پيشفرضهای فلسفی علامه طباطبايی در تفسير سوره توحيد
پيشفرضهای فلسفی علامه طباطبايی در تفسير سوره توحيد
المیزان
علامه طباطبایی در مقدمهی تفسیر دائرةالمعارفگونه خود، روشِ تفسیر خود را "روش تفسیر قرآن با قرآن" نامیدهاند. ایشان با نگاه به آثار مفسّران فبلی، آنها را دارای این نقطه ضعف مشترک میدانند که همواره کوشیدهاند نظریات کلامی علمی و فلسفی دورهی خود را برمعانی و مفاهیم قرآن تحمیل کنند و درواقع به جای تفسیر کار تطبیق انجام دادهاند. به نظر ایشان، این کار مناسب و در شأن قرآن نیست؛ چرا که در آن صورت، علوم و فلسفه "راهنما" و "هادی" خواهند بود به جای آنکه قرآن، راهنما، نور و مبیّن هر چیزی باشد. اگر قرآن خود را مبیّن هر چیزی میداند، انتظار این است که به طور طبیعی مبیّن خود هم باشد(ج1، مقدمه ص 9، 11). از این رو، ایشان روش تفسیر قرآن با قرآن را پذیرفتهاند و هر جا که نیاز به توضیح بیشتری هم بوده، در قالب بحثهای روایی به سراغ روایات پیامبر اکرم و امامان شیعه علیهم السلام نیز رفتهاند. ایشان روایات منسوب به صحابه و تابعین را نیز گاهی نقل و در عین حال آنها را غالبا به دلیل کلامی فاقد حجیت دانسته اند.
راهنمای آزمون ارشد و دکتری رشته علوم قرآن و حدیث+مطالب آموزنده قرآنی و حدیثی+علایق شخصی