آیت الله العظمی جوادی آملی: آثار فرهنگی و اخلاقی پیاده روی اربعین

آیت الله العظمی جوادی آملی: آثار فرهنگی و اخلاقی پیاده روی اربعین

خودسازی و اصلاح خصلت های فردی، خانوادگی و اجتماعی در ابعاد گوناگون اخلاق اسلامی و تقویت روحیه معنوی از جمله آثار پیاده روی اربعین است. زائر حسینی در این سفر چند روزه که با اخلاص و عشق وافری آغاز می‌شود، صحنه های زیبایی از طاعت و بندگی بی ریا و ایثار و فداکاری بی شایبه و صبر و استقامت ستودنی و تعاون و همکاری بی مثال و در یک کلام زیست مؤمنانه را از اقشار مختلف مردان و زنان و جوانان و نوجوانان و کودکان و سالخوردگان مشاهده و تجربه می‌کند و در این صحنه های معنوی هویت فرهنگی خود را می یابد و از آنها درس چگونه زیستن می آموزد تا سعادتمندانه و حامدانه و جهادگرانه زندگی کند و با سرانجامی شهید گونه و مظلومانه به خانه ابدی سفر کند و چنان که زیارت اربعین، مسیر زندگی امام حسین سلام الله علیه را ترسیم می نماید:«أَشْهَدُ أَنَّکَ أَمِینُ اللَّهِ وَ ابْنُ أَمِینِهِ عِشْتَ سَعِیداً وَ مَضَیْتَ حَمِیداً وَ متَّ فَقِیداً مَظْلُوماً شَهِیداً»؛ شهادت میدهم که تو امین خدا و فرزند امین اویی، خوشبخت زیستی و ستوده درگذشتی و گم گشته و مظلوم و شهید از دنیا رفتی. از این رو شایسته است که مؤمنان این فرصت طلایی را که کمتر در مکان ها و زمان های دیگر به دست می آید، مغتنم شمارند.

کوثر اربعین ص ١٧٣

إِنْ کانَ مَاشِیاً کتِبَتْ لَهُ بِکلِّ خُطْوَةٍ حَسَنَةٌ

دوران امامت امام صادق(ع) از لحاظ اجتماعی و سیاسی با دوره سقوط بنی امیه و به قدرت رسیدن خلفای بنی‌عباس همزمان شده بود. منازعات سیاسی و کشمکش‌های خاندان اموی و عباسی باعث شده تا تقریبا فضایی باز در جامعه مسلمین ایحاد شود که این فضا بهترین فرصت بود تا امام صادق(ع) بتواند به تبیین و احیای ارزش‌های اسلامی بپردازد.

یکی از اقدامات بسیار مهم امام صادق(ع) زنده کردن دوباره یاد و خاطره جد بزرگوارشان امام حسین(ع) و حادثه عاشورا بود. تلاش‌های امام صادق(ع) در این رابطه و توصیه‌های فراوان ایشان به زیارت سیدالشهدا(ع) و ثواب فراوان آن باعث شد تا بار دیگر جامعه مسلمین به یاد شهدای دشت کربلا و جان‌فشانی سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله(ع) و یاران باوفای ایشان در راه احیای اسلام افتاده و به زنده نگاه داشتن این حادثه عظیم در طول تاریخ اهتمام ورزند.

امام صادق(ع) را می‌توان به عنوان پایه‌گذار زیارت اربعین حسینی و این حرکت جهانی برشمرد؛ چراکه زحمات فراوان و تلاش‌های آن امام همام بود که باعث شد تا مسئله پیاده‌روی اربعین اندک اندک در میان خواص و شیعیان رایج شده و مسلمانان طی هر سال و در سالروز اربعین حسینی گام در این مسیر نورانی گذارند. همین تلاش‌ها بود که باعث شد تا امروز نیز مقام امام صادق(ع) در کنار مضجع شریف امام حسین(ع) قرار داشته باشد.

