تدبر در قرآن دکتر محمد الهی خراسانی فروردین 1403 (تدبر در آیه 97 سوره نحل)

کرسی تدبر در قرآن

رمضان ۱۴۴۵

با ارائه استاد محمد الهی خراسانی

تدبر در آیات کلیدی قرآن

فروردین ۱۴۰۳ - مسجد سهله (معروف‌به‌نظریافته)

جلسه دوازدهم:

تدبر در آیه ۹۷ سوره نحل

مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُون

دانلود فایل با لینک مستقیم

تفسیر آیه 88 سوره نحل - برگزیده تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی

تفسیر آیه 88 سوره نحل - برگزیده تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی

الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ زِدْنَاهُمْ عَذَابًا فَوْقَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يُفْسِدُونَ.

كسانى كه كفر ورزيدند و از راه خدا باز داشتند به [سزاى‌] آنكه فساد مى‌كردند عذابى بر عذابشان مى‌افزاييم.

Those who are faithless and bar from the way of Allah—We shall add punishment to their punishment because of the corruption they used to cause

«زِدْنَاهُمْ عَذَاباً فَوْقَ الْعَذَابِ»: عذابی ناشی از گمراهسازی مردمان و به دور داشتن ایشان از ایمان، بر عذاب کفرشان می‌افزائیم. عذابشان را مضاعف و چندین برابر می‌گردانیم.


تا اینجا بیان حال مشرکان گمراهی بود که در شرک و انحراف خود غوطه‌ور بودند، بی‌آنکه دیگری را به این راه بخوانند، سپس حال کسانی را بیان می‌کند که در عین گمراهی به گمراه ساختن دیگران نیز اصرار دارند، می‌فرماید:

«کسانی که کافر شدند و مردم را از راه خدا باز داشتند، مجازاتی مافوق مجازات کفرشان بر آنها می‌افزاییم در برابر آنچه فساد می‌کردند» (الَّذِینَ کَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ زِدْناهُمْ عَذاباً فَوْقَ الْعَذابِ بِما کانُوا یُفْسِدُونَ). چرا که عامل فساد در روی زمین و گمراهی خلق خدا، و مانع از پیمودن راه حق شدند.

در حدیث مشهوری می‌خوانیم: «هر کس سنت نیکی بگذارد، پاداش کسانی که به آن عمل کنند برای او هست بی‌آنکه از پاداش آنها کاسته شود، و هر کس سنت بدی بگذارد، گناه همه کسانی که به آن عمل می‌کنند بر او نوشته می‌شود، بی‌آنکه از گناه آنها چیزی کاسته شود».

سلسله‌‌ جلسات تدبر در سوره نحل سخنرانی هانی چیت‌ چیان

سلسله‌‌ جلسات تدبر در سوره نحل سخنرانی هانی چیت‌ چیان

سلسله‌‌ جلسات تدبر در سوره نحل سخنرانی هانی چیت‌ چیان

دوازدهمین جلسه از سلسله‌‌ جلسات تدبر در سوره مبارکه «نحل» شامگاه یکشنبه، دهم دی‌ماه با سخنرانی هانی چیت‌چیان؛ کارشناس و مدرس قرآنی برگزار شد. مشروح مباحث ارائه شده در این جلسه که به همت مدرسه دعا و فقه حکومتی وابسته به مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت(ع) دانشگاه تهران برنامه‌ریزی شده است، در ادامه می‌خوانید؛

«در جلسه گذشته به آیه ۹۰ سوره مبارکه نحل رسیدیم که آیه مهمی است و جا دارد کمی بیشتر در مورد این آیه گفت‌وگو کنیم. «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِی‌الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ» این آیه ابعاد مهم و رهیافت ویژه‌ای برای زندگی اجتماعی انسان است. یعنی آنچه خدا امر و آنچه خدا از آن نهی می‌کند. آنچه خدا امر می‌کند امر به عدل، امر به احسان و امر به ایتاء ذی‌القربی است. آنچه خدا از آن نهی می‌کند هم فحشا، منکر و بغی است. در ادامه این واژه‌ها را معنا می‌کنم.

ادامه نوشته

عملیات طوفان‌ الاقصی - تدبر در آیات سوره نحل - هانی چیت‌ چیان

تدبر در آیات سوره مبارکه «نحل» که به همت مدرسه دعا و فقه حکومتی وابسته به مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت(ع) دانشگاه تهران در مسجد کوی دانشگاه تهران دایر می‌شود، شب گذشته یکشنبه ۱۶ مهرماه با سخنرانی هانی چیت‌چیان؛ کارشناس و مدرس قرآنی برگزار شد.

چیت‌چیان در این جلسه به طرح موضوعاتی پیرامون آیات دوم تا بیست و دوم سوره مبارکه نحل پرداخت که در زیر می‌خوانید:

عملیات طوفان‌ الاقصی - تدبر در آیات سوره نحل - هانی چیت‌ چیان

ابتدا باید پیرامون اتفاقی که طی هفته جاری در منطقه افتاد صحبت کنم؛ عملیات طوفان‌ الاقصی که ضربه مهلکی به رژیم غاصب صهیونیستی وارد شد و هیمنه این رژیم فرو ریخت و حیثیت نظامی اسرائیل را به یغما برد. باید به جبهه مقاومت و حماس و مردم فلسطین این پیروزی را تبریک گفت.

