رابطه دلالت تصدیقی ثانیه با مراد جدی (درس اصول استاد حمید درایتی)

رابطه دلالت تصدیقی ثانیه با مراد جدی (درس اصول استاد حمید درایتی)

رابطه دلالت تصدیقی ثانیه با مراد جدی:

دلالت تصدیقی ثانیه با مراد جدی متفاوت است و این فارق را می توان در اوامر امتحانیه دید، زیرا در این موارد توهم اراده جدی هست (که این دلالت تصدیقی ثانیه است) اما مولا مراد جدی ندارد.

نظر مرحوم خویی در دلالت تصوری:

سابق بر این سخن در این بود که آیا دلالت وضعیه تصوریه است یا تصدیقیه؟ از کلام مرحوم خویی بیان شد که بنابر تعهد، دلالت تصدیقی است و دیگران هم پذیرفتند.

شهید صدر و دیگران در این خصوص قائل به این شدند که: بنابر مسلک اعتبار، دلالت وضعیه، دلالت تصوریه است و امکان ندارد که این دلالت، تصدیقیه باشد. اما مرحوم خویی فرمودند: بنابر مسلک اعتبار هم باید دلالت تصدیقیه باشد.

دلیل ایشان بر این مطلب این است که: حکمت وضع الفاظ، سهولت و امکان تفهیم و تفهم است، بدین معنا که واضع، الفاظ را به این هدف برای معانی قرار داده است که وقتی می خواهیم معانی و مقاصدی را به دیگران بفهمانیم از این الفاظ استفاده می کنیم. لذا، وضع لفظ بر معنا در فرض تفهیم و تفهم معنا دارد و آن جایی که قرار نیست معنایی را به دیگری بفهمانیم، حکمت وضع وجود ندارد.

در نتیجه: دلالت لفظ بر معنا محدود است به مواردی که شما اراده تفهیم و تفهم را دارید، چون همیشه عمل شما تابع غرض شماست.

ادامه نوشته

راه های رسیدن به مراد شارع (مفاد استعمالی مراد جدی)

برای رسیدن به مراد شارع بلکه هر متکلّمی باید چهار مرحله را پیمود:

مرحله اوّل: مرحله تشخیص قالب ها:

این مرحله برای تشخیص معنای قالب های جملات است به گونه ای که اگر قرینه متّصله و منفصله ای نباشد، همین قالب، مراد جدّی متکلّم می گردد. این مرحله أعمّ از حقیقت و مجاز است. مثلاً لفظ «أسد» در قالب «رأیتُ أسداً» معنای حیوان مفترس می دهد و در قالب « رأیتُ أسداً یرمی» معنای مرد شجاع. بسیاری از بحث های مقدّماتی علم اصول فقه، مثل بحث أوامر و نواهی و مشتقّ مربوط به این مرحله اند به این صورت که در این بحث ها از این صحبت می شود که صیغه أمر یا نهی اگر بدون قرینه متّصله و منفصله استعمال شوند، قالب برای چه معنایی هستند؟ و هم چنین بحث قرینیّۀ الموجود مربوط به این مرحله است. مثلاً در جمله «رأیتُ أسداً ینام» اگر شکّ شود که «ینام» قرینه بر معنای رجل شجاع هست یا خیر، به این معناست که معنای این قالب معلوم نیست. این مرحله ارتباطی با بحث دلالت تصوّریّه ندارد؛ زیرا دلالت تصوّریّه حتّی قبل از تمام شدن جمله و به محض شنیدن کلمه حاصل می شود، ولی بحث معنای قالب بعد از اتمام جمله و اتمام همه قرائن متّصله و منفصله است. مثلاً در مثال «رأیتُ أسداً یرمی» أسد به دلالت تصوّریّه بر معنای حیوان مفترس دلالت می کند، اگرچه بعد از آمدن لفظ «یرمی»دلالت تصوّریّه آن به رجل شجاع تغییر می کند.

ادامه نوشته