صمت و جوع و سهر و عزلت ذکر به دوام ناتمامان جهان را کند این پنج تمام

این شعر یک کتاب اخلاق است. یعنی اگر کسی بخواهد آدم بشود باید به این شعر عمل کند.

صُمت و جوع و سَهر و عُزلت، ذِکر به دوام ناتمامان جهان را کند این پنج تمام

صُمت؛ یعنی سکوت، یعنی اگر در جمعی هستی، افراد حاضر هرچه می گویند، بگویند، تو ساکت باش. ولی اگر کار به غیبت رسید، شما جلوی آنها را بگیر یا بلند شو برو.

«جوع»؛ یعنی گرسنگی. خوب است که انسان همیشه اشتها به غذا داشته و گرسنه باشد. ما الان پر خوری می کنیم، ولی اشتها نداریم.

«سَهر» یعنی شب زنده داری. یعنی انسان پیش از اذان صبح از خواب بیدار شود؛ قبل از اذان صبح از خواب برخیزید. قرآن بخوانید. خواندن قرآن، زنگار را از دل انسان پاک می کند.

«عزلت» یعنی دوری جستن از مردم دنیا؛ از کسانی که اهل غیبت و دروغ و تهمت و ... هستند، دوری کنید.

با بدان کم نشین که صحبت بد گرچه پاکی، تو را پلید کند

آفــتاب بــه ایــن بـزرگــی را لکـــۀ ابــر، ناپـدیـد کــند

«ذکر به دوام»: یعنی انسان دائم الذکر باشد. به یاد خدا باشد. هر روز مقید باشید ذکر لا اله الا الله را صد بار بگویید.

( از فرمایشات آیت ا... مجتهدی تهرانی – ره)

پیام تسلیت آیت الله سیدجعفر سیدان از علمای برجسته حوزه علمیه خراسان

▪️پیام تسلیت آیت الله سیدجعفر سیدان از علمای برجسته حوزه علمیه خراسان

انا لله و انا الیه راجعون
حادثه غم انگیز و مولمه رحلت جناب آقای حجت الاسلام والمسلمین رئیسی،رئیس جمهور کشورمان را، که به صورت ناگهانی و در مسیر خدمت رخ داد، به همه بازماندگان، نزدیکان، دوستان و همه مردم و علاقمندان به کشورمان تسلیت عرض می‌کنم .
انشاالله خداوند متعال به حقیقت معصومین علیهم السلام روح ایشان و همه همراهانشان را شاد نموده و عنایات خاصه‌اش را نصیبشان بدارد. امیدواریم که خداوند متعال در این جریان، همگان را در جهت طلب مغفرت موفق بدارد و کمبود وجود این شخصیت و شخصیت‌های دیگر کشور که در این حادثه از دنیا رفته‌اند را به احسن وجه جبران کند.

سید جعفر سیدان
دوشنبه 1403/02/31
.............................................
آثار و اسناد علما و اساتید حوزه علمیه خراسان را در کانال میراث فقاهت خراسان

دعوت مردم از سوی علمای مشهد مقدس برای شرکت در انتخابات

دعوت مردم از سوی علمای مشهد مقدس برای شرکت در انتخابات

دعوت مردم از سوی علمای مشهد مقدس برای شرکت در انتخابات

شخصیت حضرت زهرا س (سخنرانی آیت الله سیدان)

استاد درس خارج فقه حوزه علمیه خراسان در گفت‌وگو با ایکنا از خراسان رضوی، درباره شخصیت حضرت فاطمه زهرا(س) اظهار کرد: سخن گفتن درباره ایشان کاری سهل و دشوار است، کار ساده‌ای است از باب اینکه فضائل بسیاری دارند و از آن جهت دشوار است که متحیر می‌شوی از کدام‌یک سخن بگویی.

وی بیان کرد: همه فضائل همچون علم، حلم، شجاعت، سخاوت و عبادت در حد کمال در شخصیت حضرت فاطمه (س) وجود دارد، به گونه‌‎ای که غیرقابل وصف است. وجود مقدس ایشان «ام ابیها» به معنای «مادر پدرش» است و آنچه می‌توان درباره این صفت توضیح داد آن است که رفتار هر فرد با فرزند و والدینش تفاوت دارد، برخورد با فرزند با علاقه و محبت و در مقام پدر همراه با خطاب و عتاب است، اما برخورد با مادر، با اطاعت و احترام ویژه‌ به اوست.