ائمه اطهار(ع)، علاوه بر آنکه خود به زیارت مزار مطهر امام حسین(ع) مى‌رفتند، با بیان ثواب فراوان براى زیارت آن حضرت، شیعیان را براى رفتن به کربلا تشویق و بسیج مى‌کردند و خاطره آن شهیدان پرافتخار را زنده نگه می داشتند. بی‌شک در میان معصومین(ع)، نقش امام صادق(ع) در رابطه با مسئله زیارت امام حسین(ع) به ویژه زیارت اربعین حسینی بسیار پررنگ بوده است و شاید بتوان به نوعی گفت که اربعین در اربعین می‌ماند اگر صادق(ع) نبود. وجود امام صادق(ع) احیاگر حرکت اربعین بود و ایشان همواره بر برپایی این حرکت نورانی اصرار داشتند.

احادیث بسیار فراوانی از امام صادق(ع) در مورد زیارت امام حسین(ع) و ثواب فراوان این زیارت برای مسلمانان و شیعیان نقل شده است. ایشان در حدیثی می‌فرمایند: «هر کس دوست دارد در قیامت نظر به رحمت‌هاى الهى کند و سختى جان کندن بر او آسان شود و هول و هراس قیامت از او برطرف شود، مرقد امام حسین(ع) را بسیار زیارت کند».

امام صادق(ع) درباره ثواب زیارت امام حسین(ع) با پای پیاده نیز می‌فرمایند: «کسى که با پای پیاده به زیارت امام حسین(ع) برود، خداوند به هر قدمى که برمی‌دارد، یک حسنه برایش نوشته و یک گناه از او محو مى‏‌فرماید و یک درجه مرتبه‌اش را بالا مى‌برد، وقتى به زیارت رفت، حق‌تعالى دو فرشته را موکل او مى‏‌فرماید که آنچه خیر از دهان او خارج می‌شود را نوشته و آنچه شر و بد است را ننویسند و وقتى برگشت با او وداع کرده و به وى مى‏‌گویندکه اى ولى خدا! گناهانت آمرزیده شد و تو از افراد حزب خدا و حزب رسول او و حزب اهل ‌بیت رسولش هستی، به خدا قسم! هرگز تو آتش را به چشم نخواهی دید و آتش نیز هرگز تو را نخواهد دید و تو را طعمه خود نخواهد کرد».

امام صادق(ع) در دوران امامت خویش هر زمان و لحظه‌ای که می‌توانستند نسبت به یادآوری قیام امام حسین(ع) و شهدای کربلا اقدام می‌کردند. خواص و شیعیان و شاگردان ایشان نیز پیام‌ها و توصیه‌های امام صادق(ع) در این زمینه را به مسلمانان می‌رساندند و این مسئله باعث شد تا همگان از عظمت شهادت امام حسین(ع) و یاران باوفای ایشان به خوبی آگاه شوند.

بنا به نقل شیخ طوسی، امام صادق(ع) بودند که برای اولین بار متن زیارت اربعین را بیان فرموده و آن را به یکی از شیعیان خویش به نام صفوان بن مهران آموختند. سپس، شیخ طوسی در قرن پنجم متن زیارت اربعین را با واسطه و سند به نقل از حضرت صادق(ع) این‌گونه آورده است‌: «السلام علی ولی الله و حبیبه‌، السلام علی خلیل الله و نجیبه‌، السلام علی صفی الله و ابن صفیه …».