ادامه نوشته

تفسیر آیه 18 سوره نحل: وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا

و اگر نعمت‌[هاى‌] خدا را شماره كنيد، آن را نمى‌توانيد بشماريد. قطعاً خدا آمرزنده مهربان است.


سر انجام برای این که هیچ کس تصور نکند نعمت خدا منحصر به اینهاست می‌گوید: «و اگر بخواهید نعمتهای خدا را شماره کنید قادر بر احصای آن نیستید» (وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها).

اکنون این سؤال پیش می‌آید که پس ما چگونه می‌توانیم حق شکر او را ادا کنیم؟ آیا با این حال در زمره ناسپاسان نیستیم؟

پاسخ این سؤال را قرآن در آخرین جمله این آیه بیان کرده، می‌گوید:

«خداوند غفور رحیم است» (إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحِیمٌ).

آری! خدا مهربانتر و بزرگوارتر از آن است که شما را به خاطر عدم توانایی بر شکر نعمتهایش مؤاخذه یا مجازات کند، همین قدر که بدانید سر تا پای شما غرق نعمت اوست و از ادای حق شکرش عاجزید و عذر تقصیر به پیشگاهش برید، نهایت شکر او را انجام داده‌اید.

ورنه سزاوار خداوندیش کس نتواند که به جا آورد!

ولی اینها همه مانع از آن نیست که ما به مقدار توانایی به احصای نعمتهایش بپردازیم.

إنّ إبراهیم کان اُمّة

کما قلنا مراراً بأنّ هذه السورة هی سورة النعم، وهدفها تحریک حس الشکر لدى الإنسان بشکل یدفعه لمعرفة خالق وواهب هذه النعم.

والآیات تتحدث عن مصداق کامل للعبد الشکور لله، ألا وهو «إبراهیم» بطل التوحید، وأوّل قدوة للمسلمین عامة وللعرب خاصة.

والآیات تشیر إلى خمس من الصفات الحمیدة التی کان یتحلّى بها إبراهیم (علیه السلام).

1ـ (إنّ إبراهیم کان اُمّة).

وقد ذکر المفسّرون أسباباً کثیرة للتعبیر عن إبراهیم (علیه السلام) بأنّه «اُمّة» وأهمّها أربع:

الأوّل: کان لإبراهیم شخصیة متکاملة جعلته أن یکون اُمّة بذاته، وشعاع شخصیة الإنسان فی بعض الأحیان یزداد حتى لیتعدّى الفرد والفردین والمجموعة فتصبح شخصیته تعادل شخصیة اُمّة بکاملها.

الثّانی: کان إبراهیم (علیه السلام) قائداً وقدوة حسنة ومعلّماً کبیراً للإنسانیة، ولذلک أطلق علیه (اُمّة) لأنّ «اُمّة» اسم مفعول یطلق على الذی تقتدی به الناس وتنصاع له.

وثمّة إرتباط معنوی خاص بین المعنیین الأوّل والثانی، حیث إنّ الذی یکون بمرتبة إمام فی الصدق والاستقامة لاُمّة ما، یکون شریکاً لهم فی أعمالهم وکأنّه نفس تلک الاُمّة.

الثّالث: کان إبراهیم (علیه السلام) موحّداً فی محیط خال من أیِّ موحّد، فالجمیع کانوا یخوضون فی وحل الشرک وعبادة الأصنام، فهو والحال هذه «اُمّة» فی قبال أمّة المشرکین (الذین حوله).

الرّابع: کان إبراهیم (علیه السلام) منبعاً لوجود اُمّة، ولهذا أطلق القرآن علیه کلمة «اُمّة».

ولا مانع من أنْ تحمل هذه الکلمة القصیرة الموجزة کلّ ما ذکر ما معان کبیرة..

نعم فقد کان إبراهیم أمّة وکان إماماً عظیماً، وکان رجلا صانع اُمّة، وکان منادیاً بالتوحید وسط بیئة اجتماعیة خالیة من أیّ موحّد (1).

وقال الشاعر:

لیس على اللّه بـمستـنـکـر *** أنْ یـجمع العالـم فی واحـد

2ـ صفته الثّانیة فی هذه الآیات: أنّه کان (قانتاً لله).

3ـ وکان دائماً على الصراط المستقیم سائراً على طریق اللّه، طریق الحق (حنیف).

4ـ (ولم یکكُ من المشرکین) بل کان نور اللّه یملأ کلّ حیاته وفکره، ویشغل کلّ زوایا قلبه.

5ـ وبعد کلّ هذه الصفات، فقد کان (شاکراً لأنعمه).

وبعد عرض الصفات الخمسة یبیّن القرآن الکریم النتائج المهمّة لها، فیقول:

1ـ (اجتباه) للنّبوة وإبلاغ دعوته.

2ـ (وهداه إلى صراط مستقیم) وحفظه من کلّ انحراف، لأنّ الهدایة لا تأتی لأحد عبثاً، بل لابدّ من توفّر الإستعداد والأهلیة لذلک.

3ـ (وآتیناه في الدنیا حسنة).

«الحسنة» فی معناها العام کلّ خیر وإحسان، فتشمل منح مقام النّبوة، مروراً بالنعم المادیة حتى نعمة الأولاد وما شابهها.

