نظر آیت الله جوادی آملی درباره استخاره کردن

آیت الله العظمی جوادی آملی:

استخاره کردن دو قسم است، یک دعای مخصوص استخاره است که آن واقعاً اول و آخرش نور است این در صحیفه سجادیه است، هر کسی تصمیم گرفت کاری را انجام بدهد ولو به حسب ظاهر خیر است، اما خیرش را از خدا بخواهد همین‌طور وارد کار نشود این یک دستور اکید اسلامی است و جزء سنن ماست و بسیار کار خوبی است؛ این دعای استخاره یعنی طلب الخیر یعنی خدایا من این کار را فکر کردم دیدم که به حسب ظاهر مصلحت است دارم انجام می‌دهم من که از عواقبش خبر ندارم از همراهانش خبر ندارم، تو خیر مرا در این کار قرار بده؛ این استخاره یعنی طلب الخیر اما آن استخاره که انسان قبل از اینکه فکر بکند، قبل از اینکه مشورت بکند، قبل از اینکه ارزیابی بکند، فوراً با قرآن استخاره کند، این خیلی به ما دستور ندادند که این کار را بکنید، البته در موقع حیرت که انسان واقعاً متحیر شد آن یک راه دیگری اما اوایل دستور به استخاره بدهند این‌چنین نیست، پس سه مسئله شد یکی اینکه آن دعای استخاره فراموشمان نشود، دوم اینکه در هر راهی فکر و تدبر و مشورت و ارزیابی و تعقل، سوم اینکه اگر واقعاً متحیر شدیم ماندیم نمی‌دانیم کدام کار برای ما صحیح است کدام کار ناروا،آن کار را به قرآن استخاره کنیم

درس اخلاق تاریخ: ۸۷/٩/١۴

اَللّٰهُمَّ إِنِّی أَسْتَخِیرُكَ بِعِلْمِكَ (دعای 92 صحیفه سجادیه)

اَللّٰهُمَّ إِنِّی أَسْتَخِیرُكَ بِعِلْمِكَ، فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَاقْضِ لیٖ بِالْخِیَرَةِ، وَأَلْهِمْنَا مَعْرِفَةَ الِاخْتِيَارِ، وَاجْعَلْ ذٰلِكَ ذَرِيعَةً إِلَی الرِّضَا بِـمٰا قَضَيْتَ لَنٰا وَالتَّسْلِيمِ لِمٰا حَكَمْتَ، فَأَزِحْ عَنّٰا رَيْبَ الِارْتِيَابِ، وَأَيِّدْنَا بِيَقِینِ الْمُخْلِصِینَ، وَلاٰ تَسُمْنَا عَجْزَ الْمَعْرِفَةِ عَمّٰا تَخَیَّرْتَ فَنَغْمِطَ قَدْرَكَ وَنَكْرَەَ مَوْضِعَ رِضَاكَ، وَنَجْنَحَ إِلَی الَّتِي هِيَ أَبْعَدُ مِنْ حُسْنِ الْعَاقِبَةِ، وَأَقْرَبُ إِلیٰ ضِدِّ الْعَافِيَةِ.

خداوندا به سبب دانشت که محیط بر همه چیز است، از تو درخواست خیر دارم؛ پس بر محمّد و آلش درود فرست و به خیر و نیکی در حقّ من حکم فرما، و شناخت انتخاب کردن و برگزیدن را به ما الهام کن و آن الهام را برای ما وسیلۀ خشنودی به آنچه که برای ما مقرر کردی و تسلیم به آنچه در حقّ ما حکم فرمودی، قرار ده؛ پس آلودگی شک و دودلی در تقدیرت را از دل ما پاک کن و ما را به یقین مخلصان تقویت فرما. و داغ ناتوانی معرفت را نسبت به آنچه برای‌مان اختیار کردی، بر پیشانی ما نزن؛ تا بزرگی و عظمتت را سبک انگاریم و جایگاه خشنودی‌ات را ناپسند شماریم و به چیزی که از حسن عاقبت دورتر و به ضد عافیت و سلامت همه جانبه نزدیک‌تر است، مایل شویم.

