نظر آلوسی درباره مقام عظیم حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها (والذي أميل إليه أن فاطمة البتول أفضل)
والذي أميل إليه أن فاطمة البتول أفضل النساء المتقدمات والمتأخرات من حيث إنها بضعةُ رسول الله صلى الله عليه وسلم بل ومن حيثياتٍ أخرى أيضاً، ولا يعكر على ذلك الأخبارُ السابقةُ لجواز أن يُراد بها أفضليةٌ غيرُها عليها من بعض الجهات وبحيثيةٍ من الحيثيات، وبه يجمع بين الآثار — وهذا سائغ على القول بنبوة مريم أيضاً إذ البضعية من روح الوجود وسيد كل موجود لا أراها تقابل بشيء، وأين الثريا من يد المتناول.
«و آنچه من به آن گرایش دارم این است که فاطمهٔ بتول افضلِ زنانِ پیشین و پسین است از آن رو که او «بضعة» پیامبر صلیاللهعلیهوآله است و نیز از دیگر اوصافِ مربوطه؛ و اینکه اخبارِ پیشین مانع از آن شود که در بعض جهات و از بعض حیثیات ممکن است مراد چیزِ دیگری باشد، مانع نیست — و اینگونه جمعزدنِ میان روایات میسور است — و این امر (از نظرِ من) حتی با قول در بطلان نبوتِ مریم ناسازگار نیست، زیرا «بضعیة» (بِضعهبودنِ او) از «روحِ الوجود» و «سیدِ کلِّ موجود» است، و من او را همپایهٔ چیزی نمیبینم، و کجاست «الثریّا» در برابرِ «دستِ درافتنی»؟»
(توضیح: «الثریّا» بهعنوان تشبیهی برای چیزی کماهمیت در برابر چیزی بسیار دستیافتنی/برتر بهکار رفته.)
روح المعانی، شهابالدین الألوسی — جلد ۳، صفحهٔ حدودی ۱۵۴–۱۵۵ (چاپهای متداول؛ در منابع الکترونیکی هم همین بخش قابل رؤیت است).
مختصر تبیینِ متن و دلالتِ عبارت
آلوسی صراحتاً میگوید که او گرایش (ایمیل) دارد به این که فاطمه (س) برترینِ نساء است — «أفضل النساء المتقدمات والمتأخرات».
او «بَضعیّة» (یعنی «عضوی از بدن پیامبر» یا «بخشی از ایشان») را امری فلسفی/مقامی میداند: «من روحِ الوجود و سیدِ کلّ موجود میداند»، یعنی اشاره به منزلت بسیار عالی و والای اخلاقی/مابعدالطبیعی.
آلوسی با این جمله تلاش میکند بین روایات مختلف جمع کند — هم آنچه فضلِ عایشه را میآورد و هم ادلهٔ دیگری را — و در نهایت خودِ گرایشِ او را نسبت به برتریِ فاطمه روشن میسازد، بیآنکه الزاماً ادعای عصمت کند.
راهنمای آزمون ارشد و دکتری رشته علوم قرآن و حدیث+مطالب آموزنده قرآنی و حدیثی+علایق شخصی