4ـ (وإنّه فی الآخرة لمن الصالحین).

ومع أنّ إبراهیم کان على رأس الصالحین فی الدنیا، فإنّه سیکون منهم فی الآخرة کما أخبرنا بذلک القرآن الکریم، وهذه دلالة على عظمة مقام الصالحین بأن یحسب إبراهیم (علیه السلام)على ما له من مقام سام کأحدهم فی دار الآخرة، ولِمَ لا یکون ذلک وقد طلب إبراهیم (علیه السلام)ذلک من ربّه حین قال: (ربِّ هب لی حکماً وألحقنى بالصالحین) (2).

5ـ وختمت عطایا اللّه عزَّ وجلّ لإبراهیم (علیه السلام) لما ظهر منه من صفات متکاملة، بأن جعل دینه عامّاً وشاملا لما ما سیأتی بعده من أزمان ـ وخصوصاً للمسلمین ـ ولم یجعل دینه مختصاً بعصر أهل زمانه، فقال اللّه عزَّوجلّ: (ثمّ أوحینا إلیک أن اتبع ملّة إبراهیم حنیف) (3).

ویأتی التأکید مرّة اُخرى: (وما کان من المشرکین).

وبملاحظة الآیات السابقة یبدو لنا هذا السؤال: إنْ کان دین الإسلام هو نفس دین إبراهیم وأنّ المسلمین یتّبعون سنن إبراهیم (علیه السلام) فی کثیر من المسائل ومنها إحترام یوم الجمعة، فلماذا اتّخذ الیهود یوم السبت عیداً لهم بدلا من الجمعة ویعطلون فیه أعمالهم؟

إنّ آخر آیة من الآیات مورد البحث تجیب على السؤال المذکور حین تقول: (إنّما جعل السبت على الذین اختلفوا فیه ) أی إنّ السبت وما حرّم فی السبت کان عقوبة للیهود، وقد اختلفوا فیه أیضاً، فمنهم مَنْ قبله ومنهم مَنْ أهمله.

وتقول بعض الرّوایات: أنّ موسى (علیه السلام) دعا قومه ـ بنی اسرائیل ـ لاحترام یوم الجمعة وتعطیل أعمالهم فیه، وهو دین إبراهیم (علیه السلام)، إلاّ إنّهم تعلّلوا، واختاروا یوم السبت، فجعله اللّه عطلة لهم ولکنْ بضیق وشدّة، ولهذا لا ینبغی الإعتماد على تعطیل یوم السبت، لأنّه إنّما کان استثنائیاً وذا طابع جزائی، وأفضل دلیل على هذا الأمر أنّ الیهود أنفسهم اختلفوا فی یومهم المنتخب هذا، فبعض إحترمه وبعض آخر خالف ذلک وأدام العمل والکسب فیه حتى أصابهم عذاب اللّه.

وثمّة احتمال آخر، أنْ تکون إشارة الآیة مرتبطة ببدع المشرکین فی موضوع الأغذیة الحیوانیة، لأنّ الآیات السابقة تطرّقت لذلک من خلال إجابتها على تساؤل: لماذا لم یحرم فی الإسلام ما کان محرّماً فی دین الیهود؟ فجاء الجواب أنّ ذلک کان عقاباً لهم، فیطرح السؤال مرّة اُخرى حول عدم حرمة صید الأسماک یوم السبت فی الأحکام الإسلامیة فی حین أنّه محرّم على الیهود ..فیکون الجواب بأنّه کان عقاباً للیهود أیضاً.

وعلى أیّةِ حال، فثمّة إرتباط بین هذه الآیات والآیات 163 ـ 166 من سورة الأعراف التی تتحدث عن «أصحاب السبت»، حیث عرضت قصّتهم، وکیف أنّ صید السمک قد حرّم علیهم فی یوم السبت، ومخالفة قسم منهم لهذا الأمر، والعقاب الشدید الذی نزل علیهم بعد ذلک الإمتحان الإلهی.

وینبغی الإلتفات إلى أنّ «السبت» فی الأصل بمعنى تعطیل الأعمال للإستراحة، ولذلک سمّی یوم السبت، لأنّ الیهود کانوا یعطلون أعمالهم فیه، وبقی هذا الإسم مستعملا حتى بعد مجیء الإسلام، إلاّ أنّه لا عطلة فیه.

ویقول القرآن الکریم فی آخر الآیة: (وإنّ ربّک لیحکم بینهم یوم القیامة فیما کانوا فیه یختلفون).

وکما أشرنا سابقاً فإنّ إحدى خصائص یوم القیامة إنهاء الاختلافات على کافّة الأصعدة، والعودة إلى التوحید المطلق، لأنّ یوم القیامة هو یوم: البروز، الظهور، کشف السرائر والبواطن، وکشف الغطاء ویوم رفع الحجب.


1. وفی الرّوایات عنه(صلى الله علیه وآله) أنّ عبد المطلب: «یُبعث یوم القیامة اُمّة وحده، علیه بهاء الملوک وسیماء الأنبیاء» لأنّه کان مدافعاً عن التوحید فی بیئة الشرک وعبادة الأصنام. (سفینة البحار، ج 2، ص 139).

2. الشعراء، 83.

