دور است اگر به شِکوه لب باز کنم ای زهر بیا دل به تو دمساز کنم!
دور است اگر به شِکوه لب باز کنم
ای زهر: بیا دل به تو دمساز کنم!
باید که جگرسوخته، تا خانه دوست
چون جدّ غریبِ خویش پرواز کنم!
هر چند به سینه، گفتنی ها دارم
با طبعِ رضا، ز کینه پروا دارم
در حالِ قیام و در قعودم ای زهر!
بر روی لبم روضه زهرا(س) دارم!
+ نوشته شده در شنبه بیست و پنجم شهریور ۱۴۰۲ ساعت ۳:۲۴ ب.ظ توسط دکتر سید مهدی مصطفوی
|