تفسیر آیه 41 سوره یوسف: يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَمَّا أَحَدُكُمَا فَيَسْقِي رَبَّهُ خَمْرًا وَأَمَّا الْآخَرُ فَيُصْلَبُ فَتَأْكُلُ الطَّيْرُ مِنْ رَأْسِهِ قُضِيَ الْأَمْرُ الَّذِي فِيهِ تَسْتَفْتِيَانِ - تفسیر المیزان

ای دوستان زندانی من! اما یکی از شما (دو نفر، آزاد می‌شود؛ و) ساقی شراب برای صاحب خود خواهد شد؛ و اما دیگری به دار آویخته می‌شود؛ و پرندگان از سر او می‌خورند! و مطلبی که درباره آن (از من) نظر خواستید، قطعی و حتمی است»!

معانی کلمات آیه
يصلب: صلب (بر وزن عقل): دار زدن. «يصلب»: دار زده مى ‏شود.

قضى: قضاء: فيصله دادن به امر به معنى حكم، حتم، بيان، اراده و غيره نيز آمده است. مراد از آن در آيه، حتمى شده است.

تستفتيان: فتوى: بيان حكم و جواب. «تستفتيان»: حكم و تأويل مى ‏خواهيد.


"يا صاحِبَيِ السِّجْنِ أَمَّا أَحَدُكُما فَيَسْقِي رَبَّهُ خَمْراً وَ أَمَّا الْآخَرُ فَيُصْلَبُ فَتَأْكُلُ الطَّيْرُ مِنْ رَأْسِهِ قُضِيَ الْأَمْرُ الَّذِي فِيهِ تَسْتَفْتِيانِ" معناى آيه روشن است، و از قرينه مناسبت استفاده مى ‏شود كه جمله: "أَمَّا أَحَدُكُما ..." تاويل رؤياى آن شخصى بوده كه گفته است: "إِنِّي أَرانِي أَعْصِرُ خَمْراً" و جمله ی "وَ أَمَّا الْآخَرُ ..." تاويل رؤياى آن ديگرى بوده است.

و اينكه فرمود: "قُضِيَ الْأَمْرُ الَّذِي فِيهِ تَسْتَفْتِيانِ" خالى از اشعار بر اين نكته نيست كه يكى از آن دو نفر بعد از شنيدن تاويل رؤيايش خود را تكذيب كرد و گفت كه من چنين خوابى نديده بودم. و بعيد نيست كه آن شخص، دومى بوده كه وقتى از يوسف شنيد كه به زودى به دار كشيده مى‏ شود و مرغان از سرش مى‏ خورند، خود را تكذيب كرده. و با همين اشعار آن رواياتى كه از طرق ائمه اهل بيت(ع) رسيده تاييد مى‏شود، چون در آنها چنين آمده كه دومى به يوسف گفت: من در آنچه كه برايت تعريف كردم دروغ گفتم و چنين خوابى نديده بودم.

حضرت يوسف(ع) هم در پاسخش گفت: "قُضِيَ الْأَمْرُ الَّذِي فِيهِ تَسْتَفْتِيانِ" يعنى تاويلى كه از من خواستيد حتمى و قطعى شد و ديگر مفرى از آن نيست.

ج11، ص245