالْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَا نَفِدَتْ کَلِمَاتُ اللَه إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ

ادامه نوشته

وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَاذَا تَكْسِبُ غَدًا

وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَاذَا تَكْسِبُ غَدًا 

إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَ يَعْلَمُ ما فِي الْأَرْحامِ وَ ما تَدْري نَفْسٌ ما ذا تَکْسِبُ غَداً وَ ما تَدْري نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ 34

ادامه نوشته