3. «الحنیف» بمعنى الذی یترک الإنحراف ویتّجه إلى الإستقامة والصلاح، وبعبارة اُخرى، یغضّ نظره عن الأدیان والأوضاع المنحرفة ویتوجّه نحو صراط اللّه المستقیم، الدین الموافق للفطرة، ولهذا یسمى الصراط المستقیم، فالتعبیر بالحنیف یحمل بین طیّاته إشارة خفیّة إلى أنّ التوحید هو دین الفطرة.

منبع:

https://makarem.ir/compilation/Reader.aspx?lid=2&mid=43966&catid=0&pid=61958

تفسیر آیه 88 سوره نحل(الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ زِدْنَاهُمْ)+نتیجه استخاره

تفسیر آیه 88 سوره نحل - الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ زِدْنَاهُمْ عَذَابًا فَوْقَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يُفْسِدُونَ+نتیجه استخاره

كسانى كه كفر ورزيدند و از راه خدا باز داشتند به [سزاى‌] آنكه فساد مى‌كردند عذابى بر عذابشان مى‌افزاييم.


برگزیده تفسیر نمونه

تا اینجا بیان حال مشرکان گمراهی بود که در شرک و انحراف خود غوطه‌ور بودند، بی‌آنکه دیگری را به این راه بخوانند، سپس حال کسانی را بیان می‌کند که در عین گمراهی به گمراه ساختن دیگران نیز اصرار دارند، می‌فرماید:

«کسانی که کافر شدند و مردم را از راه خدا باز داشتند، مجازاتی مافوق مجازات کفرشان بر آنها می‌افزاییم در برابر آنچه فساد می‌کردند» (الَّذِینَ کَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ زِدْناهُمْ عَذاباً فَوْقَ الْعَذابِ بِما کانُوا یُفْسِدُونَ). چرا که عامل فساد در روی زمین و گمراهی خلق خدا، و مانع از پیمودن راه حق شدند.

در حدیث مشهوری می‌خوانیم: «هر کس سنت نیکی بگذارد، پاداش کسانی که به آن عمل کنند برای او هست بی‌آنکه از پاداش آنها کاسته شود، و هر کس سنت بدی بگذارد، گناه همه کسانی که به آن عمل می‌کنند بر او نوشته می‌شود، بی‌آنکه از گناه آنها چیزی کاسته شود».


نتیجه استخاره: هرگز انجام نده.

نتیجه کلی: بسیار بد است خطر مالی و آبروریزی دارد ترک شود.

نتیجه ازدواج: نه این دنیا را خواهید داشت نه آن دنیا را- ترک کنید که به‌هیچ‌وجه به صلاح شما نیست.

نتیجه معامله: ضرر هنگفتی خواهید کرد حتما ترک شود.

تفسیر آیه 119 سوره نحل(ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ عَمِلُوا السُّوءَ بِجَهَالَةٍ)+نتیجه استخاره

تفسیر آیه 119 سوره نحل: ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ عَمِلُوا السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُوا إِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَحِيمٌ.+نتیجه استخاره

[با اين همه‌] پروردگار تو نسبت به كسانى كه به نادانى مرتكب گناه شده، سپس توبه كرده و به صلاح آمده‌اند، البته پروردگارت پس از آن آمرزنده مهربان است.


در این آیه آن چنان که روش قرآن است، درهای بازگشت را به روی افراد فریب خورده و یا پشیمان می‌گشاید، و می‌گوید: «سپس پروردگارت نسبت به آنها که از روی جهل اعمال بد انجام داده‌اند، سپس بعد از آن توبه کرده‌اند و اصلاح و جبران نمودند، آری پروردگارت بعد از این توبه و اصلاح، آمرزنده

و مهربان است» (ثُمَّ إِنَّ رَبَّکَ لِلَّذِینَ عَمِلُوا السُّوءَ بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِکَ وَ أَصْلَحُوا إِنَّ رَبَّکَ مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ رَحِیمٌ).

قابل توجه این که علت ارتکاب گناه را «جهالت» می‌شمرد، چرا که این گونه افرادند که پس از آگاهی به راه حق باز می‌گردند.

دیگر این که: مسأله توبه را به توبه قلبی و ندامت درونی محدود نمی‌کند، بلکه اصلاح و جبران را مکمل توبه می‌شمارد، تا این فکر غلط را از مغز خود بیرون کنیم که هزاران گناه را با یک جمله «استغفر اللّه» می‌توان جبران کرد.


نتیجه استخاره: حتما انجام بده

نتیجه کلی: بسیار خوب است اگر تا به‌ حال مرتکب عمل اشتباهی شده‌اید فرصت خوبی برای جبران است.

نتیجه ازدواج: بسیار خوب است با این ازدواج به آرامش خواهید رسید مواظب باشید مرتکب گناه نشوید.

نتیجه معامله: خوب است جبران بعضی از ضررهای گذشته می‌شود به شرط آنکه به گناه نیفتید.

تفسیر آیه 73 سوره نحل (وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ)+نتیجه استخاره

تفسیر آیه 73 سوره نحل: وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَمْلِكُ لَهُمْ رِزْقًا مِنَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ شَيْئًا وَلَا يَسْتَطِيعُونَ.+نتیجه استخاره

و به جاى خدا چيزهايى را مى‌پرستند كه در آسمانها و زمين به هيچ وجه اختيار روزى آنان را ندارند و [به كارى‌] توانايى ندارند.


