تفسیر آیه 14 سوره مومنون: (ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ الله أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ
سپس نطفه را بصورت علقه [= خون بسته]، و علقه را بصورت مضغه [= چیزی شبیه گوشت جویده شده]، و مضغه را بصورت استخوانهایی درآوردیم؛ و بر استخوانها گوشت پوشاندیم؛ سپس آن را آفرینش تازهای دادیم؛ پس بزرگ است خدایی که بهترین آفرینندگان است!
«عَلَقَةً، مُضْغَةً»: (نگا: حجّ / . «أَنشَأْنَاهُ»: او را آفریدیم. وی را پدیدار کردیم. «تَبَارَکَ»: والا مقام است و دارای خیر زیاد است. «الْخَالِقِینَ»: اندازهگیرندگان. سازندگان. خالق از ماده خلق، و خلق به معنی اندازهگیری است (نگا: المصحف المیسّر، تفسیر نمونه، المراغی). هنگامی که یک قطعه چرم را برای بریدن، اندازهگیری میکنند، عرب واژه (خلق) برای آن به کار میبرد. درآفرینش، مسأله تقدیر، یعنی اندازهگیری، بیش از هر چیزی اهمّیّت دارد (نگا: مائده / . (خلق) به معنی (صنع) نیز آمده است (نگا: زادالمسیر، روحالمعانی). ساختن خدا شاملِ از عدم آفریدن و تغییر ظاهری اشیاء میگردد، ولی کار سازندگی انسان منحصر به تغییر صورت اشیاء است و بس.
ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَكَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ «14»
بعد مرتبه سوم را بيان فرمايد:
ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً: پس آفريديم نطفه را خون بسته، يعنى تحويل داديم نطفه را از صفات منى به صفات علقه، و شكى نيست ميان قطعه خون بسته و آب منى مباينت شديده مىباشد.
مرتبه چهارم: فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً: پس ايجاد نموديم آن خون بسته را قطعه گوشتى. تحويل صفاتى را به صفاتى، ايجاد و خلق ناميده، براى آنكه خداوند سبحان به قدرت كامله و حكمت شامله، فانى نمايد بعض اعراض آن را و ايجاد فرمايد بعض اعراض ديگر را.
مرتبه پنجم: فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً: پس ايجاد نموديم آن قطعه گوشت را بتدريج استخوانها، يعنى به قدرت كامله آن قطعه گوشت را گردانيديم استخوانها را گوشت مانند برهنه اى كه جامه در او پوشانند و هر مرتبه مدت بيست روز انجام پذيرد از اول مرتبه كه نطفه در رحم قرار گيرد تا به مرتبه ششم رسد كه استخوانها گوشت پوشانيده شود، چهار ماه تمام گردد روح به امر الهى در آن دميده شود.
مرتبه هفتم: ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ: پس آفريديم او را خلقى ديگر كه مباين است با خلق اول بينونت كلى، زيرا اولين مرتبه آب گنديده نجس و بتدريج خداوند حكيم رسانيد او را در مرتبه آخر به حيوان ناطق و بينا و گويا و شنوا، و درآورد او را به هيكلى نيكو و هيئتى زيبا، و پوشانيد بر او لباس رعنا.
فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ: پس برتر و بالاتر است خداى بهترين آفرينندگان، و دائم ثابت است خير او. يا سزاوار تعظيم است، زيرا لايزال و قديم است.
نكته: ممكن است آيه شريفه «أفعل» وصفى باشد، يعنى خالق نيكو خدا باشد فقط. يا بر فرض وجود خالقى، خدا احسن الخالقين است.
تنبيه: اصل «خلق» در لغت به معنى تقدير و اندازه گرفتن باشد، لذا اندازه گيرنده و قالب ريزنده را خالق گويند. پس معنى آيه شريفه آنكه: متعالى است خدائى كه نيكوترين تمام خالقان و اندازه گيرندگان است، و تقديركننده حقيقى مختص است به ذات الهى فقط، زيرا بندگان چون احاطه علميه به حقايق اشياء ندارند، تقدير و اندازه آنها از تمام جهات كامل نباشد، هر چند ماهر و دانا باشند به خلاف ذات حكيم على الاطلاق كه تمامى موجودات را از ذرهاى تا درهاى بر وفق حكمت و مصلحت تقدير و خلق فرموده و عقول از ادراك آن عاجز و متحير است. نمونه آن خلق انسانى است بدين اطوار مختلفه و عجايبات كثيره. بنابراين خالق حقيقى، ذات يگانه خدا باشد، و استعمال خالق در بندگان به تقييد خواهد بود مثل خالق الاديم.
عرب گويد: «خلقت الاديم نعلا» مانند كلمه «رب» كه اطلاق حقيقى آن منحصر است به خداى تعالى، در بندگان استعمالش به تقييد باشد مثل «رب الدار».
در جلد دوم تلخیص التمهید، مرحوم استاد آیت الله معرفت در ذیل انواع فواصل در قرآن از قول ابن ابی الاصبع، این آیه را تحت عنوان توشیح (مُطمِع)، به عنوان شاهد مثال ذکر می کنند:
ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ الله أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