استاد درس خارج فقه حوزه علمیه خراسان ادامه داد: برخورد حضرت پیامبر (ص) با حضرت فاطمه (س) چنانکه در روایات شیعه و سنی آمده است، به‌صورت احترام ویژه و دست‌بوسی دخترش است، برای حضرت (س) نیز رابطه معمول پدر و فرزندی نیست، بلکه با احترام هرچه بیشتر با پدرش رفتار می‌کند و در واقع حضرت محمد (ص) رفتارشان با حضرت زهرا (س)، نیز طوری است که گویی با مادر خود رفتار می‌کنند.

وی گفت: در تعبیر دیگری می‌توان ام ابیها را وسیله کثرت نسل حضرت پیامبر (ص) دانست، یعنی آثار من از او باقی می‌ماند، چنانکه مادر در خانه منشأ کثرت فرزندان می‌شود. چنانکه در شأن نزول سوره کوثر آمده که کسی به پیامبر گفته او ابتر است، چون فرزند پسر ندارد، احتمال اینکه مقصود از کوثر، فاطمه زهرا (س) باشد، وجود دارد. نکته ظریف آنکه کثیر به معنای بسیار و زیاد است و کوثر در لغت به معنای منشأ زیادی است، چنانکه سرچشمه رود را گویند و بدین معنا نسل و عقبه حضرت پیامبر(ص) از کوثر است. حقیقتی که منشأ کثرت نسل پیامبر (ص) است، حضرت زهرا (س) بوده، بنابراین ام ابیها وسیله حفظ نسل پیامبر (ص) و کثرت نسل ایشان است.

آیت‌ الله سیدان: اهل بیت ع کلید فهم صحیح آیات قرآن

آیت‌ الله سیدان: اهل بیت ع، کلید فهم صحیح آیات قرآن

آیت‌ الله سیدجعفر سیدان، استاد درس خارج فقه حوزه علمیه خراسان در گفت‌وگو با ایکنا از خراسان رضوی، با قرائت آیه ۹ سوره إسراء که خداوند می‌فرماید: «إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ...؛ بی‌تردید این قرآن به استوارترین آیین هدایت می‌کند»، اظهار کرد: در دوران زندگی انسان هدف‌هایی که قشرها و طبقات مختلف تعیین می‌کنند، متفاوت است، همانطور که در آیه ۴ سوره لیل خداوند فرموده است: «إِنَّ سَعْيَكُمْ لَشَتَّى؛ سعی و تلاش شما مختلف است»؛ برخی هدف‌شان رسیدن به ثروت مادی و پول است، برخی قدرت، بعضی شهرت و برخی رسیدن به خواسته‌های نفسانی را هدف قرار می‌دهند، عده‌ای نیز با هدف‌های علمی کوشا هستند و می‌خواهند طبیب متخصص شوند.

آیت‌ الله سیدان: اهل بیت ع کلید فهم صحیح آیات قرآن

ادامه نوشته

دانلود سخنرانی آیت الله سیدان معنی محکم و متشابه در قرآن مجید

دانلود سخنرانی آیت الله سیدان معنی محکم و متشابه در قرآن مجید

دانلود فایل با لینک مستقیم

تاثیرات عجیب و باورنکردنی صله رحم (آیت الله سیدان)

تاثیرات عجیب و باورنکردنی دید و بازدید اقوام و نزدیکان (آیت الله سیدان)

دانلود فایل با لینک مستقیم

آیت‌ الله سیدجعفر سیدان: وظیفه منتظران در عصر غیبت امام زمان عج

اعتقاد به منجی و موعود آموزه‌ای جهانی و بین‌الادیانی است اما مهدویت خاص شیعه است، زیرا شیعیان بر این باورند که امام زمان(عج) روزی ظهور خواهد کرد و جهان را از عدل و داد پر می‌کند.