برگزیده تفسیر نمونه

در تعقیب بحث های توحیدی گذشته، این آیه، به مسأله شرک پرداخته و با لحنی پر از سرزنش و توبیخ می‌گوید: «آنها غیر از خدا، موجوداتی را می‌پرستند که هیچ رزقی را برای آنان از آسمانها و زمین در اختیار ندارند» (وَ یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا یَمْلِکُ لَهُمْ رِزْقاً مِنَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ شَیْئاً).

نه تنها مالک چیزی در این زمینه نیستند، بلکه «توانایی (بر خلق و ایجاد و دسترسی به روزیها) نیز ندارند» (وَ لا یَسْتَطِیعُونَ).

اشاره به این که مشرکان به این گمان به دنبال پرستش بتها می‌رفتند که آنها را در سرنوشت و سود و زیان خود، مؤثر می‌پنداشتند.


نتیجه استخاره: انجام نده

نتیجه کلی: بد است به کسانی اتکا خواهید کرد که شما را به حرام می‌اندازند و بدبخت می‌کنند ترک شود.

نتیجه ازدواج: اصلا در شأن شما نیستند انجام ندهید که به‌شدت پشیمان خواهید شد.

نتیجه معامله: در این معامله روزی برای شما مقدر نشده انجام ندهید.

تفسیر آیه 101 سوره نحل وَإِذَا بَدَّلْنَا آيَةً مَكَانَ آيَةٍ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُنَزِّلُ

تفسیر آیه 101 سوره نحل: وَإِذَا بَدَّلْنَا آيَةً مَكَانَ آيَةٍ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُنَزِّلُ قَالُوا إِنَّمَا أَنْتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ.

و هنگامی که آیه‌ای را به آیه دیگر مبدل کنیم [= حکمی را نسخ نماییم‌] - و خدا بهتر می‌داند چه حکمی را نازل کند- آنها می‌گویند: «تو افترا می‌بندی!» اما بیشترشان (حقیقت را) نمی‌دانند!


برگزيده تفسير نمونه

شأن نزول:

ابن عباس می‌گوید: مشرکان بهانه‌جو، هنگامی که آیه‌ای نازل می‌شد و دستور سختی در آن بود و سپس آیه دیگری می‌آمد و دستور آسانتری در آن بود، می‌گفتند: محمّد اصحاب خود را مسخره می‌کند امروز به چیزی دستور می‌دهد و فردا از همان نهی می‌کند، اینها نشان می‌دهد که محمّد همه را از پیش خود می‌گوید نه از ناحیه خدا، در این هنگام آیه نازل شد و به آنها پاسخ گفت.

تفسیر:

دروغ رسوا! این آیه ایرادهایی را که مشرکان به آیات الهی می‌گرفتند بیان می‌کند، نخست می‌گوید: «هنگامی که آیه‌ای را به آیه دیگر مبدّل کنیم (حکمی را نسخ نماییم) و خدا بهتر می‌داند چه حکمی را نازل کند، آنها می‌گویند: تو افترا می‌بندی! اما بیشترشان (حقیقت را) نمی‌دانند» (وَ إِذا بَدَّلْنا آیَةً مَکانَ آیَةٍ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما یُنَزِّلُ قالُوا إِنَّما أَنْتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْلَمُونَ).

آنها نمی‌دانند که قرآن در پی ساختن یک جامعه انسانی است، جامعه‌ای پیشرو با معنویت عالی. با این حال بدیهی است که این نسخه الهی گاهی نیاز به تبدیل و تعویض دارد.

آری! آنها از این حقایق بی‌خبرند و از شرایط نزول قرآن، بی‌اطلاع، و گر نه می‌دانستند «نسخ» پاره‌ای از دستورات و آیات قرآن، یک برنامه دقیق و حساب شده تربیتی است که بدون آن، هدف نهایی و نیل به تکامل تأمین نمی‌شود، و دلیل بر تناقض گویی پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و یا افترا بستن به خدا نیست.

تفسیر آیه 91 سوره نحل - وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذَا عَاهَدْتُمْ وَلَا تَنْقُضُوا الْأَيْمَانَ

تفسیر آیه 91 سوره نحل

وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذَا عَاهَدْتُمْ وَلَا تَنْقُضُوا الْأَيْمَانَ بَعْدَ تَوْكِيدِهَا وَقَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَيْكُمْ كَفِيلًا إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ

شأن نزول:

در آن هنگام که جمعیت مسلمانان کم، و دشمنان فراوان بودند، و امکان داشت بعضی از مؤمنان به خاطر همین تفاوت و احساس تنهایی، بیعت خود را با پیامبر صلّی اللّه علیه و آله بشکنند و از حمایت او دست بردارند، آیه نازل شد و به آنها در این زمینه هشدار داد.

تفسیر:

استحکام پیمان های شما دلیل بر ایمان شماست! در اینجا به بخش دیگری از مهمترین تعلیمات اسلام پرداخته، نخست می‌فرماید: «و هنگامی که با خدا عهد بستید به عهد او وفا کنید» (وَ أَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذا عاهَدْتُمْ).

سپس اضافه می‌کند: «و سوگندها را بعد از محکم ساختن نقض نکنید» (وَ لا تَنْقُضُوا الْأَیْمانَ بَعْدَ تَوْکِیدِها).

