(مَا کَانَ لِلنَّبِیِّ وَ الَّذِینَ آمَنُوا أَنْ یَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِکِینَ وَ لَوْ کَانُوا أُولِی قُرْبَى مِنْ بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ‌ * وَ مَا کَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ إِلاَّ عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِیَّاهُ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لَأَوَّاهٌ حَلِیمٌ‌) (توبه، آیه 113 و 114)

«به پیامبر و کسانی که ایمان آورده‌اند، شایسته نیست که بر مشرکان طلب آمرزش کنند هرچند که خویشان آنان باشند، پس از آن که برایشان روشن شد که آنان اهل دوزخ هستند. طلب آمرزش ابراهیم بر پدر خود جز به خاطر وعده‌ای که به او داده بود صورت نگرفت، پس چون بر وی روشن شد که او دشمن خداست، از وی بیزاری جست، همانا ابراهیم بسیار تأسف خورنده بردبار بود».

لغت و اعراب

1. «اولی قربی» صاحبان نزدیکی، خویشان نزدیک. «قربی» مؤنت «اقرب» است؛

2. «الجحیم» دوزخ از «جحمة» به معنای شدت شعله‌ور شدن آتش. به کسی که بسیار خشمگین باشد نیز جحیم گفته می‌شود. گویا که آتش خشم در وجود او شعله می‌کشد؛

3. «موعدة» اسم مصدر از وعد یعد است؛

4. «وعدها ایاه» ضمیر فاعلی به ابراهیم و ضمیر مفعولی به پدر ابراهیم برمی‌گردد؛ یعنی ابراهیم به او وعده داده بود که برای او طلب آمرزش خواهد کرد و می‌تواند برعکس باشد؛ یعنی منظور این باشد که پدر ابراهیم به او وعده داده بود که ایمان خواهد آورد و ابراهیم برای تشویق او طلب بخشش می‌کرد؛

5. «اوّاه» بسیار تأسف خورنده، کسی که زیاد آه می‌کشد، کسی که دلسوزی می‌کند، صیغه مبالغه از «اَوُّه» است که اسم صوت به معنای آه کشیدن و تأسف خوردن است