اربعین در اربعین می‌ماند اگر صادق(ع) نبود

از حسین بن ثُوَیْر نقل شده که امام صادق (ع) فرمود: «یا حسین! انَّه مَنْ خَرَجَ مِن مَنزِله یرید زیارة قبر الحسین(ع) إِنْ کانَ مَاشِیاً کتِبَتْ لَهُ بِکلِّ خُطْوَةٍ حَسَنَةٌ وَ مُحِی عَنْهُ سَیئَةٌ وَ إِنْ کانَ رَاکباً کتِبَتْ لَهُ بِکلِّ خُطْوَةٍ حَسَنَةٌ وَ حُطَّ بِهَا عَنْهُ سَیئَةٌ حَتَّی إِذَا صَارَ فِی الْحَیرِ کتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْمُفْلِحِینَ الْمُنْجِحِینَ حَتَّی إِذَا قَضَی مَنَاسِکهُ کتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْفَائِزِین؛ ای حسین! به درستی که هر کسی از خانه‌اش به قصد زیارت قبر حسین بن‌علی(ع) خارج شود، اگر پیاده باشد، با هر قدمی، حسنه‌ای برایش نوشته شده و گناهی از او پاک می‌شود و اگر سواره باشد، با هر قدمی، حسنه‌ای برایش نوشته شده و به واسطه آن گام، گناهی از او کنار گذاشته می‌شود تا به درب حائر حسینی برسد که در این صورت خداوند نام او را از جمله رستگاران و نجات یافتگان ثبت می‌کند و زمانی که آداب زیارت و اعمالش را به پایان برساند، خداوند نام او را در زمره برندگان می‌نویسد».

امام صادق(ع) که کنیه ایشان نیز مانند جد بزرگوارشان امام حسین(ع)، اباعبدالله بود، به عنوان پایه‌گذار مذهب شیعه جعفری آن‌چنان بر زیارت مرقد مطهر سیدالشهدا(ع) و یاران باوفای ایشان اصرار داشتند که حتی آداب زیارت ایشان را در حدیثی که به محمد بن مسلم بیان کردند، برای شیعیان و مؤمنان این‌گونه بیان فرموده‌اند: «عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِم‏ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ(ع) قَالَ: قُلْتُ لَهُ إِذَا خَرَجْنَا إِلَى أَبِيكَ أَ فَكُنَّا فِي حَجٍّ قَالَ بَلَى قُلْتُ فَيَلْزَمُنَا مَا يَلْزَمُ الْحَاجَّ قَالَ مِنْ مَا ذَا قُلْتُ مِنَ‏ الْأَشْيَاءِ الَّتِي يَلْزَمُ الْحَاجَّ قَالَ يَلْزَمُكَ حُسْنُ الصَّحَابَةِ لِمَنْ يَصْحَبُكَ وَ يَلْزَمُكَ قِلَّةُ الْكَلَامِ إِلَّا بِخَيْرٍ وَ يَلْزَمُكَ كَثْرَةُ ذِكْرِ اللهِ وَ يَلْزَمُكَ نَظَافَةُ الثِّيَابِ وَ يَلْزَمُكَ الْغُسْلُ قَبْلَ أَنْ تَأْتِيَ الْحَائِرَ وَ يَلْزَمُكَ الْخُشُوعُ وَ كَثْرَةُ الصَّلَاةِ وَ الصَّلَاةُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ يَلْزَمُكَ التَّوْقِيرُ لِأَخْذِ مَا لَيْسَ لَكَ وَ يَلْزَمُكَ أَنْ تَغُضَّ بَصَرَكَ وَ يَلْزَمُكَ أَنْ تَعُودَ إِلَى أَهْلِ الْحَاجَةِ مِنْ إِخْوَانِكَ إِذَا رَأَيْتَ مُنْقَطِعاً وَ الْمُوَاسَاةُ وَ يَلْزَمُكَ التَّقِيَّةُ الَّتِي قِوَامُ دِينِكَ بِهَا وَ الْوَرَعُ عَمَّا نُهِيتَ عَنْهُ وَ الْخُصُومَةِ وَ كَثْرَةِ الْأَيْمَانِ وَ الْجِدَالِ الَّذِي فِيهِ الْأَيْمَانُ فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِكَ تَمَّ حَجُّكَ وَ عُمْرَتُكَ وَ اسْتَوْجَبْتَ مِنَ الَّذِي طَلَبْتَ مَا عِنْدَهُ بِنَفَقَتِكَ وَ اغْتِرَابِكَ عَنْ أَهْلِكَ وَ رَغْبَتِكَ فِيمَا رَغِبْتَ أَنْ تَنْصَرِفَ بِالْمَغْفِرَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الرِّضْوَانِ؛ راوی می‌‌‌‌گويد به امام صادق(ع) عرض كردم که اگر به زيارت پدر شما برويم، حج كرده‌‌ايم؟ فرمودند که آرى! پرسيدم پس آنچه بر حاجى لازم است بر ما نيز لازم است؟ فرمودند چه چيز؟ عرض كردم که چيزهايى كه براى حاجى لازم است. فرمودند که لازم است در این سفر با همسفرت خوش‌رفتار باشى، كمتر حرف بزنى، مگر در خير و خوبى، فراوان به ياد خدا باشی، لباست تميز باشد، پيش از رسيدن به حائر (حسينى) غسل كنى، خاشع باشى، نماز زياد بخوانى و بر محمد و آل محمد بسيار صلوات فرستى. از برداشتن آنچه مال تو نيست خوددارى كنى، چشمت را (از حرام) فرو بندى، اگر ديدى يكى از همسفرانت توشه‌‌اش تمام شده و از سفر بازمانده، لازم است به او رسيدگى و كمك مالى كنى، تقيه را(كه قوام و استحكام دين تو به آن است) رعايت كنى و از محرمات و آنچه نهی شده‌‌‌ای پرهيز کنی و از دلخوری و قسم خوردن زياد و جر و بحث كه در آن سوگند خورده شود، دورى كنى. پس، اگر اين‌ها را رعايت كردى، حج و عمره تو به طور كامل انجام شده است و به خاطر هزينه‌‌ها و دور شدن از خانواده‌‌ات و خودداری از آنچه به آن مايل هستى، از کسی(خدايی) كه آنچه نزدش بوده و تو آن را طلب كردى، استحقاق پيدا مى‌‏كنى كه از سفرت برگردی در حالیكه مغفرت و رحمت و رضوانش شامل تو شده باشد».