«در حالی که (به نام خدا سوگند یاد کرده‌اید و) خداوند را کفیل و ضامن بر سوگند خود قرار داده‌اید» (وَ قَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَیْکُمْ کَفِیلًا).

«چرا که خداوند از تمام اعمال شما آگاه است» (إِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ).

مسأله «ایمان» (جمع یمین به معنی سوگند) که در آیه فوق آمده معنی وسیعی دارد که هم تعهداتی را که انسان با سوگند در برابر خداوند کرده، شامل می‌گردد، و هم تعهداتی را که با تکیه بر قسم در برابر خلق خدا می‌کند.

و به تعبیر دیگر هرگونه تعهدی که زیر نام خدا و با سوگند به نام او انجام می‌گیرد در این جمله وارد است.

ج2، ص594

تفسیر آیه 35 سوره نحل - وَقَالَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا عَبَدْنَا - جواب استخاره

تفسیر آیه 35 سوره نحل - وَقَالَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا عَبَدْنَا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ نَحْنُ وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ كَذَلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۚ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ - جواب استخاره

مشرکان گفتند: «اگر خدا می‌خواست، نه ما و نه پدران ما، غیر او را پرستش نمی‌کردیم؛ و چیزی را بدون اجازه او حرام نمی‌ساختیم!» (آری،) کسانی که پیش از ایشان بودند نیز همین کارها را انجام دادند؛ ولی آیا پیامبران وظیفه‌ای جز ابلاغ آشکار دارند؟!


برگزیده تفسیر نمونه

این آیه به یکی از منطق های سست و بی‌اساس مشرکان اشاره کرده، می‌گوید: «و مشرکان گفتند: اگر خدا می‌خواست نه ما و نه نیاکان ما هیچ چیز غیر او را عبادت نمی‌کردیم» و به سراغ بتها نمی‌رفتیم (وَ قالَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا لَوْ شاءَ اللَّهُ ما عَبَدْنا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَیْ‌ءٍ نَحْنُ وَ لا آباؤُنا).

«و چیزی را بدون اذن او تحریم نمی‌نمودیم» (وَ لا حَرَّمْنا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَیْ‌ءٍ).

این جمله اشاره به قسمتی از چهارپایانی است که مشرکان در عصر جاهلیت، از پیش خود تحریم کرده بودند. آنها می‌خواستند چنین استدلال کنند که اگر اعمال ما مورد رضای خدا نیست پس چرا قبلا پیامبرانی نفرستاد و از همان روز اول به نیاکان ما نگفت من به این کار راضی نیستم این سکوت او دلیل بر رضای اوست! لذا در پاسخ می‌فرماید: «پیشینیان آنها نیز همین کارها را انجام دادند (و به همین بهانه‌ها متوسل شدند) ولی آیا پیامبران الهی وظیفه‌ای جز ابلاغ آشکار دارند؟» (کَذلِکَ فَعَلَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَهَلْ عَلَی الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبِینُ).

و این چنین است راه و رسم همه رهبران راستین که در اصل دعوت هرگز از سخنان دو پهلو استفاده نمی‌کنند، در بیان حقیقت چیزی فرو گذار نمی‌نمایند و تمام عواقب این صراحت و قاطعیت را نیز به جان پذیرا هستند.


جواب استخاره

میانه است و ترک آن به صواب نزدیک تر است

تفسیر آیه 30 سوره نحل - وَقِيلَ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا مَاذَا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قالُوا - جواب استخاره

تفسیر آیه 30 سوره نحل - وَقِيلَ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا مَاذَا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ - جواب استخاره

وَقِيلَ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا مَاذَا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قَالُوا خَيْرًا لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ وَلَنِعْمَ دَارُ الْمُتَّقِينَ.

(ولی هنگامی که) به پرهیزگاران گفته می‌شد: «پروردگار شما چه چیز نازل کرده است»؟ می‌گفتند: «خیر (و سعادت)» (آری،) برای کسانی که نیکی کردند، در این دنیا نیکی است؛ و سرای آخرت از آن هم بهتر است؛ و چه خوب است سرای پرهیزگاران!


برگزیده تفسیر نمونه

سرنوشت پاکان و نیکان: در آیات گذشته اظهارات مشرکان در باره قرآن و نتائج آن را خواندیم، اما در اینجا اعتقاد مؤمنان را با ذکر نتائجش می‌خوانیم:

نخست می‌گوید: «و (هنگامی که) به پرهیزکاران گفته می‌شود پروردگار شما چه چیز نازل کرده است؟ می‌گفتند: خیر و سعادت» (وَ قِیلَ لِلَّذِینَ اتَّقَوْا ما ذا أَنْزَلَ رَبُّکُمْ قالُوا خَیْراً).

چه تعبیر رسا و زیبا و جامعی! «خَیْراً» آن هم خیر مطلق، که مفهوم گسترده‌اش همه نیکیها، سعادتها و پیروزیهای مادی و معنوی را در بر می‌گیرد.

سپس همان گونه که در آیات گذشته، نتیجه اظهارات مشرکان، به صورت کیفرهای مضاعف دنیوی و اخروی، مادی و معنوی، بیان شد، در آیه مورد بحث نتیجه اظهارات مؤمنان به این صورت بیان شده است: «برای کسانی که نیکی کردند، در این دنیا نیکی است» (لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا فِی هذِهِ الدُّنْیا حَسَنَةٌ).

