لیست لغات فصل چهارم کتاب Fiske Word Power+معادل فارسی و مثال در جمله
magnanimous
بزرگمنش، با سخاوت
Even though he won the competition, he was magnanimous in his praise of his opponents.
او با وجود برنده شدن در رقابت، در ستایش رقبایش بزرگمنش بود.
parsimonious
خسیس، تنگنظر
Her parsimonious habits made it difficult for her to enjoy life.
عادات خسیس او باعث میشد از زندگی لذت نبرد.
prodigal
ولخرج، اسرافکار
The prodigal son returned home after squandering his inheritance.
پسر ولخرج پس از هدر دادن ارثیهاش به خانه بازگشت.
penurious
فقیر، تنگدست
He lived a penurious life, always struggling to make ends meet.
او زندگی فقیرانهای داشت و همیشه در تلاش بود تا هزینهها را تأمین کند.
eleemosynary
خیریهای، نیکوکارانه
The eleemosynary organization provided food and shelter to the homeless.
سازمان خیریهای غذا و پناهگاه برای بیخانمانها فراهم کرد.
munificent
سخاوتمند، بخشنده
The munificent donation helped build the new library.
کمک سخاوتمندانه به ساخت کتابخانه جدید کمک کرد.
frugal
صرفهجو، مقتصد
She was frugal, always looking for ways to save money.
او صرفهجو بود و همیشه به دنبال راههایی برای صرفهجویی در هزینهها بود.
prodigious
عظیم، شگرف
The prodigious efforts of the team led to their success.
تلاشهای عظیم تیم به موفقیت آنها منجر شد.
mean
خسیس، پست، زشت
His mean behavior made him unpopular among his peers.
رفتار خسیس او باعث شد در میان همسالانش محبوب نباشد.
indulgent
با گذشت، آسانگیر
She was indulgent with her children, allowing them to stay up late.
او با فرزندانش آسانگیر بود و به آنها اجازه میداد تا دیروقت بیدار بمانند.
راهنمای آزمون ارشد و دکتری رشته علوم قرآن و حدیث+مطالب آموزنده قرآنی و حدیثی+علایق شخصی