شهید اکبر تک خارانی (دفاع مقدس)
انفاق و کمک شهید به نیازمندان
هوا گرگومیش و اول تاریکی است که سروکله قاچاقچیان، لابهلای نیزارها پیدا میشود. صدای ممتد تیراندازی به گوش میرسد. "اکبر تک خارانی" برای کمک به هم رزمش از محل خدمت پایین می آید. هر قدر نیرو و توان دارد، در دستانش جمع میکند تا هرکه را میبیند، از پای دربیاورد، اما همهچیز خوب پیش نمیرود. گلوله در خشاب اسلحه گیر میکند و تا خم میشود که دوباره سلاحش را برای تیراندازی آماده کند، یک تیر به گردنش اصابت میکند و او را از پای درمیآورد.
پدر شهید با بیان خاطرات فرزندش میگوید: تازه بعد از شهادتش بود که برخی از مسائل برایمان رو میشد. اینکه مستمندان و نیازمندان میآمدند و از خوبی او میگفتند. اینکه هوای آنها را داشته و بهوقت نیاز بیآنکه کسی بفهمد، کمکشان میکرده است و قسم میداده کسی متوجه نشود.
+ نوشته شده در شنبه هشتم دی ۱۴۰۳ ساعت ۸:۱۷ ق.ظ توسط دکتر سید مهدی مصطفوی
|
راهنمای آزمون ارشد و دکتری رشته علوم قرآن و حدیث+مطالب آموزنده قرآنی و حدیثی+علایق شخصی