کسب رضایت خداوند

کسب رضایت خداوند

پیامبر صلی الله علیه و آله:

کسی که به خواندن قل هو الله (سوره توحید) و آیه الکرسی هر شب و صبح مواظبت کند، رضایت خداوند بزرگ را کسب کرده و با انبیا محشور می شود و از (وسوسه های شیطان) مصون می ماند.

بحارالأنوار/ج89/ص356

مَنْ قَرَأَ فِی یَوْمِ الْجُمُعَهِ مِنْ رَجَبٍ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ مِائَهَ مَرَّهٍ

رُویَ عَنِ النَّبیٌِ صلّی اللّهُ عَلیهِ و آله: أَنَّ مَنْ قَرَأَ فِی یَوْمِ الْجُمُعَهِ مِنْ رَجَبٍ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ مِائَهَ مَرَّهٍ کَانَ لَهُ نُوراً یَوْمَ الْقِیَامَهِ یَسْعَى بِهِ إِلَى الْجَنَّهِ.

پیامبر اکرم صلی ‌الله علیه وآله وسلم فرمودند:

هر کس در روز جمعه‌ى ماه رجب، صد  بار سوره‌ى توحید را بخواند، نورى براى او در روز قیامت خواهد بود که او را به سوى بهشت راهنمایی می کند.

وسائل الشیعه، ج ۱۰ ص ۴۸۴

ثواب خواندن سوره توحید در همه یا یکی از جمعه های ماه رجب (مَنْ قَرَأَ فِي كُلِّ جُمُعَةٍ مِنْ رَجَب)

ثواب خواندن سوره توحید در همه یا یکی از جمعه های ماه رجب

1) عَنِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه وآله قَالَ: مَنْ قَرَأَ فِي كُلِّ جُمُعَةٍ مِنْ رَجَبٍ مِائَةَ مَرَّةٍ «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ»، كَانَ لَهُ نُوراً يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَسْعَى بِهِ إِلَى الْجَنَّةِ. (مستدرك ‏الوسائل، ج7، ص535 به نقل از لبّ اللُّباب راوندی)

رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود: هرکس در همه روزهای جمعه ماه رجب، 100 بار سوره توحید را بخواند، روز قیامت برای وی نوری خواهد بود که به واسطه آن به سوی بهشت رهنمون می گردد.

2) رُوِیَ فِي حَدِيثٍ أَنَّ مَنْ قَرَأَ فِي يَوْمِ الْجُمُعَةِ مِنْ رَجَبٍ «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» مِائَةَ مَرَّةٍ، كَانَ لَهُ نُوراً يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَسْعَى بِهِ إِلَى الْجَنَّةِ. (وسائل ‏الشيعة، ج10، ص484 به نقل از اقبال الاعمال/اقبال الاعمال، ص135)

رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود: هرکس در روز جمعه ماه رجب، 100 بار سوره توحید را بخواند، روز قیامت برای وی نوری خواهد بود که به واسطه آن به سوی بهشت رهنمون می گردد.

«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»

پيش‌فرض‌های فلسفی علامه طباطبايی در تفسير سوره توحيد

پيش‌فرض‌های فلسفی علامه طباطبايی در تفسير سوره توحيد

المیزان

علامه طباطبایی در مقدمه‌ی تفسیر دائرةالمعارف‌گونه خود، روشِ تفسیر خود را "روش تفسیر قرآن با قرآن" نامیده‌اند. ایشان با نگاه به آثار مفسّران فبلی، آنها را دارای این نقطه ضعف مشترک می‌دانند که همواره کوشیده‌اند نظریات کلامی علمی و فلسفی دوره‌ی خود را برمعانی و مفاهیم قرآن تحمیل کنند و درواقع به جای تفسیر کار تطبیق انجام داده‌اند. به نظر ایشان، این کار مناسب و در شأن قرآن نیست؛ چرا که در آن صورت، علوم و فلسفه "راهنما" و "هادی" خواهند بود به جای آنکه قرآن، راهنما، نور و مبیّن هر چیزی باشد. اگر قرآن خود را مبیّن هر چیزی می‌داند، انتظار این است که به طور طبیعی مبیّن خود هم باشد(ج1، مقدمه ص 9، 11). از این رو، ایشان روش تفسیر قرآن با قرآن را پذیرفته‌اند و هر جا که نیاز به توضیح بیشتری هم بوده، در قالب بحث‌های روایی به سراغ روایات پیامبر اکرم و امامان شیعه علیهم السلام نیز رفته‌اند. ایشان روایات منسوب به صحابه و تابعین را نیز گاهی نقل و در عین حال آنها را غالبا به دلیل کلامی فاقد حجیت دانسته اند.

ادامه نوشته