مبانی شیخ حسن مصطفوی در کتاب التحقیق فی کلمات القرآن
از مقدمه مصنف میتوان برداشت کرد که ایشان با مبنا و اعتقاد خاصی تحقیق خود را دنبال کرده است، جهت آشنایی با این مبانی به ذکر خلاصهای از آنها مبادرت میکنیم.
۱- ترادف حقیقی به معنای توافق دو لفظ در معنای واحد در جمیع خصوصیات، در کلام عرب و خصوصا در قرآن یافت نمیشود. هر لفظ مترادفی، تفاوتی با الفاظ دیگر به ظاهر مترادف دارد که در ذیل هر لغت مؤلف به آنها اشاره دارد.
۲- مواد الفاظ و هیئت آنها، سبب خصوصیت و امتیازی در معنا میگردد. و بعید نیست بگوییم دلالت الفاظ در جمله ذاتی است، گرچه به درک تفصیلی آن پی نبریم.
۳- اشتراک لفظی به معنای اینکه یک لفظ دو یا چند معنا به نحو دلالت حقیقی، داشته باشد، نزد برخی، در کلمات عرب و خصوصا در قرآن موجود نیست. بنابر این اشتراک لفظی یا از باب مشترک معنوی است یا از باب استعمال در مصادیق و یا ماخوذ از لغتی دیگر مانند عبری، سریانی و... میباشد.
۴- از آنجایی که استعمال کلمات در قرآن، از حکمت و توجه به خصوصیات کلمه و لطائف مخصوص به آن است، و با کلمه دیگر، آن لطائف از بین میرود، تسامح در بیان معانی و اکتفا بر شواهد کلمات عرب (از نظم و نثر)، صحیح نمیباشد، با توجه به اینکه مجاز در خود اشعار و کلمات عرب نیز راه پیدا کرده و در شعر ، تحمیل این مجاز بواسطه مناسبتهای قافیه و غیر آن، بیشتر مینماید.
۵- میتوان گفت در قرآن، استعمال کلمه در معنایی، دلالت بر حقیقی بودن آن معنا دارد، و معانی کلمات عرب در شعر و نثر... نمیتواند معارض آن گردد، زیرا تسامح و مجاز در کلمات آنان فراوان است. البته از استقصاء استعمال کلمات در معنایی و تحقیق موارد آن، معنای حقیقی نمایان و اصل واحد در کلمه برای ارجاع سائر معانی، مشخص میشود.