در گفت‌وگو با آیت‌الله سیدجعفر سیدان به برخی موضوعات مرتبط با مهدویت از جمله چگونگی اثبات مهدویت، وجود امام زمان(عج)، تولد آن حضرت و وظیفه منتظران در عصر انتظار پرداخته است که در ادامه می‌خوانید.

آیت‌ الله سیدجعفر سیدان: وظیفه منتظران در عصر غیبت امام زمان عج

یکی از شبهاتی که درباره اعتقادات شیعیان مطرح می‌شود اصل وجود امام مهدی(عج) است. چه دلیلی برای اثبات وجود ایشان داریم؟

از اعتقادات مهم مکتب وحیانی، امامت دوازدهمین وصی پیامبر(ص)، حضرت مهدی(عج)، است. درباره آن حضرت مسائل مهم بسیاری وجود دارد؛ از جمله اصل امامت، ادله مثبته وصایت حضرت، طول عمر و غیبت طولانی ایشان، علائم و اهمیت انتظار ظهورشان، وظایف دوستان و معتقدین به امامت آن حضرت در دوره غیبت و در ارتباط با انتظار و خاصیت آن، آثار و فواید انتظار و نقش انتظار در بهبود وضع جامعه.

ادامه نوشته

گفتمان و پرسمان اعتقادی (استاد آیت الله سیدان)

دهمین نشست گفتمان و پرسمان اعتقادی توسط استاد آیت الله سیدان برگزار می گردد.

گفتمان و پرسمان اعتقادی (استاد آیت الله سیدان)

حضور در این جلسات و طرح سؤالات اعتقادی برای عموم فرهیختگان بلامانع است.

جلسه دهم

پنجشنبه مورخ 19 آبان 1401

ساعت 9 تا 11

مکان: بلوار شهید کامیاب، کامیاب 20/8، پلاک21، بیت معظّم له.

شرح «التوحید» شیخ صدوق  آیت‌ الله سید جعفر سیدان+دانلود صوت

جلسه شرح «التوحید» شیخ صدوق با سخنرانی آیت‌ الله سید جعفر سیدان، در مدرسه آیت‌ الله خویی برگزار شد که خلاصه آن را در ادامه می‌خوانید؛

شرح «التوحید» شیخ صدوق  آیت‌ الله سید جعفر سیدان+دانلود صوت

باب سی‌ام کتاب توحید صدوق مورد صحبت بود. عنوان باب «القرآن ماهو» است، به مناسبت بحث درباره چیستی قرآن مسئله تحریف مطرح شد. درباره بعضی از مباحثی که از اهمیت برخوردار است صحبت کردیم. بحث بعدی تلازم قرآن و عترت است. این از مسائلی است که در مدارک وحیانی بسیار مورد تاکید قرار گرفته است. قرآن و عترت با هم است و هر یک دیگری را توضیح می‌دهند. عترت مفسر قرآن و قرآن وسیله تشخیص روایات صحیح و ناصحیح است که از معصومین نقل شده است و این دو با هم هستند.

در توضیح این مطلب باید بگوییم قرآن کریم بسیاری از آیاتش روشن است، محکم است و با تسلط به ادبیات عرب انسان می‌فهمد معنای آیه چیست و کاملا مشخص و روشن است، به گونه‌ای که نیاز به مراجعه به مدرک دیگری نیست. برخی از آیات هم به گونه‌ای است که باید بررسی شود که در ذیل آن آیات، روایاتی که رسیده چیست تا با توجه به آن روایات آیات مورد تدبر قرار بگیرد. این مطلب هم از قرآن کریم استفاده می‌شود و هم از روایات و هم از نظر بررسی عقلانی خودمان. بعضی آیاتی که از قسم اول است از قبیل «ان الله علی کل شی قدیر» یا «بسم الله الرحمن الرحیم» است. البته خصوصیات و لطائفی پیرامون آیات وجود دارد که از طریق روایات فهمیده می‌شود ولی اصل مطلب به گونه‌ای است که از خود آیه استفاده می‌شود.

