نظر علامه طباطبایی درباره اینکه لفظ و معنی قرآن هر دو الهی است
[اشاره به اينكه انزال وحى در قالب لفظ و به زبان عربى در حفظ و ضبط آيات الهى دخيل و مؤثر بوده است 101]
"إنا أنزلناه قرآنا عربيا لعلكم تعقلون" ضمير "انزلناه" به كتاب برمىگردد، چون كتاب مشتمل است بر آيات الهى و معارف حقيقى. و انزال كتاب به صورت قرآن و عربى بدين معنا است كه آن را در مرحله انزال به لباس قرائت عربى درآورديم، و آن را الفاظى خواندنى مطابق با الفاظ معموله نزد عرب قرار داديم، هم چنان كه در آيه ديگرى در اين باره فرموده:" إنا جعلناه قرآنا عربيا لعلكم تعقلون و إنه في أم الكتاب لدينا لعلي حكيم" «1».
و جمله" لعلكم تعقلون" از قبيل توسعه خطاب و عموميت دادن به آن است، زيرا سوره با خطاب به شخص رسول خدا (ص) افتتاح شده و فرموده: "تلك آيات الكتاب" و بعدا هم باز خطاب به شخص ايشان مى شود و مى فرمايد: "نحن نقص عليك".
بنا بر اين، معناى آيه- و الله اعلم- اين مى شود: ما اين كتاب مشتمل بر آيات را در مرحله نزول ملبس به لباس و واژه عربى و آراسته به زيور آن واژه نازل كرديم تا در خور تعقل تو و قوم و امتت باشد، و اگر در مرحله وحى به قالب الفاظ خواندنى درنمى آمد، و يا اگر درمىآمد به لباس واژه عربى ملبس نمىشد، قوم تو پى به اسرار آيات آن نمى بردند و فقط مختص به فهم تو مى شد، چون وحى و تعليمش اختصاص به تو داشت.
و اين خود دلالت مى كند بر اينكه الفاظ كتاب عزيز به خاطر اينكه تنها و تنها وحى است و نيز به خاطر اينكه عربى است توانسته است اسرار آيات و حقايق معارف الهى را ضبط و حفظ كند. و به عبارت ديگر در حفظ و ضبط آيات الهى دو چيز دخالت دارد، يكى اينكه وحى از مقوله لفظ است، و اگر معانى الفاظ وحى مى شد و الفاظ حاكى از آن معانى، الفاظ رسول خدا (ص) مى بود - مثلا مانند احاديث قدسى - آن اسرار محفوظ نمى ماند.
دوم اينكه اگر به زبان عربى نازل نمى شد و يا اگر مىشد ولى رسول خدا آن را به لغت ديگرى ترجمه مىكرد پارهاى از آن اسرار بر عقول مردم مخفى مى ماند، و دست تعقل و فهم بشر به آنها نمى رسيد.