حَبِّبْ إِلَيْنَا مٰا نَكْرَہُ مِنْ قَضَائِكَ، وَسَهِّلْ عَلَيْنَا مٰا نَسْتَصْعِبُ مِنْ حُكْمِكَ، وَأَلْهِمْنَا الِانْقِيَادَ لِمٰا أَوْرَدْتَ عَلَيْنَا مِنْ مَشِيَّتِكَ حَتّٰى لاٰنُحِبَّ تَأْخِیرَ مٰا عَجَّلْتَ، وَلاٰ تَعْجِيلَ مٰا أَخَّرْتَ، وَلاٰ نَكْرَەَ مٰا أَحْبَبْتَ، وَلاٰ نَتَخَیَّرَ مٰا كَرِهْتَ.

آنچه را از داوری‌ات نـمی‌پسندیم، محبوب ما قرار ده و آنچه را از حکم تو سخت می‌پنداریم، بر ما آسان ساز. و گردن نهادن آنچه از مشیّت و اراده‌ات بر ما وارد کردی، به ما الهام کن؛ تا عقب انداختـن آنچه را پیش انداختی و پیش انداختـن آنچه را عقب انداختی، دوست نداشته باشیم و هر آنچه را دوست داری ناپسند نشماریم؛ و آنچه را ناپسند داشتی، انتخاب نکنیم.

وَاخْتِمْ لَنٰا بِالَّتِي هِيَ أَحْمَدُ عَاقِبَةً، وَأَكْرَمُ مَصِیراً، إِنَّكَ تُفِيدُ الْكَرِيـمَةَ، وَتُعْطِي الْجَسِيمَةَ، وَتَفْعَلُ مٰا تُرِيدُ، وَأَنْتَ عَلیٰ كُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدِيرٌ.

و کار ما را به آنچه عاقبتش پسندیده‌تر و فرجامش برای انسان گرامی‌تر است، پایان بخش؛ همانا تو عطای نفیس می‌رسانی و نعمت بزرگ می‌بخشی و هر چه می‌خواهی انجام می‌دهی و تو بر هر کار توانایی.

نظر علما درباره استخاره کردن

روايات كثيرة فيها صلوات وأدعية، ولم يتعرّض لشيء من الرقاع... .[1]

صاحب جواهر رحمه‌الله مى‌نويسد: ابن ادريس قدس‌سره در كتاب سرائر فقط يک نوع استخاره را قبول كرده است؛ بدين صورت كه: ابتدا دو ركعت نماز خوانده شود و بعد از نماز، دعا كرده و از خداوند طلب اختيار و كمک كند و پس از آن، هر چه در ذهنش آمد را عملى سازد. وى استخاره ذات الرقاع يا استخاره به وسيله قرعه را انكار كرده است؛ به دليل اين كه راويان احاديث وارد در اين مسأله مثل زرعه و رفاعه فطحى بوده و مورد لعن واقع شده‌اند. از اين رو، به رواياتى كه اينان متفرّد در نقل آنها هستند، اعتنايى نيست. علاوه بر اين، اهل فضل از فقهاى شيعه نيز در كتاب‌هاى فقهى خود همين نظرى را كه ما معتقد شده‌ايم، برگزيده‌اند؛ و استخاره با رقاع و يا قرعه را در كتاب‌هاى عبادى[2] نقل كرده‌اند، نه در كتاب‌هاى فقهى.

ابن‌ادريس قدس‌سره در ادامه از شيخ طوسى رحمه‌الله نقل مى‌كند كه اين فقيه بزرگ در كتاب‌هاى نهايه، مبسوط و اقتصاد جز آن‌چه من ذكر كردم را نياورده و همان را اختيار كرده است.

صاحب جواهر رحمه‌الله بعد از نقل اين كلام از ابن ادريس قدس‌سره مى‌نويسد: شاهد بحث ما همين عبارت است :

ادامه نوشته