استصحاب احكام شرايع سابق (مجموع نظرات به زبان ساده)
استصحاب احكام شرايع سابق
حكم به اعتبار احكام غير منسوخ شرايع گذشته استصحاب احكام شرايع گذشته، از اقسام استصحاب حكم شرعى بوده و در جايى است كه حكمى در شريعتى از شرايع گذشته ثابت باشد و بعد از ظهور اسلام، دليل معتبرى بر نسخ آن نباشد و شک شود كه آيا الان هم آن حكم براى مسلمانان ثابت است يا نه؛ در چنين صورتى آن حكم استصحاب مى شود؛ براى مثال، در قرآن از زبان منادى و مؤذن حضرت يوسف آمده است: وَ لِمَنْ جاءَ بِهِ حِمْلُ بَعِيرٍ وَ أَنَا بِهِ زَعِيمٌ؛ «و براى هركس كه آن را بياورد يک بار شتر خواهد بود و من ضامن آنم». (یوسف: 72)
برخى از فقها به اين آيه استشهاد كرده اند كه در آن زمان، به يقين جعاله بر عوض مجهول منعقد مى شده و الان كه مسلمانان در بقاء و استمرار آن شک دارند، استصحاب بقاى آن جارى مى شود.
درباره حجيت اين استصحاب بين اصوليون اختلاف بوده و دو ديدگاه ارائه شده است:
1. مشهور اصولى ها، همچون مرحوم «صاحب کفایه» و «شيخ انصارى»، معتقدند همان گونه كه استصحاب در احكام شريعت اسلام جارى است، در احكام شرايع گذشته نيز جارى مى شود.
2. جماعتى ديگر از اصولى ها، همانند مرحوم صاحب «فصول» و «ميرزاى قمى»، بر اين باورند كه استصحاب نسبت به احكام شرايع گذشته، جارى نمى شود.
آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص 469.
اصفهانى، محمد حسين، الفصول الغروية فى الاصول الفقهية، ص 380.
محمدى، على، شرح اصول فقه، ج 4، ص 320.
مكارم شيرازى، ناصر، انوار الاصول، ج 3، ص 410 و 451.
خمينى، مصطفى، تحريرات فى الاصول، ج 3، ص 853.
بهبهانى، محمد باقر بن محمد اكمل، الفوائد الحائرية، ص 413.
زنجانى، ميرزا باقر، تحرير الاصول، ص 222 و 230.
حكيم، محمد سعيد، المحكم فى اصول الفقه، ج 5، ص 271.
سبحانى تبريزى، جعفر، المحصول فى علم الاصول، ج 4، ص 150.
فاضل لنكرانى، محمد، كفاية الاصول، ج 5، ص (434- 418).
فاضل لنكرانى، محمد، سيرى كامل در اصول فقه، ج 15، ص 107.
راهنمای آزمون ارشد و دکتری رشته علوم قرآن و حدیث+مطالب آموزنده قرآنی و حدیثی+علایق شخصی