قابل توجه این که «حسنه» همانند «خیر» است که انواع حسنات و نعمتهای این جهان را در بر می‌گیرد.

این پاداش های دنیای آنهاست، سپس اضافه می‌کند: «و سرای آخرت از این هم بهتر است، و چه خوبست سرای پرهیزکاران»؟ (وَ لَدارُ الْآخِرَةِ خَیْرٌ وَ لَنِعْمَ دارُ الْمُتَّقِینَ).


نتیجه استخاره: خوب

تفسیر آیه 15 سوره نحل - وأَلْقَى في الأرض رَواسيَ أَن تَميدَ بكم وأنْهارًا وَسُبُلًا - نتیجه استخاره

وَأَلْقَىٰ فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِكُمْ وَأَنْهَارًا وَسُبُلًا لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ

و در زمین، کوه‌های ثابت و محکمی افکند تا لرزش آن را نسبت به شما بگیرد؛ و نهرها و راه‌هایی ایجاد کرد، تا هدایت شوید.


پس از بیان نعمت دریاها، به سراغ کوه های سخت و سنگین می‌رود، می‌گوید: «و در زمین کوه های ثابت و محکمی افکند تا لرزش آن را نسبت به شما بگیرد» و به شما آرامش بخشد (وَ أَلْقی فِی الْأَرْضِ رَواسِیَ أَنْ تَمِیدَ بِکُمْ).

و از آنجا که کوه ها یکی از مخازن اصلی آبها (چه به صورت برف و یخ و چه به صورت آبهای درونی) می‌باشند بلافاصله بعد از آن، نعمت وجود نهرها را بیان کرده، می‌گوید: «و (برای شما) نهرهایی قرار دادیم» (وَ أَنْهاراً).

و از آنجا که وجود کوه ها ممکن است این توهم را به وجود آورد که بخشهای زمین را از یکدیگر جدا می‌کند، و راهها را می‌بندد، چنین اضافه می‌کند: «و (برای شما) راه هائی (قرار داد) تا هدایت شوید» (وَ سُبُلًا لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ).


نتیجه استخاره: خوب

تفسیر آیه 114 سوره نحل - نتیجه استخاره - فَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلَالًا طَيِّبًا

تفسیر آیه 114 سوره نحل - نتیجه استخاره - فَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلَالًا طَيِّبًا وَاشْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ

پس، از آنچه خدا روزیتان کرده است، حلال و پاکیزه بخورید؛ و شکر نعمت خدا را بجا آورید اگر او را می‌پرستید!


برگزیده تفسیر نمونه

با مشاهده چنین نمونه‌های زنده و روشنی شما در راه آن غافلان و ظالمان و کفران کنندگان نعمتهای الهی گام ننهید «شما از آنچه خدا روزیتان کرده است حلال و پاکیزه بخورید و شکر نعمتهای او را به جا آورید اگر او را می‌پرستید» (فَکُلُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ حَلالًا طَیِّباً وَ اشْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ).

این داستان احتمالا مربوط به گروهی از بنی اسرائیل بوده است که در منطقه آبادی می‌زیستند و بر اثر کفران نعمت گرفتار قحطی و ناامنی شدند.

شاهد این سخن، حدیثی است که از امام صادق علیه السّلام نقل شده که فرمود:

«گروهی از بنی اسرائیل آن قدر زندگی مرفهی داشتند که حتی از مواد غذایی مجسمه‌های کوچک می‌ساختند و گاهی با آن بدن خود را نیز پاک می‌کردند، اما سر انجام کار آنها به جایی رسید که مجبور شدند همان مواد غذایی آلوده را بخورند و این همان است که خداوند در قرآن فرموده: «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْیَةً کانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً ...» و این هشداری است به همه افراد و ملتهایی که غرق نعمتهای الهی هستند تا بدانند هرگونه اسراف و تبذیر و تضییع نعمتها جریمه دارد جریمه‌ای بسیار سنگین.

این هشداری است به آنها که همیشه نیمی از غذای اضافی خود را به زباله‌دانها می‌ریزند.

و هشداری است به آنها که مواد غذایی را در خانه‌ها برای مصرف شخصی و در انبارها برای گرانتر فروختن، آن قدر ذخیره می‌کنند که می‌گندد و فاسد می‌شود اما حاضر نیستند به نرخ ارزانتر در اختیار دیگران بگذارند! آری! اینها همه در پیشگاه خدا مجازات و جریمه دارد و کمترین مجازات آن سلب این مواهب است.

آدرس: ج2، ص606


نتیجه استخاره: بسیار خوب

تفسیر آیه 55 سوره نحل (لِيَكْفُرُوا بِمَا آتَيْنَاهُمْ فَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ..) - نتیجه استخاره

تفسیر آیه 55 سوره نحل - نتیجه استخاره

لِيَكْفُرُوا بِمَا آتَيْنَاهُمْ فَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ

تا با وجود آن همه نعمت که به آنها دادیم باز به راه کفر و کفران روند. باری (این دو روزه دنیا) به کامرانی بپردازید که به زودی خواهید دانست.