بسیاری از آیات هست که اینچنین نیست بلکه حتما باید به بیانات معصومین مراجعه شود تا آنچه مراد پروردگار است مشخص شود. در ارتباط با این مسئله عرضمان این است؛ هم قرآن بر این تلازم و وابستگی بین قرآن و حدیث اشاره دارد و هم روایات. قرآن و حدیث به هم وابسته و مرتبط هستند. همانطور که تفسیر آیات با بررسی بیانات معصومین مشخص می‌شود، تشخیص روایات صحیح از روایات جعلی نیز با عرضه داشتن آنها به قرآن کریم میسر است. ما از این رابطه به تلازم و وابستگی قرآن و عترت به یکدیگر تعبیر می‌کنیم.

سه آیه قرآن که مؤیّد تلازم قرآن و عترت است

سه دلیل در ارتباط با این تلازم و وابستگی وجود دارد. دلیل اول از خود قرآن کریم است. خود قرآن آیاتی دارد که این مطلب را می‌رساند. دو نمونه از آن آیات در سوره نحل است. آیه ۴۴ این سوره می‌فرماید: «بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ؛ [زيرا آنان را] با دلايل آشكار و نوشته‌ها [فرستاديم] و اين قرآن را به سوى تو فرود آورديم تا براى مردم آنچه را به سوى ايشان نازل شده است توضيح دهى و اميد كه آنان بينديشند». باز در آیه ۶۴ سوره می‌خوانیم: «وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ إِلَّا لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوا فِيهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ؛ و ما [اين] كتاب را بر تو نازل نكرديم مگر براى اينكه آنچه را در آن اختلاف كرده‌اند براى آنان توضيح دهى و [آن] براى مردمى كه ايمان مى‌آورند رهنمود و رحمتى است». معنای آیات در ارتباط با وابستگی قرآن به بیان پیامبر(ص) کاملا روشن است.

داستانی راجع به این آیه به ذهنم آمد که بیانش خالی از لطف نیست. در ارتباط با شهادت حضرت فاطمه(س) برنامه‌ای برقرار شد و از من خواستند سخنرانی کنم و درباره تمام جزئیات شهادت آن حضرت سخن بگویم. من مردد شدم در این شرایط انجام این کار صحیح است یا خیر. البته در اصل اینکه باید مراسم شهادت گرفته شود حرفی نیست ولی آیا نیاز است همه خصوصیات آن بیان شود یا خیر. بالاخره استخاره کردم و همین آیه ۶۴ آمد که می‌فرماید «وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ إِلَّا لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوا فِيهِ» یعنی قرآن را فرستادیم تا مسائل اختلافی مطرح شود، چون گاهی همان مسائل اختلافی ریشه کار است.

آیه سوم در ارتباط با این مسئله در سوره عنکبوت است که می‌فرماید: «بَلْ هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلَّا الظَّالِمُونَ؛ بلكه [قرآن] آياتى روشن در سينه‏‌هاى كسانى است كه علم [الهى] يافته‏‌اند و جز ستمگران منكر آيات ما نمى‌‏شوند». حدود چهارده حدیث شبیه به هم است که اهل بیت(ع) می‌فرمایند مقصود از اولوالعلم فقط ما اهل بیت(ع) هستیم. ما از سه دلیل فقط یک دلیل را عرض کردیم و دلایل دیگر را در جلسات بعد عرض خواهیم کرد.

دانلود صوت

ششمین نشست گفتمان و پرسمان اعتقادی آیت الله سید جعفر سیدان

ششمین نشست گفتمان و پرسمان اعتقادی آیت الله سید جعفر سیدان

ششمین نشست گفتمان و پرسمان اعتقادی آیت الله سید جعفر سیدان

درس آیت‌ الله سیدجعفر سیدان (احتجاجات توحیدی معصومین و با موضوع عقل و وحی)

درس آیت‌ الله سیدجعفر سیدان (احتجاجات توحیدی معصومین و با موضوع عقل و وحی)

بحث ما در احتجاجات قرآنی و حدیثی در خصوص توحید بود و به مناسبت، بحثی پیرامون عقل و وحی مطرح خواهیم کرد. در ارتباط با مسئله شناخت و میزان شناخت باید دقت کرد و بررسی کرد، میزان شناخت چیست. وقتی می‌گوییم این حق است، این باطل است، این درست است، این نادرست است، چه در مسائل فردی و چه در مسائل اجتماعی، آیا برای تشخیص حق و باطل میزانی داریم یا نداریم؟ اساسا اگر برای تشخیص حق و باطل میزانی نداشته باشیم، سنگ روی سنگ نمی‌ماند.