سخنرانی مرحوم کافی 50 سال پیش درباره پیاده روی اربعین

سخنرانی مرحوم حاج شیخ احمد کافی حدود 50 سال پیش؛ قبل از پیروزی انقلاب اسلامی درمورد پیاده روی اربعین

دانلود فایل با لینک مستقیم

تفسیرهای قرآن مرحوم آیت‌ الله حکیم در زندان

تفسیرهای قرآن مرحوم آیت‌ الله حکیم در زندان

از تفسیرهای قرآن مرحوم آیت‌الله حکیم در زندان بعث تا حضور در راهپیمایی‌های اربعین

شیخ محمد کرباسی، مدیر مرکز تألیف، مستندسازی و نشر نجف اشرف در گفت‌وگو با ایکنا به توصیف ابعاد شخصیتی آیت‌الله سیدمحمدسعید حکیم، مرجع بزرگ تقلید شیعه در نجف اشرف پرداخت.

آیت‌الله سیدمحمدسعید حکیم، مرجع تقلید شیعیان در نجف اشرف در عراق روز جمعه ۱۲ شهریورماه بر اثر ایست قلبی در سن ۸۷ سالگی در یکی از بیمارستان‌های نجف اشرف دار فانی را وداع گفت.

او متولد شهر نجف و نوه دختری سیدمحسن حکیم، مرجع تقلید شیعیان در قرن چهاردهم هجری قمری است. 

این مرجع تقلید در دوران رژیم بعث و دیکتاتوری صدام حسین هشت سال به زندان افتاد و پس از وفات سیدابوالقاسم خویی، مرجع تقلید شد.

