تفسیر آیه 91 سوره انبیاء (تفسیر المیزان و تفسیر نمونه)
تفسیر آیه 91 سوره انبیاء (تفسیر المیزان و تفسیر نمونه)
وَالَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهَا مِنْ رُوحِنَا وَجَعَلْنَاهَا وَابْنَهَا آيَةً لِلْعَالَمِينَ
و به یاد آور زنی را که دامان خود را پاک نگه داشت؛ و ما از روح خود در او دمیدیم؛ و او و فرزندش [= مسیح] را نشانه بزرگی برای جهانیان قرار دادیم!
"وَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فِيها مِنْ رُوحِنا وَ جَعَلْناها وَ ابْنَها آيَةً لِلْعالَمِينَ".
منظور از" آن زن كه فرجش را حصن كرد" مريم دختر عمران است. اين جمله مدح او به داشتن عفت و صيانت است و نيز تبرئه او از تهمتى است كه يهود به وى نسبت دادند.
" فَنَفَخْنا فِيها مِنْ رُوحِنا"- ضمير به مريم بر مىگردد. و" نفخ روح" در مريم كنايه است از اينكه ولادت فرزندش عيسى مستند به جريان عادى نيست كه مانند ساير فرزندان نطفهاى باشد، كه پس از طى دورهاى روح در آن دميده شده باشد. و وقتى نطفهاى نباشد ديگر جز اين باقى نمىماند كه تنها نفخ روح باشد و اين نفخ روح همان كلمه الهى است كه در سوره آل عمران فرموده:" إِنَّ مَثَلَ عِيسى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ" «1» و معنايش اين است كه مثل آن دو يكى است و در اينكه از خلق شدن از نطفه بى نيازند مثل همند.
" وَ جَعَلْناها وَ ابْنَها آيَةً لِلْعالَمِينَ"- در اين جمله عيسى و مادرش يك آيت به شمار آمدهاند، چون منظور از آيت در اينجا تولد اينطورى است و اين آيت قائم به هر دو است و چون مريم در اقامه اين آيت مقدم بر عيسى است لذا اول نام مريم را برده فرموده:" ما او و فرزندش را" و نفرموده" ما فرزندش را و خودش را" آيت قرار داديم و همين افتخار براى مريم بس است كه در قرآن نامش در زمره و در رديف انبيا (ع) آمده و حال آنكه خودش از انبيا نبوده است.
ترجمه تفسير الميزان، ج14، ص: 447
در اين آيه به مقام مريم و عظمت و احترام او و فرزندش حضرت مسيح ع اشاره شده است.
ذكر مريم در رديف بحثهاى مربوط به پيامبران بزرگ يا به خاطر فرزند او حضرت عيسى است و يا به جهت اينكه تولدش از جهاتى شبيه به تولد يحيى از زكريا بود كه شرح آن را در ذيل آيات سوره مريم آورديم «1».
و يا به خاطر آنست كه روشن كند عظمت مقام ويژه مردان بزرگ نيست بلكه زنان بزرگى هم بودهاند كه تاريخشان نشانه عظمتشان، الگو و اسوهاى براى زنان جهان بودهاند.
مىگويد:" به خاطر بياور مريم را كه دامان خويش را از هر گونه آلودگى نگه داشت" (وَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَها).
" سپس ما از روح خود در او دميديم" (فَنَفَخْنا فِيها مِنْ رُوحِنا).
" و او و فرزندش مسيح را نشانه بزرگى براى جهانيان قرار داديم"
(وَ جَعَلْناها وَ ابْنَها آيَةً لِلْعالَمِينَ).
*** نكته ها:
1-" فرج" از نظر لغت در اصل به معنى فاصله و شكاف مىباشد، و به عنوان كنايه در عضو تناسلى به كار رفته است، اما از آنجا كه توجه به معنى كنايى آن در فارسى نمىشود، گاهى اين سؤال پيش مىآيد كه چگونه اين لفظ كه صريح در آن عضو خاص انسان است در قرآن آمده؟! ولى توجه به كنايه بودن آن مشكل را حل مىكند.
و به تعبير روشنتر اگر بخواهيم معنى كنايى را درست تعبير كنيم معادل جمله" أَحْصَنَتْ فَرْجَها" در فارسى اين است كه" دامان خود را پاك نگاه داشت" آيا اين تعبير در فارسى زننده است؟
بلكه به عقيده بعضى در لغت عرب الفاظى كه صريح در عضو تناسلى باشد و يا صراحت در آميزش جنسى داشته باشد اصلا وجود ندارد، هر چه هست جنبه كنايه دارد، مثلا در مورد آميزش جنسى الفاظى از قبيل" لمس كردن"،" داخل شدن"،" پوشانيدن" (غشيان) «1» به سراغ همسر رفتن در آيات مختلف قرآن در اين معنى به كار رفته كه مىبينيم همه آنها جنبه كنايى دارد، ولى گاه ترجمهكنندگان فارسى زبان بىتوجه به معنى كنايى آنها هستند و بجاى معادل اين معانى كنايى كلمات صريح فارسى را مىگذارند و اين مايه تعجب و سؤال مىشود.
به هر حال در تفسير اين گونه الفاظ كه در قرآن وارد شده حتما بايد به معنى اصلى و ريشهاى آنها توجه كرد تا جنبه كنايى بودنش، مشخص گردد و هر
گونه ابهام برطرف شود.
ذكر اين نكته نيز لازم است كه ظاهر آيه فوق چنين مىگويد كه مريم دامان خويش را از هر گونه آلودگى به بىعفتى حفظ كرد، ولى بعضى از مفسران اين احتمال را در معنى آيه دادهاند كه او از هر گونه تماس با مردى (چه از حلال و چه از حرام) خوددارى كرد همانگونه كه در آيه 20 سوره مريم مىگويد: وَ لَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَ لَمْ أَكُ بَغِيًّا:" هيچگاه مردى با من تماس پيدا نكرده و من زن آلودهاى نبودم".
در حقيقت اين مقدمهاى است براى اثبات تولد اعجازآميز عيسى و آيه بودن او.
*** 2- منظور از" روحنا"- (روح ما) چنان كه قبلا نيز گفتهايم- اشاره به يك روح با عظمت و متعالى است و به اصطلاح اين گونه اضافه" اضافه تشريفيه" است كه براى بيان عظمت چيزى آن را به خدا اضافه مىكنيم، مانند بيت اللَّه (خانه خدا) و شهر اللَّه (ماه خدا).
*** 3- آيه فوق مىگويد: مريم و فرزندش را آيه و نشانهاى براى جهانيان قرار داديم، نميگويد دو آيه و نشانه، به خاطر اينكه آن چنان وجود مريم با فرزندش در اين آيه بزرگ الهى آميخته بودند كه از يكديگر تفكيكناپذير محسوب مىشدند، تولد فرزندى بدون پدر، همان اندازه اعجازآميز است كه باردار شدن زنى بدون شوهر، و نيز معجزات عيسى ع در طفوليت و بزرگى، يادآور خاطره مادر او است.
اين امور كه هر كدام خارق عادتى بود و بر خلاف اسباب عادى طبيعى، جملگى از اين واقعيت حكايت مىكند كه در ما وراء سلسله اسباب قدرتى است كه هر گاه بخواهد مى تواند روند آنها را دگرگون سازد، و به هر حال وضع مسيح و مادرش مريم در طول تاريخ بشر بىنظير بود، نه قبل و نه بعد از او ديده نشده است و شايد نكره آوردن آيه كه دليل بر عظمت است اشاره به همين معنى باشد.
13، 493
نتیجه استخاره: خوب