درس آیت‌ الله سیدجعفر سیدان (احتجاجات توحیدی معصومین و با موضوع عقل و وحی)

پرسش این است که چه چیز می‌تواند به ما بگوید میزان شناخت چیست. در عموم انسان‌ها حقیقت و قوه‌ای هست که وقتی بخواهیم تشخیص بدهیم چه چیزی میزان شناخت حقایق است، با همان قوه تشخیص می‌دهیم. انسان‌ها دارای چنین حقیقتی هستند که با آن حقیقت می‌گویند مثلا میزان، تجربه است یا تجربه نیست یا میزان، حس است یا حس نیست. ما از این قوه به قوه عقل تعبیر می‌کنیم. بنابراین در ارتباط با میزان شناخت، عموم افراد در خودشان حقیقتی می‌یابند که آن حقیقت، وسیله تشخیص دادن این است که این کار خوب است یا این کار بد است. اگر شما این را قبول نداشته باشید و بگویید میزانی برای شناخت نداریم، دیگر نمی‌توانید بگویید این حق است، این باطل است چون میزان نداریم.

بعضی می‌گویند اگر بخواهیم اشیا را بشناسیم، چیزی که وسیله شناخت اشیا است حس است و هرچه را ببینیم و با حواس پنجگانه احساس کنیم حق است. عقل انسان حکم می‌کند حس نمی‌تواند میزان کلی باشد. بله، حس وسیله تشخیص است تا آنجا که می‌گویند کسی که حس ندارد علم ندارد ولی این حس کلیت ندارد و خیلی وقت‌ها خطا و اشتباه ندارد. مثلا شما همین خورشید را در اندازه معین می‌بینید ولی عقل می‌گوید خورشید این اندازه که شما می‌بینید نیست و بزرگتر از این است. خیلی از مسائل است که ما به کمک عقل درمی‌یابیم شناخت حسی‌مان اشتباه بوده است.

گاهی گفته می‌شود کشف و شهود میزان است؛ یعنی حالات خاصی که برای افراد پیش می‌آید و شبیه خواب است. این هم به نحو موجبه جزئیه واقع را نشان می‌دهد ولی کلیت ندارد. ممکن است حالتی برای انسان پدید آید که مطلبی را بفهمد و درست باشد ولی این شهود میزان نیست چون در موارد مختلف دارای اشتباه است.

تنها عاملی که می‌ماند خود عقل است. شاید گفته شود عقلای عالم در اکثر مسائل با هم اختلاف دارند. دلیل این اختلاف این است که ما ظن و وهم را به حساب درک و عقل می‌گذاریم. در مواردی که عقل به معنای واقعی خودش تحقق دارد که از آن تعبیر به عقل سلیم می‌شود عقلای عالم اشتراک دارند و اختلافی وجود ندارد. پس آنچه میزان است همین عقل و درک روشن است.

عدم تعریف عقل در قرآن

بر اساس همین عقل، عموم عقلا می‌فهمند آفریدگار دانا و توانایی هست. به حکم همین عقل و به دلیل معجزه پذیرفتیم که پیامبر اکرم(ص) از ناحیه خداوند متعال ارسال شده است. وقتی این دو حقیقت را پذیرفتیم سخنان پیامبر با قید اعتبار سند، مورد پذیرش است. بر پایه این مقدماتی درمی‌یابیم در مورد وحی، چیزی که میزان قرار داده شده همین عقل است. البته در قرآن هیچ کجا عقل تعریف نشده و همه جا امر شده است؛ تعقل کنید. گاهی لغت «عقل» به کار برده شده و گاهی لغت «لبّ» ولی خود عقل و لبّ معنا نشده است. در استعمال و لغت، لبّ به معنای خالص از هر شی است و به حقیقت خالص عقل اشاره دارد.