شیخ کرباسی درباره زادگاه و محل زندگی و تحصیل علم و اخلاق این عالم ربانی می‌گوید: شهر نجف اشرف در عراق در طول توسعه تمدنی خود از درجه اصالت برخوردار شده است، زیرا نجف همواره الهام‌بخش دانش اسلامی بوده است. در واقع نجف اشرف دارای عناصر یک دانشگاه علمی با فضیلت است که قدمت یک هزار ساله در زمینه علوم دینی و اسلامی دارد.

او افزود: آیت‌الله سیدمحمدسعید حکیم(ره) از ستاره‌های همیشه درخشان در آسمان علما و فضلای نجف اشرف است. او فرزند سیدمحمدعلی طباطبائی حکیم است. در سال ۱۳۲۹ در نجف اشرف به دنیا آمد و تا سطوح عالیه را در حوزه نجف اشرف به تحصیل مشغول شد و پای کرسی اساتیدی نظیر آیت‌الله سیدمحسن حکیم، آیت‌الله میرزا سیدحسن بجنوردی، آیت‌الله شیخ عبدالحسین الحلی و آیت‌الله شیخ محمدحسین اصفهانی جای داشت.

به گفته این مسئول مرکز تألیف در نجف، حوزه علمیه نجف، علما و دانشمندان بزرگی را تقدیم کرده است، جایی که به تربیت ایمانی و اخلاقی علاوه بر مسائل علمی اهمیت زیادی قائل می‌شود و آیت‌الله حکیم هم نمونه عالمانی بود که علاوه بر تدریس علوم دینی در ارزیابی بصیرت انگیز و دقیق رویدادها، تحولات و پدیده‌های اجتماعی متمایز بود و همچنین اهتمام فراوانی به پایداری خط اهل بیت(ع) و رویکرد و فرهنگ آنها داشت.

دوران اسارت در زندان بعث و تعلیم آموزه‌های قرآنی به زندانیان

استاد کرباسی تصریح کرد: آیت‌الله حکیم چالش‌های پیش روی امت اسلامی را درک کرده و با مسئولیت‌پذیری به مقابله با جریان‌های انحرافی و حکومت دیکتاتوری وقت رفت. از همین رو او ۲۵ رجب ۱۴۰۳ تا هجدهم ذی‌قعده ۱۴۱۱ ( ۱۹۸۳/۵/۹ تا۱۹۹۱/۷/۶  یا ۱۹ اردیبهشت ۱۳۶۲ تا ۱۵ تیر ماه ۱۳۷۰) را در بازداشت رژیم سابق بعث در عراق بود.

او با اشاره به اینکه علاوه بر آیت‌الله سیدمحمدسعید حکیم، هجده نفر دیگر از خاندان حکیم از جمله پدر، برادران و فرزندانش هم با او راهی حبس شدند، گفت: بازجویی‌ها در زندان بدنام سازمان امنیت عمومی رژیم صدام در بغداد بر عده‌ای خاص و به خصوص شخص آیت‌الله سیدمحمدسعید حکیم متمرکز بود؛ اما به لطف خدا شر این ظالمین از سرش رفع شد.

از تفسیرهای قرآن مرحوم آیت‌الله حکیم در زندان بعث تا حضور در راهپیمایی‌های اربعین

تصویری از آیت‌الله محمد سعید حکیم در زندان بعث با عرقچین سفید در وسط عکس

شیخ کرباسی ادامه داد: آیت‌الله سیدمحمدسعید حکیم پس از تمام شدن بازجویی‌ها در اداره امنیت عمومی بغداد خود را با فضای بازداشتگاه آنجا وفق داده بود و به دیگر بازداشتی‌ها هم تأکید داشت که به خدا توکل کنند و به دنبال تقویت عزم، صبر و اراده خود باشند.( ایشان در طول دوران حبس تحت شکنجه قرار گرفت که در اثر شکستگی یکی از دنده‌ها، کمر ایشان خم شد). او هر پیشنهادی برای سازش با رژیم صدام و امتیازدهی به نفع این رژیم ظالم را رد می‌کرد و در همان زندان شروع به تدریس تفسیر قرآن کرد.

