بَاتُوا عَلَی قُلَلِ الْأَجْبَالِ تَحْرُسُهُمْ غُلْبُ الرِّجَالِ فَلَمْ تَنْفَعْهُمُ الْقُلَلُ

امر به معروف و نهی از منکر لزوماً سخنی عتاب‌آمیز یا برخوردی فیزیکی نیست، هنگامی که متوکل، حاکم ستمگر عباسی، امام هادی(ع) را با وضعیتی توهین‌آمیز به دربار مجلل خود احضار کرد، کمتر کسی فکر می‌کرد که امام با خواندن یک شعر، آقازاده بی‌هنر و هوس‌باز عباسی را که به اعتبار ژنتیک خود در ۲۵ سالگی بر حکومت جهان اسلام تکیه زده بود امر به معروف و نهی از منکر کند.

در حالی که معتزلیان و عقل‌گرایان سرکوب شده بودند، شیعیان به جرم حق‌طلبی محبوس و اعدام شده بودند و زنان علوی به علت فقر فقط یک لباس آستین‌دار داشتند که به نوبت هنگام نماز به هم قرض می‌دادند(۱)، «المتوکل بالله» با هزار کنیز در حرمسرا و ۹۰ هزار سرباز در پادگان‌های بغداد و سامرا (۲)، بر تخت قدرت به می‌گساری مشغول بود و برای تحقیر به امام شراب تعارف کرد. این یعنی قدرت من، اعتقادات شما را نیز به زودی می‌گیرد.