تفسیر نمونه

در این آیه پس از ذکر دلائل منطقی فوق و روشن شدن حقیقت، با لحنی تهدیدآمیز چنین می‌گوید: بگذار «تا نعمتهایی را که به آنها داده‌ایم کفران کنند و (اکنون) چند روزی از (متاع دنیا) بهره‌مند شوید اما به زودی خواهید دانست» نتیجه و پایان کارتان چیست (لِیَکْفُرُوا بِما آتَیْناهُمْ فَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ).

این درست به آن می‌ماند که انسان شخص متخلف و منحرفی را با دلائل مختلف، نصیحت و ارشاد کند و سر انجام چون امکان دارد این نصایح و اندرزها در او اثر نکند با یک جمله ی تهدیدآمیز گفتار خود را پایان می‌دهد و می‌گوید: با توجه به این مطالبی که گفتم باز هم هر چه از دستت برمی‌آید بکن ولی نتیجه کارت را به زودی خواهی دید. منبع: ج2، ص575


نتیجه استخاره: بسیار بد

تفسیر آیه 43 سوره نحل (تفسیر نمونه)

تفسیر آیه 43 سوره نحل وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ

اگر نمی‌دانید بپرسید: این آیه بار دیگر به بیان مسائل گذشته در رابطه با اصول دین می‌پردازد، و به یکی از اشکالات معروف مشرکان پاسخ می‌گوید:

آنها می‌گفتند: چرا خداوند فرشته‌ای را برای ابلاغ رسالت نازل نکرده است - و یا می‌گفتند چرا پیامبر صلّی اللّه علیه و آله مجهز به یک نیروی فوق العاده نیست که ما را مجبور به ترک کارهایمان بنماید.

خداوند در پاسخ آنها می‌گوید: «و پیش از تو، جز مردانی که به آنها وحی می‌کردیم، نفرستادیم»! (وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ إِلَّا رِجالًا نُوحِی إِلَیْهِمْ).

آری! این مردان از جنس بشر بودند، با تمام غرایز و عواطف انسانی، دردهای آنها را از همه بهتر تشخیص می‌دادند، و نیازهای آنها را به خوبی درک می‌کردند، در حالی که هیچ فرشته‌ای نمی‌تواند از این امور به خوبی آگاه گردد.

سپس برای تأکید و تأیید این واقعیت اضافه می‌کند: «اگر این موضوع را نمی‌دانید (بروید و) از اهل اطلاع بپرسید» (فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ).

تفسیر آیه 43 سوره نحل آقای قرائتی

تفسير آيه 24 و 25 سوره نحل

وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ مَاذَا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قَالُوا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ ﴿٢٤﴾

و هنگامی که به آنان گویند: پروردگارتان چه چیزهایی نازل کرده؟ می گویند: [چیزی نازل نکرده، آنچه به عنوان قرآن در دسترس مردم است، همان] افسانه های [دروغین] پیشینیان است!! 

لِيَحْمِلُوا أَوْزَارَهُمْ كَامِلَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَمِنْ أَوْزَارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ أَلَا سَاءَ مَا يَزِرُونَ ﴿٢٥﴾

سرانجام روز قیامت بار گناهانشان را به طور کامل و بخشی از بار گناهان کسانی که از روی بی دانشی گمراهشان می کنند، به دوش می‌کشند. آگاه باشید! بد باری است که به دوش می کشند.


تفسير الميزان

"وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ ما ذا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قالُوا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ".

راغب در مفردات مى‏گويد:" سطر"، هم به فتحه سين و سكون طاء و هم به فتحه هر دو استعمال مى‏شود، كه هم در كتابت و نوشته به رديف و هم در درختان كاشته شده به رديف، و هم در مردمى كه به رديف ايستاده باشند بكار مى‏رود، و جمع آن اسطر و سطور و اسطار مى ‏آيد.

اما در مورد كلمه" اساطير" در آيه مورد بحث، مبرد گفته: جمع" اسطوره" است، مانند كلمه اراجيح كه جمع ارجوحه و اثافى كه جمع اثفيه و احاديث كه جمع احدوثه است، و اساطير الاولين به معناى نوشته‏هايى از دروغ و خرافات است كه اهلش به خيال خود آن را مقدس مى‏شمرده‏اند، هم چنان كه خداى تعالى بدان اشاره نموده و در نقل كلام كفار فرموده كه: در باره قرآن گفتند:" أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ اكْتَتَبَها فَهِيَ تُمْلى‏ عَلَيْهِ بُكْرَةً وَ أَصِيلًا" اين بود كلام مبرد، و غير او گفته‏اند:

ادامه نوشته

تفسير آیه 103 سوره نحل: (لِسَانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ) - جواب استخاره

تفسير آیه 103 سوره نحل: (لِسَانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ)

وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ یَقُولُونَ إِنَّمَا یُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِسَانُ الَّذِی یُلْحِدُونَ إِلَیْهِ أَعْجَمِیٌّ وَهَذَا لِسَانٌ عَرَبِیٌّ مُبِینٌ

ادامه نوشته

تفسير آیه 112 سوره نحل: (فَأَذَاقَهَا الله لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ)

تفسير آیه 112 سوره نحل: (فَأَذَاقَهَا الله لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ)

ادامه نوشته

تفسیر آیه 96 سوره نحل: (مَا عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللَه بَاقٍ) - جواب استخاره

تفسیر آیه 96 سوره نحل: (مَا عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللَه بَاقٍ) - جواب استخاره

ادامه نوشته