در روایات لب و عقل معنا شدند و از همدیگر تفکیک شدند. یکی از احادیث که تفاوت لب و عقل را بیان کرده این است که حضرت صادق فرمودند: «الإخوانُ ثلاثةٌ: فواحِدٌ كالغِذاءِ الّذي يُحتاجُ إليهِ كلَّ وقتٍ فَهُو العاقلُ، والثّاني فيمعنَى الدّاءِ وهُو الأحْمَقُ، والثّالثُ في معنَى الدّواءِ فَهُو اللّبِيبُ». معنای روایت این است که برادران سه دسته هستند، يكى چون غذا است كه هميشه بدان نياز است و آن برادر عاقل است، دومی چون درد و مرض است و آن رفیق احمق است و سومى چون دارو است و آن شخص لبیب و هوشمند است. در این حدیث بین عاقل و لبیب فرق قائل شدند.

دوستی داشتیم که می‌گفت با رفیقی که لبیب است نمی‌شود زندگی کرد چون مثل دوا تلخ است، مثلا مدام عیب تو را به تو گوشزد می‌کند. همراه بودن با این فرد کار مشکلی است. انسان فقط باید فرد لبیب را بشناسد که در مواقع حساس از آن استفاده کند. خود آن فردی که این نکته را گفت هم انسان لبیبی بود. یکبار به خانه می‌رفتیم، من سر راه یک نان بربری گرفتم. در نانوایی ترازو وجود داشت که نان را وزن کنیم ولی من وزن نکردم. آن شخص گفت شما هستید که مردم را بدعادت می‌کنید! برای تو که یک نان خریدی مسئله نیست که وزن نان کمتر باشد ولی برای کسی که چند تا عائله دارد و چند نان تهیه می‌کند، وزن نان مهم است. وقتی شما مردم را عادت می‌دهید که نان را وزن نکنند، هم نانوا سختش است این کار را بکند و هم مردم نمی‌گویند.

آیت‌الله سیدان (تالی فاسد قضا و قدر تکوینی)

آیت‌الله سیدان (تالی فاسد قضا و قدر تکوینی) - درباره احتجاجات توحیدی منقول از امیرالمومنین(ع) صحبت می‌کردیم. جلسه قبل حدیثی قرائت شد که مناسبتی با عنوان احتجاج داشت. شخصی بعد از فراغت از جنگ صفین به حضرت گفت که این رفت‌وآمد و جنگ ما به قضا و قدر الهی است یا خیر. حضرت فرمودند که بله، هر منطقه‌ای رفتید و در هر زمین بلندی قرار گرفتید و در هر سرازیری قرار گرفتید به قضا و قدر الهی بوده است. بعد آن شخص گفت که امید داریم خدا عمل ما را به حساب بیاورد و به ما پاداش بدهد و الا وقتی عمل ما به قضا و قدر الهی است، یعنی مجبوریم و اجری نخواهیم داشت. حضرت (ع) فرمودند که آنچه تو فکر کردی قضا و قدر حتمی است ولی آنچه من گفتم قضا و قدر حتمی نیست، بلکه به اختیار خودتان این کارها را انجام دادید. لذا خداوند به شما ثواب و پاداش عنایت کرده است.

آیت الله سیدجعفر سیدن - تالی فاسد قضا و قدر تکوینی

دو گونه قضا و قدر

در حدیث دیگری آن شخص مجدداً سؤال کرد: پس قضا و قدری که شما فرمودید بر اساس آن این کارها را انجام دادیم چه قضا و قدری است؟ حضرت فرمودند که آن امر و حکم است یعنی قضا و قدر تشریعی است و خداوند دستور داده است این کارها را انجام دهیم. در نتیجه شما می‌توانستید نکنید ولی انجام دادید، چون قضا و قدر تشریعی در اختیار عبد است. قضا و قدر دو گونه است، یکی تکوینی است. کارهایی که از نظر تکوینی به جبر و بدون اختیار ما انجام می‌گیرد، قضا و قدر تکوینی است. قضا و قدر تکوینی گاهی به حساب آزمایش است، گاهی به حساب عملکرد خود ماست که به گونه‌ای به ما برمی‌گردد، ولی قضا و قدر تشریعی همان امر و نهی الهی است که عبد مختار است سوء اختیار کند و عصیان کند یا حسن اختیار داشته باشد و اطاعت کند. چون اینجا قضا و قدر به این معناست. لذا برای ما ثواب خواهد بود. این احتجاج در این باره صورت گرفته و در کتاب بحارالانوار و توحید صدوق بیان شده است.