وی افزود: ایشان داخل زندان هیچ منبعی جز یک قرآن کوچک و کهنه گیر نیاورده بود و با همان به تفسیر قرآن برای زندانیان مشغول شد؛ اما وقتی مزدوران رژیم بعث متوجه این قضیه شدند، بازجویی‌ها از سر گرفته شد؛ چون آموزش‌های دینی در داخل زندان حکم اعدام داشت. اینجا بود که آقا مجبور به ترک تدریس شدند؛ اما مجالس سرّی بحث و گفت‌وگوهای علمی را در داخل زندان ادامه می‌دادند.

شیخ کرباسی گفت: آیت‌الله حکیم همچنین در مناسبت‌های دینی نیز به ایراد نطق می‌پرداخت و برخی جوانان خاندان حکیم هم که در زندان بودند، اشعار دینی را که از حفظ داشتند در این مراسم که البته آن هم به شکل محرمانه و به دور از چشم مأموران برگزار می‌شد از حفظ می‌خواندند.

او افزود: در سومین ماه از سال ۱۹۸۵ میلادی(اسفند ۱۳۶۳) رژیم صدام، اعضای بازداشتی خاندان حکیم را از زندان سازمان امنیت عمومی بغداد به بخش‌های مخفی زندان ابوغریب منتقل کردند و در آنجا آنها به دو دسته تقسیم و در دو بخش جداگانه زندانی شدند؛ به گونه‌ای که اصلاً هیچ کدام از دو گروه امکان دیدار با یکدیگر نداشتند.

شیخ کرباسی می‌گوید: با وجود شرایط سخت معیشتی برای خاندان حکیم در بخش‌های مخفی زندان اما آنها از فرصت همانجا هم برای فعالیت علمی، تربیتی و فرهنگی استفاده کردند، به خصوص که تعداد زندانیان در آنجا بالغ بر دو هزار نفر بود و اهتمام دینی به مسائل دینی و فرهنگی در نزد زندانیان زیاد بود؛ علاوه بر اینکه زندان نسبتاً از کنترل ذره‌بینی رژیم حاکم دور بود و به دلیل شیوع بیماری سل در این زندان مأموران دستگاه‌های امنیتی کم‌تر به زندان تردد می‌کردند و اگر هم وارد می‌شدند، با ماسک وارد می‌شدند.

مسئول تألیف و مستندسازی در نجف اشرف در خصوص نقش اجتماعی آیت‌الله سیدمحمدسعید حکیم گفت: ایشان به امور مسلمانان در همه نقاط جهان اهمیت می‌ورزید و نهادهای علمی زیر نظر او در نقاط مختلف گسترش یافته بود و مسلمانان از آن استفاده می‌کردند.

شیخ کرباسی گفت: مرحوم حکیم معتقد بود که زیارت اربعین زیارت شیعیان است که قدرت تشیع و قدرت حق علیه باطل را نشان می‌دهد و از همین رو از راهپیمایی اربعین هر گونه حمایت مادی و معنوی به عمل می‌آورد و خود نیز در آن مشارکت داشت و به آن تشویق می‌کرد.

از تفسیرهای قرآن مرحوم آیت‌الله حکیم در زندان بعث تا حضور در راهپیمایی‌های اربعین

به گفته شیخ کرباسی، از دیگر خصائل این عالم بزرگ این بود که به حمایت از آئین‌های حسینی و مناسبت‌های مذهبی اهتمام زیادی داشت. در حوزه تدریس علوم دینی نیز ایشان با وجود اینکه در این اواخر از وضعیت سلامتی برخوردار نبود؛ اما همچنان به تدریس ادامه می‌داد.