تفاوت ابن عربی و ابن العربی
تفاوت ابن عربی و ابن العربی
The difference between Ibn 'Arabi and Ibn al-'Arabi
The difference between Ibn 'Arabi and Ibn al-'Arabi
احکام القرآن ابن العربی - تفسیر [منسوب] ابن عربی
تفسیر ابن العربی (تفسیر احکام القرآن) قرن 6
تفسیر ابن عربی (تفسیر عرفانی) قرن 8
* پژوهشگران توجه داشته باشند که این دو تفسیر را از هم تفکیک دهند
سخنرانی دکتر قاسم کاکایی درباره شمس تبریزی و ابن عربی
Lecture by Dr. Qasem Kakaii about Shams Tabrizi and Ibn Arabi

حسن بلخاری (رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی) مراسم بزرگداشت آیتاللهالعظمی جوادی آملی
حسن بلخاری، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در این مراسم به ایراد سخنرانی پرداخت و گفت: دو سه سال قبل که انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، مراسم بزرگداشت آیتاللهالعظمی جوادیآملی را برگزار کرد، در شرح خصال ایشان، هم مقالتی نگاشتم و هم مطلبی را در سخنرانی عرض کردم و آن هم همنشینی ذاتی سه گوهر بینظیر در اندیشه و تمدن اسلامی شامل گوهرِ تقوا، عقل و حکمت است. شاید در قلمرو مفهومی، این سه گوهر معانی متفاوتی را داشته باشند، اما در قلمرو ریشه و لغت، نسبت جوهری با همدیگر دارند؛ مسئلهای که اینها را پیوند میدهد نیز این است که هر سه لغت به معنای منع است.

وی اظهار کرد: حکمت به تعبیر راغب اصفهانی، در «مفردات» از لگام گرفته شده که برای کنترل و هدایت اسب است. تکلیف عقل و تقوا هم روشن است که به معنای حفظ کردن و نوعی خودنگاه داشتن هستند. بنابراین اگر یک عالمِ علمِ لغت، به جانِ این سه واژه اشاره کند، متوجه میشود که هر سه به نگاه داشتن یا پابند بر پای نهادن هستند. معتقدم این نسبتی که از لحاظ لغوی بین این سه کلمه وجود دارد، میتواند مبنای یک استنتاج گوهری باشد؛ بدین معنا که تقوا در ذات خود اگر به حقیقت باشد، عقل و حکمت را هم دارد. این همنشینی فوقالعاده مهم است و هرکسی صاحب تقوا باشد، یقین بدانید صاحب حکمت و عقل هم هست.
وَ قَالَ اَلنَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لِبَعْضِ أَصْحَابِهِ: اُعْبُدِ اَللَّهَ كَأَنَّكَ تَرَاهُ فَإِنْ لَمْ تَكُنْ تَرَاهُ فَهُوَ يَرَاكَ.
اکهارت اساس خلقت را بر تثلیث استوار مى داند و تثلیث را در تکوین و تشریع و طبیعت و اخلاق و هنر متجلى مى بیند و معتقد است که: «هر عملى در طبیعت، اخلاق و یا هنر در کلیتش سه چیز را دربردارد.»(1986: P.50) اما بین مقام الوهیت (GOd) که متصف به صفات مى شود و تثلیث در آنجا ظهور مىکند و بین مقام ذات (Godhead) که فوق الوهیت است و هیچ کثرتى در آن راه ندارد، تفاوت مى گذارد. وى خدا را به ترتیب نزول در چهار نشئه متجلى مى بیند.
خاتم اولیاء از دیدگاه ابن عربی و علامه سیّد جلال الدین آشتیانی
مسئله خاتمیّت و ولایت از جمله مسائلی است که علاوه بر فقیهان و متکلمان, فیلسوفان و عارفان نیز از آن غفلت نکرده و به آن پرداخته اند, و در این میان, استاد سیّد جلال الدین آشتیانی(1304ـ 1384) و محیی الدّین ابن عربی(560 ـ 638هـ ق. ) از جمله حکیمان و عارفانی هستند که در آثار خود به تفصیل به این موضوع پرداخته اند. نگارنده بر آن است تا در حدّ توان خود, پس از مقدمه ای کوتاه، دیدگاه آنان را به اختصار بیان کرده و سپس به مقایسه این دو دیدگاه بپردازد.
حقیقت محمدیه، اصطلاحی در عرفان ابنعربی، به معنای تعین اول از ذات الهی که همان اسم اعظم و جامع اسماء حسنای حق است.
ظهور در انسان کامل
از این حقیقت، همه عوالم به ظهور رسیده است و به آن حقیقةالحقایق نیز میگویند. [۱] [۲]
به اعتقاد عرفا حقیقت محمدیه بهطور کامل در انسان کامل ظاهر میشود.
نبی، رسول و ولیّ، مظاهر این حقیقت در عالم سفلی هستند و کاملترین مظهر آن در این عالم پیامبر اسلام صلیاللّهعلیهوآلهوسلم است. [۳] [۴] [۵]
موضوع این مقاله گفتگوی ادیان، بویژه اسلام و مسیحیت است به عنوان بزرگترین و پر پیروترین ادیان ابراهیمی. ابتدا تذکر این نکته لازم است که این ادیان نیستند که به گفتگو می پردازند، بلکه این متدیانند که در گفتگو شرکت می کنند. چرا که هدف از گفتگو، برخلاف مناظره، تغییری است که در اثر تفهیم و تفاهم در هر یک از دو طرف ایجاد خواهد شد و روشن است که ادیان و تمدنهای گذشته تغییر نمی کنند، بلکه متدینان و متمدنان هستند که برداشتهایشان از فرهنگ و دین دگرگون می شود و یا تکامل می یابد و راه تفاهم هموارتر می شود.
اعلم أيدنا الله إن الله خليفة يخرج وقد امتلأت الأض جوراً وظلماً فيملؤها قسطاً وعدلاً لو لم يبق من الدنيا إلا يوم واحد طول الله ذلك اليوم حتى يلي هذا الخليفة من عترة سول الله صلى الله عليه وسلم من ولد فاطمة يواطىء اسمه اسم رسول الله صلى الله عليه وسلم جده الحسن بن علي بن أبي طالب يبايع بين الركن
محیالدین عربی (ابن عربی)

محیالدین محمّد بن علی بن محمّد بن عربی طائی حاتمی (۲۶ ژوئیه ۱۱۶۵–۱۶ نوامبر ۱۲۴۰ میلادی) معروف به محییالدین ابن عربی، شیخ اکبر، سلطانالعارفین و کبریت احمر پژوهشگر، فیلسوف، عارف و شاعر مسلمان سنی عرب اهل اندلس است.[۳]