تالی فاسد قضا و قدر تکوینی

اگر قضا و قدر در کلام حضرت به معنای قضا و قدر لازم و حتمی بود، تالی فاسدهای زیادی داشت. اینکه بگوییم کارهای ما به قضا و قدر الهی است و فکر کنیم قضا و قدر لازم و حتمی تکوینی شمرده می‌شود اشتباه است، چه اینکه اگر تکوینی باشد عاصی و مطیع مثل هم خواهند بود و دیگر ثواب و عقاب معنا ندارد. به اضافه باید آن کسی که محسن است ملامت شود و آن کسی که عصیان می‌کند مدح شود چون کسی که کار خوب کرده و محسن است، خودش کار خوبی انجام نداده ولی تصور کرده کار خوبی انجام داده است. همچنین کسی که کار خلافی را مرتکب شده فکر می‌کند کار بدی کرده، در حالی که به جبر آن را انجام داده است. لذا باید از او تعریف شود که این بدی را به خودش نسبت داده است. حضرت در ادامه این روایت می‌فرمایند: «لو كان كذلك لبطل الثواب والعقاب، والامر والنهي والزجر، ولسقط معنى الوعد والوعيد، ولم تكن على مسئ لائمة، ولا لمحسن محمدة ، ولكان المحسن أولى باللائمة من المذنب، والمذنب أولى بالاحسان من المحسن، تلك مقالة عبدة الاوثان و خصماء الرحمن، وقدرية هذه الامة ومجوسها».

سپس قاعده‌ای کلی درباره افعال اختیاری بیان فرمودند که در روایات دیگر هم تکرار شده و بسیار بیان لطیف و ارزشمندی است. حضرت فرمودند: «ياشيخ إن الله عزوجل كلف تخييرا، ونهى تحذيرا، وأعطى على القليل كثيرا، ولم يعص مغلوبا ، ولم يطع مكرها، ولم يخلق السماوات والارض وما بينهما باطلا ذلك ظن الذين كفروا فويل للذين كفروا من النار» یعنی خداوند امر و نهی کرده است، در حالی که افراد مختار هستند و جبری در کار نیست. همچنین به کسی که اطاعت می‌کند در ازای کار کمی که انجام می‌دهد جزای بسیار می‌دهد و اگر کسی عصیان می‌کند، خداوند مغلوب نشده، بلکه خود خداوند به او چنین اختیاری داده است. اگر خداوند اطاعت شده، بر اساس اکراه و اجبار نبوده است، چون اگر چنین باشد، خلقت باطل خواهد بود، در حالی که خداوند آسمان و زمین را بر اساس باطل نیافریده است.

وقتی شخص جوابش را از حضرت دریافت کرد، گفت: «أنت الامام الذى نرجو بطاعته، يوم النجاة من الرحمن غفرانا، أوضحت من ديننا ما كان ملتبسا، جزاك ربك عنا فيه إحسانا».

وبلاگ علوم قرآن و حدیث

جواب آیت الله سید جعفر سیدان به تهمت های گرگيج

بیانات آیت الله سید جعفر سیدان

Ayatollah Seyyed Jafar Seydan's response to Gorgij's slanders

در پاسخ به اهانت و جسارت مولوی اهل تسنن به ساحت مقدس اهل بیت علیهم السلام

ايشان فی الجمله بر اين عقيده هستند كه اين اراجيف به سبب بی سوادی اين مولوی گفته شده است و تنها عذرخواهی كافی نيست و بايد پيگيری بيشتر شود و به اين راحتی موضوع رها نشود. ويدئو فرمايشات ايشان را در ذيل مشاهده فرماييد:

مدرسه آیت الله العظمی خویی

1400/9/23